سهشنبه تا سهشنبه؛ اول تا آخر بدعهدی غرب در برجام
گروه سیاسی خبرگزاری آنا؛ بیش از 1000 روز از توافق برجام میگذرد و حالا دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا ساعت 14 روز سهشنبه به وقت واشنگتن(22:30 به وقت تهران) خروج امریکا از برجام را اعلام کرد؛ برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام سهشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ در وین اتریش مورد توافق ایران و گروه 1+5 قرار گرفت و حالا در سهشنبهای دیگر، رئیس جمهور آمریکا دستور خروج از برجام را صادر و فرمان تشدید تحریمها ضد ایران را امضا کرد.
کمتر کسی در این واقعیت شک دارد که اساساً آمریکا از ابتدای این توافق اصلاً در آن نبوده است؛ نشانه عدم حضور آمریکا در برجام نیز نقضهای مکرری است که تا به حال رخ داده است؛ در حدود سه سال اخیر آمریکاییها با دهها تصمیم، اظهارنظر، قانونگذاری و رویکردهای خود این واقعیت را بار دیگر در مقابل ملتهای دنیا بویژه مردم ایران قرار دادند که اساساً نه اهل مذاکرهای از موضع برابر هستند، نه اهل رعایت حقوق ملتها و نه اهل بر سر عهد و پیمان ماندن. سخن به گزاف نیست اگر آشکار شدن این روحیه عهدشکنی، خوی ستمگری و لزوم بی اعتمادی نسبت به آمریکا را بزرگترین دستاورد برجام بدانیم دستاوردی که بارها قبل از برجام هم به آن رسیدهبودیم.
به هر روی بررسی فضای رسانهای و روانی کشور در مدت 22 ماهه مذاکرات هستهای نشان میدهد علیرغم خوشبینیهای مفرط برخی جریانات و رسانههای داخلی به نتیجه مذاکرات و عقبنشینیهای هستهای ایران، رهبر معظم انقلاب بارها در سخنان خود بر لزوم بدبینی نسبت به آمریکاییها تأکید کردند. رهبری معظم تیرماه 92 در دیدار مسئولان نظام پس از بیان این واقعیت که آمریکاییها سالهاست خواهان مذاکرات با ایران هستند، میگویند: «من اول سال گفتم که خوشبین نیستم... چون تجربه من این را نشان میدهد. آمریکایىها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیر منطقىاند، هم در برخوردشان صادق نیستند.(1392/04/30)
آیتالله خامنهای بهمن همین سال و در دیدار مردم آذربایجان با بیانی صریحتر به تفاوت نگرش خود با برخی از مسئولان کشور اشاره میکنند و میگویند: «بعضى از مسئولان و دولتمردان فکر میکنند در قضیه هستهاى ما با آمریکایىها مذاکره کنیم [تا] موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلى خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاکره کنید؛ ولى در همان سخنرانى اول امسال گفتم من خوشبین نیستم؛ مخالفتى نمیکنم امّا خوشبین نیستم.(1392/11/28)
این روزها اما تیترها و توئیتها، نظرها و نقدها و تحلیلها و تفسیرها همه و همه سوگیری خاصی داشت. برخی جریانات حتی تاب تحمل چند بیلبورد تبلیغاتی را نیز ندارند؛ اما در میان همه اینها رهبری همچنان سخن از بی اعتمادی به آمریکا بر زبان میرانند؛ امروز 22 مرداد 93 ایشان در دیدار مسئولان وزارت خارجه و سفرا و رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور گفتند: «عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با آمریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود، البته ما میدانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد...که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با آمریکاییها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.»
رهبر معظم انقلاب در بیان دیگر با صراحت افکار عمومی را با پاسخ این شبهه که ایشان در جریان جزئیات مذاکرات قرار دارند، در میان گذاشتند؛ 1394/01/20 آیتالله خامنهای در دیدار جمعی از شاعران و مداحان اهل بیت(ع) اظهار کردند: «نکته بعدی این است که بنده در جزئیات مذاکره دخالتی نکردم، باز هم نمیکنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوبهای مهم و خطوط قرمزها را به مسئولان کشور همواره گفتهام؛ عمدتاً به رئیس جمهور محترم که ما با ایشان جلسات مرتب داریم و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه؛ خطوط اصلی و کلی. جزئیات کار، خصوصیات کوچک که تأثیری در تأمین آن خطوط کلان ندارد، مورد توجه نیست؛ اینها در اختیار آنها است، میتوانند بروند کار کنند. اینکه حالا گفته بشود که جزئیات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست.»
سرانجام و پس از مذاکرات فشرده ایران با 1+5 و حصول توافق، آیتالله خامنهای در ۲۹ مهرماه 1394 در نامهای به آقای روحانی رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی با اشاره به سه نکته کلیدی و تأکید بر لزوم رعایت دقیق 9 پیش شرط تصریح کردند: «با توجه به آنچه ذکر شد، مصوبه جلسه ۶۳۴ مورخ ۹۴/۵/۱۹ شورای عالی امنیت ملی با رعایت موارد یاد شده تأیید میشود.»
جشن و پایکوبی برخی جریانات سیاسی و رسانهای حالا در نقطه اوج خود بود؛ تیترها نوبت به نوبت خبر از رفع تحریمها و سرمایهگذاریهای گسترده خارجی میداد و گفتوگوها حول لزوم حرکت به سمت برجامهای جدید منطقهای. اما این پایان داستان نبود. با اتمام ماه عسل «برجامیان» این بار به جای «صبح بدون تحریم» از اطلاع دقیق رهبری از جزئیات مذاکرات سخن رانده شد؛ 16 آذر 1395، دانشگاه تهران؛ رئیس جمهور در مراسم روز دانشجو میگوید: «ما هیچ قدمی در مسأله برجام برنداشتیم، مگر آنکه با مقام معظم رهبری مشورت کردیم.» اینکه چرا تا به حال چنین سخنانی در میان نبود و ناگهان خط خبری رسانهها به این سمت هدایت شد را باید در همان «تقریباً هیچ» جستوجو کرد؛ ظاهراً برجام آن نبوده که میگفتند و حالا سهم این توافق(بخوانید شکست) را باید پخش کرد.
آیتالله خامنهای در نخستین روز سال 95 در حرم مطهر رضوی با تبیینی همه جانبه از راهی که در مذاکرات پیموده شده است بر دو نکته کلیدی تأکید کردند؛ ابتدا برجامهای دو، سه و چهار در مسائل منطقهای، قانون اساسی و ... را هدف بعدی آمریکاییها دانستند و سپس در صریحترین موضع خود، عبارت «خسارت محض» را بر پیشانی برجام نشاندند.
و حالا دولتها، کارشناسان و محافل رسانهای شاهد دستور ترامپ نسبت به خروج از برجام و امضای تشدید تحریمها علیه ایران بودند؛ این در حالی است که رهبری معظم انقلاب بارها و بارها هشدار دادند که نباید شرایط کشور به تصمیمات، اقدامات و رویکردهای بیگانگان وابسته شود، راهی که آمدهایم چندان با چنین هشدارهایی همخوانی ندارد؛ فضای رسانهای و روانی کشور در آستانه انتخابات سالهای اخیر از سوی برخی جریانات سیاسی به سمتی هدایت شد که آغاز مجدد مذاکرات هستهای و حصول یک توافق درباره برنامه هستهای ایران میتواند پایانی بر تحریمها و چالشهای اقتصادی کشور باشد. با انتخاب حسن روحانی به عنوان یازدهمین و دوازدهمین رئیس جمهور کشور از درون چنین فضایی، نظام جمهوری اسلامی علیرغم برخی نگرانیها و بدبینیها نسبت به نتیجه مذاکرات هستهای برای تحقق برخی مصالح مهمتر از جمله افزایش آگاهی مردم نسبت به مذاکرات، تن به چنین روندی داد. اکنون و با گذشت حدود سه سال از توافق برجام، آمریکا همچنان سیاست «در هوا نگه داشتن» یا آنچه Limbo مینامند را پیگیری میکند.
به هر روی ایران امروز اندوختهای دارد به نام «برجام»؛ اندوختهای که تجربیات نابی به همراه دارد؛ ملتی که انباشت تجربیات تاریخی خود را ارج نهد، مسیر آینده را کم خطرتر و کم خطاتر میپیماید؛ «پسابرجام»، اگرچه «پساتحریم» نبود، اما میتواند عامل گفتمانسازِ گفتمانسوز باشد؛ میتواند ریشههای گفتمانی حل مشکلات کشور با کم توجهی به توان داخلی را بسوزاند و ریشههای اتکا به توان داخلی را برویاند.
انتهای پیام/