مهاجران مسلمان و پدیده مهاجرت در اروپا – 4
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا از معاونت برونمرزی صداوسیما، گرایشهای افراطی برخی از مهاجران مسلمان در کشورهای اروپایی اساساً از بحران هویت در اروپا ناشی میشود. برخی نظرسنجیها، از نگاه منفی جامعه اروپایی به رشد هویت مذهبی در میان مسلمانان حکایت دارند.
طبق نظرسنجی در سال 2006، 59 درصد مردم انگلیس، 82 درصد مردم اسپانیا، 83 درصد مردم آلمان و 87 درصد مردم فرانسه، رشد هویت مذهبی میان مهاجران را نامطلوب تلقی کردهاند. به عقیده صاحبنظران اروپایی، هویتطلبی مذهبی اگر بهدرستی پاسخ داده نشود، زمینه افراطگرایی را فراهم میکند.
اروپاییها با ایجاد اسلامهراسی و نگاه منفی به هویتخواهی مذهبی مهاجران مسلمان باعث شدهاند در میان نسل جدید مهاجران، جوانانی منزوی و سرخورده که به گروههای افراطی گرایش پیدا میکنند، تربیت شوند. اروپاییها به جای پایان دادن به سیاست اسلامهراسی و برای رفع مسئولیت از خود، انگشت اتهام خود را به سوی اسلام و مسلمانان نشانه گرفتهاند.
به دلیل سیاست اسلامهراسی در غرب، بسیاری از مهاجران مسلمان جوان که در غرب زندگی میکنند، بین فرهنگ اسلامی والدین خود و فرهنگ چندگانه سکولار کشور محل سکونت، دچار سردرگمی شدهاند. جالب اینکه بسیاری از افرادی که وارد فرایند افراطیگرایی شدهاند، عمدتاً دارای تفکر سکولار بودهاند.
بهعنوانمثال یافتههای تحقیق کوئینتان ویکتورویچ (Quintan Wiktorowicz) نشان میدهد که بسیاری از اعضای گروه تروریستی المجاهدین که در انگلستان فعال است، به معنی خاص کلمه مذهبی نبوده و قبل از ورود به این سازمان، تحصیلات مذهبی خاصی نداشتند.
این افراد برای یافتن هویت نوین، افراطیگری را در پیش گرفتهاند که با فرهنگ اسلامی مغایرت دارد. بسیاری از کارشناسان معتقدند که جوانان مسلمان اروپایی بهعنوان نسل دوم یا سوم از مهاجران مسلمان، در جوامع اروپایی احساس محرومیت میکنند. چراکه این جوامع بهطور کامل آنها را نمیپذیرند؛ بنابراین این جوانان در مسیر جستجوی هویت نوین و با تبلیغات برخی مبلغان افراطی وابسته به عربستان سعودی و گروههای تروریستی مانند القاعده و داعش به سمت افراطیگری کشانده میشوند.
دیوید پرچت (David Precht)، از صاحبنظران موضوع رادیکالیسم در انگلیس میگوید: «در اروپای غربی فرایند رادیکالیسم از نوجوانی یعنی زمانی که برخی افراد در جستجوی هویت قوی هستند، شروع میشود و نوجوانان پاسخ به این ندای هویتی را در ایدئولوژی رادیکالیسم پیدا میکنند.»
درواقع یکی از مهمترین دلایل برای پیوستن این جوانان به گروههای افراطی، واگراییشان در جامعهای است که احساس میکنند به لحاظ فرهنگی-اجتماعی فاصله زیادی با آنها دارند. پیوستن به گروههای افراطی بهعنوان راه فراری برای کسانی است که از احساس تحقیر خارج شوند. امروزه به نسل دوم مسلمانان در اروپا هنوز بهعنوان مهاجر و بیگانه نگریسته میشود و آنها از تبعیض نژادی و محرومیت در اروپا رنج میبرند.
به همین علت، محققان معتقدند درست است که مشکلات مالی و محرومیت اقتصادی میتواند زمینه مساعدی را برای گرایش به ایدئولوژیهای افراطی فراهم کند، اما نمیتواند پیوستن آن دسته از اعضای جدید به داعش را که از شرایط اجتماعی و اقتصادی خوبی برخوردار بودهاند، توضیح دهد.
رفتار کشورهای اروپایی بهعنوان مدعیان حقوق بشر با بسیاری از مهاجران مسلمان با نقض آشکار و پنهان حقوق اولیه آنان همراه است. مسلمانان در اروپا، بهطور یکسان از حقوق بومیان اروپایی برخوردار نیستند و شهروند درجه دو محسوب شده و همواره حقوق شهروندی آنها مورد تعدی قرار میگیرد. بهگونهای که بسیاری از مهاجرانی که دارای ظرفیت و تحصیلات علمی بالایی بودهاند، در اروپا به اشتغال در مشاغل نامناسب مجبور شدهاند.
آمارها نشان میدهند که بخش بزرگی از مسلمانان اروپا در پیدا کردن شغل مناسب در کشورهایی چون دانمارک، انگلستان و هلند با مشکلات زیادی روبرو هستند. گزارش «مرکز اروپایی نظارت بر نژادپرستی و بیگانه هراسی» (European Monitoring Center on Racism and Xenophobia)، نشان میدهد که امکانات آموزشی مسلمانان اروپا پایینتر از سطح متوسط کشورهای اروپایی است.
بهعنوانمثال، فقط 3.3 درصد از مهاجران که در مدارس آلمان تحصیل میکنند، میتوانند به دانشگاه راه پیدا کنند. نرخ بیکاری مهاجران مسلمان در آلمان بسیار بیشتر از متوسط آلمانیالاصلها است و مسلمانان عمدتاً در بخشهای کمدرآمد و بدون تضمین شغلی، مشغول کار هستند.
بر اساس آمار رسمی «شورای مسلمانان بریتانیا (The Muslim Council of Britain)، نرخ بیکاری مسلمانان در انگلیس و ولز، در مقایسه با سایر اقشار بالاست. بر اساس این آمار، در سال 2011، تنها 19.8 درصد مسلمانان انگلیس و ولز دارای شغل تماموقت بودهاند. میزان بیکاری نیز در میان مسلمانان در انگلیس و ولز در سال 2011، 7.2 درصد بوده، درحالیکه که این نرخ به نسبت کل جمعیت انگلیس و ولز چهار درصد بود. این آمارها پس از سال 2011 نیز بیشتر شدهاند.
در خصوص وضع مسکن نیز مسلمانان اروپا دچار محرومیت و تبعیض شدید هستند و بسیاری از آنها در حومه شهرهای بزرگ اروپا زندگی میکنند. بهعنوانمثال، حومه پاریس که عمدتاً از زاغههای بتنی تشکیل میشود، بیشترین تعداد مهاجران مسلمان را در خود جای داده است.
به علت رویکردهای ناعادلانه پاریس علیه مسلمانان، فرانسه بیشترین عضو را نسبت به دیگر کشورهای اروپایی در داعش داشت و ساکنان حومه پاریس بیشتر از شهرهای دیگر مستعد عضویت در داعش بودهاند. به همین خاطر، برخی حومه پاریس را بستر تروریسم معرفی میکنند.
پدیده اسلامهراسی در غرب بعد از واقعه مشکوک ۱۱ سپتامبر و انهدام برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک، بسیار افزایش یافته است. امروزه، رفتارهای تبعیضآمیز پلیس کشورهای اروپایی در ایست و بازرسیها و بازجوییها نسبت به مسلمانان به دلیل مذهب و نوع پوشششان، بسیار افزایش یافته است.
سیاستهای تبعیضآمیز غرب علیه مهاجران مسلمان، تصور قربانیبودن را در میان این مهاجران ایجاد کرده است. این موضوع انگیزه لازم را در گرایش برخی از مهاجران مسلمان به سمت افراطگرایی و با هدف انتقامگیری فراهم میکند.
مارک سگمن (Sageman) روانشناس و مأمور سابق سیا در این خصوص میگوید: «آنهایی که احساس میکنند که جامعه بهعنوان یک کل، کمترینها را به آنها داده است، بیشترین احتمال را دارند تا به شبکههای تروریستی بپیوندند.»
اما مواجهه با محرومیت و تبعیض، الزاماً به رفتارهای خشونتآمیز و افراطی منتهی نمیشود. اگرچه بسیاری از مسلمانانی که در حاشیه شهرهای بزرگ اروپا زندگی میکنند، کسانی هستند که یا بیکار یا به لحاظ اقتصادی فقیر هستند، اما این مسئله بهتنهایی نمیتواند منجر به گرایش آنها به رادیکالیسم شود.
بهعنوانمثال، حمله به فرودگاه گلاسگوی اسکاتلند در سال ۲۰۰۷، بهوسیله یک دکتر و یک مهندس با درجه پی. اچ. دی. (PHD) صورت گرفت و این نشاندهنده آن است که افراد با زندگی حرفهای موفق نیز میتوانند به سمت تروریسم و افراطیگری سوق پیدا کنند.
مقامهای اروپایی یکی از مهمترین دلایل گرایش برخی از مهاجران مسلمان به افراطگری و تکفیریگری را نقش برخی امامان جماعت متأثر از وهابیت عربستان سعودی میدانند که در تحریک احساسات برخی جوانان مسلمان تأثیرگذار بودهاند.
نگرانیها درباره سخنرانیهای تند برخی از امامان جماعت در مساجد، منجر به اتخاذ اقدامهای محدودکننده از سوی دولتهای اروپایی شده است. بهعنوانمثال بعد از حملات مارس ۲۰۰۴ میلادی اسپانیا، وزیر امور داخلی این کشور، قانونی را پیشنهاد داد که بر مبنای آن دولت اجازه دارد خطابههای امامان جماعت را کنترل کند. این قانون توسط رئیس کمیسیون اسلامی اسپانیا محکوم شد.
فرانسه و هلند نیز در سالهای 2016 و 2017 برخی امامان جماعت را به دلیل سخنرانیهای تند، به تحریک تروریسم متهم و اخراج کردند. این در شرایطی است که یکی از دلایل تأثیرپذیری این امامان جماعت از وهابیت تکفیری، ناشی از مناسبات خوب فرانسه و برخی از کشورهای اروپایی با عربستان سعودی است.
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که بحران هویت در اروپا، سرخوردگی ناشی از محرومیت و تبعیضنژادی، تحریک امامان جماعت تندرو توسط عربستان سعودی، سیاست خارجی تهاجمی برخی دولتهای اروپایی، اسلامهراسی و اهانت رسانههای اروپایی به مقدسات اسلامی از عمده دلایل گرایش برخی مهاجران مسلمان در اروپا به گروههای افراطی است.
درحالیکه اندیشکدههای غربی از عربستان سعودی بهعنوان «مادر تروریسم» نام میبرند، کشورهای اروپایی و در رأس آنها فرانسه با حمایت از سیاستهای منطقهای تنشزای عربستان سعودی، در عمل باعث ترویج تفکرات افراطی متأثر از وهابیت تکفیری در میان مسلمانان مهاجر در اروپا میشوند.
انتهای پیام/4106/4093/پ
انتهای پیام/