وزارت خارجه هیچیک از منافع اقتصادی کشور را دنبال نمیکند
گروه بینالملل خبرگزاری آنا: در شرایطی که دشمنان ایران محور اهداف خود را کاهش تجارت خارجی کشورمان تعریف میکنند چه رهیافتی میتواند به برونرفت از چالش تحمیلی آنان منجر شود و چه راهکارهایی در عرصه بینالملل کمتر موردتوجه بوده یا مورد غفلت واقعشده است که میتوانست به سیاست خارجی ما مددرسان باشد؟ بهبیاندیگر وزارت امور خارجه کشورمان چه نقشی میتواند برای استفاده از ظرفیتهای برونمرزی در جهت منافع ملی به عهده گیرد؟
این موضوع بهانهای بود تا میزبان دکتر محسن شاطرزاده در خبرگزاری آنا باشیم. وی سفیر سابق ایران در برزیل و دانشآموخته مهندسی مکانیک از دانشگاه لیون فرانسه در مقطع دکتراست که معاونت وزارت صنعت و جانشینی رئیس سازمان فضایی را هم در سوابقش دارد.
دیپلماسی اقتصادی را چگونه تعریف میکنید و اصولاً دیپلماسی چه جایگاهی در دیگر کشورها دارد؟
- دیپلماسی به آن مفهوم سابق آن که در حوزه امنیتی سیاسی تعریف میشد تقریباً نیمقرن است که به پایان رسیده است. بهعبارتدیگر از حدود 50 الی 60 سال پیش و حتی دورتر، از زمان خاتمه جنگ جهانی دوم، دیپلماسی کشورها در راستای تأمین منافع ملی در عرصه اقتصادی قرار دارد.
اینطور نیست که کشورها عاشق چشم و ابروی یکدیگر باشند تا با ما همکار باشند. بلکه وقتی بتوانند از مسیر همکاری با یکدیگر به منفعتی دست یابند، روابط دوجانبه را پیگیری خواهند کرد و دیپلماسی را در آن جهت تقویت میکنند. لذا اگر شما کشورهای دنیا را بررسی کنید، خواهید دید بیش از 95 کشور بزرگ جهان دارای وزارت روابط خارجی هستند نه وزارت امور خارجه. روابط خارجی با کشورهای جهان باید دوباره تعریف شود و وزارت روابط خارجی داشته باشیم چراکه وزارت روابط خارجی، تعامل با کشورهای جهان در حوزه اقتصاد، تجارت، انرژی، علم و فنّاوری را بهعنوان یک متولی هدایت میکند تا به تولید ثروت از خارج منجر شود.
برای مثال به کشور برزیل اشارهکنم که در آنجا بهعنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران فعالیت کردم. در ساختار وزارت امور خارجه برزیل سه معاونت اقتصادی در وزارت روابط خارجه تعریفشده است؛ معاونت اقتصادی که متولی بازرگانی و تجارت است، معاونت اقتصادی در بخش انرژی و معاون وزیر که متولی علم و فنّاوری است. این به معنای آن است که علم و فنّاوری در روابط خارجی آن کشور جایگاه ویژهای دارد. این ساختار در آمریکا هم دیده میشود، در ژاپن همچنین است و همینطور در ترکیه. برای مثال، وزارت روابط خارجه ترکیه متولی توسعه تجارت خارجی کشورش است.
تا جایی که میدانم در سفارتخانههای ایران رایزنهای اقتصادی هم حضور دارند. به نظر شما رویکرد جدیتری به امور اقتصادی و فناوری در وزارت امور خارجه کشور نیاز است؟
بله، حتماً. متأسفانه نقش وزارت امور خارجه ایران فقط در حوزه امنیتی و سیاسی تعریفشده است. یعنی وزارت امور خارجه ما متولی دیپلماسی آنهم دیپلماسی به مفهوم تأمین امنیت است که نهایتاً به دیپلماسی خلاصه میشود؛ این یعنی فقط گفتگو. درنتیجه این وزارتخانه هیچیک از منافع اقتصادی کشور را دنبال نمیکند. متأسفانه بدنه وزارت امور خارجه هم بر همین اساس تربیتشده. یعنی اگر شما در بدنه وزارت امور خارجه جستجو کنید در حد تعداد انگشتان دست هم نمیتوانید متخصص اقتصادی پیدا کنید. حتی روزی که معاونت اقتصادی تشکیل میشود همان کسانی که تربیتشدهاند بهعنوان دیپلمات و دروس علوم سیاسی را خواندهاند، همان اشخاص در بخش اقتصادی منصوب میشوند. متأسفانه زمانی که من در سفارت ایران در برزیل مأموریت داشتم، چهار کارشناس اقتصادی داشتیم که درواقع سیاسی بودند و باکار اقتصادی حتی آشنایی هم نداشتند. حتی مفاهیمی مثل GDP را هم نمیدانستند و باید به آنها یاد میدادم. این برای من واقعاً زجرآور بود.
با این توصیف شما از نقش دیپلماسی اقتصادی، دقیقاً باید چه رویکردی داشته باشیم؟
باید تولید ثروت را از خارج کشورمان شروع کنیم. دقت کنیم که در داخل کشور مقداری تولید ثروت داریم، منتهی این ثروت تکاپوی هزینههای کشور را نمیکند. آن چیزی که ما برای توسعه کشور نیاز داریم تولید ثروت از طریق ارتباطات خارج از کشور است. این ارتباطات، حوزههای تجارت، خدمات مهندسی، صنعت، علم و فناوری و انتقال فناوری را شامل میشود. اولین چیزی که ما نیاز داریم انجام دهیم این است که اصولاً نگاهمان را به وزارت امور خارجه عوض کنیم. وزارت امور خارجه ما دیگر نباید صرفاً وزارت امور خارجه باشد بلکه باید به وزارت روابط خارجی تغییر کند.
شما نگاه کنید چهار سال وقت برای برجام تلف شد و درنهایت چه حاصلی برای کشور به دست آمد؟ درصورتیکه اگر وزارت امور خارجه همین چهار سال را با رویکرد به دیپلماسی اقتصادی برای توسعه اقتصادی کشور اختصاص میداد، قطعاً منافع زیادی نصیب کشورمان میشد. برای نمونه، ما جزو نادر کشورهایی در جهان هستیم که با 15 کشور همسایه هستیم. شاید کمتر کشوری را پیدا کنید که این تعداد همسایه داشته باشد. حجم تجارت خارجی این 15 کشور 2 هزار و 300 میلیارد دلار است. اگر ما بتوانیم 10 درصد از حجم تجارت خارجی کشورهای همسایه را جذب کنیم ببینید چه حجم تجارت بزرگی برای ایران میشود.
ما تقریباً در اکثر نیازهای این کشورها میتوانیم عمل و اقدام کنیم. آن چیزی که ما نیاز داریم آنها تولید میکنند. مثلاً پاکستان در نساجی خیلی قوی است. اگر با پاکستان وارد تعامل شویم، برای واردات منسوجات و در مقابل، صدور انرژی به آن کشور که میدانیم نیاز دارد، ظرفیتهای زیادی وجود دارد. این حجمی از تجارت است که هنوز دستنخورده است. در ترکیه هم، چنین ظرفیتهایی وجود دارد. اکنون در عراق یک ظرفیت 30 میلیارد دلاری داریم هرچند که خیلیها تلاش میکنند که این ظرفیت را به هم بریزند. در افغانستان چیزی در حدود هشت میلیارد دلار ظرفیت داریم و بیشتر از این موارد وجود دارد. در روسیه همینطور؛ ما ظرفیت عظیمی داریم که متأسفانه ترکیه آن را به دست آورد. این در حالی است که ما مزیت نسبی داریم اما نتوانستیم از آن فرصت استفاده کنیم.
دقیقاً سؤال همین است که چگونه ایران میتواند از تجارت خارجی با همسایگان بهرهمند شود؟
سؤال این است که در چهار الی پنج سال گذشته وزارت امور خارجه ما چقدر انرژی فقط برای همسایههای ایران گذاشته است؟ یعنی آقای وزیر امور خارجه با یک گروه اقتصادی برود و سهتا، چهارتا، پنجتا پروژه یا مگاپروژه را برای اقتصاد ایران به دست آورد. نمونهاش خط گاز ایران به پاکستان. حتی یک جلسه گذاشتهشده؟ نه! نمونهاش عمان. عمان کشوری است که مردمی دارد که عاشق ایران هستند. عمانیها حاضرند تمام آنچه نیاز به واردات دارند از ایران بخرند. ولی ما چقدر در این کشور فعالیت اقتصادی داشتهایم؟ یعنی حتی حاضرند در صنایعشان با ما بهتنهایی همکار شوند، توسعه صنعتیشان را با ما تعریف کنند، ولی ما چهکار کردهایم؟ من یادم هست زمانی که معاون وزیر صنعت بودم، وزیر صنعت عمان به ایران آمد و در مذاکراتش گفت: ما خیلی کالا و خدمات نیاز داریم که ایرانیها میتوانند تأمین کنند. ازجمله ما نیاز به بیمارستان زنان داریم اما کمبود پزشک و پرستار زن در عمان وجود دارد. در طرف مقابل میدانیم که بالاترین نرخ بیکاری در کشور در حوزه پزشکان عمومی است. یعنی حدود 24 الی 25 درصد از جمعیت بیکار کشور در قشر تحصیلکرده دیده میشود. حالا اگر بخواهیم این معضل را حل کنیم باید به دیپلماسی اقتصادی توجه کنیم.
نمونه دیگر استفاده از ظرفیتهای داخلی، بیمارستان رضوی مشهد است که در جاده قوچان قرار دارد و جزو بهترین بیمارستانهای خاورمیانه است. سال گذشته حدود 30 هزار بیمار خارجی داشته که از همین کشورهای اطراف آمدهاند و آنجا درمان شدهاند. هدایت این توانمندیها برای جذب بیمار خارجی، کار وزارت امور خارجه است. به بیان دیگر، از طریق دیپلماسی اقتصادی، علمی، فرهنگی و فناوری ظرفیتهای داخل کشور برای رسیدن به درآمد ارزی برای متقاضیان خارجی باید تعریف شود.
مثال دیگر در بخش آموزش است؛ در حال حاضر ظرفیتی در حدود 70 الی 80 هزار نفر برای جذب دانشجوی خارجی داریم که میتواند برای کشور درآمدزا باشد. چه کسی میتواند این امور را مدیریت کند و متولی آن باشد؟ بهطور طبیعی وزارت روابط خارجه است.
انتهای پیام/
انتهای پیام/