کاپیتولاسیون پولی و مالی
گروه سیاسی خبرگزاری آنا، مقام معظم رهبری در مورد پیوستن ایران به کنوانسیونهای جهانی با رعایت منافع و مصالح ملی، دقتهای ویژهای را به دستگاه قانونگذاری کشور گوشزد کردند. در مورد FATF مشخصاً آن را به فرآیند قانونگذاری در کشور موکول کردند. مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت، سه نهاد معتبر و مشروعی هستند که به موجب قانون اساسی زیرساخت اصلی قانونگذاری در کشور هستند.
در مورد پیوستن به FATF لوایحی از سوی دولت به مجلس رفته است و مسیر شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت را نیز طی خواهد کرد. جنجالیترین لایحه مربوط به CFT یا لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم بود که در مجلس شورای اسلامی با ملاحظاتی به تصویب رسید. شورای نگهبان در روز تاریخی 13 آبان، روز مبارزه با استکبار جهانی با 20 ایراد شرعی و قانون اساسی، آن را رد کرد. مجلس فکر میکرد با اعلام تحفظ میتواند از مشکلات شرعی و قانون اساسی این لایحه عبور کند، اما دقتهای کارشناسی مرکز پژوهشهای مجلس و نهایتاً 6 فقیه و 6 حقوقدان شورای نگهبان نشان میدهد که با اعلام حق تحفظ نمیتوان مشکلات یاد شده را حل کرد.
الحاق ایران به FATF و پذیرش تعهدات یکسویه برخلاف اصل 77 قانون اساسی و نیز قاعده «نفی سبیل» بود، اما دولت بر خلاف قانون به این معاهده پیوست و از 41 بند تعهدات FATF، 37 بند آن را اجرا کرد. چهار بند آن که به زعم خود نیاز به مصوبه مجلس داشت، در قالب لوایحی از جمله لایحه مبارزه با تأمین مالی تروریسم CFT به مجلس داد که شورای نگهبان پس از بررسیهای دقیق حقوقی و شرعی، آن را مغایر قانون اساسی و موازین اسلامی تشخیص داد.
FATF در آخرین بیانیه خود شروط 9 گانهای را برای ایران تعیین کرده است و در اولین شرط آن تأکید میکند جمهوری اسلامی باید تعریف FATF را از تروریسم و مصادیق آن بپذیرد و در این مورد حق تحفظ ندارد.
ادعای موافقین CFT که در قطعنامههای سازمان ملل و لیست خزانهداری آمریکا نام هیچ نهاد و نیز مسئولان و سرداران ایرانی به عنوان تروریست وجود ندارد، یک دروغ آشکار است. کافی است با رجوع به پایگاههای اطلاعرسانی این دو، خلاف واقع بودن این ادعا ثابت شود. با پذیرش CFT ایران باید بودجه سپاه، نیروی قدس، وزارت اطلاعات و وزارت دفاع را قطع و حسابهای بانکی آنها را مسدود کند و با پذیرش این «خودتحریمی» تحت نظارت بازرسان FATF درآید.
وقتی وزیر محترم خارجه در مجلس تأکید میکند؛ «نه من و نه رئیسجمهور نمیتوانیم تضمین بدهیم که با پیوستن به لایحه CFT مشکلات مالی حل خواهد شد»، پس بر اساس چه منافع و مصالحی به این قرارداد تعهدآور و بدون خاصیت میپیوندیم؟ محمدجواد ظریف میگوید؛ «برای اینکه جلوی بهانه آمریکا را بگیریم، باید بپیوندیم.» بهانه چیست؟ بهانه عدم حمایت از تروریسم! اولاً مگر بهانههای آمریکا تمامی دارد؟ ثانیاً آنها حمایت از حزبالله، حماس و مردم یمن را حمایت از تروریسم میدانند، اما در عوض خودشان را که مدافع منافقین تروریست هستند، مخالف تروریسم جلوه میدهند. آنها مدافع القاعده و داعش هستند که جهان اسلام را با ترور و وحشت، به آتش کشیدهاند، اما میگویند؛ ما مخالف تروریسم هستیم!
انصافاً باید از اقدام هوشمندانه، مستدل، قانونی، شرعی و شجاعانه شورای نگهبان تشکر کرد که جلوی یک «کاپیتولاسیون پولی و مالی» را گرفتند. چنین لوایحی را نمیشود در هیاهوی زندهباد، مرده باد پذیرفت یا رد کرد. کار کارشناسی دقیق میطلبد که به نظر میرسد در شورای نگهبان دقتهای حقوقی و شرعی در این مورد به عمل آمده است.
موافقان لایحه خوب است در یک مناظره استدلالهای خود را مطرح کنند تا در این مورد روشنگری شود. البته آنها با رأی علنی خود در مجلس مخالفت کردند و گفتند رأی باید مخفی باشد. این نشان میدهد خودشان هم از عواقب ننگین پذیرش چنین امری بیمناک هستند.
واکنشهای موافقین لایحه در مورد نظر شورای نگهبان هم جالب است. برخی گفتند؛
رد لایحه، هدیه به ترامپ بود،
پشت مردم را خالی کردند،
گل به خودی بود،
ملت را تحریم کردند!
نقد یا انتقاد با حقهبازی، وارونهنمایی، خلافگویی و ادعاهای بیسند و مدرک فرق دارد. یک مرزبندی باید داشته باشند. اگر رد لایحه، هدیه به ترامپ بود چرا خزانهداری آمریکا اصرار دارد ایران به FATF و بهویژه CFT بپیوندد؟! اگر رد لایحه CFT خالی کردن پشت مردم است، چرا هنوز لایحه به تصویب نرسیده، برخی بانکها وقیحانه نامه نوشتند به نهادها و اشخاص حقیقی و حقوقی که در فهرست تحریم خزانهداری آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل قرار دارند و گفتهاند نمیتوانیم به شما سرویس مالی بدهیم.
اگر گل به خودی بود، آقایان بیایند خودی و غیرخودی را تعریف کنند تا معلوم شود بالاخره آمریکا، خزانهداری این کشور خودی است یا غیرخودی؟ اگر رد لایحه، تحریم ملت است، آن هم در شرایطی که آمریکا بیبهانه و بابهانه، ملت ایران را علیرغم توافق برجام تحریم کرده و مدام زیرساختهای تحریم را محکمتر میکند و باکی هم از مجامع عمومی و دولتهای حتی همپیمان خود ندارد، FATF و بهویژه CFT یکی از مبانی و مبادی تحکیم زیرساخت تحریمهاست. این را کسی که یک واحد حقوق هم نخوانده، میفهمد.
از 200 کشور جهان فقط 37 کشور عضو FATF هستند و چرخ اقتصاد 160 کشور جهان بدون الحاق به FATF میچرخد. چرا خلاف واقع میگویند همه پیوستهاند، ما هم باید بپیوندیم.
آمریکا رو به زوال و فروپاشی است. از هارت و پورت ترامپ نترسیم. ترامپ دیوانه است، اما احمق نیست. او از برجام خارج شد و هیچ به تعهد دولت آمریکا در این پیمان عمل نکرد چون مطمئن بود ایران از برجام خارج نمیشود و به تعهد خود عمل میکند، لذا هر روز به فهرست مطالبات خود در زمینه تروریسم، حقوق بشر، موشکی و... میافزاید. دیپلماتهای خوشبین ما و کسانی که مدعی بودند حقوقدان هستند، الآن متوجه شدهاند چرا با خوشبینی مفرط و خوشخیالی برجام را پذیرفتند و شروط مجلس، شورای عالی امنیت ملی و نیز رهبری را نادیده گرفتند. اینها باید برگردند و این بیراهه را ترک کنند.
حرکت در FATF، CFT و... ادامه حرکت پر از ابهام و غلط برجام است. زهرجام برجام را باید به حلقوم سردمداران آمریکا و غرب با مقاومت نظامی و اقتصادی ریخت، نباید مؤلفههای قدرت ملی را با این گفتگوهای بیحاصل و کنوانسیونهای مشکوک، یکی پس از دیگری از دست دهیم.
انتهای پیام/4071/پ
انتهای پیام/