فوتبال و سایه تفرقه بر سر اتحاد ملی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، فوتبال است و یک دنیا حاشیه و اتفاق؛ وقتی شدت آن زیاد میشود و نوع آن تغییر میکند باید احساس خطر کرد. البته خیلیها سالهاست که نسبت به اوج گرفتن حواشی فوتبال ایران احساس خطر کردهاند و به مسئولان هشدار دادهاند، اما مشکل اینجاست که آقایان مسئول فقط حرف زدهاند و شعار دادهاند و نظارهگر حواشی و بیاخلاقیهای رنگارنگ بودهاند. با بررسی اتفاقات دو هفته اخیر لیگ برتر فوتبال ایران باید اذعان داشت که شرایط وخیمتر از هر زمان دیگری شده و اگر هرچه زودتر تصمیمی عاجل برای آن گرفته نشود بدون تردید در هفتههای آتی و حساس شدن رقابتها وخامت اوضاع عیانتر از همیشه خواهد شد.
زد و خورد، درگیری و شعارهای تفرقهانگیز علاوه بر اینکه فوتبالمان را زیر سؤال میبرد، این روزها وحدت ملی، انسجام ملی و تمامیت ارضی کشورمان را نیز به خطر انداخته، وقتی به تناوب پرچم کشورهای مختلف را در دست هواداران تیمهای مختلف میبینیم باید احساس خطر کرد.. فوتبال سالهاست که لقب حرفهای به خود گرفته، اما در حقیقت تمام اجزای آن پر است از رفتارهای آماتوری، بچگانه و حتی غیرقانونی. در حالی دو بازی هفته سوم لیگ هجدهم به خشونت کشیده شد که شعارهای قومیتی و تفرقهانگیز واقعیتهای تلخ زیادی را پیشرویمان قرار داد؛ واقعیتهایی که سالهاست فوتبالمان را احاطه کرده، اما هر بار به بهانههای مختلف روی آن سرپوش گذاشتهاند.
زنگ خطر
فجایعی را که در ورزشگاه غدیر اهواز و آزادی تهران رقم خورد باید حاصل همان بیتفاوتی، سادهانگاری یا شاید هم مصلحتاندیشیهای مخرب سالهای اخیر دانست. بحث تماشاگران و فرهنگسازی در ورزشگاهها مربوط به امروز و دیروز نیست و سالهاست که آقایان مسئول در وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و مدیران باشگاهها از چالشهای روی سکوها خبر دارند و دستدست کردنهای آنها کارد را به استخوان رسانده است. شعارهای تند و زشت قومیتی در تهران، اهواز و البته شهرهای دیگر، بحرانی جدی برایمان ایجاد کرده، ضمن اینکه تکرار شعارهایی بر ضد تمامیت ارضی اینبار در جنوب کشور رنگ خطری بزرگ محسوب میشود.
نقش اتحاد ملی
اتحاد ایرانیها زبانزده تمام دنیاست؛ زبانزد همانهایی که چهار دهه است پروژههای مختلفی را برای از پای درآوردن کشورمان پیاده کردهاند و هر بار خفت و خواری نصیبشان شده است. وحدت ملی هموطنان اعم از کرد، لر، آذری، بلوچ، شمالی و جنوبی همواره مایه مباهاتمان بوده و با افتخار از آن یاد کردهایم، اما مستطیل سبز که تا همین یک ماه پیش عاملی برای نشان دادن یکپارچگیمان بود حالا به ابزاری برای تفرقهانگیزی، نفرتپراکنی و زیر سؤال بردن تمامیت ارضی ایران تبدیل شده است!
سر دادن شعارهایی در جهت تحقیر قومیتهای مختلف مدتهاست که به وفور در استادیومهای فوتبال و در شهرهای مختلف شنیده میشود و هر بار نیز کمیته انضباطی، میزبان با به صورت نقدی یا در موارد شدیدتر محرومیت تماشاگران از حضور در ورزشگاهها جریمه کرده است. حوادث خونین اخیر لیگ برتر یکبار دیگر ثابت کرد اوضاع بحرانیتر از این حرفهاست و حتی محرومیتهای سنگین نیز تأثیری در کاهش این رفتارهای غیرفرهنگی نداشته و ندارد. بهتر است آقایان حواسشان باشد که شعارهای ضدایرانی در جهت به خطر انداختن تمامیت ارضی به سایر شهرها نیز کشیده شده است! تداوم این شعارها فقط به سود دشمنان و معاندانی تمام میشود که این روزها ششدانگ حواسشان را معطوف به ایران کردهاند تا از آب گلآلود ماهیهای بزرگ صید کنند.
لیدرزدایی
با اینکه اهالی فوتبال همواره از نقش پررنگ لیدرها نالیدهاند، اما هنوز که هنوز است بوقچیها یا همان لیدرها با حمایت برخیها عنان فوتبال را به دست گرفتهاند و توانایی به آشوب کشیدن ورزشگاهها و تخریب بازیکنان یا مربیان و حتی مدیران را دارند. پخش کلیپی توهینآمیز از یک لیدر شناخته شده در حوادث تلخ ورزشگاه غدیر اهواز تأثیر زیادی داشته تا جایی که بازیکنان پرسپولیس نیز به این مسئله اعتراض کردهاند. البته لیدر برکنار شده سرخپوشان اولین لیدر حاشیهساز نبوده و سایر تیمها نیز بارها از این بابت متضرر شدهاند. اگر عزمی برای حل بحرانهای خودساخته پیرامون فوتبال وجود داشته باشد، بدون شک باید پروژه لیدرزدایی را در اولویت آن قرار داد.
لطفاً جدی بگیرید
فوتبال پرطرفدارترین ورزش ایران است و قشرهای مختلف جامعه، نتایج و اتفاقات آن را پیگیری میکنند. به همین دلیل است که انتظار میرود در شرایط کنونی مسئولان این رشته به خود بیایند و هوشیارانه اتفاقات ریز و درشت و حواشی مختلف فوتبال را رصد کنند. همانطور که اشتباهات داوری، تمدید قرارداد سرمربی تیم ملی، حضور موفق در جام جهانی و جام ملتها و هزار و یک موضوع دیگر اهمیت زیادی برای فوتبال ما دارد، حواشی نگرانکننده، تأسفبار و دشمن شادکن اخیر نیز اهمیتهای خاص خود را دارد. آقایان مسئول برای یکبار هم که شده قضیه را تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، جدی بگیرید. سر دادن شعارهای سیاسی، قومیتی و ضدایرانی آب در آسیاب دشمن ریختن و سوژهسازی برای شبکههای معاند است.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/4028
انتهای پیام/