بازیکنان سر خود را برای «ایگور» میدهند/ باندبازی در والیبال نیست
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، علی شفیعی سرعتی زن تیم ملی والیبال پس از بازگشت از رقابتهای لیگ ملتها از ۲۶ تیرماه بار دیگر به اردوی تیم ملی برای حضور در بازیهای آسیایی جاکارتا دعوت شد. علی شفیعی بازیهای خوبی در لیگ ملتها انجام داد تا این سوال ایجاد شود چرا دیر در ترکیب تیم ملی قرار گرفته است؟ به گفته خودش به دلیل وجود زوج خوب غلامی و موسوی و همچین اعتماد نکردن مربیان به خاطر قدش خیلی دیر در ترکیب اصلی تیم ملی قرار گرفت اما نهایت سعی خود را از فرصت به وجود آمده کرد. او در بازی مقابل استرالیا و لهستان عنوان امتیازآورترین بازیکن ایران را نیز به دست آورد.
علی شفیعی با حضور در یکی از خبرگزاری از تغییر نسل، تغییر نگرش در والیبال ایران، اعتماد کولاکوویچ به جوانان، نیاز به وجود بزرگتر در تیم ملی و نبود باندبازی در والیبال صحبت کرد که مشروح این گفتگو در ذیل می آید:
* چگونه وارد والیبال شدید؟
- علی شفیعی: ورودم به والیبال جالب است، معمولا بازیکنان والیبال صغر سن دارند اما من کبر سن داشتم! متولد 21 مهر 1370 هستم اما در شناسنامه 30 شهریور 1370 ثبت شده است چرا که خانواده علاقه داشت در نیمه اول سال باشم تا مشکلی برای ثبت نام مدرسه پیش نیاید. واضح است که خانواده چقدر به درس و تحصیل اهمیت می دادند. دانشگاه شمال مهندسی صنایع خواندم که البته مقطع کارشناسی بودم اما به دلیل حضورم در تمرینات تهران، معادل کاردانی خواندم و به اتمام رساندم.
از ابتدا من بسیار به والیبال علاقه مند بودم و خانواده به شدت به درس علاقه داشتند. حق هم داشتند، پدر و مادر من هر دو فارغ التحصیل دانشگاه تهران هستند. در اواخر ریاست یزدانی خرم، یک دوره استعداد یابی برگزار می شد و در هر شهر یک کانون استعدادیابی برای آموزش آیندههای والیبال ایران راه اندازی کردند. اول دبیرستان بودم که تیم استعدادیاب به آمل آمد و من به همراه نصیری انتخاب شدیم. حدود ۲۵ والیبالیست بودیم و یک کانون تشکیل شد تا والیبال را ادامه دهیم، نمی دانم چه اتفاقی افتاد که بعد از 6 ماه این طرح منحل شد، دیگر والیبال را ادامه ندادم و خانواده ام نیز اجازه فعالیت بیشتر ندادند و گفتند باید درسم را بخوانم چراکه در والیبال چیزی نیست. تا اینکه در کنکور شرکت کردم و در مدت زمانِ اعلام نتایج کنکور و حضور دانشگاه در سالن آموزشِ کاله مشغول تمرینات والیبال شدم. زیر نظر قاسم نایجی و حسین کاظمی تمرین کردم. پس از دو هفته تمرین کردن کاظمی به من پیشنهادِ بازی کردن در تیم جوانان کاله در سوپر لیگ را داد و از آنجا حضورم در والیبال پر رنگ تر شد.
* پس پسر حرف گوش نکنی بودید؟
- نه دیگر ۱۸ سالم شده بود ( باخنده).
* چرا دیر به عضویت تیم ملی درآمدید؟
- در این سال ها کم و بیش در تیم ملی بودم، یا به عنوان نفر چهاردهم انتخاب می شدم و یا به عنوان نفر چهاردهم خط می خوردم چرا که سرعتی زنهای بسیار خوبی داشتیم. همیشه در پست بلند زنها تغییرات بیش تر بود اما زوج موسوی و عادل غلامی در سرعتی زنها بسیار خوب عمل می کردند و حدود ۴-۵ سال از آنها استفاده می شد. به همین دلیل سایر سرعتی زنها پشت خط این زوج قرار می گرفتند. به واسطه خداحافظی عادل غلامی و جوانگرایی که در تیم ملی رخ داد، فرصتی برای من فراهم شد که سعی کردم بهترین استفاده را کنم.
* لیگ ملتها چطور بود؟
- برگزاری لیگ جهانی با فرمت جدید یک تجربه جدید بود، سفرهای طولانی مدت و قاره پیماییها خسته کننده تر از خود رقابتها بود و همین دلیل باعث شد تا در هفته پایانی مسابقات که به میزبانی ایران برگزار می شد بسیار خسته باشیم. این قاره پیماییها بیشتر برای تیم ایران و چند تیم دیگر بود، تیم ما یکی از سخت ترین برنامهها را داشت در حالیکه تعدادی از تیمها فقط در اروپا جابجا می شدند.
* انتظار بازی در لیگ ملتها را داشتید؟
- حقیقت را بگویم اینگونه خیر، من عادت دارم که همیشه قبل از وقوع هر اتفاقی تصویر سازی ذهنی می کنم. بازی کردن در لیگ ملتها در ذهنم بود چراکه مسیر پیشرفت ورزشکار همین است و فقط باید گام برداشتن رو به جلو فکر کند. اما در این سطح انتظار نداشتم.
* با توجه به بازیهای خوبی که در لیگ ملتها نشان دادید چرا دیر و در ۲۷ سالگی در ترکیب اصلی تیم ملی قرار گرفتید؟
- اگر بخواهید در سطح یک والیبال بازی کنید باید پایه قوی داشته باشید. من هنوز در برخی از تکنیکها مشکل دارم چراکه از پایه والیبال را آغاز نکردم. دلیل دیگر این بود که والیبال را دیر آغاز کردم، از ۱۸ سالگی شروع کردم و چند عامل وجود داشت که من در ۲۷ سالگی به تیم ملی رسیدم. والیبال مانند هر ورزش دیگر نیاز به تجربه دارد تا بتوانی در سطح بالا بازی کنی. من این تجربه را کم کم در لیگ کسب کردم، همچنین زوج بسیار خوبی در پست من وجود داشت. دلیل دیگر قد من بود که در مقایسه با سایر سرعتی زن ها کوتاه است. در این پست باید حتما بالای ۲.۳ باشی به همین دلیل هیچ گاه به من اعتماد نشد، چون برخی از مربیان اعتقاد داشتند کوتاه هستم و در والیبال هیچی نمی شوم. این صحبت ها بود ضمن اینکه والیبالیست باید خسته نشود و در تلاش باشد، بیاید و برود.
* یعنی دیر ملحق شدن شما به تیم ملی به حق بود و کسی باعث توقف شفیعی نشد؟
- بالاخره مربی باید بازیکن را انتخاب کند. در مربیگری نیز سلیقه دخیل است. شاید می توانستم زودتر وارد تیم ملی شوم اما استایل بازی کردن من مورد قبول سلیقه برخی از مربیان نبود. از طرف دیگر نیز تعدادی از والیبالیستهای جوان شانس می آورند که به تغییر نسل برخورد می کنند. در حال حاضر حدود ۴-۵ تن از بازیکنان نوجوان فرصت حضور در تیم بزرگسال را به دست آوردند و بازی کردند. با احترام به توانایی های بسیار بالای آنها باید گفت به دلیل زمان تغییر نسل این فرصت برای آنها مهیا شد. اگر این بازیکنان در سه سال گذشته حضور داشتند هیچ کدام شانس بازی را پیدا نمی کردند چرا که پشت سر یک سری از بازیکنان عالی می مانند. به همین دلیل تعدادی از بازیکنان دیرتر به تیم ملی بزرگسال ملحق می شوند و تعدادی نیز اصلا شانس بازی به دست نمی آورند.
* گرفتار باند بازی در والیبال نشدید؟
- خیر، بارها شنیده ام که می گویند در تیم ملی باند بازی وجود دارد اما در حقیقت اینطور نیست. اصلا باند بازی وجود ندارد. یک سری از ملی پوشان از بازیکنان حمایت می کنند اما اصلا نمی توان اسم آن را باند بازی گذاشت. من نیز اگر در شهر خودم یک بازیکن با استعداد ببینم از آن حمایت می کنم اما اسم این را باند بازی نمی گذارم، باند بازی زمانی اتفاق می افتد که حق یک نفر خورده شود. باند بازی در والیبال وجود ندارد.
* ایگور کولاکوویچ واقعا به جوانان اعتماد داشت یا این که مصدومیتها دست او را بست و او مجبور به استفاده از جوانان شد؟
- اصلا مجبور نشد. از نوع نفرات انتخابی او در اردوها می توان این قضیه را نگاه کرد که او علاقه مند به تغییر نسل و جوانگرایی در تیم ملی بود. ایگور به بازیکنان جوان بسیار اعتماد به نفس می دهد. در مواقعی به بازیکنان می گوید که فقط در زمین بازی کند و اسپک بزند. گاهی که متوجه استرس بازیکن می شود کاری را به او تحمیل نمی کند. ایگور به بازیکنان جوان اجازه می دهد تا جوانان در کنار بزرگان به خود باوری برسند و اعتماد به نفس پیدا کنند.
* آیا علی شفیعی به این فکر می کند که ای کاش والیبال را زودتر آغاز می کرد؟
- اگر بگویم نه دروغ است ولی خودم را خیلی درگیر اتفاقات گذشته نمی کنم و حسرت کارهای از دست رفته را نمی خورم چرا که فایدهای ندارد.
* آینده والیبالی خود را چگونه می بینید با توجه به اینکه امیر حسین توخته هم در پست شما است؟
- توخته بازیکن بسیار خوبی است، هم جوان است و هم استایل خوبی دارد. زیاد به گذشته و آینده فکر نمی کنم. سعی من بر این است در لحظه چیزی برای شرایط والیبالیام کم نگذارم، تمریناتم را خوب انجام دهم، با تمرکز سر تمرین بروم و با تمرکز برگردم. در کل در زمانِ حال زندگی می کنم.
* بعد از انقلابی که ولاسکو در والیبال ایران ایجاد کرد آیا این اتفاق بار دیگر با ایگور نیز رخ خواهد داد؟
- این سوال هم از طرف اصحاب رسانه و هم از طرف مردم بسیار زیاد پرسیده می شود. بزرگ ترین کار ولاسکو تغییر نگرش والیبالیستهای ایران بود. دید حرفه ای به بازیکنان داد که این دید به تمام والیبال ایران سرایت کرد ولی ولاسکو نتیجه خاصی کسب نکرد! ولاسکو چه نتیجه ای کسب کرد؟ هیچ نتیجهای را به دست نیاورد. برای نخستین بار قهرمان آسیا شد، بعد از آن برای نخستین بار مدال جهانی را با کولاکوویچ کسب کردیم که بر سکوی سوم جهان ایستادیم. بهترین نتیجه لیگ جهانی را با کواچ کسب کردیم که عنوان چهارمی بود. اما از ایجاد تغییر نگرش در والیبال نمی شود چشم پوشی کرد.
* تیم ملی والیبال با ولاسکو بازیهای خوبی را مقابل قدرتهای جهان ارایه داد؟
- بله، بازیهای خوبی انجام داد. ما هم مطمئنا بازیهای خوبی را انجام دادیم که موفق شدیم سوم جهان را کسب کنیم یا در لیگ جهانی بدون ولاسکو چهارم شدیم.
* نوع نگاه کوولاکوویچ به والیبال چگونه است؟
- ایگور مربی است که با صبر پیش می رود. عجله نمی کند و با آرامش حرکت می کند. در این آرامش، بازیکنان خود را پیدا می کنند و سر خود را برای ایگور می گذارند چرا که او مربی بسیار با اخلاق، با شخصیت و بسیار آدم بزرگی است.
* می گویند ایگور دیکتاتور و منضبط است؟ درست است؟
- ایگور بسیار شخصیت قاطعی دارد. دیر به نتیجه ای می رسد اما زمانی که تصمیمش را گرفت سخت از تصمیش بر می گردد.
* او حتی نسبت به حضور به موقع تمرینات حساس است، تنبیه ایگور چگونه است؟
- بله بسیار حساس است، تنبیه بستگی به نوع غیبت دارد. تا ۱۰ دقیقه می توان تاخیر داشت البته همین ۱۰ دقیقه نیز با جریمه نقدی همراه است و هر یک دقیقه جریمه نقدی دارد. این را نیز بگویم برای تاخیر ۱۰ دقیقهای از قبل باید اطلاع دهیم و یک دلیل قانع کننده داشته باشیم. اینطور نیست که هر بار با دلار بیایی و بگویی دیر کردم!
* جریمه نقدی چه می شود؟
- جریمه جمع می شود و دست کاپیتان است و در سفرها برای بازیکنان و تیم ملی خرج می شود.
* شخصیت سعید معروف از دور شخصیتی مرموز است، آیا برای بازیکنان نیز اینگونه است؟ آیا معروف در قامتی فراتر از کاپیتان عمل می کند؟
- به این سوال اینگونه پاسخ می دهم برای مثال، یک تیم دارای بازیکنان جوانِ بسیار خوبی است اما نتیجه کسب نمی کند و می گویند این تیم بزرگ تر ندارد. به نظر من برای هر تیمی که کسب موفقیت هدف است، نیاز به یک یا دو بازیکن به عنوان بزرگ تر در داخل یا بیرون زمین است. سعید معروف و سید محمد موسوی بزرگترهای تیم ما هستند. یعنی اگر حرفی به بازیکنان کوچکتر بزند آنها سریع حرف را می پذیرند و یا حتی اگر تندی از سمت بزرگ ترها شود بچه ها به دل نخواهند گرفت چون بزرگتر تیم هستند و تیم بدون بزرگ تر نمی شود و هرج و مرج به وجود می آید. معروف و موسوی بزرگ ترهای تیم هستند، آنها سالهاست که در سطح اول والیبال بازی می کنند و بسیار با تجربه هستند. سعید معروف در قامت یک کاپیتان کامل عمل می کند، نقش یک کاپیتان این است که مربی با او مشورت کند و نقشهایی را ایفا کند. بنابر شرایط، معروف باید در بین بازکنان دارای شخصیت کاریزماتیک باشد.
* همین فضای همدلی بین بازیکنانِ والیبال، عامل موفقیت یک رشته تیمی است؟
- روحیه تیمی بسیار مهم است، روح تیم خیلی مواقع فراتر از بعد تکنیک و تاکتیک است، مخصوصا برای ما ایرانی ها. همدلی باید همیشه وجود داشته باشد و به اعتقاد من بازیکنان باید زیر پرچم یکی، دو بزرگتر باشند.
* حضور در بازیهای آسیایی پیش از رقابتهای جهانی را چطور ارزیابی می کنید؟
- زمان کافی برای حضور در بازیهای آسیایی را در اختیار داریم. اگر مشکل و آسیبی پیش نیاید با آمادگی کامل عازم خواهیم شد. ضمن اینکه در والیبال توقفی وجود ندارد، تیمها و والیبالیستهای بزرگ دنیا توقف ندارند. چون لیگ ایران زود به پایان می رسد یک وقفه دوماهه بین لیگ ایران و لیگ جهانی به وجود می آید که همین باعث می شود بازیکنان از شرایط مسابقه دور شوند و شروع خوبی در هفتههای آغازین نداشته باشیم. حضور در بازیهای آسیایی بد نیست، با اینکه بازیهای آسانی نیست اما می تواند دیدارهای تدارکاتی خوبی برای تیم ملی محسوب شود.
* پیشنهاد از تیمهای خارجی داشته اید؟
- پیشنهاد داشتم اما ما والیبالیست هستیم، بخواهیم یا نخواهیم باید به قضیه مالی نیز نگاه کنیم. در کل در والیبال دنیا پول خوبی برای سرعتی زن ها داده نمی شود. حقوق در پست های والیبال به ترتیب در پشت خط زنها، بلند زنها، پاسورها و سرعتی زن ها اولویت بندی می شود و بهترین حقوق را پشت خط زنها دریافت می کنند. ترجیح دادم به پیشنهادهای داخلی فکر کنم. همچنین سن من نیز جوری نیست که بخواهم برای کسب تجربه در لیگ خارج حاضر شوم.
* با شهرداری ارومیه مذاکراتی را داشته اید؟
- خیر، من خودم در فضای مجازی شنیده ام، دمشان گرم اگر مرا می خواهند!
* تیم شما در لیگ برتر مشخص است؟
- خیر، حتی یک پیشنهاد هم ندارم!
* چرا لیگ والیبال منفعل شده است؟ سطح توقع بازیکنان والیبال بالا رفته است؟
- بله لیگ بسیار منفعل شده است. سطح توقع بالا نرفته است. بازیکنان ایرانی در نرم جهانی بازی می کنند و باید دستمزد حرفه ای نیز دریافت کنند.
* تعداد بالای لژیونر شدن والیبالیستها می تواند به لیگ آسیب برساند؟
- تعداد لژیونر ها بالا نیست. در حال حاضر صحبت رفتن است و هنوز قطعی نشده است. اگر به یکباره ۱۰ بازیکن تاپ بروند بله می توان گفت به لیگ آسیب می رساند.
* چرا این اتفاقات در لیگ رخ می دهد؟
- چند سالی است که فضای بدی در لیگ والیبال حکم فرما شده است. تسویه حساب کامل قرارداد با بازیکنان به یک گزینه تبدیل شده است، یعنی زمانی که با تیم ها سر میز مذاکره می نشینیم گزینه برتری این است که مبلغ قرارداد را تسویه می کنند. یعنی کاری که باید انجام شود به یک گزینه برتری تبدیل شده است. تا زمانی که تیم بانک سرمایه در لیگ حضور داشت و به یارگیری مشغول بود، تعدادی از بازیکنان مد نظر خود را جمع و قیمت ها مشخص می شد، سپس قیمت سایر بازیکنان بر اساس آنها تعیین می شد. سایر تیم ها نیز صبر می کردند پس از یارگیری بانک سرمایه بازیکنان باقی مانده را جذب کنند.
اصطلاح خوبی نمی توانم به کار ببرم برای این نوع رفتار اما شرایطی ایجاد می شود که بازیکن با ۱۰ در صد کاهش نسبت به قرارداد سال گذشته اش قرارداد ببندد و جواب جالب است که می گویند همین است؛ می خواهی بخواه نمی خواهی نخواه! تا سال گذشته که روال این بود راضی بودیم امسال که تیم بانک سرمایه نیز منحل شده است. پس تیمی برای داغ کردن بازار نیست، همه تیم ها ایستاده اند و به هم نگاه می کنند تا سطح تنش و استرس بین بازیکنان بالا رود و قرار دادی را امضا کند که نصف مبلغ قرارداد سال گذشته اش نیست اما برای اینکه بدون تیم نماند امضا می کند.
* رقم قرارداد مهم است؟
- صد درصد رقم قرار داد مهم است. شش ماه سال را در تیم ملی و شش ماه در لیگ تلاش می کنم و در کل ۲۰ روز در سال را استراحت داریم. صبح تا شب در حال تمرین هستیم و تمام زندگی و معیشت ما از همین راه است مطمئنا بخش بزرگی از انگیزه های ما بخش مالی است.
* سایر ورزشکاران خود را با فوتبالی ها و والیبالی ها مقایسه می کنند؟
- دیگر مقایسه نکنند شرایط ما نیز مانند سایر رشتهها شد (با خنده).
* دستمزد بازیکنان والیبال چگونه است؟ قراردادهای میلیاردی می گیرند؟
- قراردادهای میلیاردی در والیبال انگشت شمار است. ۴-۵ نفر قرار داد میلیاردی دریافتی کردند. در والیبال هم باید کسوت داشته باشی و هم باید بازیکن خوبی باشی تا دستمزد خوب دریافت کنید.
* نحوه برخورد بازیکان سایر کشورهای حاضر در لیگ ملتهای والیبال چگونه است؟
- تنها برخورد بازیکنان آمریکایی را متفاوت دیدم سایر بازیکنان تیمها نیز برخوردهای متفاوتی داشتند برخی بد اخلاق، برخی خیلی اجتماعی و برخی اهل کری خواندن اما آمریکاییها همه با شخصیت بودند با احترام و خنده پیش قدم می شدند همیشه ابتدا آنها برای سلام کردن پیش قدم می شدند.
* استعداد یابی به خوبی در والیبال انجام می شود؟
- استعداد یابی در حال حاضر از طرف فدراسیون نیست که البته طبیعی است. در دوران یزدانی خرم تعداد زیادی کانون های والیبال وجود نداشت اما حال شرایطی وجود دارد که فدراسیون استعداد یابی را به تعدادی از کانونها واگذار کرده است، یعنی تعدادی از کانونها زیر نظر فدراسیون در شهرهای مختلف فعالیت دارند. برای مثال در آمل حدود ۱۹ کانون موجود و بازیکنان فعالیت می کنند و در صورت خوب بودن به تیم نوجوانان معرفی می شوند.
* بعد از لیگ ملتها در بین مردم چهره ای شناخته شده بودید؟
- نام شفیعی را می شناسند اما خودم را نمی شناسند. یک تعداد فقط نام من را می شناسند. دست شبکه سوم درد نکند. یک زمانی بازی های لیگ برتر را شبکه سوم پخش می کرد. در زمان ولاسکو اکثر اصحاب رسانه بر روی والیبال کار می کردند. خیلی مانور زیاد بود اما حال تنها بر روی فوتبال مانور می دهند به همین دلیل گرایش مردم نیز به سمت فوتبال است.
* البته نباید گفت اصحاب رسانه چراکه خبرگزاری ها همچنان تمرکز خود بر روی والیبال را دارند اما رسانه ملی شاید توجه بیش تری به پخش فوتبال دارد؟
- بله، قبول دارم. کلا نگاه ها سمت فوتبال است. در زمان ولاسکو چون نگاه ها سمت والیبال بود مردم خاطره خوب دارند. الان مگر فوتبال چه کاری را انجام داده است؟! ولی اینقدر رسانه مانور می دهد که مردم نیز تمایل به سمت فوتبال دارند. کار رسانه همین است بالاخره قدرت دارد.
* طرفدار فوتبال هستید؟
- بودم اما این اواخر بسیار درگیر تمرینم و فقط به یک سری از بازی های خاص می رسیدم. لیگ ایران را که اصلا نگاه نمی کنم. طرفدار بارسا هستم و از رفتن نیمار ناراحت هستم چون زمانیکه می خواهم با پلی استیشن تیم بارسا را انتخاب کنم گوشه چپ ندارم!
* جام جهانی را دنبال کردید؟
- بله تا حدودی البته، آرژانتین که بد بازی کرد دیگر نگاه نکردم. در چند بازی دیگر نیز که تماشا کردم همه دفاعی بازی می کردند و خیلی دوست نداشتم.
* دوست داشتید فوتبالیست بودی؟
- بله خیلی دوست داشتم فوتبالیست شوم. استعداد خیلی در ورزش تاثیر گذار نیست و بیشتر علاقه مهم است.
* دوست داشتید جای کدام سلبریتی در ایران بودید؟
- سلبریتی بودن را دوست دارم اما دوست دارم خودم باشم نه اینکه جای کسی باشم.
* اهل کتاب هستی؟
- نه متاسفانه.
* رابطه با هنر و سینما؟
- کلا انسان تک بعدی هستم. چند سالی است که فقط به والیبال فکر می کنم و خیلی کم به سینما می روم. آخرین فیلمی که تماشا کردم فیلم «هزارپا» در دوران استراحتم بود. بسیار طنز خوبی بود اما بار فرهنگی نداشت. در کل شخص رضا عطاران را خیلی دوست دارم حتی حرف هم که می زند من می خندم.
* ارتباط خانوادگی با هم تیمی هایتان دارید؟
- بله با عادل غلامی و سید محمد موسوی ارتباط خانوادگی دارم.
* راجع به خانواه بگویید؟ پسر خوبی بودید؟
- پسر خیلی بدی بودم البته کار خاصی نمی کردم و حتی اهل دوست و رفیق نبودم. در خانه ما اولویت اول تا سوم درس بود. تا ۱۵-۱۶ سالگی خیلی درس خوان بودم و همیشه بین ۳ نفر اول مدرسه بودم. همیشه برایم سوال بود وقتی دانش آموزی در مدرسه سوالی را بلد نیست چگونه است؟ تصمیم گرفتم من نیز اینکار را انجام دهم. از اول دبیرستان تصمیمم را اجرایی کردم و بدون کتاب به مدرسه می رفتم. درس نمی خواندم می خواستم ببینم درس نخواندن چگونه است. خیلی هم چسبید به من (با خنده). دیگر درس نخواندم و در نهایت کنکور شرکت کردم.
* در حال حاضر خانواده از انتخاب والیبالی شما راضی است؟
- بله و این حس بسیار خوبی است. در همین لیگ ملت ها بعد از صحبت کردن با پدر و مادرم خوشحالی را در چهره آنها می دیدم و حس بسیار خوبی بود که نمی شود با هیچ چیزی این حس را تغییر داد زمانیکه همه به پدر و مادرت تبریک بگویند به خاطر حضور موفق پسرشان در تیم ملی.
* احساس و نظر خود را خیلی کوتاه راجع به کلماتی که می گویم بگویید.
مادر: همه چیز
خدا: کمک کننده
شجریان: استاد
پاییز: عاشقانه
لبخند: بهترین عکس العمل
غم: چیز بدی است
گریه: گاهی مواقع لازم است
قرمه سبزی: پیاز
بی.ام.و: چقدر خوبه
* و صحبت پایانی؟
- تشکر می کنم از شما گاهی خبرگزاری مهر را دنبال می کنم. برای صحبت پایانی چیزی به غیر از این به ذهنم نمی رسد جز اینکه در شرایط سختی که مردم دارند امید را آرزو دارم، امیدوارم اتفاقات خوبی رخ دهد و امیدوارم این کلمه امید و امیدواری برای مردم معنی پیدا کند. من نیز جزیی از مردم هستم و امیدوارم روزی شرایط بهتر شود.
منبع: مهر
انتهای پیام/