دغدغههای رئیسجمهور 25 درصدی
گروه بینالملل خبرگزاری آنا، امانوئل مکرون این روزها دوران سختی را سپری میکند. افزایش اعتراضات عمومی و گسترش دامنه آن، منجر به فلج شدن فرانسه و ایجاد وضعیتی فوقالعاده در این کشور شده است.
معترضین معتقدند که سیاستهایی مانند حذف مالیات بر دارایی ثروتمندان و افزایش قیمت سوخت، منجر به تقویت قشر ثروتمند و متقابلاً تضعیف قشر محروم جامعه خصوصاً کارگران و کارمندان فرانسوی شده است. در این میان، اتحادیههای کارگری و تجاری در فرانسه نیز مخالفت خود را با سیاستهای مکرون به نمایش گذاشتهاند.
نکته حائز اهمیت اینکه محبوبیت مکرون در نزد افکار عمومی بهشدت کاهش پیدا کرده و به حدود 25 درصد رسیده است. این مسئله برای جوانترین رئیسجمهور تاریخ فرانسه و اطرافیانش یک فاجعه محسوب میشود؛ فاجعهای که خروجی آن میتواند راهیابی حزب راست افراطی به پارلمان و حتی کاخ الیزه باشد.
نظرسنجی گروه تحقیقاتی ایفوپ (IFOB) نشان میدهد که تنها چهار درصد از شهروندان فرانسوی از عملکرد مکرون کاملاً راضی هستند و 21 درصد دیگر رضایت نسبی دارند. این در حالی است که 75 درصد باقیمانده نسبت به عملکرد رئیسجمهور فرانسه کاملاً ناراضی یا نسبتاً ناراضی هستند.
بسیاری از رسانههای فرانسوی معتقدند که جنبش شکلگرفته علیه مکرون ماهیتی مبهم دارد و مشخص نیست که جلیقه زردها (گروههای معترضی که با جلیقه زرد در تظاهرات ظاهر میشوند) به کدام گروه و حزب تعلق دارند.
بااینحال برخی تحلیلگران مسائل فرانسه بر این باورند که نمیتوان نقش جریان راست افراطی و در رأس آن، جبهه ملی فرانسه را در شکلدهی و استمرار این تظاهرات نادیده گرفت.
در روزهای اخیر، هر یک از احزاب فرانسوی مخالف مکرون سعی کردهاند این جنبش را به سود خود مصادره کنند؛ اما نیمنگاهی به ترکیب تظاهرکنندگان و معترضین، نشان میدهد که اقشار مختلفی از مردم در این تظاهرات اعتراضی حضور یافتهاند. نارضایتی بازنشستگان، کارگران، اقشار کمدرآمد و حتی دانشجویان از سیاستهای امانوئل مکرون، وضعیت بغرنجی را برای رئیسجمهور فرانسه ایجاد کرده است. در چنین شرایطی فرصت برای یارگیری جریان راست افراطی در داخل جامعه فرانسه بسیار مهیا شده است.
همگان به یاد دارند که در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته میلادی فرانسه، دو حزب سنتی این کشور یعنی حزب محافظهکار و حزب سوسیالیست، از راهیابی به دور نهایی رقابتهای انتخاباتی بازماندند و امانوئل مکرون بهعنوان نامزدی مستقل و مارین لوپن بهعنوان رهبر جبهه ملی فرانسه به دور نهایی رقابتها راه پیدا کردند.
در آن زمان، همه احزاب سنتی فرانسه حمایت خود را از مکرون در دور دوم انتخابات اعلام کردند، تنها با این هدف که از راهیابی لوپن به کاخ الیزه جلوگیری کنند و درنتیجه این کار، مکرون توانست با کسب حدود 64 درصد از آراء، لوپن را شکست داده و به عنوان یکی از جوانترین سیاستمداران اروپا وارد کاخ الیزه شود.
مکرون وعده داده بود با اصلاحات اقتصادی خود بتواند مانع از تشدید بحران اقتصادی در فرانسه شود و همچنین درصدد بود تا رهبری اقتصادی قاره سبز را در دست بگیرد. بااینحال پس از گذشت یک سال و نیم، نهتنها وی نتوانست به بازیگری تعیینکننده در اتحادیه اروپا و منطقه یورو تبدیل شود، بلکه در تنظیم معادلات اقتصادی فرانسه نیز با بحران مواجه شد.
حتی برخی همحزبیها و هواداران مکرون نیز معتقدند که وی نتوانسته افکار عمومی این کشور را در خصوص اصلاحات اقتصادی خود اقناع کند و ازاینرو، آغاز اصلاحات اقتصادی وی بدون جلب رضایت افکار عمومی کاملاً اشتباه بوده است.
مشابه این خطا در دوران ریاست جمهوری «نیکولا سارکوزی» صورت گرفت. «سارکوزی» نیز بدون در نظر گرفتن مخالفتهای عمومی، دست به اصلاحاتی در حوزه اقتصاد با تکیه بر سیاستهای ریاضتی زد و البته نتیجه آن را در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 مشاهده کرد.
در آن انتخابات، «فرانسوا اولاند»، رقیب سوسیالیست سارکوزی توانست در رقابتی نزدیک، «سارکوزی» را مغلوب کرده و راهی کاخ الیزه شود. بااینحال «اولاند» نیز نتوانست اقدامی در راستای مواجهه با بحرانهای اقتصادی و سیاستهای ریاضتی صورت دهد تا آنجا که محبوبیت وی در ماه آخر حضورش در کاخ الیزه به حدود 15 درصد تنزل یافت.
حالا این سؤال پیش میآید که آیا سرنوشت «سارکوزی» و «اولاند» این بار در انتظار مکرون خواهد بود و رئیسجمهور فعلی فرانسه با محبوبیت 25 درصدی خواهد توانست از بحرانهای موجود عبور کند؟
*تحلیلگر مسائل بینالملل
انتهای پیام/4106/4093/
انتهای پیام/