«سپر شمال» بهانه نتانیاهو برای خلع سلاح مخالفین است
گروه بینالملل خبرگزاری آنا، هفته گذشته رژیم صهیونیستی با هدف قرار دادن جنوب لبنان و تخریب تونلهای زیرزمینی حزبالله لبنان، بار دیگر حریم این کشور را مورد تجاوز قرار داد. این موضوع در حالی رخ داد که اوضاع سیاسی صهیونیستها چه در بُعد خارجی و شکست مقابل حماس در غزه و چه در بُعد سیاست داخلی و متزلزل بودن آینده سیاسی بنیامین نتانیاهو، خلاف منطق بود.
هدف از انجام این عملیات توسط رژیم صهیونیستی موضوع گفتگو با سیدجعفر قنادباشی کارشناس مسائل خاورمیانه و سفیر سابق کشورمان در لیبی با خبرگزاری آنا شد تا در خصوص چرایی چنین اقدامی از سوی صهیونیستها و همچنین واکنش احتمالی حزبالله به کندوکاو بپردازیم.
* رژیم صهیونیستی با ادعای هدف قرار دادن تونلهای زیرزمینی که مدعی است برای حزبالله لبنان بوده است بار دیگر بر سطح تنشها در منطقه افزود. چرایی این اقدام صهیونیستها را در شرایطی که اوضاع سیاسی در این رژیم در وضعیت بحرانی است چگونه ارزیابی میکنید؟
عملیاتی که صهیونیستها مدعی هستند تحت عنوان «سپر شمال» انجام دادند، درواقع کشف تونلهایی است که از جانب لبنان به سمت فلسطین اشغالی حفر شده بود و صهیونیستها مدعی هستند که این تونلها را کشف و تخریب کردهاند؛ اما با توجه به شرایط سیاسی متزلزل این رژیم و احتمال سقوط دولت میتوان گفت که این اقدام بیشتر خوراک داخلی داشت. نتانیاهو تلاش میکند با اقداماتی مثل این، احزاب داخلی و رقبایش را وادار به دست کشیدن از مخالفتهایشان کند.
* یعنی به نحوی میخواهد مخالفان را خلع سلاح کند؟
بله، این جنجال تبلیغاتی است که صهیونیستها در مقابل خطری که موجودیتشان را تهدید میکند شروع کردهاند. در حال حاضر بهغیراز بحث سیاسی و احتمال سقوط دولت نتانیاهو و حتی احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام در این رژیم، پلیس در حال تحقیق روی پرونده فساد خانواده نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز هست. بازجویی از همسر نتانیاهو رسماً روز جمعه اعلام شد و همین موضوعات باعث شده فضایی بسیار منفی در داخل رژیم صهیونیستی علیه شخص نخستوزیر ایجاد شود. تلاش نتانیاهو هم این است که جو منفی پیرامون خود را بشکند و حتی دستگاه قضائی را وادار کند تا تحقیقات را متوقف یا به تعلیق بیندازند.
* بحث خوراک داخلی را بهدرستی فرمودید، ولی با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی در تجاوز به غزه شکست خورد، آیا میتوان گفت که صهیونیستها حس خطر کردهاند که از یکسو در مقابل محور مقاومت شکست خوردهاند و از سوی دیگر دسیسههایشان در ضربه زدن به سوریه ناکام مانده است ؟
البته هدف خارجی صهیونیستها در ایجاد ناآرامی در منطقه بسیار روشن است. بعد از زمانی که حکومت داعش سرنگون شد، دسیسههای صهیونیستها در تضعیف دولت سوریه به شکست انجامید و گروههای تکفیری در سوریه نابود شدند، صهیونیستها بهشدت از قدرتگیری مجدد سوریه و حزبالله لبنان نگران هستند. در همین حال رژیم صهیونیستی ظرف مدت دو روز مجبور شد تا آتشبس در مقابل مقاومت فلسطین را بپذیرد و از همینرو تلآویو ترس و تزلزل را کاملاً حس میکند. چند روز پیش یکی از مقامات رژیم صهیونیستی صریحاً اعتراف کرد که اگر با حزبالله بجنگند این بار دیگر نابود خواهند شد.
درواقع صهیونیستها میخواهند با انجام چنین اقدامات شرایطی بهوجود بیاورند که اولاً آمریکا را برای کمک خود فرابخوانند و هم در داخل یک آمادهباش نظامی اعلام کنند تا در جهان، خود را مورد تهدید و در معرض ضعف نشان دهند. به این معنی که چون صهیونیستها حس ترس از مقاومت دارند و هیچگاه این رژیم به این میزان آسیبپذیر نبوده، سعی میکنند با القای این موضوع که در حال دفاع از خود هستند، تهاجم و اشغالگریهای خود را مشروع جلوه داده و از سرزنش جامعه جهانی که این روزها بهشدت این رژیم را مورد انتقاد قرار میدهد رها شوند.
* آیا باز کردن یک جبهه جدید درحالیکه صهیونیستها در جنوب از حماس شکست خوردند و در داخل نیز با بحران سیاسی روبهرو هستند به ضرر آنها نیست و این یک اشتباه استراتژیک از سوی آنها نبوده است؟
درست است. صهیونیستها هفته گذشته مدعی شدند محموله تسلیحاتی که از سوریه به لبنان ارسال میشده را نابود کردند. در مورد همین تونلها نیز باید گفت که این صحبت صهیونیستها ادعایی بیش نبوده و بیشتر نشاندهنده نگرانی و ترسشان از قدرتگیری محور مقاومت است. صهیونیستها دچار یک سردرگمی شدهاند و دست به هر ریسمانی برای نجات خود میزنند و ازاینرو نیز دست به اشتباهی استراتژیکی مثل این زدند و چند جبهه را با هم گشودند.
* با پایان کار داعش، ارتش سوریه بار دیگر خود را به جولان نزدیک کرده و در مقابل، سازمان ملل متحد نیز با صدور قطعنامهای اشغال این منطقه را محکوم کرد. آیا صهیونیستها تلاش میکنند تا اجماع بینالمللی را علیه خود بشکنند.
هفت سال پیش که حرکتهای تروریستی در سوریه شروع شد، صهیونیستها با توجه به اهمیتی که جولان برایشان داشت (جولان در 1967 به اشغال رژیم صهیونیستی درآمد) گروههای تروریستی را در این منطقه حمایت کردند ولی از تابستان که ارتش سوریه این منطقه را پاکسازی کرد بار دیگر مسئله جولان به یک دغدغه مهم برای صهیونیستها تبدیل شد. صهیونیستها در حال حاضر بهشدت از سوریه و حزبالله لبنان در این منطقه وحشت دارند بنابراین نوعی درخواست کمک از غرب دادهاند تا با القای حس تهدید، از محاصره دیپلماتیک خود جلوگیری کنند. صهیونیستها در عین اشغالگری، خود را مظلوم جلوه میدهند تا تجاوز خود را دفاع مشروع وانمود کنند.
* واکنش حزبالله به این اقدام صهیونیستها چطور خواهد بود؟
نمیتوان حدس دقیق زد ولی باید دانست که حزبالله آنقدر قدرتمند هست که احتیاجی به پاسخ دادن به صهیونیستها ندارد. با توجه به اینکه صهیونیستها در وضعیت کنونی سیاسی، احتیاج به یک جنگ دارند تا با هم متحد شوند. حزبالله از درایت لازم برخوردار هست که هدف مقامات رژیم صهیونیستی و بهخصوص نتانیاهو را ناکام بگذارد. البته حزبالله میتواند از این فرصت بهخوبی استفاده کرده و به تشکیل دولت لبنان کمک کند.
* شرایط متزلزل سیاسی در داخل رژیم صهیونیستی آیا میتواند به پایان کار راست افراطی در این کشور منجر شود؟
هنوز نه. بنیانگذاران اصلی رژیم صهیونیستی یا فوت کردهاند یا ازکارافتادهاند و بهطورکلی از عرصه سیاست در این رژیم خارج شدهاند و نتانیاهو به نسل دوم رژیم صهیونیستی متعلق است. در رژیم صهیونیستی اصلیترین مسئلهای که همه بهنوعی آن را قبول دارند بحث افراطیگری است و هر حزب و هر گروهی این دیدگاه را درون خود دارد و اینکه فکر کنیم در کوتاهمدت شاهد قدرتگیری معتدلان در این رژیم باشیم اشتباه است.
* در مورد شخص نتانیاهو آیا میتوان گفت که کارش پایان یافته است؟
ما هنوز مهرهای که بتواند در رژیم صهیونیستی دارای مقبولیت باشد را نمیتوانیم ببینیم. به نظر من نتانیاهو پایان راهش نیست و با توجه به شرایط داخلی همچنان باقی خواهد ماند. با توجه به فقدان شخصیتهای با نفوذ و کاریزماتیک آن هم در این اوضاع سیاسی فکر میکنم کماکان بنیامین نتانیاهو در رأس قدرت بماند.
* موضوع قتل خاشقجی باعث شده تا عربستان سعودی در شرایط سیاسی بدی قرار بگیرد. با توجه به نقش سعودیها در بحث معامله قرن آیا میتوان گفت که این موضوع در شرایط موجود عملاً شکست خواهد خورد؟
عربستان سعودی در این شرایط بیشتر گوش به فرمان آمریکا خواهد بود تا از مجازات این جنایت بگریزد. درباره معامله قرن نیز باید بگویم که این موضوع بحث توافق میاندولتی بوده است. دولتهایی همچون اردن، مصر و عمان مناسبات ویژهای با صهیونیستها داشتهاند و برخی دیگر نیز مانند امارات متحده عربی بهصورت پنهانی با این رژیم همکاری میکنند. معامله قرن تا زمانی که خود فلسطینیها نسبت به آن رضایتی نداشته باشند انجام نخواهد پذیرفت و اگر هم موردی توافق شود، تنها چند دولت عربی زیر آن را امضا خواهند کرد و مقاومت فلسطین بر موضع اصلی خود باقی خواهد ماند. با توجه به شرایط غزه هیچ موضوعی نمیتواند این انرژی را که در این منطقه وجود دارد مهار کند و اگر اتفاقی بیفتد کرانه باختری نیز شرایطی مانند غزه پیدا خواهد کرد.
انتهای پیام/4106/4093/ن
انتهای پیام/