لزوم تقویت انگیزههای فردی دانشجویان برای رشد زبان فارسی
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا - پروین طالبیان؛ ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد و این تاریخ کهن، پر است از ادیبان نام آشنایی که با آثار بیبدیل خود در ماندگاری این زبان غنی تاثیرگذار بودند. بزرگانی چون ابوالقاسم فردوسی که به پاس همه تلاشهایش برای زنده نگهداشتن زبان فارسی امروز یعنی 25 اردیبهشت را به نام روز بزرگداشت وی نامگذاری کردند. به پیشنهاد بنیاد سعدی و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، در کنار روز برزگداشت فردوسی، روز پاسداشت زبان فارسی نیز اضافه شد و از سال 95، روز 25 اردیبهشت به عنوان روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی نامگذاری شده است.
اهمیت پاسداری از زبان فارسی بر کسی پوشیده نیست، زبان ما، آیینه هویت ایرانیان در ایران و جهان است. زبان پرظرفیت، شیرین و رسای پارسی توانسته است، بخش عظیمی از سرزمینهای جهان را تحت نفوذ معنوی خود قرار دهد و برای ملتها، فرهنگ و دین و معرفت به ارمغان آورد.
با این وجود متاسفانه در عصر الکترونیک و سرعت، زبان فارسی به غلط و ناصحیح مورد استفاده جوانان به عنوان میراثداران آینده این مرز و بوم و زبان و ادبیات فارسی قرار گرفته است. این روزها کلماتی نظیر ینی به جای یعنی، مچکرم به جای متشکرم، وختی به جای وقتی، مطمعن به جای مطمئن، لدفن به جای لطفاً، حتا به جای حتی، اصاب به جای اعصاب، اصن به جای اصلاً، خاهش به جای خواهش و فِک به جای فکر و ... را در مکالمات مجازی بسیار میبینیم. جای تاسف دارد که در بیان و نوشتههای کوتاه فاعل و فعل ارتباطی به هم ندارد، بسیاری از ما در نوشتن یک نامه رسمی ناتوانیم یا استفاده از اصطلاحات بیهوریت بسیار رایج شده است. البته این نمونهای محدود از هزار نمونه دیگر است. همه این کوتاهیها سبب خدشهدارشدن زبان فارسی یا همان پارسی شده است.
در این زمینه با دکتر حمیرا زمردی استادیار دانشگاه تهران به گفتگو نشستهایم. زمردی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری را در رشته ادبیات فارسی گذرانده است و تالیفات زیادی در این زمینه دارد که از جمله آنها میتوان به "تاریخ تحلیلی زبان فارسی"، "ققنوس سال ها"، "نظریه ناسازهها در ساختار زبان عرفان"، "بت در ادبیات فارسی" و "جغرافیای جامع شاهنامه فردوسی" اشاره کرد.
این استادیار دانشگاه تهران معتقد است باید انگیزههای فردی تقویت شود تا حداقل افراد بتوانند در نهایت باعث رشد و تعالی جامعه شوند.
در ادامه مشروح گفتوگو را میخوانید:
* چقدر حفظ زبان فارسی را ضروری می دانید؟
جایگاه زبان و ادبیات فارسی به دلیل دیرینگی آن بر کسی پوشیده نیست، همگان از بار فرهنگی که بر دوش این زبان است آگاه هستند. ادبیات غنی پیش از اسلام و بعد از اسلام و آمیختگی زبان فارسی با زبان و ادبیات عرب، همواره مسئولیت ارتقای فرهنگ اسلامی را به دوش کشیده است و شاهکارهایی که نویسندگان ما ایجاد کردهاند، جایگاه زبان و ادبیات فارسی را صدچندان رشد داده است.
* با اینکه قواعد زبان و ادبیات فارسی همواره از دوران مدرسه به دانشآموزان آموخته شده است، اما بسیاری از افراد در استفاده صحیح از این قواعد دچار مشکل هستند. از طرفی امروزه با فضای مجازی مواجه هستیم که در نوشته افراد اثری از رعایت قواعد زبان فارسی را نمیتوان یافت، چرا این اتفاق افتاده است؟
متاسفانه شرایط تعلیم تغییر کرده و شرایط جذب معلمان بسیار گسترده شده است و مانند قدیم جنبه گزینشی و اینکه کسی با استعداد به این سمت برود، وجود ندارد. همچنین اکنون تعداد آموزندگان در کشور به دلیل وجود تعدد دانشگاهها زیاد شده است و امکان تدریس برای معلمان و استادان علاقهمند که تعدادشان کم است، وجود ندارد، به همین دلیل افراد غیر متخصص وارد فضای دانشگاهها میشوند و وجود همین افراد باعث شده که علمآموزان نتوانند زبان و ادبیات فارسی به درستی فرابگیرند. قبلا افراد با علاقه میآمدند و همین علاقهمندی باعث اثرگذاری بیشتر شده بود. متاسفانه اکنون آنقدر مدرکگرایی در کشور رشد پیدا کرده که همه مسائل را تحت تاثیر قرار داده است. متاسفانه ضوابط زبان و ادبیات فارسی دستوری و اداری شده است و جنبه ذوقی و طلبگی ندارد.
* راهکار و پیشنهاد شما برای مواجهه با این چالشها چیست؟
مسائل مالی در روزگار ما مجال کمتری میدهد تا به این سمت برویم. الان دیگر فقط گرایشهای فردی مطرح است. متاسفانه متن خواندن دیگر مورد توجه نیست و فقط دانشجویان به این فکر میکنند که در طول ترم درسی را بخوانند و به پایان برسد و نمره آن را بگیرند و همه چیز تمام میشود.
دانشگاهها جنبه اداری پیدا کرده است. در حال حاضر به خاطر جنبههای شغلی، گذران روز و مطرحشدن امور پیش میرود. به نظر من باید انگیزههای فردی تقویت شود تا حداقل افراد بتوانند در نهایت باعث رشد و تعالی جامعه شوند. البته روندی که امروز در ادارات و نهادها برای جهتدادن به زبان فارسی مورد استفاده است هم نمیتواند کاری کند.
* سطح دغدغه دانشجویان پیرامون این موضوع را، در دانشگاه تهران چگونه ارزیابی میکنید؟
در میان دانشجویان، علاقهمند وجود دارد و عدهای استعداد واقعی دارند، ولی عده بیشتری بیانگیزه هستند و این بیانگیزگی عمومی در کل کشور به خاطر وجود مشکلات هست. دانشجویان و جوانان در تمامی رشتهها کمی بیانگیزه هستند. ناامیدیهایی که جوانان برای آینده احساس میکنند و مسائل شغلی و غیره باعث شده که علاقهمندی کم شود.
ناگفته نماند البته سرفصلهای درسی هم زیاد است و همین دانشجویان را خسته میکند و نمیگذارد به موضوعاتی که علاقه دارند برسند چراکه وقتی نمیماند برای تحقیق و جستجو در مباحث مورد علاقه. از طرفی متاسفانه اینروزها دانشجویان جذب کارهایی شدهاند که ضرورتی ندارد و باعث شده که دانشجویان کمتر به واقعیت تحصیلی توجه کنند. معضلاتی در همه دانشگاهها و دانشگاه تهران به دلیل نگرشهای سیاسی اجتماعی وجود دارد و باعث شده که دانشجویان کم توجه شدهاند.
* دانشجویان ادبیات و زبان فارسی آنگونه که باید دغدغه حفظ و حراست از زبان فارسی را دارند؟
بله، جلسات رسمی و غیررسمی در میان دانشجویان وجود دارد اما مثل قدیم که افراد دارای سواد علمی این کار را میکردند و اساسی سخن به میان میآوردند نیست و بیشتر حالت چشم و همچشمی دارد، میخواهند اسمشان عنوان شود، بیشتر همه چیز جنبه نمایشی پیدا کرده است.
الان با وجود انجمنها و مراکز مختلف افراد انگیزه و علاقه ندارند در قدیم که هیچ یک از اینها وجود نداشت، تلاشهای فردی زیاد بود و انگیزه وجود داشت.
همچنین در گذشته کنگرهها و همایشهایی که با هزینه دولت برگزار میشد، افراد سعی میکردند تا جمعی ایجاد شود و مقالاتی ارائه شود و بحثهایی صورت گیرد اما اکنون بیشتر جنبه نمایشی دارد. کاری که استادان ما انجام میدادند دیگر وجود ندارد و دیگر آن عشق و علاقه نیست.
* به نظر شما چرا جوانان و دانشجویان علاقه بیشتری به ادبیات معاصر نشان میدهند تا ادبیات کهن؟
به لحاظ نظریهشناسی مدرنیته در همه جا فراگیر شده است و ادبیات هم مستثنی از این نیست، بسیاری از دانشجویان خصوصا به دانشگاههای خوب کشور میآیند دوست دارند با این مدرنیته همگام باشند، البته این باعث شده که از ادبیات کهن فاصله بگیرند و احساس کنند که این یک جریان فصلی بوده است، در حالیکه ما تا بنیانهای کهن ادبیات را بلد نباشیم، هیچ وقت نمیتوانیم به نظریههای ادبی بپردازیم یا وارد ادبیات معاصر شویم. چون بنیانهای فکری، سواد و فضل و دانش شاملو، سپهری و اخوان و سایرین بر مبنای ادبیات کهن استوار است و ما نمیتوانیم این بنیانها را به فراموشی بسپاریم. متاسفانه الان ما میبینم که دانشجویانی میخواهند سطح را نگاه میکنند و عمق را نمیبینند و میخواهند روی مسائل مدرن و جذاب متمرکز شوند.
* راهکار شما برای برون رفت از این شرایط چیست؟
با همه مشکلاتی که در روزگارمان داریم باید به علایق فردی و توانمندیهای فردی بیشتر توجه کنیم. باید مطالعه و بینشمان درباره ادبیات کهن افزایش دهیم، به ادبیات پیش از اسلام هم توجه داشته باشیم و ریشه خودمان را پیدا کنیم. چراکه ادبیات معاصر گامی به جلو است و راهی به سمت رشد ماست، اما تا ما پیوندهای کهن مان را قوی نکنیم و تا اینها نخوانیم به هیچ جا نمیرسیم. به نظر من باید با ادبیات کهن بسیار آمیخته شویم تا بتوانیم باری که به دوش ادبیات معاصر است را دریابیم و ادبیات معاصر را بفهمیم و آن را رشد دهیم وگرنه هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم؛ نه میتوانیم شعر بگوییم و نه میتوانیم داستان بنویسیم و اگر هم کاری انجام شود سطحی است، باید با گذشته و ادبیات کهن آشتی کنیم.
* چقدر این موضوع حاکمیتی حل میشود و چقدر عموم مردم باید به این سمت بروند؟
جریانهای پیچیدهای در گزینش استادان، انتخاب محورهای درسی و گرایشهای درسی باید دست افراد ذیصلاح باشد، افرادی که خودشان توفیقی داشتند و اینها را به قوت میدانند. گاهی افرادی که صلاحیت کافی ندارند در حال نظر دادن و برنامهریزی کردن هستند که قطعا نمیتواند نتایج مطلوبی را به بار آورد. البته باید علایق فردی دانشجویان و مسائلشان نیز حل شود چراکه به تنهایی نمیتوان کاری انجام داد باید در جوانان انگیزه ایجاد شود که میتوانند.
انتهای پیام/