پس از انقلاب، واقعیت از تخیل هنرمندان پیش افتاد
به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، وحید جلیلی در «نشست تخصصی فرهنگ و انقلاب اسلامی؛ رویشها و دستاوردها» که پیش از ظهر امروز در مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد، در ارتباط با رویشها و دستاوردهای هنری انقلاب اسلامی گفت: برای ریشهیابی تأثیر انقلاب اسلامی بر هنر باید حتی به چند روز پیش از پیروزی انقلاب بازگشت.
وی اظهار کرد: در دوازدهم بهمن ماه سال 1357 امام خمینی (ره) در سخنرانی معروف خود در بهشت زهرا (س) که همه ایران و بلکه همه جهان مخاطب آن بودند، ابتدا آنچه را بر ملت ایران در زمان پهلویها گذشت توصیف کردند و پس از آن در سخنان خود درباره آینده ایران، به موضوع هنر هم پرداختند. در این بین، روی مدرنترین هنر آن روزگار یعنی سینما انگشت گذاشتند. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و در حقیقت در اولین تریبونی که در اختیار رهبر انقلاب قرار میگیرد، ایشان با ارائه یک رویکرد مترقی، تکلیف نظام جدید سیاسی را با هنر روشن میکند.
جلیلی گفت: شاید این جمله معروف امام در آن روز که «ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم» برای ما خیلی ساده و بدیهی به نظر بیاید، اما اگر شرایط زمانی سال 1357 را در نظر بگیریم، متوجه خواهیم شد که بیان این جمله از سوی یک مرجع تقلید و یک رهبر انقلابی چه اندازه مهم و استراتژیک بوده است.
مسئول دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی گفت: با همین جمله، آشکار میشود که نگاه امام خمینی (ره) به هنر «فرصتمحور» است. نگاهی که حتی کثیفترین و لجنترین عرصههای هنری آن دوره را فرصت میبیند. ایشان معتقد بودند که ما این سینما را نجات میدهیم و نجات هم دادند. تفاوت رویکرد انقلاب اسلامی به هنر زمانی آشکار میشود که این نگاه را با افکار نظامهای سیاسی دیگری که در این چند دهه ادعای حکومت دینی داشتند، مقایسه کنیم.
جلیلی با اشاره به این پرسش که انقلاب اسلامی چه وضعیتی را در حوزه هنر تحویل گرفت و الان در چه وضعیتی است، گفت: در سال 1357 و در آستانه وقوع انقلاب اسلامی، ما با سه گونه هنر مواجه بودیم، یک هنر روشنفکری بود که به شدت توسط فرح پهلوی تبلیغ و حمایت میشد که نمونه آن را میتوان در جشن هنر شیراز جستجو کرد. به قول خودشان «هنر آوانگارد» بود که البته در افراطیترین شکل خود دنبال می شد.در کنار آن، یک هنر مبتذل را شاهدیم که مهمترین مصداق آن فیلمفارسی است. فیلمفارسی سال 1356 نابود شد یعنی یک سال پیش از انقلاب. سازندگان و مروجان فیلمفارسی آنچنان در ابتذال افراط کرده بودند که عملاً در سال 1356 یعنی پیش از انقلاب، عمر آن به سر آمد و نابود شد. ضمن این که در رقابت با آثار خارجی هم هیچ حرفی برای گفتن نداشت. در کنار آن شاهد رگههایی از هنر چپ و متأثر از فضای جهانی و الگوهای مارکسیستی که از چندین دهه پیش از انقلاب اسلامی شروع شده بود و در حوزه ادبیات، رماننویسی و موسیقی دیده میشد.
این فعال فرهنگی عنوان کرد: به دلیل همین وضعیت، جامعه دینی و متدینان درهای ذهن و زندگی خود را به روی هنر بسته بودند و از آن طرف محافل هنری هم درهای خود را به سوی متدینان و معارف دینی بسته بودند. انقلاب اسلامی از هر دو طرف این در را گشود یعنی از یک طرف درهای مساجد و محافل دینی را به سوی هنر گشود و هم درهای هنر را به روی گنجینههای عظیم مضامین دینی باز کرد.
جلیلی گفت: با وقوع انقلاب اسلامی چه اتفاقی میافتد؟ امروز ما بعد از چهل سال میتوانیم برکات خدمات متقابلی را که این دو به همدیگر دادند بهوضوح ببینیم. اولاً بسیاری از معارف اسلامی به حوزه هنر معرفی شد. تفکر دینی، کلیدواژههای فراوانی دارد که اینها میتواند حوزه هنر را تغذیه کند. امروز در جمهوری اسلامی شما مجموعهای غنی از مفاهیم دینی را دارید که منحصر به فرد هستند و در عین حال قابلیت احتجاج با همه مکاتب نظری دیگر را دارند. مجموعهای که هنرمندان میتوانند از آنها استفاده کنند.
وی افزود: در کنار این معارف، بستر دومی که انقلاب اسلامی برای هنر ایجاد کرده است، ارائه مفاهیم و مضامین عینی به جامعه هنری است. در چهار دهه گذشته، انقلاب اسلامی از طریق همین مجموعه مضامین عینی که به هنرمندان ارائه کرده، کمک بزرگی به عرصه هنر کرده است. آیا برش 40 ساله دیگری در طول تاریخ چند هزار ساله ایران داریم که به این میزان در آن قهرمان و حماسه داشته باشیم؟ یک بار در مناسبت دیگری گفتم عدهای جمهوری اسلامی را متهم میکنند به فردوسیستیزی؛ طرف برای 200 هزار شهید این مملکت یک بیت شعر نگفته است و ما را به فردوسیستیزی متهم میکند. اگر تو واقعاً طرفدار فردوسی هستی باید بدانی دغدغه فردوسی این بود که قهرمانهای این مملکت و حماسههای آن گمنام نمانند و مغفول نمانند. شما که چشمانت را بر روی این همه حماسه سترگ ملت ایران بستهاید میتوانید ادعای فردوسیدوستی بکنید؟! به قول یکی از دوستان در دوره ما رستم زیاد است، اما فردوسیها کماند.
جلیلی ادامه داد: در هنرهای دراماتیک امروز مانند سینما و ادبیات، شاهد اتفاق جالبی هستیم و آن هم این که کتابهایی با داستانهای واقعی منتشر شدهاند که بهمراتب از رمانها جذابتر هستند و بیشتر هم مورد استقبال قرار میگیرد. کتاب «دا» نتیجه تخیل یک رماننویس نیست و روایتی واقعی را ارائه میدهد. این وضعیت برای این رخ داده است که پس از انقلاب اسلامی واقعیت از تخیل هنرمندان پیش افتاد.
وی در پایان گفت: در سه چهار سال اخیر در حوزه رمان اتفاقات بسیار خوبی افتاده است؛ در حوزه سینما هم پیشبینی من این است که نسل دوم سینماگران انقلاب در دو سه سال آینده رونمایی خواهند شد و اتفاقات تازهای در سینما خواهد افتاد. ضمن این که آنچه که تاکنون تولید شده نیز بسیار معتنابه و قابل توجه است. کیفیت و کمیت این تولیدات با فضای امروز کشورهای منطقه و جهان اسلام، اصلاً قابل مقایسه نیست. ما امروز یکی از 12 کشور اول در تولید آثار سینمایی جهان ما هستیم. امروز شما شاهد یک نسل خلاق پرانرژی و امیدوار در فضای هنری انقلاب اسلامی هستید که عموماً زیر 35 سال هستند و آینده درخشانی پیش روی آنهاست. اینها از پیامدهای انقلاب اسلامی است.
انتهای پیام/4072/4104/پ
انتهای پیام/