چرا فوتبال و فوتسال باید در تسخیر مردان باشد؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، لبخند از روی لبهایش جدا نمیشد. آرام، با اقتدار و نمونه یک زن موفق ایرانی. در این یک سال درگیر تیم ملی فوتسال بوده، اما عاشق آشپزی است. به گفته شاگردانش دستپخت خوبی هم دارد، اما اعتقاد دارد نمیتواند یک الگو برای زنان باشد چرا که این الگو شدن مسئولیت دارد.
تکرار عنوان قهرمانی آسیا با شهرزاد مظفر کار خیلی سختی نبود، آن هم با آن همه دیدارهای دوستانه با بهترینهای جهان و همین طور اردوهای طولانی مدت که نتیجه برنامهریزی وی، همکارانش و فدراسیون فوتبال بود. قهرمانی هم برای دومین بار در جام ملتهای آسیا کسب شد تا قهرمانی بانوان بیش از گذشته در رسانههای جهان بازتاب داشته باشد.
گفتوگوی تفصیلی با وی را میخوانید:
این همه سختی و فشار که در بخش بانوان هست، ارزش گذشتن از زندگیتان و عمرتان را داشت؟
در چنین جامعهای بیشتر ارزش دارد.
چرا؟
چون هر چیزی با سختی بیشتری به دست آید عزیزتر است.
* عشق درونیمان آنقدر زیاد است که کر و کور میشویم
اینکه قدر شما را میدانند یا نه مهم نیست؟
به این قسمت قضیه فکر نمیکنم. عشق درونی ما آنقدر زیاد است که کر و کور میشویم. داستان فوتسال و هدفهایی که ترسیم میکنیم بقیه چیزها تحتالشعاع قرار میگیرد. البته فکر میکنم ما در مسیر درستی در ورزش بانوان قرار میگیریم. به سمتی میرویم که دیدگاه مسئولان ورزش به بانوان تغییر کرده است.
بازیکنان هم میگفتند با دل و جان در مسابقات فوتسال شرکت کردهاند...
بله درست است. شما نگاه کنید بازخوردی که قهرمانی ما داشت نسبت به سال 2015 بسیار گستردهتر بود. این نشان میدهد ما در مسیر درستی قرار داریم یا استقبالی که مسئولان از فوتسال بانوان در زمان بازگشت به ایران داشتند گستردهتر بود این یعنی جای بهتری هستیم.
* خوشحالم باری که روی دوشم بود را زمین گذاشتم
شما دورهای در فوتسال بودید اما به دلیل برخی از اتفاقات کنار گذاشته شدید، دورانی که میتوان به افت فوتسال بانوان اشاره کرد. چه اتفاقی افتاد؟ به نظر میرسد فدراسیون برای قهرمانی دوباره به این نتیجه رسید که باید شما را برگرداند...
هر جا میروم با این سوال مواجه میشوم و همیشه همین پاسخ را میدهم. آنقدر این قهرمانی برای من لذتبخش و شیرین است که دوست ندارم با یادآوری اتفاقات گذشته این شیرینی را تلخ کنم. دوست ندارم راجع به گذشته فکر کنم، گذشته تمام شده و باید آن را بپذیریم. از این داستان زمانی که به تیم ملی برنگشتهبودم، عبور کردم. به عنوان یک واقعیت پذیرفته بودم اما خانم سلیمانی هم با این تیم قهرمان شده بود نمیخواهم چیزی را زیر سوال ببرم اما بعضی چیزها جبر زمانه است و باید به آن تن داد. آن موقع چارهای نداشتم اما خوشحالم باری را که نگذاشتند از خط پایان عبور کنیم و همیشه یک راه نرفته در زندگی من بود، خدا را شکر میکنم این بار را روی زمین گذاشتم و خوشحالم دین خودم را ادا کردم در غیر این صورت فکر میکردم یک چیزی روبهرویم است و هنوز به آن نرسیدهام.
بعد از مسابقات جام ملتهای آسیا صحبتی درباره جام جهانی شده؟ آیا فیفا در نظر دارد این مسابقات را برگزار کند؟
کاری که AFC میکند کار بزرگی است. باید به آنها تبریک گفت. معمولا فیفا شروع میکند و بعد کنفدراسیونها راه را ادامه میدهند اما حالا کنفدراسیون آسیا در فوتسال زنان سردمدار بوده است. این کاری که شروع کردند شاید فیفا و سایر کنفدراسیونها را مجاب کند جام جهانی فوتسال زنان را راه بیندازند. شاید این اتفاق تا یکی دو سال آینده رخ ندهد اما این قضیه روی میز فیفاست.
* فیفا حتما جام جهانی را برگزار میکند
از حال و هوایتان در قهرمانی بگویید... قهرمانی شما در رسانههای خارجی بازتاب زیادی داشت، آیا در آن شرایط رسانههای را دیدید که بخواهد به طور خاص فوتسال بانوان و قهرمانی شما را پوشش دهد؟
من آنقدر در ابرها بودم . نفهمیدم چه کسی بود و چه کسی نبود. اما میدانم قهرمانی ما بازتاب زیادی نه تنها در AFC بلکه در جهان داشت به همین دلیل میگویم که فیفا هم ممکن است فکری کند. بعد از جام ملتهای آسیا در سال 2015 اروپا هم یک دوره این مسابقات را برگزار کرد، اگر این مسابقات تداوم داشته باشد فیفا هم حتما جام جهانی را برگزار میکند. انعکاس رسانهای عملکرد بازیکنان فوقالعاده بود. سایت آسیا نیز بازتاب زیادی داشت که بقیه خبرگزاریها از AFC استفاده میکردند.
فوتسال بانوان موفق ترین رشته توپی در ایران است، آیا همین اندازه به آنها از سوی مسئولان وزارت ورزش توجه شده است؟
جا دارد بیشتر شود. اگر سرتاپای این بازیکنان را طلا بگیرند بازهم کم است کاری که این بازیکنان کردند فوقالعاده بود. فوتسال بانوان در کشور ما قدمتی ندارد 10 سال است به طور جدی این رشته را انجام میدهیم و برای رشته نوپا این موفقیتها بینظیر است. از طرفی با این پوشش و حجاب کاری که کردند فوقالعادهبودند.
* حمایت فدراسیون فوتبال کمنظیر بود
به نظر میرسد صدای اعتراض و گلایههای شما کم است... شاید فکر میکنید عادی شده و فایدهای ندارد؟
بعد از موفقیت الان جای حرف زدن و درخواست مطالبات است. همیشه یکسری محدودیت هست اما باید نیمه پر لیوان را ببینیم. همه به من میگویند با این همه محدودیت چطور قهرمان شدید؟ فقط این نیست. در 10 ماه گذشته فدراسیون فوتبال واقعا ما را حمایت کرد. بعد از بازگشت از ترکمنستان و کسب عنوان سومی به راحتی میتوانستند مرا کنار بگذارند اما ادامه دادند و اعتماد کردند. 20 کمپ اردوی تیم ملی داشتیم و بهترین تیمهای دنیا را به ایران آوردیم؛ ایتالیا، اوکراین، روسیه و چین. هیچ کدام از کشورها چنین کاری نکردند به همین دلیل میگویم منصف باشیم و کار خوب را بگوییم. حمایت فدراسیون کمنظیر بوده است.
* حضور محمدیان در وزارت ورزش را مثبت میبینم
بله فدراسیون حمایت داشته آن هم با این هم دغدغه، اما از سوی وزارت و کمیته چطور؟ حمایتی بوده است؟ ما ندیدیم از سوی فوتسال بانوان گلایهای مطرح شود...
من به حضور فریبا محمدیان در امور بانوان وزارت ورزش امیدوارم. حضور او مثبت است. فکر میکنم محمدیان به کارش وارد است و شک ندارم با حضور او وزارت ورزش حق این بچهها را خواهد داد. در فدراسیون هم میدانم صوفیزاده از نزدیک با ما بوده و قول مساعد داده در برگشت مطالبات ما را پیگیری کند.
* نقش صانعی در موفقیت تیم بی بدیل بود
آقای صانعی هم همراه شما بودند، او چند باری در دیدارهای دوستانه شما با کشورهای مختلف در سالن حضور داشت...
او از همان زمان با ما همکاری میکند. بعد از قطع همکاری شمس، درخواست آنالیزور دادیم. باتوجه به اینکه صانعی آنالیز تیم بزرگسالان را برعهده داشت، در سال 2015 با بازیکنان کار کرده بود و همین طور رضایت بازیکنان دوباره از او خواستیم بیاید. البته او به دلیل مشغله کاری و حاشیه نمیآمد. به او اصرار کردیم که خوشبختانه پذیرفت.
صانعی در موفقیت شما چقدر نقش داشت؟
خیلی زیاد. هر چقدر بگویم کم است. او نقش بیبدیل و انکار نشدنی در موفقیت ما داشت همان طور که در سال 2015 نقش مهمی داشت.
* دغدغه بازیکنان "دیدن نشدن" است
شما سالهاست با تیم ملی فوتسال بانوان کار میکنید، بازیکنان هم میگفتند شما به عنوان روانشناس هم خیلی خوب کار کردید، حالا بعد از سالها دغدغه بازیکنان را چه میدانید؟
امروز که به اینجا میآمدم، در میدان سلماس بنر بازیکنان را دیدم. چون میخواستم عکس بگیرم نزدیک بود تصادف کنم. اینها را که میبینم به این فکر میکنم این چیزی است که سالها بازیکنان به آن نیاز داشتند؛ "دیده شدن" ناراحتکننده است که قهرمانان ملی ما که 2 مدال طلای آسیا دارند، مردم آنها را نمیشناسند. این خوب نیست، پس دیده نشدن بدترین چیز برای ورزشکار است. چرا که میگوید میرود، زمین میخورد، تکل میزند، خسته از تمرین بیرون میآید اما کسی او را نمیشناسد پس با خود میگوید من برای چه کسی عرق میریزم؟ آنها باید دیده شوند. نکته دوم قدردانی است. اگر قرار است از آنها قدردانی کنیم حالا وقت این کار است.
* پخش تلویزیونی در دیده شدن بازیکنان تاثیرگذار است
فکر میکنید چه کسانی مقصر "دیده نشدن" بازیکنان تیم ملی فوتسال هستند؟
پخش تلویزیونی تاثیرگذار است. پرمخاطبترین رسانه تلویزیون است. همین الان میدانید چرا بچهها دیده شدهاند؟ چون بازی فینال را برخی توانستهاند در داخل ببینند. من همیشه میگویم رسانههایی که اخبار بانوان ما را پوشش میدهند بینظیر هستند.
چرا پیشنهاد نمیدهید در پردیسهای سینمایی بانوان بتوانند این مسابقات را تماشا کنند؟ همان طور که در جام جهانی 2014 بازی ایران پخش شد.
پیشنهاد خوبی است. خیلی کارها میتوان انجام داد. حداقل میتوانستند از رادیو پخش کرد.
آقای کیروش هم قهرمانی شما را تبریک گفت. آیا شما جلسهای با او داشتید؟
خیر اصلا.
فدراسیون با او برنامهای داشت که روی همه تیمها نظارت داشته باشد و با مربیان ملی تعامل کند...
فکر میکنم منظور فدراسیون تیمهای ملی فوتبال بوده باشد. البته ما که خوشحال میشویم اما با توجه به نزدیک بودن جام جهانی، حق میدهم که سرشان شلوغ بوده است.
* به فکر خط پایان بودم
چقدر فوتبال و فوتسال در زندگی شخصی شما تاثیر گذاشته است؟
در یک سال اخیر فشار زیادی روی من بود. دوره قبل که سرمربی بودم شاید بتوانم بگویم فشار کمتری روی من بود. در ابتدا تمایل نداشتم بیایم اما در نهایت وقتی خوب فکر کردم به فکر خط پایان بودم که میگفتم شاید این بار از این خط رد شوم. وقتی تصمیم گرفتم بیایم احساس مسئولیت سنگینی نسبت به خودم، فدراسیون، وزارت ورزش و کسانی که مرا برگرداندند میکردم. به خودم میگفتم اگر این بار نتوانم چه کار میکنم؟ میگفتم مسئولانی که مرا برگرداندند به دنبال نتایج خوب بودند. در یک سال اخیر بیشترین فشار روی من و البته لذتبخشترین فشارها بود.
آنقدر در فوتسال غرق شدهاید که به نظر میرسد از زندگی شخصی غافل شدهاید، آیا آشپزی میکنید؟
خیلی زیاد. من عاشق آشپزی هستم و بازیکنان دستپخت مرا خوردهاند. حتی تنها هم باشم برای خودم آشپزی میکنم.
* هیچ وقت یک شخص را الگو قرار نمیدهم
شما نمونه یک بانوی موفق ایرانی هستید، آیا الگویی داشتید؟
من هیچ وقت یک شخص را الگو قرار نمیدهم. اعتقاد دارم میتوان چیزهای خوب را از همه افراد برداشت. کسی که شما فکر میکنید هیچ نکته مثبتی ندارد اما باز هم میتواند نکاتی را از این فرد آموخت. خودم هم فکر نمیکنم الگو باشم و دوست ندارم که باشم.
* من در بعد ورزشی موفقم از کجا معلوم آدم خوبی باشم؟!
چرا؟
چون این یک موفقیت ورزشی است. از کجا میدانید من فرد خوبی هستم یا لیاقت این را دارم که الگو باشم؟
ستارههای فوتبال که از روی سکوها تشویق میشوند هم کسی نمیداند در زندگی شخصیشان چطور هستند...
بله. من میگویم ما در این بعد موفق بودیم. خیلی آن را بزرگ نکنیم. الگوسازی مسئله مهمی است. اینکه فردی را الگو کرده و کورکورانه از او تبعیت کنیم خطرناک است. اگر برای بانوان الهامبخش باشیم و اینکه بقیه فکر کنند میتوانند موفق باشند، این برای ما خوب است. در زندگیام سعی کردم از همه یک چیز یاد بگیرم. از اینکه به یک الگو تبدیل شوم پرهیز میکنم چون مسئولیت سنگینی دارد و اگر حرکت اشتباهی کنیم بقیه تحت تاثیر این مسئله قرار میگیرند.
* به خاطر قهرمانی در آسیا از من کرایه تاکسی نگرفتند
حال و هوای خانواده و دوستان و البته محلهتان بعد از موفقیت و قهرمانی چطور بود؟
من شبکه خبر بودم بعد از اتمام برنامه سوار تاکسی شدم و یک آقا نیز بعد از من سوار شد. از من پرسید شما همین الان در تلویزیون نبودید؟ آیا شما خانم مظفر هستید؟ بعد هم بقیه مسافران به من تبریک گفتند وتاکید کردند که بازی فینال را دیدهاند. آقایی که پیاده میشد گفت کرایه این خانم را من حساب میکنم از طرفی راننده هم اصرار میکرد که اصلا کرایه نمیگیرد... به خاطر کرایه دعوا شد! این چیزها آنقدر قلب ما را تسخیر میکند که به چیزهای دیگر فکر نمیکنیم.
مگر ورزش جنسیت دارد؟ اگر یک نفر به من بگوید بوکس و کشتی ورزش زنانه نیست شاید کمی مرا به فکر وا دارد اما درباره فوتبال و فوتسال چرا؟ چه کسی تعیین میکند چه رشتهای زنانه است و چه رشتهای مردانه؟ مردم اگر ببینند تحت تاثیر قرار میگیرند. البته همه جای دنیا این نگاه هست اما کم و زیاد دارد.
* مگر ورزش جنسیت دارد؟
برخی معتقد هستند فوتبال و فوتسال یک رشته مردانه است...
میخواهم این سوال را با یک سوال جواب دهم؟ چرا؟ دلیلش چیست؟ این خیلی مهم است. چرا والیبال و بسکتبال رشته مردانه نیست؟ به خاطر فضای آن است یا به خاطر فیزیک رشته؟
اگر به خاطر فضای این رشته میگویند باید بگویم فضایی را ما در فوتسال بانوان داریم که در آن فضا با احترام و مودبانه است. فضای ما اصلا مردانه نیست. نه در آن فحش داریم و نه توهین. به حریف هم احترام میگذاریم. اگر ببریم مغرور نمیشویم اگر ببازیم ناامید نمیشویم. ورزش فوتبال و فوتسال به خاطر اینکه صرفا مردان شروع کننده بودند نباید در تسخیر مردان باشد. پس نباید کسی در آن پا بگذارد چون مردان شروعکننده بودند؟ مگر ورزش جنسیت دارد؟ اگر یک نفر به من بگوید بوکس و کشتی ورزش زنانه نیست شاید کمی مرا به فکر وا دارد اما درباره فوتبال و فوتسال چرا؟ چه کسی تعیین میکند چه رشتهای زنانه است و چه رشتهای مردانه؟ مردم اگر ببینند تحت تاثیر قرار میگیرند. البته همه جای دنیا این نگاه هست اما کم و زیاد دارد.
* راه فوتبال به ترکستان بود
به نظر میرسد جایگاه فوتبال نسبت به فوتسال روبه نابودی است؟ شما خودتان هم مدتی در فوتبال بانوان بودید، نظرتان چیست؟
دیدم فوتبال راه به ترکستان است به همین دلیل بیرون آمدم. چون فوتبال راه زیادی برای رسیدن به موفقیت در آسیا دارد. مسیری که در فوتسال طی شد درست بود. تا جایی که میدانم صوفیزاده برنامههایی برای فوتبال دارد.
آقای کفاشیان که در مقطعی با تصمیمی که گرفت ضربه بدی به فوتبال بانوان زد، به نظر شما آن تصمیم احساسی نبود؟
از خودش باید بپرسید.
* پاداش کفاف زندگی بازیکنان را نمیدهد
با وجود این قهرمانیها به نظر میرسد باشگاهها در فوتسال بانوان قرارداد زیادی با بازیکنان ندارند؟ قرارداد شما چقدر بود؟
قرارداد من برای یک فصل با دانشگاه آزاد 30 میلیون بود که هنوز بخشی از آن را نگرفتهایم. پاداشی که فدراسیون میدهد کفاف زندگی بازیکنان را نمیدهد به همین دلیل همه صحبت من و بازیکنان باشگاهها هستند. تقاضای من از باشگاهها این است اگر ریالی از قرارداد بازیکنان مانده به آنها پرداخت کنند.
* امیدوارم مسئولان بشاگرد پاداش 2015 زارعی را بدهند
چرا با سازمان لیگ صحبت نمیکنید؟
بارها صحبت کردهایم اما آنها هم نمیتوانند فشاری بیاورند. این بچهها موقعی که فوتسال را شروع کردند، فقط لیگ داشتیم. آنها عمر خودشان را با باشگاهها با "هیچ" گذراندهاند و الان فرصت حضور در مسابقات آسیایی فراهم شده است. بنابراین اعتقاد دارم حالا فرصت جبران است.
زارعی بچه بشاگرد است و بازیکنان ما از نقاط مختلفی در تیم ملی هست. همیشه با خودم میگویم خدایا این طلا باعث شود زندگی این بازیکنان عوض شود. از این شرایط بیرون بیایند. الان وقت این کارهاست.
لازم نیست بگویم از ایذه و اندیمشک چطور یک بازیکن باید خود را به تیم ملی برسانند. فهیمه زارعی میگفت سال 2015 به او قول دادهاند در بشاگرد زمین بدهند که هنوز این اتفاق نیفتاده است. من میخواهم یادآوری کنم شما از دورافتادهترین نقطه یک بازیکن ملی دارید که گل زیبایی به ثمر رسانده است، حیف نیست این بازیکن مورد توجه قرار نگیرد؟ بازیکنی که اسم بشاگرد را مطرح کرده است.
* سرخابی ها بهتر است در هیچ رشته ای تیمداری نکنند
شاید بهتر باشد باشگاههای استقلال و پرسپولیس از بانوان تیمداری کنند؟
بدترین خاطرات فوتبال و فوتسال بانوان زمانی است که این دو باشگاه تیمداری کردند. برای اینکه به تیم بانوان توجهی ندارند. آنها روی تیم مردان متمرکز هستند و بهتر است هیچ تیمی نداشته باشند. بهتر است در بقیه رشتهها تیمداری نکنند.
* روی زندگی ورزشیام نقطه پایان نمیگذارم
هدفی مانده که شهرزاد مظفر بخواهد به آن برسد؟
دوست دارم خوشحالی بازیکنان تداوم داشته باشد. درست است که مسابقات تمام شد اما کار ما با این بچهها تمام نشده است. امیدوارم آنها به استحقاق چیزی که دارند برسند در غیر اینصورت خاطرات سال 2015 دوباره برای ما زنده میشود. این بار امیدوارم نشان دهیم قدر این بازیکنان را دانستهایم. ورزش انتها ندارد. مثلا ممکن است حالا به دنبال کم کردن فاصله با پرتغال باشیم و یا اینکه چطور قهرمانی را در دوره آینده حفظ کنیم. همیشه جا برای پیشرفت هست. من هیچ وقت نمیتوانم روی زندگی ورزشیام نقطه پایان بگذارم.
حرف پایانی:
میخواهم اینجا از کادر فنی تشکر کنم. همیشه در قهرمانیها یکسری بازیکن دیده میشوند و صحبت از برخی از بازیکنان نیست. درباره کادر هم همین طور است، همیشه سرمربی را دعوت میکنند. صحنهای را برای شما تعریف میکنم. در دیدار فینال با ژاپن بدون گل بازی جریان داشت. به سمت نیمکت برگشتم دیدم فاطمه پاپی گریه میکند و در حال ذکر گفتن است. به او گفتن نگران نباش این بازی را میبریم. چطور فاطمه پاپی میتواند برای من ارزش نداشته باشد با وجود اینکه یک ثانیه هم در این تورنمنت بازی نکرد. ارزش این بازیکن برای من کمتر از خانم گلی نیست. باید سرتاپای این بازیکن را هم طلا گرفت که معنای کار تیمی را میداند. درباره کادر فنی هم همین طور؛ ما 10 نفر بودیم و نمیتوانم این موفقیت را به پای خودم بنویسم. اگر هر کدام نبودند یک جای کار میلنگید. نتیجه کار تیمی همین بود که دیدید. باید اسم ببرم؛ آقای صانعی و فراشی. رز جدیدیزاده که کمک من بود. شهناز ایزدمهر، آزاده حکاکزاده پزشک تیم، مرضیه بیگلر نشاط فیزیوتراپ که فشرده کار کرد. نجمه میرافضل ماساژور ما بود. فروزان کاکاوند که سرپرست تیم بود. نفیسه اسلامیان روانشناس تیم بود که کمک زیادی به تیم کرد. ما هیچ وقت به طور تخصصی روی بعد ذهنی کار نکرده بودیم. یک مربی هر چقدر هم بگوید من روانشناسی میدانم بازهم نمیداند. من از همه کادر تشکر میکنم. همه در نشست خبری از من میپرسیدند که چطور تیم از نظر ذهنی آماده است؟ چطور جنگنده هستیم؟ اینها نتیجه کار روانشناسی است. او حتی با کادر هم کار میکرد.
منبع: فارس
انتهای پیام/