داستانهای زندگی تمامی ندارند/ خودم خواستم از «ماه عسل» جدا شوم
مریم نوابینژاد در گفتگو با خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، اظهار کرد: دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف و علاقهمند به ادبیات هستم و همیشه دوست داشتم که در حوزههای ادبی فعالیت کنم.
وی افزود: از 17 سالگی در مجله سروش نوجوان با زندهیاد قیصر امینپور کار کردهام؛ مسئولیت صفحه داشتم و میگفتند آثار بچهها را ببینم و انتخاب کنم. این انتخاب باعث شد که من وارد حرفه خبرنگاری شوم.
کارگردان برنامه «هزار داستان» گفت: در 19 سالگی در عمل انجام شدهای قرار گرفتم؛ جایگزین یکی از دوستانم که خبرنگار گروه اجتماعی بود و کسالت داشت، شدم. این اتفاق باعث شد که به دنیای دیگری وارد شوم و حوزه ادبی را با حوزه اجتماعی عوض کنم؛ آن زمان بود که دغدغهام را پیدا کردم. احساس کردم که این اتفاقات اجتماعی که در دل جامعه است، دغدغه ذهنیام است.
نوابینژاد بیان کرد: سال 1388 در یک اتفاق مطبوعاتی، احسان علیخانی را دیدم و درباره موضوعات و سوژههای اجتماعی با هم صحبت کردیم. پیشنهاد همکاری از سوی علیخانی، نقطه آغاز کارم با تلویزیون بود؛ البته رفته بودم که به برنامه «ماه عسل» کمک کنم، نه اینکه حوزه فعالیتم را از رسانه مکتوب به تلویزیون تغییر دهم.
وی تصریح کرد: همکاری با برنامه «ماه عسل» را تا سال 1394 ادامه دادم، پس از آن احساس کردم زمان جدایی از آن برنامه فرا رسیده است.
کارگردان برنامه «هزار داستان» شبکه نسیم با بیان اینکه خودم خواستم که از «ماه عسل» جدا شوم، گفت: قصههای زندگی تمامی ندارند. هدفم پیدا کردن آدمها و داستانهای خاص بود و هست؛ فکر نمیکنم اگر هزار سال دیگر این قصهها بازگفته شوند، داستانها تکراری شوند.
وی با بیان اینکه خود شخصاً به دنبال سوژهها هستم، اظهار کرد: اینکه میگویم همه این سوژهها برای من است، نشان از آن است که همه اینها دغدغهام است. در تاکسی، کافیشاپ، آرایشگاه یا جمع خانوادگیمان سوژهها را پیدا و انتخاب میکنم.
نوابینژاد ادامه داد: وقتی راوی داستان، طرف مقابل خود را منقلب میکند، مطمئن هستم که روی مخاطبان تأثیر میگذارد. افرادی که برای اجرای این برنامه انتخاب میشوند و در آن حضور دارند، اغلب هنرمند هستند و نمایش را میشناسند و میتوانند در تصویرسازی قصه کمک کنند. از آنها میخواهیم که بیشتر شنونده راوی داستان باشند.
وی خاطرنشان کرد: مهمانهای برنامه «هزار داستان» خیلی حالشان خوب است؛ آدمهای «هزار داستان»، آدمهای عاقبتبهخیری هستند که هزار مشکل دارند، اما خیلی به واقعیت زندگی نزدیکاند و صبور هستند.
انتهای پیام/4072/4046/خ
انتهای پیام/