بازخوانی نحوه شهادت آیتالله اشرفیاصفهانی و صدور پیام امام خمینی(ره)
به گزارش خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری آنا، آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی از یاران امام خمینی(ره) و مبارزان انقلابی بود که هدایت و هماهنگی مبارزات مردمی در کرمانشاه را برعهده داشت. مردم انقلابی کرمانشاه نیز در طول دوران مبارزه با رژیم پهلوی همواره از وی اطاعت کرده و همپای او با استبداد پهلوی مبارزه میکردند. از این رو بود که دی 1357، اشرفیاصفهانی در نامهای از مبارزات بیدریغ مردم کرمانشاه با رژیم پهلوی و همراهی آنان با نهضت اسلامی تجلیل کرد.
اشرفیاصفهانی در این نامه -که در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی موجود است - به ملت کرمانشاه نوشت: خدمت اهالی محترم و باایمان کرمانشاه... با ابلاغ سلام، از مبارزات خستگیناپذیر شما اهالی غیور و باشرافت که در پیشبرد اهداف مقدس روحانیت به رهبری مرجع عالیقدر آیتاللهالعظمی امام خمینی مدظله و سرنگونی رژیم استبداد از جان و مال خویش همواره کوتاهی نکردید از خداوند متعال توفیق مسئلت دارم.[1]
ساماندهی مبارزات مردمی در کرمانشاه، روشنگری درباره ظلم و ستم خاندان پهلوی و ایراد سخنرانیهای پرشور در راستای آرمانهای نهضت اسلامی از جمله اقدامات اشرفیاصفهانی در کرمانشاه بود.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با حکم امام خمینی(ره) بهعنوان نماینده امام(ره) در استان باختران (کرمانشاه) و امام جمعه منصوب شد تا اینکه این مبارز خستگیناپذیر سرانجام، جمعه 23 مهر 1361 توسط یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) ترور شد و به شهادت رسید.[2]
سازمان منافقین در ارگان اختصاصی خود با عنوان مجاهد، درباره عامل ترور و نحوه شهادت شهید اشرفیاصفهانی اعتراف کرد: «راس ساعت 12 و 15 دقیقه ظهر، محمدحسین کرمی با پریدن از روی نردهها خود را به اشرفیاصفهانی رساند و با شعار درود بر رجوی بهسوی او رفت و در حالیکه صحنه به هم ریخته بود، ناگهان صدای انفجار بلند شد.» [3]
بهدنبال این جنایت، در پیامی که امام خمینی(ره) به مناسبت شهادت «شهید عزیز محراب» صادر کردند، عاملان این ترور را «منافقین و منحرفین شقی» خواندند و فرمودند: «ننگ ابدی بر آنان که یک چنین شخص صالحی را که آزارش به موری نرسیده بود از ملت ما گرفتند و خود را در پیشگاه خداوند متعال و در نزد ملت فداکار، منفورتر و جنایتکارتر از قبل معرفی کردند. این بزرگوار مثل سایر شهدای عزیز ما به جوار رحمت حق پیوست و ملت مجاهد و قوای مسلح سلحشور ما با عزمی راسختر به پیشبرد انقلاب ادامه میدهند.
آنان که به ادعای واهی خود کوس طرفداری از خلق را میزنند و با خلق خدا آن میکنند که همه میدانند، در این جنایت عظیم چه توجیهی دارند؟ و با به شهادت رساندن عالمی خدمتگزار و پیرمرد بزرگوار 80 ساله چه قدرتی کسب میکنند و چه طرفی میبندند؟ و آنان که در سوگ این جنایتکاران [منافقین] اشک تمساح میریزند و از جریان حکم خدا درباره آنان شکایت دارند، چه انگیزهای دارند؟ آیا انتقام از جمهوری اسلامی به شهادت رساندن یک عالم پارساست و به آتشکشیدن یک عده کودک و زن و مرد و تودههای رنجکش است؟! آیا راه به حکومت رسیدن و قدرت را به دست آوردن، این نحوه جنایات است؟!»[4]
منابع:
- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی
- تبار ترور، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 232
- نشریه مجاهد، ش 409، ص 17
- صحیفه امام خمینی(ره)، ج 17
انتهای پیام/4062/خ
انتهای پیام/