خاطره محمد هاشمی از امام خمینی(ره) درباره گریم بازیگران/ ضریب نفوذ سیاسی صدا و سیما پایین است
گروه سیاسی خبرگزاری آنا_ محمد هاشمی رفسنجانی، سیاستمدار 77 ساله ایران، که در کارنامه کاری و سیاسیاش، سابقه حضوری 13 ساله در سمت ریاست سازمان صدا و سیما، معاونت سیاسی نخست وزیر در دوره حضور شهید رجایی، عضویت در مجمع تشخصیص مصلحت نظام و رئیس دفتر مرحوم هاشمی رفسنجانی و حتی سابقه فعالیت در احزابی چون جمهوری اسلامی و کارگزارن سازندگی را دارد ، میان تراکم اخبار و فشردگی بگو مگوهای سیاسی، حالا مدتی است از حزب کارگزان سازندگی کناره گیری کرده است و به معنای مفهوم حزبی دیگر فعالیتی ندارد، او پیش از این اعلام کرده بود ترکیب جدید شورای مرکزی حزب کارگزاران بسیار شبیه به جبهه شده است تا اینکه یک حزب باشد، از همین رو تصمیم گرفت نامش را از لیست اعضای این حزب خط بزند.
محمد هاشمی در ۲۶ فروردین ماه سال ۱۳۹۶ با حضور در وزارت کشور برای نامزدی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد اما توسط شورای نگهبان احراز صلاحیت نشد. وی بعد از ثبت نام گفت که لازم است بیش از یک نفر در صحنه رقابتهای انتخابات شرکت داشته باشد.
خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا در ایام رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی و با توجه به دغدغه های حال حاضر کشور و اوضاع نابسامان اقتصادی و بعضا در حوزه سیاست خارجی با این سیاستمدار کهنهکار به گفتوگو نشست.
آنچه در ادامه میخوانید بخش اول از گفتوگوی دو ساعته خبرگزاری آنا با محمد هاشمی رفسنجانی است.
آقای هاشمی برای شروع مصاحبه، از کارگزاران چه خبر؟
_ اخبار را که باید از خبرنگاران سوال کرد. ما که نمیتوانیم زیره به کرمان ببریم، هیچ خبری هم ندارم ازشون. در برنامههای کارگزاران هم نیستم.
ارتباطی هم ندارید؟ نزدیک انتخابات مجلس شورای اسلامی است؟ کارگزاران برنامهای برای حضور در انتخابات ندارد؟
_ من که نمیتوانم انتخاب شوم. هیچ ارتباط کاری نداریم، من هیچ نوع ارتباط کاری با آنها ندارم، خب البته بعضی از اشخاص را بعضا در یک جلسه روضه یا افطاری یا جایی دیگر میبینم اما وقت همین احوال پرسی دوستانه است، ارتباط کاری یا چیز دیگری ندارم.
آقای هاشمی شرایط کشور و اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور حال و روز مساعدی ندارد، نابسامانیهایی وجود دارد، اعتراضها، کمبود ها و بسیاری مسائل دیگر قابل درک و لمس است، ما با توجه به شخصیت حضرتعالی و تجربیاتی که در حوزههای مختلف داشتید سوالتمان را تقسیم بندی کردیم.
شما 13 سال ریاست در صدا و سیما را تجربه کردهاید از دهه 60 تا 73، که به اذعان خودتان بهترین دوران صدا و سیما بوده است، شما در یکسری از مصاحبهها و گفتوگوهایتان گفته بودید که حضرت امام تاکید فراوان داشتند که برنامههای صدا و سیما باید برنامههای مردمی باشد به خواستههای مردم توجه شود صدا و سیمای اسلامی باشد و برنامهها و تولیدات هم جهت اسلامی داشته باشد، صدا و سیمای حال حاضر کشور برنامهها و تولیداتش چقدر محتوای اسلامی دارد و بر اساس توصیههای حضرت امام(ره) کار میکند؟
_ صدا و سیما الان بخشهای مختلف دارد کما اینکه قبلا هم این وضعیت وجود داشته، یکی از بخشها سیاسی است در بخش سیاسی که شامل اخبار، میزگردها، تحلیلهای سیاسی، گزارش خبرنگاران میشود جهت کلی صدا و سیما تخریب دولت فعلی است.
اما در دولتهای قبل و در زمان احمدینژاد درست عکس قضیه بود کاملا در جهت حمایت از دولت بودند و سعی میکردند که دولت را تقویت کنند حمایت کنند از کارهای به اصطلاح ناشایستی هم که دولتها انجام میدادند میگذشتند، اما الان شما میبینید مثلا 10 تا ماهی یک جایی در یک حوضچهای میمیرند یک گروه فیلمبردار و تصویربردار میروند و مصاحبه میگیرند که ماهیها چرا مردهاند و دولت چه کاره است؟ اصلا چه ربطی به دولت دارد؟ الان نقاطی که صدا و سیما دنبالش است سیاهنمایی در جامعه است.
صدا و سیما در حوزه سیاسی الان با افراطیون جبهه اصولگرا همراه است و استراتژیشان در جهت سیاهنمایی و تخریب دولت است، رهبری هم در سخنرانی اخیر خودشان با دانشجویان مسئولیت این رویکرد صدا و سیما را نپذیرفتند و گفتند من نقد دارم و باید جوانهای انقلابی پرشور تازه نفس وارد شوند و این رویه را اصلاح کنند.
یعنی رهبری هم که رئیس صداوسیما را منصوب میکنند از علمکرد صدا و سیما رضایت نداشتند البته خیلی مختصر گفتند مشخص نشد که در چه حوزهای مثلا حوزه سیاسی است حوزه فرهنگی است حوزه اجتماعی است یا حوزه دینی است.
اما در حوزه فرهنگی امام میفرمودند که این رسانه صدای اسلام است سیمای اسلام است، باید اسلام را ترویج کنیم و تبیین کنیم.
ما متاسفانه میبینیم برنامههای فرهنگی که در صدا و سیما است چه در بحث پوشش، بحث آرایش، بحث دیالوگهایی که بین افراد انجام میشود، نوع دیالوگها، اصلا فرهنگ اسلامی را ترویج نمیکند یعنی از این فرهنگ فاصله دارد، من قبلا با آقای لاریجانی که رئیس بودند در حاشیه دولت گفته بودم که این کار، کار درستی نیست، ایشان گفتند که ما اگر این برنامهها را نداشته باشیم مردم به رسانههای دیگر مراجعه میکنند، به قول معروف بین بد و بدتر ما بد را انتخاب کردیم.
من در پاسخ گفتم وظیفه ما این نیست که کاری کنیم مردم بین بد و بدتر بد را انتخاب کنند، ما وظیفهمان ترویج اسلام است، تبیین اسلام است، ما باید کالای خودمان را معرفی کنیم حالا هر کسی دوست دارد مینشیند میبیند هر کسی هم دوست ندارد نمیبیند میرود جای دیگر.
من این داستان را برایشان گفتم که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در خیابان استانبول، یک مسجد بود که مرحوم آیتالله طالقانی و آقای مهندس بازرگان و دوستانشان در آنجا نماز میخواندند تفسیر قرآن میگفتند جلسات دینی داشتند و تعداد زیادی هم از دانشجویان و جوانهای پرشور انقلابی آن زمان میرفتند سینمایی که کنار مسجد بود، اتفاقا آن از سینماهایی بود که فیلمهای خیلی مبتذلی هم میگذاشت، بالای سر در کوچه یک تابلو بزرگ نوشته بود "متاع کفر و دین بی مشتری نیست گروهی این گروهی آن پسندد"
این سینما با آن برنامه باعث نمیشد که مثلا آقای طالقانی یا آقای مهندس بازرگان بیایند مسجد هم حرف ابتذال بزنند آنها وظیفه خودشان میدانستند تفسیر قرآن بگویند وظیفه خودشان میدانستند تدریس اسلام را کنند تبیین کنند، حالا یک جوان دانشگاهی یا یک جوانی که به سینما علاقهمند بود رفتن به سینما را انتخاب میکردند و آن جوان دیگر که به حرفهای آقای بازرگان و حرفهای آقای طالقانی علاقهمند بود به مسجد میرفت.
من به آقای لاریجانی گفتم وظیفهمان این نیست که برنامه نامناسب تولید کنیم که چون مثلا برنامه آن جوری نداشته باشیم جوانها یا اشخاص میروند دنبال برنامههای ناجور، کسی که بخواهد برود میرود.
وظیفه ما این است طبق تبیین حضرت امام در مورد مسئولیت صدا و سیما برنامه تولید کنیم، الان هم رادیو معارف تقریبا هر روز این جمله امام را میگذارد این صدایی که هست این صدای اسلام است و وظیفه ما این است که ارزشهای اسلامی را تبیین کنیم.
متاسفانه این هدف گذاری در صدا و سیما اجرا نمیشود، برنامه خوب دارند ولی بسیاری از برنامههای فرهنگی و اجتماعی برنامههای مناسبی نیستند و فرهنگ اسلامی را ترویج نمیکنند، شما به نمونه موی جوانها در خیابان یا نحوه پوشش دختران و پسران و خانمها و آقایان در خیابان توجه کنید هر چه در صدا و سیما استفاده میشود فردای آن روز همانها در بوتیکها و در خیابانها اجرا میشود.
پس قدرت فرهنگسازی صدا و سیما بالاست اما از این قدرت برای اشاعه فرهنگ اسلامی استفاده بهینه نمیشود برنامههای مذهبیو دینی رادیو معارف یا حتی تلویزیون و کانالهای مختلف، شبکه قرآن، شبکه 4 برنامهای برنامههای مذهبی خیلی خوبی دارند، برنامه فلسفی خوبی دارند، منتهی یک اشکالی که در آن برنامهها هم هست برنامهها جامعیت ندارد فقط از یک گروه استفاده میکنند.
در برنامههای مذهبی هم به نوعی اعمال سیاست میشود؟
_ بله یعنی بیشتر اعمال جناح میشود، مثلا اگر توفیق دارید برنامههای ماه رمضان را ببینید ،چرا باید فقط یک مداح در همین شبکهها باید حضور داشته باشد؟ ما مداحان بسیار خوب و زیادی داریم و با صداهای خوب با قرائتهای خوب که اصلا در تلویزیون و رادیو راه ندارند یا مثلا از یک معدود روحانی استفاده میکنند که فقط در یک جناح هستند، خب روحانیت شیعه یک روحانیت جهانی است شخصیتهای بسیار بزرگی در روحانیت شیعه وجود دارند، چهرههای بسیار ارزشمندی وجود دارند اهل قلم اهل بیان سخن اخلاق فلسفه همه چیز، اما اینکه صدا و سیما فقط یک طیف خاصی را مورد توجه قرار دهد درست نیست، بنابراین چون یک طیف خاص هستند هم بینندهاش را از دست میدهد هم تاثیرش کم است.
یکی از همین سایتها اخیرا یک آمار داده بود که برنامههای مذهبی و فرهنگی فقط 25 درصد مخاطب دارد ، 25 درصد در نظرسنجیها، یعنی 75 درصد جامعه این نوع برنامهها را به دلیل اینکه وابسته به یک جناح خاص است نمیبینند در حالی که رسانه طبق تعریف امام یک رسانه ملی است متعلق به کل ملت است متعلق به نظام و انقلاب است، باید همه با همه ویژگیهایی که دارند در آنجا راه داشته باشند مردم بتوانند ارتباط برقرار کنند، اما متاسفانه این حالت وجود ندارد، یعنی با وجود اینکه برنامههای خوب هم دارند ولی چون این اشکال وجود دارد که متعلق به یک طیف و جناح خاص است مردم نمیگویند "نگاه نکن که میگوید ببین چه میگوید"، متاسفانه الان نگاه میکنند ببینند چه کسی میگوید نه اینکه چه میگوید.
خاطرهای دارید از زمان ریاست خودتان در صدا و سیما و حمایت امام یا فعالیتهای صدا و سیمای زمان جنگ و بعد از آن و کارهایی که تولید میشد؟
_ امام نسبت به صدا و سیما حساس بودند هم برنامههای صدا و سیما و تلویزیون میدیدند و هم رادیو گوش میکردند، دقت حضرت امام را میتوانیم در نوشتهای که در سال 66 از ایشان موجود است ببینیم، حوادثی اتفاق افتاد و مکاتبهای شد با امام و ایشان پاسخ دادند، فشار زیادی روی رادیو و تلویزیون وارد شده بود و کیهان یک طومار بزرگ در نماز جمعه آورد و عدهای علیه صدا و سیما امضا کردند، آقای محمدی گیلانی که حالا مرحوم شدند از اعضای فقهای شورای نگهبان بودند به عنوان سخنران قبل از نماز جمعه دعوت شده بودند در آنجا صحبت کردند، آنجا من را به اسم خطاب کردند چون من سابقاً در قم با ایشان آشنا بودم به من گفتند که "هاشمی آقا محمد من تو را میشناسم از قم کوچه ذغالی حرفهایی که تو میزنی این حرفها را امام قبول ندارند امام در مساله فلان تحریرالوسیله جور دیگری میگویند شما اینجوری میگویی" ایشان آنجا به اصطلاح من را تکذیب کرد که این حرفهایی که شما میزنید امام اینها را قبول ندارد.
فردای آن روز یک عده در روزنامه نامه نوشتند و به نقل از برخی خانوادههای شهدا اعتراض کردند، جو خیلی تند شد من رفتم خدمت امام گفتم شما صحبتهای آقای محمدی گیلانی را شنیدید گفتند بله گفتم آنچه نظرتان راجع به موسیقی و اینها هست به ما بگویید ما که نمیخواهیم آخرت خودمان را به دنیای دیگران بفروشیم به ما بفرمایید ما همین جوری عمل میکنیم، چون آقای محمدی گیلانی از فقهای شورای نگهبان و منصوب شما هستند حالا اگر کسی دیگری بود من میتوانستم جواب دهم اما در این مورد خودتان تعیین تکلیف بفرمایید.
امام فرمودند که نه من آن مسائلی که ایشان گفتند را قبول ندارم، شما بنویسید من جواب میدهم، من نامه را خدمت امام نوشتم که وضعیت را شرح دادم، از ایشان سوال کردم ایشان یک جوابی دادند با این مضمون که (برنامههای صدا و سیما بلا اشکال است آموزنده است اکثرا، لکن به طور نادر خلاف دیده میشود که باید دو نکته را تذکر دهم نکته اول اینکه اجنبی گریم نکند دوم اینکه بیننده از روی شهوت نظر نکند)، از روی شهوت نظر نکند معلوم بود مفهومش چیست این گونه میشد که مسئولیتش میرود روی بیننده.
اما در مورد گریم من از خدمت امام پرسیدم که حالا این بحث گریم چیست؟ ایشان فرمودند شما قبل برنامههایتان یا بعد از برنامههایتان مینویسید که هر کسی چه کاره است، من دقت کردم در بعضی از برنامههای شما بازیگر زن دارید ولی گریمور زن ندارید یا بازیگر مرد دارید ولی گریمور مرد ندارید تذکر دادند که اگر اجنبی گریم کند اجنبی یعنی نامحرم گریم کند این کار را نکند.
این ضریب دقت امام را نشان میداد و من که شش سال و نیم، هفت سال در تلویزیون بودم به عنوان مدیرعامل تلویزیون این نکته را خودم توجه نکرده بودم، بنابراین ایشان برنامههای ما را تایید کردند که آموزنده است حالا مثلا روی ورزش عدهای به ما انتقاد میکردند، یکی اینکه چرا مردها با شورت میآیند ورزش میکنند، یکی کشتی و وزنهبرداری که مثلا میگفتند این تصویر کشتیگیر یا وزنهبردار را که شما نشان میدهید با آن لباسی که پوشیده اینها مثلا تحریک کننده است.
من سوال در مورد ورزش را نکرده بودم و فقط راجع به فیلم و موسیقی و سریال و اینها سوال کرده بودیم، امام خودشان اضافه کرده بودند که برنامههای ورزشی هم بلا مانع است یا مثلا بلا اشکال است، یا در همان سال یک سریال پخش میکردیم به نام اشک تمساح، اشک تمساح سوژهاش این بود که ضد انقلاب فراری بودند ضد انقلاب و اینها برای انقلاب به اصطلاح برای کشور زاری میکردند، برای پخش این سریال فشار خیلی زیاد شد، طومار و تلفن و انتقاد و مجلس، انتقادشان هم به اصطلاح همان نقش بازیگران بود چون یک صحنه اصلیاش این بود که یکی از این طاغوتیها یا فراریها در ایران بود نرفته بود ولی این زندگی مخفیانهای داشت، انتقادها به خاطر حضور بازیگر نقش خانوم بود که حجاب نداشت، موهای بلند بلوندی داشت و شانه کرده بود و ریخته بود روی شانهاش و آقا هم جلویش نشسته بود تصویربرداری میکردند، خب این مثلا خیلی باعث انتقاد جاهای مختلف شده از جمله شورای سرپرستی ، آمدند 4 قسمت بقیه سریال را در یک قسمت جمع کردند و اعلام کردند که ما دیگر این را پخش نمیکنیم یعنی امشب شب آخر است، بعد از این اتفاق از دفتر امام به من زنگ زدند که یک همچین مسالهای است شما اطلاع دارید؟ گفتم فکر نمیکنم بعد من زنگ زدم معلوم شد که بله مدیر پخش به من گفت که این امشب قسمت آخر سریال است.
من خدمت امام خبر دادم بله همین گونه است امام فرمودند؛ شما اطلاعیه بدید که این برنامه ادامه دارد، بعد گفتند که این جمله را بنویسید در مورد شرعی بودن قضیه از خبرگانی سوال شد گفتند پخش سریال خلاف شرع نبوده در تولید سریال ممکن است خلاف شرع واقع شده باشد، من هم یک بیانیهای نوشتم و گفتم این 13 قسمت بعدش ادامه دارد در خصوص این برنامه هم ضمنا از خبرگانی سوال شد همین جلمه امام و عین جمله امام را نوشتم.
شورای سرپرستی از این بیانیه ناراحت شد بارها گفتند خبره شما کیست؟ همه میگویند که این خلاف شرع است تو آمدی میگویی از خبرهای سوال کردیم، بعضی از اعضای شورا بداخلاقی میکردند میگفتند حتما خبرهات را از آمریکا با خودت آوردهای با آن مشورت کردهای از این حرفها.
در دفتر شورا یک تلفن سیاسی هم وجود داشت که من گفتم بعد از این توهینهایی که شما به من و به خبرهام کردید بازم بگم؟ گفتند بگو. گفتم خبره من امام است. اگر حرف مرا قبول ندارید این هم تلفن سیاسی بردارید زنگ بزنید دفتر امام بپرسید، خیلی ناراحت شدند، بعد از آن خدمت امام سوال کردم که آقا اینی که فرمودید در پخش سریال خلاف شرع نبود در تولید ممکن است خلاف شرع واقع شده باشد این منظورتان چه بوده؟ ایشان اشاره کردند به همین صحنه زن و مرد. گفتند که آن صحنه اگر این دو تا محرم بودند به هم خب اشکالی نداشت ولی اگر نامحرم بودند شما یک زن و مردی را روبروی هم نشاندید خلاف شرع است من تذکر دادم.
در صحبتهایتان اشاره کردید که صدا و سیما جناحبندی شده و یک طیف خاص دارد کارهایش را پیش میبرد در دی ماه 94 مصاحبهای داشتید و انتقاد کردید از سیاستهای رسانه و اینکه گفتید به نوعی برنامهها برخی سیاستها به نوعی افراطی است،با اینکه این رسانه تاثیر گذاری فراوانی دارد،اما نمیتواند روی آرای انتخاباتها تاثیر بگذارد...
_ رسانه و تلویزیون از نظر مسائل فرهنگی فقط تاثیر فرهنگی دارد ولی از نظر سیاسی تاثیرگذار نیست.
در این خصوص کمی بیشتر توضیح میدهید؟
_ صدا و سیما یک رسانه فرهنگساز است، یعنی وقتی در تلویزیون یک چیزی شما میبینید ممکن است از فردای پخش آن برنامه خاص، مردم و جوانها تاثیر گرفته باشند و همان مدل رفتاری را انتخاب کنند، ولی از نظر سیاسی آن تاثیرگذاری را ندارد، ما رسانههای متعددی داریم و محدود به صدا و سیما نیستیم، مردم دو تا سه تا کانال عوض میکنند، برنامه و شخص مورد نظرشان را نمیبینند تلویزیون را خاموش میکنند و دنبال یک رسانه دیگر یا فضای مجازی میروند، متاسفانه آنچه در رسانه ملی ما هست دیگر به آن شکل اولیه نیست، جناحی رفتار میکند.
مردم برای افکار سیاسیشان از رسانه ملی تاثیر نمیگیرند البته عده معدودی هستند که هنوز از رسانه ملی جهت و تاثیر میگیرند. ببینید طبق یک نظر سنجی در جامعه، جناحی که امروز به عنوان جناح اصولگرا مطرح هست ضریب نفوذش در کشور حدود 20 درصد است. جناحی هم که خودش را اصلاح طلب معرفی کرده آن هم همین حدود است، البته در مواقع مختلف و بر حسب شرایط این ضریب نفوذ اصلاحطلبان متفاوت بوده گاهی 18 درصد بوده گاهی تا 24 درصد هم بوده یک جناح دیگر هم داریم به عنوان اعتدالگرا که عمدتا در آن زمان آقای هاشمی نزدیک به 40 درصد ضریب نفوذ داشت.
الان نفوذ این جریانهای سیاسی در جامعه چه وضعیتی دارند؟
_ الان هم این نفوذ را دارند، دو جناح با نفوذ 20 درصد و یک جناح با 40 درصد روی هم 80 درصد جامعه را تشکیل میدهند، 20 درصد جمعیت هم به اصطلاح موسوم به آراء خاکستری هستند که در انتخابات یا شرکت نمیکنند یا تصمیم میگیرند شرکت کنند و در همان زمان تصمیم میگیرند به چه کسی رای بدهند.
ما نزدیک به 40 تا انتخابات در کشور داشتیم، نه تنها تلویزیون و روزنامهها بلکه سایر رسانههای موجود هم نتوانستهاند این ضریب نفوذ را تغییر دهند، یعنی مردم به هر دلیلی به نسبت رای و تصمیمات خودشان تصمیمسازی میکنند، معمولا این گونه است مثلا دو تا جناح با هم ائتلاف کردند بعد رئیس جمهور یا کاندیدایی توانسته بخشی از آرای خاکستری را هم جذب کند میبینیم مثلا با 70 درصد توانسته رای بیاورد یا ممکن است نتوانسته باشد جذب کند حتی بخشی از درون همین دو جناح ائتلافی هم نتوانسته آرا خاکستری را جذب کند، پس رسانهها خیلی در اینجا اثرگذار نبودند.
برگزاری مناظرات انتخاباتی که اتفاقی نو در رسانه ملی بود چقدر توانست در جذب آرا خاکستری موفق باشد و تاثیر گذاری سیاسی ایجاد کند؟ این مدل چقدر موفق بود؟
_ آن اتفاق هم نتوانست تاثیر بگذارد و تغییر ایجاد کند، مثلا دو جناح اعتدال و اصلاحطلب ائتلاف کردهاند خب اینها ضریب نفوذشان حدود مثلا 56-57 درصد است یعنی نزدیک به 60 درصد. در انتخابات گذشته دیدیم چقدر سعی کردند دولت را تخریب کنند چه حرفهایی که نزدند، اگر ما مناظرهها را در نظر بگیریم مسئولین فعلی کشور ما هم قاتلاند هم دزد هستند هم فاسدند یعنی چیزی نبود که دیگر نگویند، همه چیز میگفتند.
اگر اینها ملاک باشد باید حرف غیر را هم بپذیریم، از آن طرف مرزها آقای بنیصدر میگفت ما که از اول گفتیم اینها همه دزد و قاتل هستند کسی باور نمیکرد حالا خودشان اعتراف کردند.
بدترین هجمههایی که میتوانست به نظام بشود از طریق همین مناظرههای صدا و سیما اتفاق افتاد، هیچ کسی جرات نمیکند در خیابان راه برود به رئیس جمهور یک کشور بگوید تو دزدی تو قاتلی، یا رئیس جمهور به یک نفر که حالا یک جایی مسول اماکن مقدسه است بگوید تو قاتلی تو اینقدر قتل کردی. نتیجه مناظرهها واقعا خیلی بد بود من این نوع مناظره را تایید نمیکنم.
گفتوگو از آرزو نوروزجم - فائزه سادات پاکزاد
انتهای پیام/