پیشنهاد مذاکره بدون قید و شرط ترامپ را نباید جدی گرفت
گروه بینالملل خبرگزاری آنا، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در نشست خبری خود با نخستوزیر ایتالیا خطاب به مقامات ایران اعلام کرد، آماده است با ایرانیها مذاکره و ملاقات کند و اینگونه توضیح داد که مذاکرات بین واشنگتن و تهران بدون قید و شرط خواهد بود. همه این حرفها در حالی از زبان ترامپ خارج شد که مایک پمپئو در سخنرانی خود در جمع ایرانیان ضمن تاکید بر مواضع واشنگتن برای تحریم ایران و حرف رئیسجمهور آمریکا برای مذاکره با ایران برای این مذاکرات 12 شرط مشخص کرد.
پیشنهاد آمریکا برای مذاکره با ایران آنهم بدون قید و شرط واکنشهای زیادی را در دنیای سیاست به دنبال داشت، از مقامات سایر کشورها گرفته تا اهالی سابق کاخ سفید این اقدام ترامپ را یک بچهبازی و بیاساس دانستند و به آن انتقاد کردند.
از اینرو با دکتر نادر انتصار استاد ممتاز علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی به گفتگو نشستیم.
* اخیرا رئیسجمهور آمریکا به ایران پیشنهاد مذاکره به ایران را داده است آنهم با عنوان "مذاکره بدون قید و شرط" دو پیش فرض مطرح است: فرضیه اول اگر ایران مذاکره بدون قید و شرط با آمریکا را قبول نکند چه میشود؟
_ البته باید به یاد بیاوریم که این صحبت را ترامپ در حاشیه دیدار خود با نخستوزیر ایتالیا کرد و معلوم نیست که تا چه حد در مورد آن جدی فکر کرده بود و یا اینکه مانند رفتار همیشگی او بدون تفکر سخن گفته است. بعد از حرف ترامپ، پومپئو وزیر امور خارجه آمریکا در عمل زیر حرف ترامپ زد و گفت مذاکره با ایران بدون قید و شرط نخواهد بود و ایران باید شرایطی که او چندی پیش اعلام کرده بود را بپذیرد تا احتمال مذاکره بین آمریکا و ایران باشد. من دلایلی نمیبینم که در شرایط کنونی باید این پیشنهاد ترامپ را جدی گرفت. تقریبا یک سال پیش، جان بولتون که اکنون یکی از مهمترین طراحان سیاست آمریکا در مورد ایران است در مقالهای که در مجله راستگرای نشنال ریویو منتشر کرد چهارچوب مقابله سرسخت آمریکا با ایران را برای ترامپ شرح داد.
تمام سیاستهایی که ترامپ تاکنون در مورد ایران اجرا کرده است، از جمله بیرون آمدن از برجام، همانهایی هستند که بولتون تدوین کرده بود. باید به یاد داشته باشیم که استراتژی بولتون و پمپئو روی تغییر نظام در ایران بنا شده است. از نظر آنها، اگر مذاکرهای بین دو کشور انجام شود هدف نهایی همان تغییر نظام خواهد بود. گرچه آنها گاهی میگویند که هدف آمریکا تغییر رفتار دولت ایران است ولی منظورشان از تغییر رفتار چیزی است که منجر به تغییر نظام بشود.
*حالا اگر فرضیه دوم مطرح شود و ایران مذاکره بدون قید و شرط را با آمریکا بپذیرد در نهایت چه اتفاقی خواهد افتاد؟
_ من فکر نمیکنم که ایران مذاکره بدون قید و شرط با آمریکا را بپذیرد چون میداند که چنین مذاکرهای اتفاق نخواهد افتاد. ولی اگر چنین مذاکرهای صورت پذیرد، ترامپ گمان میکند که ایران در نهایت تسلیم خواستههای آمریکا خواهد شد و دولت ترامپ نظرات خود را از طریق فشار بر ایران بر کرسی خواهد نشاند. ترامپ و اطرافیان او به این نتیجه رسیدهاند که ایران امروز در شرایطی به سر میبرد که در مذاکره با آمریکا برگ برندهای در دست ندارد و آنچه که او به آن "مذاکره بدون قید و شرط" میگوید نتایج مطلوبی را برای دولت او برآورده خواهد کرد.
*ایران بعد از خروج آمریکا از برجام به سمت کشورهای اتحادیه اروپا که امضاکننده برجام هستند رفت، اگر پیشنهاد مذاکره بدون قید و شرط آمریکا از سوی ایران پذیرفته شود، تکلیف مذاکرات 4+1 چه خواهد شد؟
_ اگر پیشنهاد این مذاکرات پذیرفته شود در اینصورت یعنی ایران تلویحاً قبول کرده مذاکرات 4+1 شکست خورده است و ادامه این مذاکرات بیهوده خواهد بود. دولت ترامپ برجام را پاره کرده است و در عمل در مقابل مذاکرات 4+1 ایستاده است و به ایران گفته است که باید برجام و یا باقیمانده آن که همان مذاکرات 4+1 را فراموش کند و مذاکرات جدید که از صفر شروع میشود را با آمریکا آغاز کند. بنابراین اگر ایران مذاکره مورد نظر ترامپ را بپذیرد چارهای جز رها کردن مذاکرات 4+1 را ندارد چون هدف اصلی این مذاکرات ادامه برجام بدون آمریکا است و اگر قرار باشد که با آمریکا دوباره از اول مذاکراتی برای برجامی دیگر و یا چیزی شبیه آن صورت گیرد مذاکرات 4+1 دیگر معنایی نخواهند داشت.
*چینش کشورهای مذاکرهکننده با ایران بعد از خروج آمریکا از برجام مشخص شد، حالا اگر مذاکرهای بین ایران و آمریکا باشد، آرایش سیاسی بینالمللی بعد از این مذاکره احتمالی چیست؟
_مهمترن نگرانی از طرف برخی از کشورهای عربی خلیج فارس مانند عربستان و امارات خواهد بود چون آنها از این میترسند که مذاکره بین آمریکا و ایران ممکن است که به بهبود روابط واشنگتن و تهران منجر شود و این همان چیزی است که آنها برایشان قابل قبول نیست و مثل یک کابوس برایشان خواهد بود. این در مورد اسرائیل نیز صدق میکند چون هدف اصلی استراتژیک این کشورها حاشیهنشین کردن ایران به عنوان کشوری مطرح در خاورمیانه است و یکی از بهترین اهرمهایی که آنها برای اجرای هدفشان در دست دارند ادامه تشنج روابط بین ایران و آمریکا است.
*مذاکرات وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه آ.سه.آن برگزار شد و به جز وزیر امور خارجه ایران، مایک پمپئو نیز در این نشست حضور داشت،هرچند ملاقاتی بین آن دو صورت نگرفت اما این همزمانی سفر بعد از پیشنهاد ترامپ برای مذاکره چقدر احتمال صورت گرفتن این مذاکره را تقویت میکند؟
_ به نظر من همزمانی سفر ظریف و مایک پمپئو به سنگاپور تصادفی است و آنها هم با یکدیگر ملاقاتی نکردند و رابطهای بین این سفر و احتمال صورت گرفتن مذاکرات ایران و آمریکا وجود نداشت. مایک پمپئو یک وزیر امور خارجه عادی نیست ایرانستیزی همواره جزء جداییناپذیر از سیاستهای او بوده است و دلیلی نداشت که آقای ظریف مایل به گفتگو با او در سنگاپور باشد. هدف اصلی مسافرت آقای ظریف ملاقات با وزرای امور خارجه کشورهای گروه آ.سه.آن و ایجاد روابط سیاسی و اقتصادی بیشتر با این گروه مهم اقتصادی بود نه رایزنی برای ایجاد زمینه گفتگوی احتمالی میان ایران و ایالات متحده.
* چرا ایران برای پیشنهاد مذاکره آمریکا موضعگیری اعم از مثبت و منفی به صورت شفاف و دیپلماتیک ارائه نکرده است؟ آیا سیاست خاصی مد نظر است؟
_ تاکنون افراد مختلفی در سطح بالای کشور, مانندسردار جعفری فرمانده سپاه پاسداران, آقای ظریف و برخی دیگر در این مورد موضعگیری کردهاند چون به این نتیجه رسیدهاند که آنچه ترامپ گفت چیزی جز سیاست زشت توخالی نبود. یعنی اکثر مقامات مهم ایرانی اعتمادی به حرفهای اخیر ترامپ ندارند و شاید به این نتیجه رسیدهاند که نظرات اخیر ترامپ در این مورد برای ایجاد شکاف بیشتر در میان جامعه ایران اظهار شده باشد. ترامپ چند روز بعد از پیشنهاد مذاکره با ایران به صراحت اعلام کرد که ایران امروزه دیگر آن ایران سابق نیست و کشوری است که تا گلو در باتلاق هرج و مرج اقتصادی گیر افتاده است و چارهای جز قبول مذاکره با دولت آمریکا ندارد و در چنین مذاکرهای راهی جز قبول خواستههای اصلی آمریکا نخواهد داشت. در فرهنگ ترامپ منظور از مذاکره و یا گفتگو یعنی قبول خواستههای او و این برای دنیای سیاست قابل قبول نیست.
انتهای پیام/4077/4068
انتهای پیام/