حضرت آیتالله خامنهای چگونه در آزادی، بازی غربگدایان را به هم زد؟
گروه سیاسی خبرگزاری آنا: خیانت! کلیدواژه مصرح در کلام رهبر انقلاب در ورزشگاه آزادی از شمایل جماعتی است که به ظاهر ملیگرا هستند و در باطن غربگدا!
سالها قبل جلال آلاحمد با استفاده از کلیدواژه ساخته مرحوم سید احمد فردید، با نوشتن کتابچه «غربزدگی» ایرانیان را با واژهای آشنا کرد که طی سالها خط تمایز وطنفروشی و وطندوستی بود. در سالیان اخیر این واژه با دگردیسی عجیب بهگونهای غربپرستی و در انتها به شکل «غربگدایی» در آمد!
اگرچه مکتب «غربگدایی» شباهت اسمی با غربزدگی و غربگرایی دارد و اگرچه بین پیروان این دو مسلک وجوه مشترک وجود دارد؛ لیکن نگاهی موشکافانه و دقیق نشان میدهد که وجوه افتراق آن، بیش از وجوه اشتراک آن بوده و اصولاً دو مقوله کاملاً متفاوت هستند. غربگرایی در مورد افرادی بهکار میرود که دارای اندیشه، باور و شالوده فکری غربی بوده و در مقام عمل در پی تبعیت محض از فرهنگ و سبک زندگی غربی هستند، در حالی که غربگدایی عنوان مکتبی است که پیروانش ظاهراً خود را پیرو اندیشه و فرهنگ و سبک زندگی غربی نمیدانند، لیکن به اقتضای منافع فردی یا جمعی (حزبی) دست گدایی خود را به سوی صاحبان ثروت در غرب دراز میکنند. غربگدایان حتی اگر شالوده فکری غربی هم نداشته باشند ـ که دارند ـ باز هم هدف اصلی آنان از گرایش به غرب، گدایی و منافع مادی است و نه اندیشهورزی.
رهبر انقلاب در آزادی در اشاره به این جماعت با تأکید بر اینکه عدهای در تلاش برای القای این تفکر به جوانان هستند که هیچ راهحلی جز پناه بردن به دشمن وجود ندارد، گفتند: دشمن میخواهد ملت ایران را به این جمعبندی برساند که در کشور بنبست است و هیچ راهی جز زانو زدن و تسلیم شدن در مقابل آمریکا وجود ندارد. من صریحاً اعلام میکنم، کسانی که در داخل، این فکرِ مطلوب و محبوب دشمن را ترویج میکنند، در حال انجام دادن بزرگترین خیانت در حق کشور و ملت هستند.
برای شناخت این جریان باید کمی به عقبتر بازگردیم. حسین مکی از اعضای جبهه ملی در دوران مصدق و از اصلیترین نمایندگان مجلس حامی ملی شدن صنعت نفت، در کتاب «تاریخ ۲۰ ساله ایران» در خصوص نیرنگ انگلیس برای بازی دادن افکار طرف مقابل مینویسد: در انگلیس هر سیاستی که میخواهد اجرا شود، با دستور «اینتلیجنس سرویس» عدهای در پشت صحنه با تبانی کردن، به دو دسته تقسیم میشوند. دستهای نقش موافق و دیگری هم نقش مخالف را بازی میکنند. هر دسته با همراه کردن افرادی در کشور هدف، همین نقش را به خاک آنجا هم میکشانند. تا اگر احیاناً طرح با شکست روبهرو شد، گروه مقابل که در ظاهر مخالفت داشته با رویکارآمدن در خفا سیاستی به مراتب شدیدتر و بدتر را اجرا کنند. چنانچه به خاطر شکست قرارداد ۱۹۱۹ در ایران، کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ به نتیجه رسیده و افراد به ظاهر مخالف قرارداد روی کار آمده و نقشهای به مراتب بدتر از وابستگی قرارداد ۱۹۱۹ را اجرا کردند.»
بازی انگلیسی این بار از سوی آمریکا در حال شکلگیری است. این سیاست دو شاخه بلندمدت و کوتاهمدت دارد. در سناریوی بلندمدت، ترامپ در نقش مخالف زنجیری به دنبال براندازی رویکارآمده و هر لحظه ممکن است به ایران حمله کند. معادله ساده است. معادلهای ساده و بازی برد- برد برای طرفین. غربگدایان میگویند: ترامپ چون اوباما مهربان و مؤدب نیست. وی همانطور که خود گفته عصبانی و خشن است و تنها راه فرار از گزند وی، حضور تعاملگرایان در قدرت و امتیاز دادن بیشتر به آمریکا و نرمال شدن ایران است.
این روزها رسانههای خارجی چون بیبیسی و صدای آمریکا و دنبالههای داخلی آنها دوباره در پی ایجاد شکاف بین مردم ایران هستند تا تنها راهحل را تسلیم و زانو زدن مقابل غرب عنوان کنند. پازل هم به صورت نوبتی توسط هردو گروه داخلی و خارجی تکمیل میشود. ترامپیستهای خارجنشین چون احمد باطبی و ... در نامه به ترامپ و نشستهای گاه و بیگاه با سران دولتش درخواست افزایش تحریم ایران حتی در اقلام غذایی، دارویی و.. میدهند و گروهی دیگر در داخل کشور در قالب نامه درخواست کوتاه آمدن مقابل غرب، مذاکره و پیگیری نرمالیزاسیون که چندین سال است در کلمات تئوریسینهای این جریان بهوضوح پیداست، میپردازند.
این مکتب التقاطی و انحرافی که ابتدا و در همان سالهای پس از جنگ و با هدف جذب سرمایههای خارجی، برای بازسازی خرابیهای جنگ تحمیلی و با اطمینان از توان خود برای صیانت و دفاع از منافع ملی پا در تعامل با زورگویان و چپاولگران نظام سلطه گذاشته بود خیلی زود تحت تأثیر مظاهر تمدنی غرب قرار گرفته و دچار الیناسیون و خودباختگی فرهنگی شده و مشی دووطنی را در پیش گرفته و بسیاری از آنان جلای وطن كرده و به غرب کوچ کردهاند و آنان که ماندهاند نیز متأسفانه حب دشمن را در دل پرورده و فرزندان آنان در غرب ساکن شدهاند و خود نیز روزبهروز به تحکیم و توسعه مبانی فکری این مکتب میپردازند.
در شرایط کنونی نیز غربیها و در صدر آنان آمریکا برای پیشبرد اهداف و نیات پلید خود و براندازی و استحاله جمهوری ایران، به بانیان و پیروان این نحله التقاطی دل بسته و تیرهای خود را از چله و کمان غربگدایی به سمت اهداف موردنظر در ایران نشانه رفته است و اطمینان یافتهاند که در پناه غربگدایان و پیروان اسلام اموی و مروجان اشرافیگری امکان نفوذ در مردم ایران و ایجاد چندقطبیهای شیطانی و تغییر ذائقه مردم و ژنوسید فرهنگ ایران وجود دارد.
رهبر انقلاب طی سالهای اخیر با پیگیری و هشدار نسبت به استحاله، نفوذ، تحریف امام راحل (ره)، بازخوانی سیاست خارجی انقلابی، عدالتمحوری و مبارزه با اشرافیگری و ... قدم به قدم در حال خنثی کردن نسخه غربگدایان برای فروش وطن به غرب هستند. بر اهالی دلسوز کشور و انقلاب این امر واجب است که با شناخت نقشه راه زعیمش، با قلم و زبان در پی تحکیم مبانی انقلاب و رسوایی جریان غربگدایی بیش از پیش بکوشند.
انتهای پیام/خ
انتهای پیام/