دچار خودتحریمی شدهایم/ آمریکاییها 40 سال است که دشمن ایران هستند
به گزارش خبرنگار حوزه مجلس گروه سیاسی خبرگزاری آنا، از آنجا که اقتصاد بزرگترین دغدغه جوامع بشری است و اهمیت آن به قدری است که میتواند عاملی برای بروز تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور باشد. با محوریت مسائل روز و مشکلات اقتصادی کشور گفتوگوی تفصیلی را با جبار کوچکینژاد نماینده مردم رشت و عضو فراکسیون نمایندگان ولایی داشتیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
* به هم ریختگی بازار سکه و ارز چند ماهی است مشکلاتی را برای مردم ایجاد کرده، به نظر شما سیاستهای اقتصادی دولت چقدر در ساماندهی فضای کشور موثر بود و چرا کشور دچار چنین بحرانی شد؟
- زمانیکه دولت آقای روحانی استقرار پیدا کرد همه گمان میکردیم این دولت و خصوصا تیم اقتصادی آن با توجه به تجربهای که سالها در سیستمهای مدیریتی کسب کرده بودند، میتوانند با استفاده از این تجارب، اقتصاد کشور را در مسیر درستی هدایت کنند و البته در ابتدا هم خوب تلاش کردند. به خصوص آقای طیبنیا در وزارت اقتصاد که در اوضاع سیاسی کشور فردی متعادل، متدین و علمی بود. یکی از کارهایی که طیبنیا به آن وارد شد این بود که تورم آزاردهنده در کشور را مهار کند و تقریبا این کار را هم کرد و تورم را پایین آورد به طوری که تمام تکیهگاه دولت روحانی در مناظرات انتخاباتی به مهار تورم بود و اینکه دولت توانسته تورم را تک رقمی و ثباتی را در سیستم اقتصادی کشور ایجاد کند که البته مسألهای خوشایند و امیدوار کننده برای کشور بود.
اشتباه دولت این بود که نگاهش را به جای توان داخلی، به سمت آمریکا و غرب برد و احساس کرد روندی که در مذاکرات پیشگرفته میتواند مشکلات تولید و رکود را حل کرده و کشور را پیش ببرد. این نگاه درستی نبود. درست زمانی که این سیاست در کشور پیگیری میشد، مقام معظم رهبری اقتصاد مقاومتی را به عنوان چاره درد اقتصاد ایران مطرح و تاکید کردند مسئولان مسیر اقتصادی را در اقتصاد مقاومتی تعریف کنند. البته منظور ایشان هم اقتصاد مقاومتی به معنای ارتباط با دنیای خارج با تکیه بر توان داخلی بود. خوشبختانه کشور ما به لحاظ منابع مادی و انسانی بسیار غنی است، اما متأسفانه دولت از این غافل شد و حل مشکلات را در مذاکرات و خارج از کشور دید. مذاکرات هم که شروع شد عجله کردند و گمان بردند هرچه زودتر مذاکرات به نتیجه برسد، گرهها زودتر باز میشود. سه سال و اندی هم این مذاکرات انجام شد و در این مدت دولت تقریبا نه به اقتصاد توجه کرد و نه به منابع داخلی خودش؛ فقط دلخوش این بود که مذاکرات به نتیجه میرسد، تحریمها برداشته میشود و شرکتهای خارجی به کشور میآیند و سرمایهگذاری میکنند و اقتصاد سروسامان میگیرد. اما این نگاه اشتباه بود. آمریکاییها در این 40 سال دشمن ایران بودند و دولت از این مسأله غفلت کرد و به هشدارهای رهبر معظم انقلاب هم بیتوجه بود. آمریکاییها هم سر بزنگاه از برجام خارج شدند و با خروج آنان اروپا هم تقریبا از برجام خارج شد و ما به نقطه اول رسیدیم با این تفاوت که یک زمان طولانی را از دست داده بودیم.
از طرف دیگر امید تیم اقتصادی و سیاستگذاری دولت همچنان به سمت بیرون از مرزهاست و هنوز فکر میکنند باید اقدامات دیگری در جهت اعتمادسازی آمریکاییها انجام دهیم تا اینکه بتوانیم کشور را از این وضعیت بیرون بیاوریم و به منابع داخلی تکیه ندارند. این تعارض در تیم اقتصادی دولت و نهادهای کشور باعث شده اکنون ما در وضعیت اقتصادی خوبی نباشیم و دشمن هم با محاسبات دقیق به موقع تحریمها را تحمیل میکند؛ بنابراین تعارض تیم اقتصادی و فشار دو چندان دشمن باعث شد پیش از تحریم، دچار خودتحریمی شدیم؛ یعنی خودمان را در یک بلبشوی مدیریتی قرار دادیم که بسیاری از مشکلات اقتصادی در داخل کشور را به وجود آورد.
* سیاست ارز دولتی و شکلگیری فساد اقتصادی پیرامون آن در شرایطی که کشور در آستانه تحریمها قرار دارد، خسارت زیادی به بازار و مردم زد، به نظر شما با کسانی که سیاستهای نسنجیده و اشتباهشان مردم را به زحمت و فلاکت انداخت و زمینه فساد در بازار ارز را بهوجود آورد باید چگونه برخورد کرد؟
- اشتباهی که دولت در اقتصاد مرتکب شد این بود به محضی که تلاطم در بازار ارز پیش آمد، ارز 4200 تومانی را محاسبه کرد که این خلاف قانون هم بود؛ چون ما در قانون برنامه و بودجه داریم که ارز شناور مدیریت شده باید در کشور اتفاق بیفتد؛ یعنی دولت ارز را نبندد. البته این اختیار را دارد که برای نیازهای ضروری مردم ارزهای مدیریت شده داشته باشد، اما بازار را نباید ببندد. اشتباه دولت این بود که یکباره اعلام کرد ارز 4200 تومان و بقیه قاچاق است. این تصمیم یک شوک دیگر در بازار ارز بهوجود آورد و باعث شد بخشی از جامعه آسیب ببیند و بخش دیگری که به این ارز دسترسی داشتند به جای اینکه بروند ارزاق عمومی بیاورند، ماشین و موبایل و لوازم غیرضروری وارد کردند؛ عدهای هم همان ارز دولتی را از کشور خارج کردند بدون اینکه کالایی وارد کنند.
بنابراین افرادی که شَمّ اقتصادی دارند به محض اینکه علائم اقتصاد را دیدند با توجه به منابعی که در دستشان است، سعی کردند حرکات اقتصادی درستی را در راستای منافع شخصی انجام دهند که شرایط را بدتر کرد. این نقدینگی 1700 هزار میلیارد تومانی که در دست مردم میچرخد، زمانی که روحانی دولت را تحویل گرفت، حدود 400 هزار میلیارد تومان بود، اما این حجم پول در دست مردم که اکنون تقویت شده به سمت بازار سکه و ارز رفت.
* چرا کار به اینجا رسید، مگر نمایندگان مسئولیت نظارت بر دولت را ندارند، به عنوان نماینده چه پاسخی دارید؟
- مجلس هم مقصر است؛ چرا که مقابل دولت کوتاه آمد. البته این را هم بگویم که اکثر مجلس همراه دولت هستند و منتقدان هر طرحی را هم که میآوردند در مجلس وتو میشد. طرفداران دولت در مجلس باید پاسخ دهند که چرا اینقدر دولت را در سیاستهای اشتباه همراهی کردند و باعث شدند این حادثه پیش بیاید و ما در یک حالت تند بازار ارز و طلا قرار بگیریم. اکنون هم باید همه به دولت کمک کنیم تا این روند اصلاح شود.
* فرمودید عدهای طرحهای مخالف دولت را وتو میکنند، به نظر شما اینها در مجلس اکثریت هستند؟
- من سابقه نماینده سه دوره را در مجلس شورای اسلامی دارم، از همان ابتدای شکلگیری مجلس دهم خبرنگاری پرسید مجلس را چطور میبینید که به او گفتم بسیار لغزنده است و بهگونهای است که نمیتوان پیشبینی کرد که هر لحظه به کدام سمت میلغزد. پیشبینی من درست بود و همین اتفاق هم افتاد آنان که فراکسیون اعتدال یا مستقلین را شکل دادند، زیر پای دو فراکسیون دیگر لغزندگی ایجاد کردند؛ نه فراکسیون امید توانست سر جای خودش بماند و نه فراکسیون اصولگرایان! هر لحظه به همان سمتی لغزیدند که مستقلین دلشان میخواست. مستقلین بیشتر به دنبال داد و ستد بودند و این اتفاق برای مجلس افتاد که بسیار ناگوار است و به نظرم مجلس دهم کارنامه موفقی ندارد.
در این چند دوره از مجلس که حضور داشتم سراغ ندارم یک وزیری که استیضاح شد، حداقل سه چهار ماه بعد وزیر دیگر استیضاح شود و به نظرم مجلس در سال 96 بارها «خودش» را استیضاح کرد. سال گذشته نزدیک عید نوروز و زمانی که نمایندگان حال و هوای تعطیلی داشتند، عدهای به یکباره سه وزیر را به مجلس کشاندند تا استیضاح کنند. معلوم است که پشت پرده چنین استیضاحهای زدوبند وجود دارد! حالا اینکه بگوییم چه کسی این کار را میکند هم معلوم است، دولتیها داخل مجلس نفوذ داشتند و میخواستند مجلس را از خاصیت بیندازند که این کار را هم کردند؛ یعنی مجلس مقتدر نظام جمهوری اسلامی و مردم انقلابی، به مجلسی همراه دولت تبدیل شد. البته کمک به دولت وظیفه مجلس است؛ اما نه اینکه هر مسیری که دولت در آن حرکت کند، مجلس هم در همان مسیر حرکت کند؛ این اصلا خوشایند نیست و معتقدم آنان که این آسیب را به مجلس زدند، امروز باید به افکار عمومی پاسخگو باشند.
* بحث دیگری که مطرح است اینکه برای هر طرح سوال و استیضاح سرمایه و وقت زیادی از دولت و مجلس گرفته میشود، پس چرا برخی نمایندگان در آخرین لحظه امضای خود را پس میگیرند یا اینکه به راحتی از پاسخهای وزیر قانع میشوند، مگر این طرحها پیش از این کارشناسی نمیشوند تا متقن به صحن و افکار عمومی بیایند؟
- در بحث سوال از رئیسجمهور رقابت شدیدی میان استیضاحکنندگان با عوامل دولتی بهوجود آمد و امضاهای طرح سوال از رئیسجمهور اگر از 95 زیر 70 میآمد، سوال از رئیسجمهور منتفی میشد. حتی به خود من هم زنگ زدند و تهدید کردند که اگر این طرح سوال به نتیجه برسد ما دیگر هیچگونه ارتباطی با شما نخواهیم داشت. این تهدیدها از سوی مسئولان دولتی صورت میگیرد و نماینده هم باید به فکر حل مشکل مردم حوزه انتخابیهاش باشد. وقتی همه نمایندگان دولت در یک منطقه شما را محاصره میکنند، نماینده مجلس هم شرایط را با منافع خودش میسنجد و در نهایت تصمیم میگیرد و این شرایط بسیار سخت است. استاندار میآید در تهران دربهدر دنبال نماینده میگردد که سوالت را پس بگیر! چه باید کرد؟؛ کار سادهای نیست از یک طرف مطالبات مردم و از طرف دیگر آینده کاری و از طرفی هم مسئولیت و قسم به قرآن خورده که مدافع حق و حقوق مردم باشد و به قانون اساسی عمل کند؛ بنابراین این تعارضها باعث میشود نمایندگان سوال از رئیسجمهور را پس بگیرند که خوشبختانه در جریان طرح سوال از رئیسجمهور 10 نفر دیگر اضافه شدند و نگذاشتند سوال از جریان بیفتد.
* برخی شبهات مطرح میشود مبنی براینکه استیضاحها با هدف فشار بر وزرا و دولت صورت میگیرد، در اینباره توضیح دهید؟
- منکر این نیستم که بخشی از استیضاحها به خاطر منافع استانی و شهرستانی نمایندگان کلید میخورد؛ به هر حال نماینده مجلس در حوزه انتخابیه خود مطالباتی دارد که شاید اینها هم یکی از عوامل پیگیری طرح سوال و استیضاح باشد که همه این عوامل کنار هم قرار میگیرند و سوال از وزیر شکل میگیرد و اینگونه نیست که همه سوالها ملی باشد. البته منافع شخصی کم و محدود است. چرا که اگر اینگونه باشد وزرای دولت به راحتی میتوانند آن را افشا کنند. مطمئن باشید کسانی که با مسائل شخصی رئیسجمهور و وزرا را استیضاح میکنند در اصل معامله انجام میدهند؛ یعنی در اینگونه موارد کار به استیضاح و سوال نمیکشد، اینها در لحظه آخر با نماینده دولت به توافق میرسند. اگر بسیاری از اینها که سوالات را پس گرفتند را دنبال کنید، متوجه خواهید شد که همان منافع شخصی باعث شده سوالی مطرح کرده یا پای طرح سوالی را امضا کند و چون دولتیها ضعف آن نماینده را میدانند و به استاندار یا فرماندار میگویند سریع مطالبهاش را ترتیب اثر دهند. خواسته رئیس آموزش و پرورش و یا بخشداری را عوض کند و یا اینکه برادرش در جایی استخدام شود که برایش انجام میدهند و به محضی که کار صورت گرفت، نماینده هم از دور خارج میشود. البته اینگونه موضوعات پایدار نیست، اما وجود دارد.
* فشارهای سیاسی چطور؟
- در شکلگیری طرح سوال یا استیضاح در مجلس عوامل زیادی دخیل هستند که شامل موضوعهای منطقهای، منافع ملی کشور و حتی ماموریتهایی که وزرا زمانی که در مجلس رای اعتماد میگرفتند در برنامههای خود ارائه دادند ولی به آن عمل نکردهاند، شاید بحثهای سیاسی هم دخالت داشته باشد، اما همه این موارد با هم یک استیضاح را جلو میبرد و یک عامل نمیتواند طرح استیضاح را شکل دهد و ممکن است فقط یک عامل پررنگتر باشد.
* با توجه به اینکه سال 98 انتخابات مجلس را پیشرو داریم، فراکسیون نمایندگان ولایی برنامهای در این زمینه دارد؟
- کشور اکنون در شرایط اقتصادی خوبی قرار ندارد و با توجه به اولویت این مسأله فراکسیون اصولگرایان هنوز به انتخابات نرسیده است و این موضوع حتی از طریق اصولگرایان جبهه مردمی نیروهای انقلاب که یک تشکل بیرونی است و در انتخابات ریاستجمهوری اصولگرایان را مدیریت کرده هم صحبتی نشده است. شاید دور هم نشسته و چایی خورده باشند، اما هنوز به صورت جدی وارد مسائل انتخاباتی نشدهاند. تصمیم این است که فراکسیون در شرایط کنونی کنار مردم قرار گیرد تا ببینیم بعدا چه میشود؟ کسانی که اکنون مردم را فدای مسائل انتخاباتی و سیاسی میکنند بازنده هستند. به هر حال کسانیکه هشت سال مدیریت کشور را در دست داشتند، با اینکه تلاش دارند اکنون خود را کمکم از روحانی کنار بکشند، ولی افکار عمومی و چشم بینای مردم اینها را رصد میکنند. اصلاحطلبان کل ساختار اجرایی کشور اعم از استانداری و فرمانداریها و بخشهای مختلف کشور را در دست دارند، بنابراین نمیتوانند از زیر بار مشکلات شانه خالی کنند و خود را جدا از مشکلات روحانی بدانند و باید بپذیرند نتوانستند در هشت سال کارنامه موفقی را به مردم ارائه دهند.
گفتگو از معصومه رضاییان
انتهای پیام/4003/4034/
انتهای پیام/