رحمت امینی: «جیجک علیشاه» احیای یک متن کمدی قدیمی ایرانی است/ تعطیلی کارگاه دکور ضربه بزرگی به تئاتر ما وارد کرده است
این متن دارای چه شاخصههایی است و چرا چنین متن قدیمی را برای اجرا انتخاب کردهاید؟
«جیجک علیشاه» متن قدیمی ایرانی است و نویسندهاش ذبیح بهروز است. متن در زمانی نوشته شده که ما ایرانیها هنوز با اصول و قواعد درام به معنای اخص کلمه یا به معنای اینکه ترجمههای زیادی از آن باشد و شناخت بیشتری حاصل شده باشد، نداشتیم بنابراین اجرای این اثر، احیای یک متن کمدی قدیمی ایرانی است.
این متن روایتی ساده مبتنی بر کمدی کلامی است که در موقعیتهای خاص وقایع و رویدادهایی که در دربار قاجار رخ میدهد، نشان میدهد.
هدفتان از اجرای نمایشی قدیمی چه بوده و لزوم اجرای چنین آثاری در این دوره چیست؟
قصد من از اجرای این اثر این است که بگویم حتی متون قدیمی ما هم دارای یکسری ویژگیهایی هستند که ما میتوانیم امروزه در معرض نمایش قرار دهیم، آن هم در تالار سنگلج که مخصوص و ویژه نمایشهای ایرانی است و از جایگاه لازم برای اجرای چنین کارهایی برخوردار است.
بیشتر در حوزه نمایشهای سنتی و روحوضی لهجههای خاص ایرانی، موقعیتهای مبتنی بر کمدی کلامی و نقد اجتماعی مختص نمایشهای سنتی ایرانی وجود داشته که در این کار نیز قابل مشاهده است.
در طراحیهای این اثر از چه المانهایی بهره گرفتهاید؟
المانهای این اثر از دوره قاجار است و در این نمایش تاکید ویژهای برای پیام نداشتم چون کمدی هرچه نشان میدهد در کلام و ظاهری است که برای مخاطب قابل رویت است. قاعدتا در طنز و کمدی تمثیلسازی میشود و تماشاگر موقعیتهایی را شاهد است که مابه ازای همه دورانهاست.
این نمایش چه پیامی را به مخاطب انتقال میدهد؟ در پس فضای داخلی دربار دوره قاجار چه چیزی را میخواهید به تماشاگر نشان دهید؟
ما قصد داریم در این اجرا رقابتهای ابلهانه و احمقانه درباری برای رسیدن به قدرت را نمایش دهیم. چشم و همچشمی و زورآزماییهای درباری که در هر دوره تاریخی وجود داشته، جهل افراد و قرار گرفتنشان در منصبی که حق آنها نیست از جمله مواردی است که در این نمایش به نشان میدهیم.
وقتی سالنی به هر دلیلی از چشم میافتد برای هر فرد بازگرداندن تماشاگر به سالن بسیار سخت میشود، ولی خوشبختانه باید یادآور شوم که نمایش «هزار شلاق» توانسته بخش زیادی از توجه مخاطب به سنگلج را مجدداً کسب کند |
طنز و طنزپردازی در این نمایش از چه جایگاهی برخوردار است و چرا در این اجرا از لهجهها در کنار موسیقی زنده استفاده کردهاید؟
این کار از ویژگیهای نمایشی تقلید ما بود یعنی در بدو و آغاز شکلگیری نمایش کمدی ایرانی که بعد به سیاهبازی ختم میشود، شکلی از نمایش به نام تقلید داشتیم که در آن آدمها با چند لهجه مختلف حضور داشتند که ما در نمایش «جیجک علیشاه» از این امکان استفاده کردهایم.
این گویش تنها برای ایجاد لحظاتی مفرح در نمایش استفاده شده است و به هیچ عنوان در این اثر به تمسخر لهجهها نپرداختهایم.
با توجه به ویژگی حائز اهمیت این متن چه عاملی را در موفقیت و ارتقای سطح کیفی نمایش موثر میدانید؟
در این اثر بر مهارت بازیگران تکیه داشتم و از موسیقی و برخی از میزانسنها استفاده کردهایم که در کیفیت اثر موثر خواهد بود. تلاش ما بر این است که از عوامل جذابیتساز نمایشهای ایرانی که محورش بازیگری است استفاده کنیم چراکه بازیگران چنین نمایشهایی باید کسانی باشند که در اجرای کمدی و بداههسازی تبهر دارند.
با وجود وضع فعلی تماشاخانه سنگلج و کاهش مخاطبان آن، این تالار نمایشی را چقدر برای اجرای نمایش مناسب میدانید؟
من دوست نداشتم این نمایش را در هیج جای دیگری جز تماشاخانه سنگلج اجرا کنم و اصلاً این اثر را برای این سالن نمایشی آماده کردهام.
سنگلج هم از امکانات خوبی برخوردار است و هم سابقه نمایشی مشخصی دارد و وقتی تماشاگر به این سالن مراجعه می کند میآید که اثری ایرانی، جالب و سرگرم کننده را به تماشا بنشیند.
چه پیشبینی از استقبال مخاطبان نسبت به نمایش «جیجک علیشاه» دارید؟
وقتی سالنی به هر دلیلی از چشم میافتد برای هر فرد بازگرداندن تماشاگر به سالن بسیار سخت میشود، ولی خوشبختانه باید یادآور شوم که نمایش «هزار شلاق» توانسته بخش زیادی از توجه مخاطب به سنگلج را مجدداً کسب کند.
من فکر میکنم روزهای اول اجرا کمی سختی خواهیم داشت تا اینکه مخاطب به سالن بیاید، اعتماد کند زیرا در تئاتر ما این تماشاگر است که تماشاگر را به سالن میآورد و مبلغ نمایش میشود. بنابراین من امیدوارم در هفته آغازین اجرا نمایش به خوبی دیده و معرفی شود که بتواند در روزهای بعدی هم از نمایش استقبال شود و هم تماشاگران سنگلج بیشتر شود.
به عنوان مدیر مرکزهنرهای نمایشی حوزه هنری که دستی در تولید آثار نمایشی متعدد نیز دارید، مشکلات هنرمندان تئاتر را در چه میدانید؟ تشکیل کمپانیهای تئاتر چقدر می تواند به رفع چنین مسائلی کمک کند؟
من سالها به عنوان کسی که هم مسئولیتی در حوزه مدیریت تئاتر داشتم و هم کارگردانی تئاتر کرده فعالیت داشتهام ولی وقتی خود در جریان تولید اثر نمایشی قرار میگیرم، تازه درد بچههای تئاتری را درک میکنم.
به اعتقاد من تئاتر مظلوم و یتیم است و درحالیکه کارگردان باید دست و بالش برای طراحی صحنه مناسب باز باشد با وقایعی چون تعطیلی کارگاه دکور روبهرو هستیم که ضربه بزرگی به تئاتر ما وارد کرده است، از سوی دیگر تلویزیون نسبت به تئاتر بیمهری میکند و توجه به تئاتر را تنها به برنامه مجله تئاتر خلاصه کرده است که تمام اینها باعث میشود تا کارگردان از آرمانها و ایدهآلهای خود دور شود و کوتاه آید زیرا تنها منبع مالی او فروش بلیت است.
من سالها به عنوان کسی که هم مسئولیتی در حوزه مدیریت تئاتر داشتم و هم کارگردانی تئاتر کرده فعالیت داشتهام ولی وقتی خود در جریان تولید اثر نمایشی قرار میگیرم، تازه درد بچههای تئاتری را درک میکنم |
اگر از تئاتر حمایت نشود همین افرادی که به عنوان هنرمند تئاتر فعالیت دارند دست از کار می کشند و به سمت شغلی دیگر و کارهای تصویری گرایش پیدا میکنند. به عقیده من برای حل برخی از مسائل باید از فضاهای موجود در تئاتر، انواع تبلیغات و حمایتها بهره گرفته شود.
کمپانی تئاتر هم نیاز به سرمایهگذاران شخصی و هم حمایت دولت دارد. تئاتر باران کارش را بسیار خوب شروع کرده است ولی باید به این نکته هم توجه کرد که نه تنها کارها به سوددهی نرسیدهاند بلکه خرج خود را هم در نمیآورند بنابراین این بخش باید مورد حمایت قرار گیرد تا به وضعیت بهتری دست پیدا کنیم.
دولت میتواند زمینی با اجاره 99 ساله برای تئاتر اختصاص دهد وگرنه تئاتر وارد پیچوخم تجاریسازی میشود و هنرمندان مجبور به استفاده از بازیگران چهره میشوند که در این صورت هم بازیگران خوب تئاتری بیکار میمانند.
گفتوگو از ناهید منصوری
انتهای پیام/