دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
22 خرداد 1397 - 10:37

بی‌اهمیتی به کارمندان؛ از بین‌رفتن انگیزه کاری

یک مدیر خوب می‌تواند به نیروهایش انگیزه دهد، از اشتباهات درس بگیرد و با ایجاد محیطی امن و پویا در مسیر نیل به اهداف سازمان با تقویت روحیه تیمی خود موفق شود.
کد خبر : 285920

شما نمی‌توانید اخلاق و رفتار کارمندان خود را عوض کنید اما می‌توانید با رفتار خود در وجدان کاری و روحیه آنان تأثیر مثبت بگذارید. واضح است که در این صورت‌ سازمانی موفق و رو به رشد خواهید داشت.


در هر سازمانی، یک هرم سازمانی وجود دارد که کل فعالیت‌های سازمانی را مدیریت می‌کند. داشتن یک مدیر خوب می‌تواند محل کار را به معنای واقعی به یک دانشگاه تبدیل کند و تجارب ارزشمندی را در این محیط به اشتراک گذارد.


انجام موارد زیر از طرف مدیر سازمان می‌تواند در پیشبرد اهداف نقش ارزنده‌ای داشته باشد:


- کاری کنید که کارمندان شما احساس کنند همیشه و در همه لحظات عضو مؤثری از مجموعه کاری آن سازمان هستند. اگر روی علاقه کارمندانتان سرمایه‌گذاری کنید، کارکنان در آینده با جدیت بیشتری برای شما کار خواهند کرد. در سراسر دنیا مدیران زیادی یک اشتباه مشترک بزرگ مرتکب می‌شوند و این اشتباه آنقدر در عملکردشان تاثیر منفی دارد که می‌تواند یک سازمان و افراد شاغل در آن را از پیشرفت، بهبود و رسیدن به موفقیت بازدارد و این اشتباه بزرگ مدیریتی این است که اکثر مدیران با همه کارمندان خود به یک شیوه رفتار می کنند و می‌خواهند در افراد که رفتارها، نیازها و احساسات گوناگون دارند به یک روش ایجاد انگیزه کنند. مدیری که می‌خواهد همه کارمندان خود را با یک روش ساده تهییج کند، شکست خواهد خورد.


- با قدردانی به موقع از کارمندان، انرژی کاری‌شان را افزایش دهید و خلاقیت را در آنان تقویت کنید.


- موقع صحبت کردن با اعتمادبه‌نفس به چشمان افراد نگاه کنید و خود را با کارهایی از قبیل امضای اوراق زیردست، نگاه کردن به صفحه مانیتور، صحبت کردن با تلفن و .... مشغول نکنید و سعی کنید همیشه متبسم و با دقت به سخنان مخاطب خود گوش فرا دهید.


- هرگز برای پیشبرد اهداف کاری خود، دیگران را با وعده‌های بی اساس فریب ندهید.


- اشتباهات زیردستان را بیش از حد لازم به آنان گوشزد نکنید.


- بی‌تعصب خطاهای خود را بپذیرید.


- مدیری که بین کارمندان عالی و معمولی تمایزی قائل نشود با سرعت تمام به سمت سقوط پیش می رود.


- دریافت نظرات کارکنان چه از طریق صندوق پیشنهادها، نرم افزارهای مربوط، جلسات حضوری و مذاکره به صورت‌های متفاوت، این فرصت را به کارکنان می‌دهد که نظر، پیشنهادها و عقاید خود را در مورد فعالیت هایشان ذکر کنند و مطمئن باشید این روش پلی برای مرتبط نگه‌داشتن کارکنان با محتوای فعالیت هایشان است.


- با عبارات کنایه‌آمیز و نیش‌دار و خنده‌های تمسخرآمیز با دیگران صحبت نکنید.


- تا صحت‌وسقم مساله‌ای روشن نشده، کسی را مؤاخذه نکنید.


- مدیران موفق همه را به تفکر وا‌می‌دارند. تفکر فقط کار مدیران ارشد یک سازمان نیست. هر کارمندی باید متفکر باشد و باعث رشد سازمانش شود.


- زمانی را صرف کنید تا به کارکنان خود بگویید چقدر از آنان ممنون هستید این قدردانی نباید به شیوه پیچیده‌ای انجام شود بلکه باید با جملات ساده بیان شود، تلاش های ارزشمند کارکنان را در مجموعه‌ سازمانی خود انعکاس دهید. در این صورت خود این کارکنان نخستین کسانی خواهند بود که به شما بگویند ما که کار مهمی انجام نداده‌ایم.


- کارکنان دوست دارند موثر و کارآمد باشند و در صورتی که فرآیندها و ابزار کارشان ناکارآمد و غیرموثر باشد نمی‌توانند به‌خوبی فعالیت کنند. پس وظیفه شماست که فرآیندها و ابزار مناسب در اختیار آنان بگذارید.


مدیری باشید که مورد احترام کارکنان است؛ احترام تحمیلی نیست بلکه باید آن را کسب کرد. کاری کنید تا کارکنان از اینکه با شما کار می کنند روز به روز و هفته‌به‌هفته احساس غرور کنند. کارکنان دوست دارند احساس کنند بخشی از سازمان هستند و نزد دوستان و آشنایان خود می‌توانند به آن مباهات کنند در این صورت وقتی سازمان به اهداف خود برسد، کارکنان بر خود خواهند بالید.


محققان سوئدی مرکز بین‌المللی تحقیقات سلامتی و آینده با بررسی میزان استفاده کارمندان از بیمه های درمانی و گفت وگو با آنان متوجه شدند عوامل بسیاری بر سلامت کارکنان تاثیر دارند که مهم‌ترین آنها میزان توجه مدیران به آن‌ها و مهارت آنان در انجام وظایف مدیریتی است، به گفته محققان کارمندانی که زیر نظر مدیرانی متبحر و دلسوز کار می کنند که به نظرات و انتقادهای آنان توجه دارند و از محل کار بازدید و به طور مستقیم با آنان گفت‌وگو می‌کنند کمتر از سایران به مراکز درمانی مراجعه کرده و علاوه بر این بازده کاری آنان نیز بیشتر است.


کارمندان از کدام رفتار مدیران‌ بیش‌تر شاکی‌اند؟


حجم کار بیش از اندازه


هیچ چیز بدتر از کار کشیدن بی‌اندازه، کارمندان خوب را فراری نمی دهد. مطمئناً برای هر مدیری وسوسه‌انگیز خواهد بود تا کارمندان خوبش تلاش زیادی داشته باشند و به همین دلیل است که اغلب مدیران، دائما در این تله می افتند. حجم کاری زیاد برای کارمندان شایسته، امری پیچیده است زیرا سبب می‌شود که آنان احساس کنند به خاطر عملکرد خوبشان تنبیه می‌شوند. به یاد داشته باشید بیگاری کشیدن همواره نتیجه معکوس دارد و سبب افت بازدهی افراد و سازمان می‌شود.


اگر قصد دارید حجم کار انجام‌شده توسط کارمندان باهوشتان را افزایش دهید، بهتر است موقعیت مناسبی را در سازمان برای آنان فراهم کنید. به یاد داشته باشید همواره کارمندان باهوش، توانایی انجام کار بیشتری را دارند اما اگر زیر فشار کاری طاقت‌فرسایی قرار گیرند، دیگر نمی توانند تحمّل کنند.


ترفیع، تشویق، مساعده و تغییر سمت سازمانی، از جمله راهکارهای قابل قبول برای جبران افزایش حجم کاری کارمندان است. اگر بخواهید صرفاً به خاطر باهوش بودن کارمندی، فشار کاری او را بدون ایجاد تغییر زیاد کنید، مطمئناً وی به دنبال شغل دیگری خواهد رفت که ارزشش را بیشتر بدانند.


اهمیت ندادن به کارمندان


سازمان‌هایی موفق اند که مدیرانشان بین رفتار حرفه‌ای و انسان بودن، تعادل برقرار می‌کنند. این رؤسا از موفقیت یک کارمند خوشحال می‌شوند و در روزهای سختی با آنان همدلی می‌کنند. مدیرانی که نتوانند چنین عمل کنند، همواره با ریزش نیروهای متعهد و کارآزموده خود مواجه خواهند شد. به یاد داشته باشید این امر نامعقول است که کارمندی خالصانه کارکنید، ولی دستاوردهایش برای مدیرش مهم نباشد.


از بین بردن شور و شوق کارکنان


کارمندان باهوش، پرشور و پر هیجان‌اند. فراهم کردن زمینه‌ای برای شکوفایی استعداد و ذوق کاری این افراد می‌تواند بازدهی و رضایت شغلی آنان را بیشتر کند. اما متاسفانه بسیاری از مدیران، کارمندان باهوش خود را محدود می‌کنند. این مدیران می‌ترسند که اگر به کارمندان خود اجازه دهند شور و شوقشان را دنبال کرده و روی مسائل مختلف تمرکز کنند، بازدهی شان کاهش یابد. اما این ترس بی دلیل است. تحقیقات جدید نشان داده افرادی که در محل کارشان با شور و اشتیاق فعالیت دارند، پدیده‌ای به نام «سیال بودن ذهن» را تجربه می‌کنند. این حالت سرخوشی که در ذهن ایجادشده ، پنج برابر بیش‌تر از حالت عادی، بازدهی افراد را بالا می برد.


ناتوانایی در شکوفایی استعداد کارمندان


حتی باهوش ترین کارمندان نیز به بازخورد گرفتن نیاز دارند (شاید بیشتر از سایر افراد) و این مدیریت شماست که بتوانید چنین فضایی را فراهم کنید.


از اشتباه کردن کارکنان‌تان نهراسید و بگذارید اشتباه کنند


به عنوان مدیر، شما مسئول کارهای زیردستان خود هستید و همین طور مسئول اشتباهات آنان؛ از این‌رو ممکن است شما پیشقدم شوید و یک‌سری دستورالعمل‌های دقیق، شفاف و انعطاف‌ناپذیر تهیه کنید که از اشتباه کردن پیشگیری کنید. مواظب باشید که کارکنانتان را از اشتباه کردن نترسانید. در این صورت ممکن است آنها برای هر کار جزئی نزد شما بیایند و کارشان را با شما چک کنند و بالطبع اشتیاقی به تصمیم‌گیری نخواهند داشت چون ممکن است اشتباه کنند اگر کارمندان به شما متکی باشد، کمتر بهره‌ور بوده و بیشتر وقت شما را می‌گیرند. به یاد داشته باشید کارمندان نیاز به فکر کردن دارند و برای این کار نیاز به یادگرفتن و برای یادگرفتن گاهی اوقات اشتباه کردن لازم است. به آنان اعتماد کنید و حاشیه خطایی برایشان در نظر بگیرید.


مطابق نظر کارمندان در میان رفتارهای مدیران که بیشترین آسیب را به‌ آنان می‌زند، قدرنشناسی یک مدیر از موفقیت‌های کارمند، در صدر فهرست قرار دارد.


غالب رهبران سازمان در لحظات حساسی که باید رفتار مناسبی از خودشان بروز بدهند تا اعتماد کارمندانشان را جلب کنند، برخورد نامناسبی دارند. خطاهای مدیریتی اغلب به دلیل فقدان هوش عاطفی در مدیران است که شامل مواردی از قبیل مدیریت ذره‌بینی، زورگویی، خودشیفتگی، عدم قطعیت می‌شود.


ارتباط سالم نیازمند انرژی برای وصل شدن است که همراه می‌شود با دخالت دادن کارمندان در امور، قدرشناسی، جهت‌دهی شفاف، تعامل معنادار و دریافت بازخورد که مجموع اینها به عنوان مرکز عصبی سازمان عمل می‌کنند.


صرف گفتنِ یک آفرین معمولی به کارمندتان کافی نیست بویژه وقتی‌که او با جان و دل وظایفش را انجام می‌دهد.


امیرالمومنین علی (ع) مدیریت را محور و قطب می‌دانند، تمام مسایل را در جامعه اسلامی بر محور مدیر و مدیریت خلاصه می‌کنند و می‌فرمایند: «تدبیر و مدیریت، خود سرمایه اندک را افزون، اما مدیریت و تدبیر سوء، سرمایه انبوه را نابود و زائل می‌سازد.» در جای دیگر می فرمایند: «رجعت و سیر قهقرایی چهار علت عمده دارد که مهم‌ترین آن سوء مدیریت است.»


گردآوری: لادن لنگری مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب