یک بال انسانیت شکسته است!
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، «عزیزان من! این را همه بدانند؛ تدین جامعه، تدین جوانان ما، در امور دنیایى هم به ملت و به جامعه کمک میکند. خیال نکنند که متدین شدن جوانان، اثرش فقط در روزهاى اعتکاف در مساجد یا در شبهاى جمعه در دعاى کمیل است. اگر یک ملت جوانانش متدین باشند، از هرزگى دور خواهند شد؛ از اعتیاد دور خواهند شد؛ از چیزهایى که جوان را زمینگیر میکند، دور خواهند شد؛ استعداد آنها به کار مىافتد، کار میکنند، تلاش میکنند؛ در زمینهى علم، در زمینهى فعالیتهاى اجتماعى، در زمینهى فعالیتهاى سیاسى، کشور پیشرفت میکند. در اقتصاد هم همین جور است. روحیهى معنویت و تدین، نقش بسیار مهمى دارد»
صحبتهای مقام معظم رهبری در حرم رضوی 1/1/1390
مقدمه
یکی از مباحث مهمی که امروزه ضرورت بحث آن در جامعه بسیار لازم و اساسی به نظر میرسد، مقولهی معنویت است. اگرچه جامعهی ما به لحاظ اعتقادی دارای بافتی معنویتگرا است ولی هنوز هم تا رسیدن به جامعهی آرمانی و مطلوب اسلامی فاصلهی بسیار زیادی دارد.
این امر نه تنها مختص به ایران نیست، بلکه در یک بعد کلان تمام جهان را در بر میگیرد و تا آنجا به پیش میرود که امروزه یکی از موضوعات مهم و قابل توجه در جهان معاصر، مسألهی معنویت است.
بر این اساس است که رهبر حکیم و بصیر انقلاب اسلامی، در یک تحلیل رسا، مهمترین خلا جهان امروز را خلا معنویت میدانند و آن را باعث و موجب ایجاد مسایل و مشکلات جهانی برمیشمرند؛ «امروز، مهمترین خلا دنیا، خلا معنویت و عدالت است.»(1) معنویت علیرغم تمام تلاشهایی که برای کم فروغ کردن آن در جهان از سوی افراد مختلف صورت میگیرد کماکان دارای کارکرد و اهمیت ویژهای است.
نکتهی قابل توجه و تعمق این است که کارکرد معنویت فقط کارکرد اخروی نیست، بلکه میتوان با بیان مستندات و واقعیاتی که در بطن جوامع مختلف است؛ بیان و تبیین کرد که علاوه بر بعد اخروی، کارکرد ویژه و اخصی در ساختن مقولات دنیوی نیز دارد.
در حقیقت، معنویت علاوه بر کار کرد ویژهای که در تکامل روحی انسان و سازندگی درونی او دارد؛ قادر است که به احسن وجه، سازندهی جوامع بشری از لحاظ ظاهری و مادی نیز باشد. تصویری که امروزه انسان هوشمند از جهان معاصر دارد در واقع تصویر نظامی است که در آن معنویت و ایمان فدای پیشرفت مادی شده است. امری که مسبب مشکلات زیادی حتی برای انسان مادیگرای امروزی شده است. از این روست که مقام معظم رهبری در میان صحبتهای روشنگرانهی خود همواره در تمام ابعاد و جنبهها به مقولهی معنویت عنایت و توجه ویژهای داشته و دارند.
مفهوم معنویت
معنویت، یکی از فضایل و ارزشهای عالی و والای انسانی به شمار میرود، که زمینهی اصلاح برون و گسترش ارزشهای انسانی در محیط زندگی و جوامع بشری را فراهم میسازد. معنویت هرچند محسوس نیست و نمیشود آن را به وسیلهی حواس ادراک کرد و یا مانند کالا و اشیا آنها را مبادله نمود و یا حتی با ابزارهای علمی اندازهگیری کرد امّا ازچنان قداست و ارزشی برخوردار است که انسان معناگرا به مفهوم واقعی کلمه حاضر است که زندگی فردی و شخصی خود را فدای آن کند و در راستای تحقق آن، انواع بلاها و سختیها را با آغوش باز پذیراگردد. معنویت در لغت منسوب به معنوى از معنى مقابل لفظى یعنى حقیقى، راست، اصلى، ذاتى،مطلق، باطنى و روحانى مقابل مادى، مقابل صورى، مقابل ظاهرى، معنایی که فقط به قلب شناخته مىگردد و زبان را در آن بهرهاى نیست.(2)
در میان اندیشمندان غربى نیز معنویت اصطلاحى است که دو معناى فلسفى و دینى دارد. در مفهوم فلسفی گاهى مترادف ایدهگرایى به کار مىرود که این امر اولین بار توسط «لایبنیز» در قرن هیجدهم میلادى در مورد افکار به کار رفت. معنویت از منظر اسلامی عبارت است از: «توجه و اهتمام به باطن تعالیم و آموزههای نظری و عملی دین و به طور کلی، توجه به باطن و غیب هستی و پیراستن نفس از تعلق مادیات و آراستن آن به روحانیت احکام و دستورات مبین اسلام، در پرتو توجه وتدبر خالصانه و زینت دادن آن به نورانیت جاری و ساری در نظام آفرینش و از رهگذر طهارت و خلوص عارفانه» از این رو، ساحت حقیقی و زیربنای اصلی معنویت را در اسلام میبایست در باطن خود انسان جستوجو کرد.
این در حالی است که در مسیحیت تا حدی این امر تفاوت بنیادین مییابد. در یک نگاه کلی میتوان معنویت را در برابر امور مادى به کار برد. این کاربرد در تألیفات بسیارى از اندیشمندان اسلامى نیز دیده مىشود. به عنوان مثال استاد شهید مطهرى در بحثى تحت عنوان «فقر معنوى» با استفاده از روایتى از امام حسن مجتبى(علیهالسلام) که مىفرماید: «عجب است از کسانى که دربارهی مأکولات و خوردنىهاى خود فکر مىکنند، اما دربارهی معقولات و یاد گرفتنىهاى خودهیچ گونه زحمت اندیشهاى به خود راه نمىدهند.(3) در کل میتوان گفت که مراد ازمعنویت، اقدامى است که در مسیر توجه به خدا صورت گرفته و منشأ بهرهمندى از امداد الهى شده است. معنویت با این تفسیر یعنى ارزشهاى متعالى، اخلاقى و والایى که از متن دین گرفته شده است. اساس معنویت باور به مبدأ و معاد است، معنویت دینى بدون ایمان به خدا و معاد معنى ندارد.
مکاتب مادى ضمن اعتراف به جایگاه و ضرورت معنویت آن را در قالب انکار خداو الحاد جستوجو مىکنند. از نظر دین، زمینهی معنویت در سرشت انسانها نهاده شده است. مرحوم شهید مطهرى در این زمینه مىگوید: «معنویت بدون ایمان به خدا، بدون ایمان به مبدأ ومعاد، بـدون ایمان به معنویت انسان و اینکه در او پرتوى غیرمادى حاکم و مؤثراست اساساً امکان پذیر نیست حتى آن معنویتى کـه امروزه مورد قبول بیشتر مکاتب است و از آن بـه رومانتیسم تعبیر مىکنند، بدون پیدا شدن آن عمق وژرفایى که ادیان به ویـژه اسـلام پیشنهاد مىکنند، محال است.»(4)
بررسی نقش معنویت در جهان معاصر از دیدگاه مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری به صراحت معتقد هستند که مشکلات جهان امروز ناشی از کم فروغی نور معنویت و ایمان است. «... وقتی ما میبینیم در دنیا وضعی است که اکثر انسانها، روز به روز بدبختتر میشوند و عدهای با همان ابزار پیشرفتهای علمی که مال انسان است، بر انسانیت این گونه فشار میآورند، این کافی نیست که کسی بفهمد یک بال! انسانیت شکسته و افتاده است؟ این، بال معنویت است. اگر ما هم در جامعهی خودمان، جنبهی معنوی را نادیده بگیریم؛ آن را حذف نماییم، یا کوشش کنیم از صحنه خارج کنیم، همین خواهد شد ... منزوی کردن علمای دین، منزوی کردن دین، سعی در استخدام نیروهایی برای مقاصد خبیث که شروع شود، جامعه، جامعهای خواهد شد که از لحاظ وسایل و ابزار زندگی که ما به آن میگوییم: دنیا؛ یعنی همان که در علوم امروز، علوم دانشگاهی نامیده میشود، پیشرفت میکند اما آن جامعه، یک جهتش ناقض است و آن، جنبهی معنوی است.»(5)
فقدان معنویت و کم فروغی نور ایمان در این جوامع از دیدگاه معظم له به علت رسوخ دیدگاههای سکولاریستی و اومانیستی است، که حاکم بر تفکرات جوامع غربی گردیده است و سبب تهی شدن انسان از ساحت روحانی خود گردیده است؛ که این خود نقطهی مشترک میان ایشان و اندیشمندان منصف غربی است. در واقع ایشان در پی تبیین این مطلب هستند که آنچه موجب اعراض غربیان از جنبههای معنوی گردیده است، سیستم تربیتی و پرورشی حاکم بر این جوامع است که موجب نیل انسانها به جنبههای مادی زندگی و دوری آنها از جنبههای معنوی گردیده است و البته این اعراض و دوری از معنویت بیشترین عامل ایجاد مشکلات برای آنها گردیده است. مسایلی که هر قدر هم که بشر پیشرفت کند و پای در حیطههای جدید پیشرفت گذارد؛ به همان اندازه بیشتر موجب رنج بشریت میگردد. «... اگر هزار سال دیگر هم، دنیا همین طور پیش برود و پیشرفتهایی در آن به وجود بیاید، مادامی که دین خدا حاکم نشده باشد، باز عدهای مستکبر و عدهای مستضعفاند. دین آمد، برای این که ناکامیهای بشر را از بین ببرد. امروز ناکامیهای بشر، به خاطر اعراض از معنویت و دین و تعالیم عالیهی اسلامی، همچنان باقی است و از بین نرفته است.»(6)
معظم له در جایی دیگر این خلا معنویت در جهان امروزی را ناشی از یک بعدی شدن انسان میداند و اعراض آنها را از وجوه معنوی باعث بروز این مشکل برای آنان میداند. «... بشر امروز، در چارچوب تمدنهای مادی دنیا و تحت تربیت مکتبهای حاکم بر جهان، انسانی یک بعدی است. اگر سرگرم زندگی میشود، غالباً از معنویت غافل میگردد. دنیا را ببینید، لابد خواندهاید و شنیدهاید که در کشورهای دور از معنویت مثل بسیاری از جوامع اروپایی و غیر آنها که البته بین این کشورها هم کم و بیش افراد اهل معنا هستند- نظام، نظام- غیر معنوی و مادی است. در آن جا، مردم سرگرم زندگی و مادیّت و تأمین شکم و رفاهاند و اصلاً از معنویت و ارتباط قلبی با خدا و توجه و ذکر و دعا و تضرع و گریه و نافله، یادشان نمیآید و در غفلت کامل- که بزرگترین بلا و آفت برای انسان است و او را از همهی خیرات موجود محروم میکند- بهسر میبرند.»(7)
ایشان در این فراز از صحبتهای خود اشاره به نکاتی دارند که برای جامعهی در حال توسعهی ما میتواند مفید و بسیار مؤثر باشد و ما را از، افتادن به گرداب هولناکی که هم اکنون غرب در آن گرفتار شده است؛ مصون و محفوظ دارد. اصولاً توجه به پیشرفت صرفاً از حیث مادی و بیتوجهی به معنویت به عنوان عامل مؤثر افتادن در مسیر صحیح پیشرفت، از جمله مواردی است که از میان سخنان ایشان میتوان، استنباط کرد. بنابراین در یک برآیند کلی میتوان اوضاع و احوال معنویت در جهان معاصر را، اوضاعی اسفناک و بحرانی در نظرگرفت- که واقعیت جهان امروز نیز بیانگر همین امر است – که بیتوجهی به معنویت، بیشتر از اینکه به عنوان یک معظل مطرح باشد، به عنوان یک عامل نگون بختی و شقاوت برای انسان امروزی مطرح است.
نقش معنویت در تحقق انقلاب اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری
انقلاب بیانگر اصطلاحى براى بیان دگرگونى شدید و ناگهانى درمسایل و موضوعات گوناگونى، همانند انقلاب صنعتى، انقلاب سیاسى، انقلاب اجتماعى،انقلاب فکرى، انقلاب فرهنگى و ... است. از مهمترین فاکتورهای دخیل در هر انقلاب میتوان به نارضایتى عمیق از وضع موجود، گسترش اندیشه و ایدئولوژى جدید، گسترش روحیهیانقلابى، وجود رهبرى (در قالب فرد یا گروه) که بتواند نارضایتىهاى موجود در جامعه را علیه حکومت بسیج کند، حضور گستردهی مردم، وجود عنصر خشونت و ... اشاره کرد که تمامی این عوامل دست به دست هم داده و در یک سرزمین، یک انقلاب راشکل مىدهند.
تمام یا غالب ویژگیهای ذکر شده برای انقلاب را مىتوان در انقلابهاى دنیاهمانند انقلاب فرانسه (1789)، انقلاب روسیه (1917)، انقلابهاى چین (1949)،انقلاب کوبا (1959)، انقلاب الجزایر (1962) و انقلاب اسلامى ایران (1979) مشاهده کرد. بر این اساس انقلاب اسلامی ایران در شمار انقلابهاى اجتماعى و بزرگ قرار مىگیرد؛ زیرا هم حکومت را تغییر داده، هم به تغییر درایدئولوژى حاکم و نیز خطمشىهاى اجتماعى، اقتصادى و سیاسى در ابعاد داخلى و خارجى پرداخته که همگی مرهون روح معنوی انقلاب اسلامی بوده است؛ ولی این انقلاب از یک حیث ممتاز و بیبدیل در جهان گردید و آن هم بعد معنویت است.
این امر تا آنجا به پیش رفت که که پدیدهی میمون و مبارک انقلاب اسلامی، بزرگترین رخداد معنوی در جهان معاصر به شمار میآید و جالب اینجاست که این پدیدهی بزرگ در زمانی اتفاق افتاد که جهان در اوج مبارزه با معنویت بود و کسی گمان نمیکرد که در کشوری که یک نوکر دست نشانده بر مصدر آن قرار گرفته است؛ و تمام عوامل و زمینهها در جهت حذف معنویت و دین، به احسن وجه بهکار گرفته شده است؛ انقلابی اتفاق افتد که طومار و بساط نقشهی شوم حذف دین و معنویت را در این کشور در هم پیچد و روند رو به افول جریان معنویت در جهان را عوض کرده و آن را از سیر نزولی تبدیل به سیر صعودی کند.
این انقلاب در زمانی اتفاق افتاد که کمتر کسی باور داشت که بتوان در نقطهای از این جهان پرچم معنویت و دیانت را بر افراشته کرد و بر اساس آن نظام و حکومتی را پایهگذاری نمود. چرا که هجمه به دین و معنویت آن قدر وسیع و همه جانبه صورت گرفته بود، که حتی در خوشبینانهترین حالت هم نمیشد برای معنویت در این جهان سهمی قائل شد. ولی انقلاب اسلامی ملت ایران این تابو، را شکست و باعث گردید که رایحهی خوش معنویت بار دیگر در این جهان غبار آلود وزیدن بگیرد و پیام انقلاب اسلامی که همان معنویت ناب و متعالی است، در سر تا سر جهان منتشر شود.
مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند: «... وجههی جهانی و بین المللی انقلاب، عبارت از پیام معنویت در سطح جهان است. .... پیام انقلاب اسلامی، پیام معنویت، توجه به معنویت، وارد کردن عنصر معنویت در زندگی انسانی و توجه به اخلاق و خداست. هرجا که نام و پیام امام نفوذ کرد، معنویت را در آن جا به همراه برد. حتی اگر به جوامع مسیحی و غیر مسلمان که به انقلاب اسلامی روی خوشی نشان دادند، از آن درسی طلب کردند و بهرهای بردند نگاه کنید، معنویت را در آن جا مشاهده خواهید کرد. رد پای انقلاب بزرگ ما معنویت است و این معنویت، اولین پیام این انقلاب و امام معنوی است؛ امامی که خود یک انسان والا و معنوی، عارف، فقیه، دین شناس، متعبد و قائم با لیل بود. امام، کسی بود که نیمه شب با خدا خلوت میکرد و تضرع مینمود.»(8)
آیندهی درخشان معنویت در جهان معاصر از دیدگاه مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری با صراحت تمام و با امید زیاد در یک تحلیل واقع بینانه از مسایل جهان، این قرن را قرن معنویت نامیدند و با این کلام بلیغ خویش خط بطلان بر تصور دشمنانی کشیدند که همهی تلاش خود را در جهت رفع کامل معنویت از جهان مصروف داشتهاند. «... این قرن، باید قرن بازگشت ملتها به هویت خود، به انسانیت خود و شکستن طلسم سلطهگری و سلطه پذیری باشد؛ همچنان که این قرن، قرن رو کردن به معنویت است ...»(9) و در جای دیگری بیان میدارند، «امروز شما ملاحظه کنید؛ انگیزهی دینی توجه به دین، توجه به معنویت، بهخصوص به آن بخش مشترک و خالص دین – یعنی آن جنبهی معنوی و دلدادگی به معنویت- دنیا را پر کرده است و روز به روز هم بیشتر میشود. البته در جاهایی متأسفانه چون پایههای فکری آن چنانی که در اسلام وجود دارد، با آن همراه شود، یک احساس فوق العاده ذی قیمت و والاست.»(10)
نقش معنویت در پیشرفت و تعالی کشور از دیدگاه مقام معظم رهبری
از دیدگاه مقام معظم رهبری راهبرد اصلی جامعه میبایست سیر به سوی معنویت باشد و بر همین مبنا نیز جامعه رشد و تکامل یابد. در واقع معنویت موتور پیش برندهی جامعه است، همان عاملی که توانست در جامعهی تحت رهبری پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نقش خود را بر همین عنوان و سبیل به خوبی ایفا کند. «نظامی که پیغمبر ساخت، شاخصهای گوناگونی دارد که در بین آنها هفت شاخص از همه مهمتر و برجستهتر است. شاخص اول، ایمان و معنویت است. انگیزه و موتور پیش برندهی حقیقی در نظام نبوی، ایمانی است که از سرچشمهی دل و فکر مردم میجوشد و دست و بازو و وجود آنها را در جهت صحیح به حرکت در میآورد.»(11)
بر این اساس است که مقام معظم رهبری از همگان میخواهد که در راه تحقق عینی و مطلوب مقولهی معنویت در کشور به جد تلاش و کوشش کنند. «عزیزان من! تجربهی کاری ما این است. حال بگذریم از مفاهیم و معلومات و دانستههایی که علما بلدند و به دیگران و به ما و به همه یاد دادند. غیر از آنها، تجربهی کاری ما این است که اگر ملتی در راه صلاح و فلاح و انقلاب و تحول حقیقی حرکت میکند، از معنا صرف نظر کرد و دور معنویت خط کشید- اگر بهرهی خود را از معنویت نبرد- در جهت سیاسی و مادی هم استفاده نخواهد کرد. اگر رهبر این انقلاب، مردی مثل آن انسان معنوی، آن عارف خالص پاکباختهی دل سوخته نبود، این انقلاب هم به این جاها نمیرسید. هرچه هم عاقلانه و حکیمانه حرکت میشد، این گونه نمیشد. پشتوانه و مغز معناست که قشر مسایل اجتماعی و فردی و سیاسی و غیره را جان میدهد و رنگ و جلا میبخشد. بدون آن نمیشود. مایهی اصلی معنویت و ارتباط با خدا و توجه به خداست.»(12)
هرچه زمان بیشتر میگذرد و حوادث پیش بینی نشده بیشتر جهان و کشور را در هم مینوردد، عمق و صدق کلام رهبری بیشتر آشکار میگردد.
پینوشتها:
1- بیانات مقام معظم رهبری 20/08/80
2- دهخدا، 21190/4
3- مطهرى مرتضى (1383)، حکمتها و اندرزها، قم: انتشارات صدرا، چاپ هفدهم ص 245
4- مطهرى مرتضى (1385)، پیرامون انقلاب اسلامی انتشارات صدرا، چاپ یازدهم، ص 17
5- بیانات مقام معظم رهبری 24/09/72
6- همان 24/11/69
7- همان 22/09/68
8- همان 14/03/74
9- همان 17/08/ 85
10- همان 22/08/78
11- همان 28/02/80
12-همان 13/12/ 76(*)
غلام اسماعیلی: پژوهشگر حوزه علمیه قم
منبع: پایگاه برهان
انتهای پیام/