با حجاب هم میتوان طبیعت گردی کرد؛ ایرانگردی به جای سفرهای خارجی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، این روزها که بازار سفر به ترکیه، ارمنستان و امارات داغ است، نفیسه ملاحسن به همراه همسرش مصطفی زاهدی ایرانگردی را به سفرهای خارجی ترجیح میدهد. این زوج پنج سال است که به همراه یک گروه 12 نفره به همهٔ شهرهای ایران سفر کردهاند. اما به گفته ملاحسن هنوز مکانهای دیدنی فراوانی از ایران باقی مانده که باید ببینند. خانم ملاحسن در حال حاضر مدیر بخش بانوان یک باشگاه ورزشی در شرق تهران و نایب رئیس هیئت جانبازان و معلولین شمالشرق تهران است. آنها از هر فرصتی برای دیدن ایران زیبا استفاده میکنند. در ادامه گفتوگوی ما را با نفیسه ملاحسن بانوی دهه شصتی ایرانگرد درباره سفر و تجربههای طبیعتگردیاش میخوانید.
من و همسرم 5 سال است که با هم ایرانگردی میکنیم
او درباره ایرانگردیهای خودش و همسرش میگوید: «من و همسرم 5 سال است که ایرانگردی میکنیم. متنها همسرم زمانی که مجرد بود یعنی 15 سال پیش هم با دوستانش ایرانگردی میکرد. من قبل از ازدواجم طبیعت گردی میکردم ولی نه به این شکل که کمپ بزنیم و خطر کنیم. وقتی که ازدواج کردیم حالا با هم ایران گردی میکنیم. ما در تعطیلات رسمی یا تعطیلات آخر هفته به سفر میرویم. خیلی پیش آمده که پنج شنبه شب به سفرهای کوتاهی رفتیم. معمولا در همه فصلها به مسافرت میرویم. در فصل سرما به جاهای گرمسیر و در فصل گرما به شهرهای سردسیر سفر میکنیم.»
کمپ زدن و تقسیم پول خورد و خوراک میان اعضای گروه باعث میشود که هزینه سفرمان نصف شود
ملاحسن درباره هزینه سفرهایشان میگوید: «میزان هزینهها بستگی به سفر دارد. ما تا جایی که بتوانیم کم خرج سفر میکنیم. مثلا جای خواب نمیگیریم، مگر در شرایط خاص که هوا بارانی باشد یا جایی که میخواهیم کمپ بزنیم مناسب نباشد. از این بابت نیازی نیست که پول هتل بدهیم. خورد و خوراکمان هم معمولا چون تعدادمان زیاد است، بینمان تقسیم میشود و دنگی حساب میکنیم. البته در طول چندین سال سفر برایمان تجربه شده که کجاها برویم و از چه جاهایی خرید کنیم. ما معمولا با وسیله شخصی سفر میکنیم و شاید یک یا دو بار بوده که با اتوبوس و هواپیما به سفر رفتیم.
برای سفر نوروزمان یک سال برنامهریزی کردیم
او درباره برنامه ریزی قبل از سفرهایشان می گوید: «ما چون به ایرانگردی و طبیعت گردی علاقهمند هستیم، طبعا دنبال آن را هم میگیریم. ما معمولا در اینترنت، در پیجهای طبیعت گردی به دنیال مقاصد جدید برای سفر میگردیم و تحقیق میکنیم که فصل سفر به آن مکانها چه زمانی است. مثلا برای مسافرت عیدمان تقریبا یک سال برنامهریزی کردیم. یعنی ما هرگز به صورت اتفاقی و بدون برنامهریزی به سفر نمیرویم. البته در طول سفر خیلی مقید به برنامه نیستیم. چون در طول سفر به مکانهایی برمیخوریم که در برنامهمان نیستند ولی بسیار دیدنی هستند و به این ترتیب بازدید از آن مکانها بدون برنامه انجام میشود.»
من و همسرم با هم قرار گذاشتیم تا ایران را نبینیم به خارج از کشور سفر نکنیم
این بانوی دهه شصتی درباره مکانهای دیدنی ایران میگوید: «بعد از این پنج سال ایرانگردی هنوز جاهای فراوانی وجود دارد که در ایران ندیدیم. ایران انقدر برای دیدن ظرفیت دارد که من فکر میکنم اگر نصف عمرم را صرف دیدن آن کنم ولی باز هم نمیتوانم آن را کامل ببینم. هنوز هم مقاصد جدیدی در ایران کشف میشود. ما در طول مسیر سفرهایمان به روستاهایی بر میخوردیم که گرچه کوچک بودند ولی دنیایی متفاوت بودند. من و همسرم به ایرانگردی علاقه بسیاری داریم و با خودمان قرار گذاشتیم تا 70 درصد از ایران را نبینیم به سفرهای خارجی نرویم، بعد از گذشت این پنج سال به آن درصد نزدیک شدیم ولی هنوز به آن نرسیدهایم. ما در حال حاضر امکان سفر خارج از کشور را داریم ولی میخواهیم فعلا ایرانگردی کنیم. مثلا در عید همسرم پیشنهاد داد که به گرجستان برویم ولی در نهایت سمت دزفول، لرستان و استان فارس رفتیم. از نظر من خیلی بد است که کشور خودت را ندیده باشی ولی به کشورهای خارجی سفر کنی.»
در اینستاگرام هستم تا به خانوادههای مذهبی بگویم که با حجاب هم میشود طبیعت گردی کرد
او درباره فعالیتش در اینستاگرام توضیح میدهد: «گرچه تعداد دنبال کنندههای من در اینستاگرام زیاد نیست ولی بین مخاطبانم تاثیرگذار بوده. چون در اینستاگرام باید بیحجاب باشی که بتوانی فالوور بیشتر جذب کنی. ولی چون من محجبه و مذهبی هستم جذب فالوورم کندتر است. یکی از هدفهای من برای ایجاد صفحه در اینستاگرام همین است که به خانوادههای مذهبی بگویم که با حجاب میشود به سفر رفت و فعالیتهای مختلف انجام داد. یعنی حجاب باعث محدودیت نمیشود. فعلا با همین مخاطب اندک هم توانستم موثر باشم و دیگران را برای سفرهایشان راهنمایی کنم.»
خانوادههای مذهبی معمولا کمتر به طبیعتگردی میروند
این بانوی ایرانگرد درباره دلایل خانوادههای مذهبی که سفر رفتن را برایشان سخت میکند، میگوید: «خانوادههای مذهبی فقط باید به این فکر کنند که میتوانند به مسافرت بروند. چون من افراد مذهبی زیادی را میشناسم که مدام میگویند نمیشود. معمولا این خانوادهها بیشتر به مقاصد زیارتی سفر میکنند، البته میخواهند که به طبیعت گردی بروند ولی دلیل میآورند که با بچه سخت است، در کمپ نمیتوانیم بخوابیم و درباره سرویس بهداشتی خیلی سختگیری میکنند. در صورتی که این معضل بسیار بزرگی نیست. فقط باید به این سفرها بروند و تجربه کنند تا متوجه شوند که میشود. چون آدمها تا نبینند باور نمیکنند. معمولا مشکل این است که خانوادهها میخواهند همه چیز برای سفرشان ایدهآل باشد. از طرف دیگر بعضی خانوادههای مذهبی انتظار دارند که هزینههای سفرشان خیلی کم باشد که برای برآورده شدن این خواسته باید انتظارشان را پایین بیاورند.»
به هتل رفتن در طول سفر مثل رفتن از خانه به یک خانه دیگر است
او درباره لذت کمپ زدن در طبیعت میگوید: «البته سفرهای ما هم هزینهاش نسبت به سفرهای لاکچری که باید در هتل جا رزرو کنند و سرویس بهداشتی خوب داشته باشد، خیلی متفاوت است. یکی از مسائل سفر همین جا و مکانش است که کمپ زدن باعث کم شدن هزینهها میشود. خیلیها فکر میکنند سخت است ولی من خودم زمانی که به این شکل سفر میکنم، خیلی برایم لذتبخش تر از وقتی است که به هتل میروم. چون مستقر شدن در هتل مثل رفتن از این خانه به یک خانه دیگر است ولی ما میخواهیم از طبیعت لذت ببریم. در ضمن من طبیعت گردی را به هر سفری ترجیح میدهم. چون دوست دارم در سفرم خطر و کارهای هیجان انگیز باشد. سفری که هیجان نداشته باشد، سفر دلچسبی نیست.»
یکی از ملاکهایم ازدواج با مردی بود که لذت طبیعت گردی را چشیده باشد
این بانوی طبیعت گرد درباره یکی از ملاکهای ازدواجش میگوید: «من یکی از ایدهآلهایم برای انتخاب همسر همین بود. همیشه در تفکراتم این بود که یک روز صبح از چادر کمپ بیرون بیایم و کنار رودخانه، روی آتش غذا و چای درست کنم. الحمدلله همسری نصیبم شد که هردو به این نوع سفرها علاقهمند هستیم. واقعا دفعه اولی که میخواستم به جنگلی بروم که برق و آب در آن نبود، خیلی برایم لذت بخش بود و بهترین سفرم اولینش بود.»
جمع کردن سلایق مختلف در کنار هم برای ایجاد تور گردشگری سخت است
خانم ملاحسن میگوید فعلا تصمیم به ایجاد تورگردشگری ندارد: «اینکه بخواهیم یک تور ایرانگردی به صورت خاص برای افراد مذهبی راه بیاندازیم فکر کردیم ولی این کار یک مقدار سخت است و زمان هم میخواهد که ما وقت آزادمان خیلی کم است. علاوه بر این جمع کردن افراد برای تور یک مقدار سخت است. من قبلا که همسرم مجرد بودند، تور زیاد میبردند اما الان کمی اوضاع تغییر کرده. بدمان نمیآید که این کار را انجام دهیم ولی به کمی فرصت و برنامه ریزی دقیقتر نیاز داریم. چون یک مقدار سلایق متفاوت است و جمع کردن سلایق مختلف در کنار هم سخت است.»
مناطق بکر را باید به دیگران معرفی کنیم تا با جذب گردشگر از نظر مالی غنی شوند
او درباره لزوم معرفی مقاصد بکر و کمتر دیده شده میگوید: «من دوست دارم مقاصدی که به آنها سفر میکنم را معرفی کنم. باید در مورد مکانهای بکر و تازه فرهنگ سازی شود، نه اینکه آنها را از دیگران پنهان کنیم. به نظر من بعضی مناطق نیاز به حضور گردشگر دارند. یکی از مناطقی که خیلی به توریست نیاز دارد تا پیشرفت کند، استان سیستان است. سفری که به استان سیستان رفتیم واقعا برای من اذیت کننده و ناراحت کننده بود؛ چون مردم این استان خیلی قشر ضعیفی هستند. البته اوضاع روستاهای نزدیک دریا بهتر بود ولی هرچه از دریا دورتر میشدیم اوضاع بد و بدتر میشد. من گاهی حس میکردم که ما به صد سال پیش سفر کردیم. مثلا وقتی ماشین ما جایی میایستاد پانزده یا بیست بچه دور ماشین جمع میشدند و گدایی میکردند که این اصلا در شان ایران و ایرانی نیست. همسفرانمان میگفتند که مکانهای بکر را معرفی نکنیم. ولی من نظرم این بود که معرفی کنیم و به آنها آموزشهای لازم را هم بدهیم. مثلا به مردم سیستان یاد بدهیم که وقتی توریست به شهر شما میآید، مراقبت باشید و زبالهها را جمع کنید کنید یا به مسافران تذکر بدهید. مثلا طرحهای تشویقی بگذارید. علاوه بر این حضور توریست باعث رونق کسب و کار مردم آن مناطق میشود و از نظر مالی غنی میشوند. به همین دلیل من ترجیح میدهم که مردم و به خصوص طبیعت دوستان به این شهرها سفر کنند. چون طبیعت دوستان نسبت به آسیب زدن طبیعت حساستر هستند.»
متاسفانه نود درصد کسانی که به آنها برای زباله نریختن تذکر داده میشود، برخورد خوبی نمیکنند
خانم ملاحسن درباره اینکه برای نریختن زباله در طبیعت چه راهکاری میتوان ارائه داد، میگوید: «برای زباله نریختن در طبیعت باید فرهنگ سازی شود. مدام باید روی این مساله تاکید کرد و آن را به زبان آورد که مردم طبیعت را کثیف نکنند. چنین شعاری میتواند انقدر گفته شود که تبدیل به خوراک برای مردم شود تا در ناخوداگاهشان باقی بماند. ما وقتی با گروه دوازده نفرهمان به مسافرت می رویم، همیشه کیسه زباله و دستکش همراه خودمان میبریم و سعی میکنیم محیط اطرافمان را پاکسازی کنیم. این کار چند فایده دارد؛ یکی اینکه محیط اطراف تمیز میشود، دوم اینکه مردم اطراف هم یادشان میافتد که نباید در طبیعت زباله بریزند یا اینکه همراهمان میشوند. چون ما این را امتحان کردیم و جواب گرفتیم. متاسفانه نود درصد کسانی که به آنها درباره نریختن زباله به صورت مستقیم تذکر داده میشود، برخورد خوبی نمیکنند. گاهی هم شروع به دشنام دادن میکنند و از الفاظ زشت استفاده میکنند، چون نمیخواهند قبول کنند. به نظرم جریمه در نظر گرفتن برای این کار راه حل آن نیست. چون همیشه پلیس نیست که جریمه کند. خودمان باید سعی کنیم که پلیس خودمان باشیم و بهترین کار پاکسازی طبیعت است.»
خانوادههای تهرانی به جای سفر همیشگی به شمال، از استان زیبای لرستان دیدن کنند
او به خانوادههای تهرانی توصیه میکند: «خانوادههای تهرانی به جای اینکه در تعطیلات بیشتر وقت خود را در جاده شمال بمانند، میتوانند به لرستان بروند. برای رفتن به لرستان فقط 6 ساعت زمان نیاز است و لازم نیست تمام مدت در ترافیک بمانند. لرستان ظرفیت زیادی برای دیدن دارد و برای دیدن ارزش دارد. لرستان تنگه و آبشارهای زیادی دارد که من و همسرم هنوز نتوانستیم آنها را کامل ببینیم. بسیار پیش آمده که اگر روز پنجشنبه تعطیل بوده، چهارشنبه شب به لرستان رفتیم و جمعه شب برگشیم. یعنی زمان بسیار زیادی برای رفتن به آنجا نیاز نیست. میتوان به جای شمال که بارها دیدهایم، در تعطیلات به شهرکرد برویم. شهرکرد علاوه بر تفریحات آبی، مکانهای بسیار زیادی دارد.»
تجربه حضور یک کودک شش ماهه در گروه طبیعتگردیمان لذتبخش بود
این بانوی طبیعت گرد درباره تجربه طبیعتگردی با کودک میگوید: «ما در گروه خودمان کسی را داریم که در سال نود و دو فرزندش به دنیا آمد و در شش ماهگی او را به کمپ آورد. جالب است که بدانید بار اولی که بچه به کمپ آمد، مریض و سرماخورده بود. این بچه به محض آمدن در طبیعت و هوای پاک حالش خوب شد. اصلا هم سخت نبود. وقتی بچهای از سن کم به طبیعت گردی بیاید، خیلی نکات را یاد میگیرد. در حال حاضر این دختر چهار سالش است و میداند که در طبیعت چه کار باید انجام دهد. همین باعث فرهنگ سازی هم میشود و یاد میگیرد که در طبیعت زباله نریزد. من و همسرم هم قصدمان این است که وقتی بچهدار شدیم، سفرهایمان را قطع نکنیم. ما نمیتوانیم طبیعت را رها کنیم.»
علاقهام به سنگ نوردی را در طول سفر کشف کردم
او درباره تک مصرع «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی»، میگوید: «ما هنوز هم در سفرهایمان نکات تازه یاد میگیریم. در سفر شهریور ماه علاقهام به سنگ نوردی را کشف کردم. موارد زیادی وجود دارد که من در سفر متوجهام شدم، چرا که در زندگیهای شهری ما متوجه بسیاری از نکات نمیشویم. من سعی کردم در این سفرها ظرفیتهایم را زیاد کنم.»
سفری که در آن ماشین یکی از اعضای گروه خراب شد یکی از خاطرهانگیزترین سفرهایمان شد
خانم ملاحسن از خاطره خوب سفرهایش میگوید: «خاطره خوب از سفرهایمان زیاد داریم، ما حتی سعی میکنیم از لحظات سخت سفرمان هم خاطرات خوب بسازیم. ما با ماشین شخصی به جواهر دشت رفته بودیم که ماشین یکی از افراد گروهمان خراب شد و تقریبا ما 24 ساعت در راه بودیم ولی حتی یک درصد هم کسی ناراحت نشد و غر نزد. ما مجبور بودیم پنج دقیقه یک بار از ماشین پیاده شویم، اما ما سعی کردیم که از مسیر هم لذت ببریم. هیچ کس ابراز ناراحتی نکرد و از آن سفر لذت بردیم. وقتی الان یاد آن سفر جواهردشت میافتیم فقط میگوییم که چقدر به ما خوش گذشت. اولین سفر دونفری با همسرم هم خیلی خاطره انگیز بود، سال 95 هم بود؛ ما دوتایی به تنگه رغز رفتیم. تنگهای که معمولا سی نفره به آن میروند، فقط من، همسرم و دو لیدر در آن حضور داشتیم. به این تنگهها اصطلاحا «تنگه فنی» گفته میشود، یعنی باید با ابزار به آنجا بروی و بدون ابزار نمیتوانی. بعد از آن سفر دو بار به آنجا رفتیم.»
امکانات شهری برای معمولان مناسب نیست، چه برسد به شرایط سفر
او درباره شغلش و لزوم فراهم کردن شرایط مناسب شهری برای معلولان میگوید: «ارتباط گرفتن با معلولین یک مقدار سخت است. نه به خاطر اینکه معمول هستند، بلکه به این خاطر که دل نازک و روحیه حساسی دارند. من خودم در باشگاه جانبازان و معلولین فعالیت میکنم و بسیار سعی میکنم که به دلشان راه بیایم، چون به هر حال این افراد معذوریتهایی دارند. اما در زمینه آسان شدن سفر برای معلولین در وظایف من تعریف نشده است. متاسفانه فضاهای شهری برای جانبازان و معلولین مناسبسازی نشده است، چه برسد به امکانات سفر. مثلا باشگاه ما مخصوص جانبازان و معلولین است ولی باز هم رفت و آمد در این باشگاه خیلی سخت است. یک زمانی معمولان در باشگاه ما برای استفاده از سرویس بهداشتی مشکلات بسیاری داشتند و نمیتوانستند با ویلچر به داخل آنجا بروند که این مشکل را حل کردیم. یعنی میخواهم بگویم حتی شرایط در باشگاه مخصوص خودشان هم مساعد نیست.
ایران برای گردشگری مکانهایی دارد که نمونهاش در خارج از کشور نیست
این بانوی طبیعت گرد برای سفر در بهار و تابستان پیشنهاداتی دارد: «برای طبیعت گردی میتوان در ماه اردیبهشت به همه شهرها سفر کرد. برای بهار ایلام، دزفول و خوزستان برای سفر گزینههای خوبی است. خوی، شاهرود و کرمانشاه هم برای تابستان بسیار مناسب است. ایران مقاصدی برای سفر دارد که اصلا در خارج از کشور نمیتوان مثل آن را دید. ما برای عید پنج هزار و پانصد کیلومتر برای سفر به سه استان طی کردیم. ظرفیتی که استان فارس دارد، نه الزاما شیراز بلکه داراب خیلی دیدنی است. سمت سمنان چشمههای باداب سورت را داریم که یکی در ایران و دیگری در ترکیه است که متاسفانه اگر به آن رسیدگی نشود از بین میرود؛ چون مردم در آن شنا میکنند. این باید به صورتی باشد که اجازه شنا داده نشود یا اینکه طبق اصولی باشد که حوضچهها خراب نشود. واقعا حیف است که کسی ایرانی باشد و باداب سورت را ندیده باشد.»
ترکیه و ارمنستان ده درصد جاذبههای گردشگری ایران را دارند
او درباره لزوم برنامه ریزی برای استفاده از ظریفیت گردشگری ایران میگوید: «اگر درباره ظرفیت توریست در ایران برنامهریزی میشد، ما از همین طریق میتوانستیم کشور خیلی ثروتمندی داشته باشیم. در حال حاضر ترکیه و ارمنستان ده درصد جاذبههای گردشگری کشور ما را دارا هستند؛ ولی همه ایرانیها به آنجا سفر میکنند. رفتنش ایرادی ندارد ولی من معتقدم وقتی چنین ظرفیتهایی در ایران هست، فقط باید به آن رسیدگی شود. ما وقتی به استانهای مختلف میرویم، واقعا دلمان میسوزد که این ظرفیت دارد هدر میرود. همین رسیدگی اگر بود ما انقدر زباله در طبیعت نمیدیدیم.»
در ایران از نظر جاذبههای گردشگری هیچ کم و کاستی نداریم و نباید در این باره سیاه نمایی شود
خانم ملاحسن در پایان درباره آرزوهایش میگوید: «دوست دارم خانوادههای مذهبی به سفر تشویق شوند و بدانند که با حجاب هم میشود همه کار کرد و لذت برد. معمولا همه در ایران آیه یاس میخوانند که ما هیچ جای دیدنیای نداریم. من میخواهم به این افراد بگویم که شما خودتان نمیخواهید، اگر ما مردم بخواهیم ظرفیت گردشگری در ایران بیشتر هم میشود. مثلا در شهرکرد، در رودخانه اروند، تفریحات آبی راه انداختند. تفریحاتی که مردم برایش هزینه میکنند تا در ترکیه و کشورهای مختلف آن را تجربه کنند. در صورتی که ما در هراز و شهرکرد این تفریحات را داریم. ما در ایران از نظر جاذبه های گردشگری هیچ کم و کاستی نداریم و نباید در این مورد سیاه نمایی شود.
منبع: فردا
انتهای پیام/