الشرقالاوسط: تجزیه، راهحل خروج از بحران عراق نیست
بهگزارش خبرنگار گروه بینالملل خبرگزاری آنا، روزنامه «الشرقالاوسط» در گزارشی به قلم «علی ابراهیم»، نوشت: این نخستینباری نیست که ایده تجزیه عراق از زبان مسئولی آمریکایی مطرح میشود، پیشتر نیز «جو بایدن» معاون کنونی رئیسجمهوری آمریکا هنگامی که عضو مجلس سنا بود، ایده تجزیه عراق به سه ایالت شیعه، سنی و کردی را مطرح کرد که میان آنها دولتی فدرال شکل بگیرد تا از جنگ فرقهای جلوگیری شود.
براساس این گزارش، «الشرقالاوسط» مینویسد: همانگونه که ایده بدبینانه «بایدن» با انتقاد مواجه شد، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا که پیشتر فرمانده نیروهایی آمریکایی در عراق بود نیز با انتقادات گستردهای مواجه شد و «حیدر العبادی» نخستوزیر عراق وی را به ناآگاهی درباره واقعیت عراق متهم کرد.
«ابراهیم» تصریح کرد: ممکن نیست که هرگاه مشکلی در کشوری عربی رخ داد، تجزیه راهحل آن باشد، بهویژه اینکه دخالت عوامل خارجی با آتش افروزیهای سیاسی که در منطقه اتفاق میافتد، واضح است. بحران تنها در عراق نیست، بلکه در لیبی و یمن نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. علاو بر این، سوریه به کارخانه هرج و مرج تبدیل شده است و گروههای افراطی همانند داعش از آن سوء استفاده میکنند تا تروریسم را نه تنها به منطقه، بلکه به همه جهان صادر کنند. اگر ما از منطقی که درباره وضعیت عراق گفته شده است پیروی کنیم، خواهیم دید که منطق تجزیه به کشورهای دیگر گسترش خواهد یافت. همین طرح در سوریهای اجرا میشود که میلیونها نفر از ساکنان آن به آوارگانی در کشورهای همسایه تبدیل شدهاند در حالیکه برخی از آنان شانس نجات خود را در قایقهای دریای مدیترانه امتحان میکنند. همچنین لیبی که مشکل شیعه و سنی ندارد، مشکلات منطقهای و تجزیهطلبی در آن نمود دارد و به کانونی برای صدور تروریسم به اروپا و کشورهای همسایه تبدیل شده است. کشمکش سیاسی در یمن این کشور را به میدان نبرد تبدیل کرده است و موضوعات و مشکلات قدیمی منطقهای درباره توافق صلح مجددا مطرح شده است.
تجزیه در عراق، لیبی یا سوریه به روش چکسلواکی سابق انجام نمیشود، با همهپرسی شبیه به رفراندوم اسکاتلند هم انجام نمیشود، بلکه برعکس، تجزیه مانند الگویی بدتر از آنچه در فروپاشی یوگسلاوی سابق اتفاق افتاد، خواهد بود. |
«الشرقالاوسط» مینویسد: پرسشی که اکنون مطرح میشود و به نظر منطقی میآید این است که اگر اینها نمیتوانند با یکدیگر با صلح و آرامش زندگی کنند، آیا تجزیه ممکن است راهحلی برای توقف جنگ و خونریزی باشد؟ اعتقاد داشتن به این منطق سادهلوحانه است. قتل و خشونت به محض تجزیه شدن متوقف نخواهد شد و در این مورد شواهدی وجود دارد. گروه تروریستی داعش که هیچکس تفسیری قانع کننده از چگونگی پیدایش آن در صحنه با این همه توانایی مالی و جنگافزاری ارائه نکرده است، میان عراق، سوریه و لیبی گسترش یافته است و قتل و کشتار را نه تنها برای مرزها بلکه برای دریاها نیز انجام میدهد.
اگر تشکیلاتی همچون «داعش» سازماندهی نمیشدند، دولتهای ملی در این مناطق تضعیف نمیشدند تا جای آن را شبهنظامیانی بگیرند که از هرج و مرج بهرهمند شوند و از آن تغذیه کنند. تجزیه در عراق، لیبی یا سوریه به روش چکسلواکی سابق انجام نمیشود، با همهپرسی شبیه به رفراندوم اسکاتلند هم انجام نمیشود، بلکه برعکس، تجزیه مانند الگویی بدتر از آنچه در فروپاشی یوگسلاوی سابق اتفاق افتاد، خواهد بود.
این موضوع منجر به پیدایش امواج خشونت و خونریزی بیشتر از آن چیزی خواهد شد که تاکنون دیدهایم. اکنون همگی اعتراف میکنند که بزرگترین خطایی که در عراق مرتکب شدهاند از بین بردن ارتش و نهادهای دولتی بود بدون اینکه جایگزینی برای آنها وجود داشته باشد. عجیب این است که این اشتباهات تکرار میشوند.
راهحل در تجزیه و به وجود آوردن دهها ایالت و یا کشور جدیدی که هیچ پایه و اساسی برای ادامه راه ندارند نیست، بلکه تصحیح اشتباهات، تقویت کشورها و تحکیم حضور آنها بر پایههایی ملی و مدرن میتواند راهحل مناسبی باشد.
انتهای پیام/