سپاه پاسداران در راه نگهبانی از انقلاب/ از فرماندهی ۲۵ روزه تا ۱۶ ساله
گروه سیاسی_آرزونوروزجم: چند ماه از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته بود که خمینی کبیر دستور داد به اصل ۱۵۰ قانون اساسی جامعه عمل پوشانده شود.
اصلی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که مطابق با آیه۶۰ سوره انفال تدوین شده "وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ"
آیه ای که بر مبنای آن دولت حاکم موظف است برای همه افراد کشور برنامه و امکانات آموزش نظامی را بر طبق موازین اسلامی فراهم کند، به طوری که همه افراد همواره توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند، ولی اجازه داشتن اسلحه باید با اجازه مقامات رسمی باشد.
امادر اصل ۱۵۰ قانون اساسی آمده است: "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پا بر جا میماند. حدود وظایف و قلمرو مسئولیت سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسئولیت نیروهای مسلح دیگر با تأکید بر همکاری و هماهنگی برادرانه میان آنها به وسیله قانون تعیین میشود".
۲ اردیبهشت ۵۸، حضرت امام(ره) رسماً فرمان تشکیل سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی را صادر کردند، فرمانی که مشخص میکرد باید نیرویی تشکیل شود منسجم از افراد نظامی که فعالیتی مجزا از ارتش داشته باشند.
رئیس دولت موقت پس از فرمان حضرت امام، پیشنهاد میدهد برای تشکیل نهادی به اسم سپاه، حکمی برای مرحوم حسن لاهوتی صادر شود و در کنار آن مرحوم ابراهیم یزدی هم از سوی دولت مامور میشود تا در راه اندازی نهادی به اسم سپاه با حجت الاسلام لاهوتی همکاری کند.
محسن رفیق دوست در خاطراتش میگوید: «اوایل اسفند – احتمالاً ۹ اسفند – آیتالله بهشتی که برای دیدار حضرت امام به مدرسه علوی آمده بود مرا صدا زد و گفت: حاج محسن، حضرت امام الان حکم تشکیل سپاه پاسداران را زیر نظر دولت موقت به آقای لاهوتی دادند، بهتر است شما هم در این سپاه باشی»
کم کم پایه های تشکیل سپاه جان گرفت و تقریبا همه گروه های مسلحی که در فرو پاشی نظام سلطنت نقش داشتند با تشکیل نیروی واحد موافق بود و هر کدام برای این کار قدمی برداشتند.
در ابتدا چند سپاه تشکیل شد دولت موقت در محل ساختمان ساواک در سلطنت-آباد، آقای رفیق دوست و همراهانش در پادگان لجستیک عباسآباد، عدهای در پادگان ولیعصر، جواد منصوری و ابو شریف در پادگان جمشیدیه و تعدادی هم در پادگان حرّ به دور مرحوم حجت الاسلام لاهوتی جمع شدند.
شورای فرماندهی تشکیل شد، در تقسیم بندی اولیه اینگونه آمده بود که محسن رفیق دوست به عنوان مسوول مالی و تدارکات، محمد غرضی به عنوان مسوول عملیات و علی دانش منفرد به عنوان فرمانده سپاه، کارشان را آغاز کنند.
رهبر انقلاب آن روزها دستور داد همه این افراد و گروههایشان که به دو گروه اصلی تبدیل شده بود و زیر نظر شورای انقلاب و دولت موقت فعالیت میکردند باید با یگدیگر ادغام شوند.
با رفتن مهدی بازرگان از دولت موقت و روی کار آمدن ابوالحسن بنی صدر، رئیس دولت تلاش کرد کنترل این نهاد را بر عهده بگیرد همین مساله باعث شد کم کم سر و صدای اختلاف از درون سپاه بلند شود.
حضرت امام خمینی معتقد بودند سپاه باید سیاست را بفهمد اما نظامیان نباید در سیاست کنند. و از طرفی دیگر، ایشان گفتند: «آقایان که در سازمان مجاهدین هستند اگر خواستند در سپاه بمانند از سازمان مجاهدین بروند و اگر خواستند در سازمان بمانند از سپاه بروند»
با این فرمان، اعضای این سازمان که به خدمت سپاه نیز درآمده بودند باید تکلیفشان را روشن میکردند. عدهای مانند محسن رضایی ماندن در سپاه را ترجیح دادند و از سازمان مجاهدین استعفا دادند و عدهای دیگر مانند عرب سرخی و تعدادی دیگر سازمان مجاهدین را اولویت خود قرار دادند.
پس از دستور حضرت امام خمینی مبنی بر یکی شدن همه مجموعه های با نام سپاه، اردیبهشت ۱۳۵۸ دولت موقت (معاونت در امور انقلاب) اعلام کرد که سپاه از این پس زیر نظر شورای انقلاب و مقام رهبری اداره شود. به دنبال این خبر جواد منصوری به عنوان فرمانده سپاه تعیین شد.
او با سابقه عضویت در حزب ملل اسلامی با امضای شهید بهشتی از میان ۷ گزینه پیشنهادی به عنوان فرمانده این نهاد تازه تاسیس انتخاب شد.
پس از اتمام فرماندهی ۱۰ ماهه جواد منصوری، عباس دوزدوزانی ٣٧ ساله به عنوان فرمانده سپاه انتخاب شد. انتخابی که ۳ ماه بیشتر دوام نیاورد و به دلیل مخالفتهای بنیصدر او ناچار به کنارهگیری شد.
سومین فرماندهی سپاه ۲ خرداد سال ۶۰ با حکم ابوالحسن بنی صدر به عباس آقازمانی ۴۱ ساله معروف به "ابوشریف" رسید، چهرهای عملیاتی با سابقه حضور در درگیریهای غرب کشور. عمر فرمانده ای ابو شریف ۲۵ روز بیشتر نبود و پس از آن از سمت خود کناره گیری کرد.
مرحوم هاشمیرفسنجانی در خاطراتش در کتاب عبور از بحران (خاطرات سال ٦٠) در خصوص برکناری ابوشریف ذیل خاطرات شنبه ٢٧ تیر نوشته است: «آقای ابوشریف آمد و از اینکه ایشان را بیکار کردهاند و دوستانش را از سپاه اخراج میکنند، گله داشت و گریه کرد. متاثر شدم.»
ابوشریف یکی از رازآلود ترین فرماندهان سپاه است که پس از برکناری در افغانستان و پاکستان شروع به خدمت کرد و تا کنون در خصوص کناره گیریاش، صحبتی نکرده است.
پس از کناره گیری ابو شریف از فرماندهی سپاه، تیر۵۹، بنیصدر مرتضی رضایی را به عنوان چهارمین فرمانده سپاه انتخاب و حکمی را به نام او صادر کرد.
حکمی که حضرت امام در ابتدا آن را فاقد اعتبار دانستند و حضور وی را قبول نکردند، اما بعدا در ۲۸ تیر ۵۹، این حکم به تایید ایشان رسید و در خصوص این حکم برای فرمانده جدید نوشتند: «فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شما مورد تایید است و لازم است با جدیت مواظبت کنید که احکام اسلام در سپاه پاسداران به مورد اجرا گذاشته شود.»
مرتضی رضایی نیز در سمت فرماندهی سپاه یک سال خدمت کرد و پس از آن با حکم حضرت امام، به سمت فرماندهی حفاظت اطلاعات و همچنین قائممقامی سپاه منصوب شد.
پس از گرفتن فرماندهی کل قوا از ابوالحسن بنی صدر و در اختیار گرفتن این فرماندهی توسط حضرت امام خمینی، شورای انقلاب، محمد بروجردی، یوسف کلاهدوز و محسن رضایی را برای فرماندهی سپاه معرفی کرد.
در نهایت با اعلام عدم آمادگی و نپذیرفتن این سمت از سوی شهیدان محمد بروجردی و یوسف کلاهدوز، فرماندهی سپاه به محسن رضایی ۲۷ ساله رسید.
محسن رضایی در ابتدا مسئولیت اطلاعات سپاه را بر عهده داشت. با آمدن او به جایگاه فرماندهی سپاه، عملا این نهاد به یک تشکیلات عظیم نظامی با سه نیروی زمینی، دریایی و هوایی، توسعه تبدیل شد.
در همان دوران جنگ در کنار سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی، شاخه ای در سپاه تشکیل شد که اهم ماموریت آن عملیات در درون خاک عراق بود؛ نیروی قدس سپاه. نیروی ویژهای که مسئولیت فعالیتهای نظامی برونمرزی را بر عهده گرفت و در حال حاضر مستشاران این نیرو را از موثر ترین نیروهای نظامی بین المللی در منطقه میدانند.
در دوران فرماندهی محسن رضایی، سپاه توانست در گیر و دار حمله عراق به ایران به عنوان ستون فقرات ایفای نقش کند و قدرت دفاعی خودش را به رخ بکشد و به عنوان قدرت اول موشکی منطقه مطرح گردد.
از جمله اقدامات صورت گرفته در طول ۱۶ سال خدمت وی در قامت فرماندهی سپاه میتوان به تاسیس قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا (ص)، دانشگاه امام حسین(ع)، دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله (عج) و... اشاره کرد.
محسن رضایی میرقائد در نهایت پس از ۱۶ سال فرماندهی با روی کار آمدن دولت اصلاحات در سال ٧٦ از این سمت استعفا داد و با درآوردن یونیفورم نظامی رخت سیاست بر تن کرد، اما در نهایت در فروردین ۱۳۹۴ رضایی از بازگشتش به سپاه پاسداران خبر داد.
پس از استعفای محسن رضایی از فرماندهی سپاه در سال ۷۶، فرماندهی این نهاد نظامی به سیدیحیی صفوی ٤٥ ساله رسید. او سابقه آموزش چریکی در لبنان و سوریه و معاون عملیات کل سپاه، فرمانده نیروی زمینی و قائممقام سپاه، فرمانده عملیات سنندج و فرمانده سپاه کردستان را در کارنامه دارد. صفوی که در جبهه به «رحیم» معروف بود برای ۱۰ سال عهده دار این سمت شد.
با اتمام دوره فرماندهی رحیم صفوی در سال ۸۶، محمدعلی جعفری ٥٠ ساله معروف به عزیز با حکم رهبر انقلاب به فرماندهی کل سپاه پاسداران رسید و فرماندهی وی تاکنون ادامه دارد.
او در ابتدا با عنوان بسیجی وارد سپاه شد و عناوین و سمت های مختلفی را در کارنامه دارد. از فرماندهی قرارگاه غرب، قرارگاه نجف، تیپهای عاشورا، قرارگاه قدس گرفته تا معاونت سپاه شوشتر و مسئولیت عملیات ستاد مشترک. جعفری همچنین مدتی در کسوت جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه، فرمانده نیروی زمینی سپاه و فرمانده قرارگاه ثارالله خدمت کرده است.
ازجمله اقدامات وی میتوان به تقویت بخش سایبری سپاه، گسترش و تقویت نیروی هوافضای سپاه، تغییرات ساختاری در سپاههای استانی، به دست گرفتن مسوولیت امنیت خلیج فارس و حضور در خلیج عدن، حوادث پس از انتخابات سال ٨٨، مقابله با گروهکهای تروریستی پژاک در شمالغرب و جندالشیطان در جنوبشرق کشور اشاره کرد.
سپاه پاسداران در طول سه دهه خدمت خود علاوه بر وظایف و چهارچوب های قانونی خود مانند مبارزه با ضد انقلاب و گروهک ها، مقابله با تهدیدات خارجی و تحرکات داخلی، خودکفایی و توسعه علمی - تسلیحاتی و فن آوری های نظامی و دفاعی، توانسته در سازندگی و توسع و آبادانی کشور هم قدم های تاثیر گذاری بردارد.
پس از پایان جنگ تحمیلی براساس فرمان مقام معظم رهبری مبنی بر ضرورت بازسازی کشور، سپاه قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) را به عنوان بازوی اصلی خود در عرصهی فعالیت های سازندگی کشور تشکیل داد. قرارگاه خاتم الانبیا توان مهندسی سپاه در هشت سال دفاع مقدس را پس از جنگ تحمیلی به اجرای طرح های عظیم عمرانی و صنعتی سوق داده است که از مهمترین اقدامت آنها میتوان به ساخت سدها و شبکه های آبیاری، جاده و پل سازی و بازسازی و نوسازی مناطق محروم و... اشاره کرد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سال ۹۶ در بیانیهای اعلام کرد «به کوری چشم» آمریکا و اسرائیل، «نفوذ منطقهای» و «توسعه توان موشکی» جمهوری اسلامی «با شتاب بیشتر» ادامه خواهد یافت.
در این راستا، ناکام گذاشتن تهاجمات علیه ایران در مرزهای شرق و غرب و همچنین حمله موشکی ایران به مراکز عملیاتی گروه تروریستی داعش در سوریه، از جمله اقدامات دفاعی و نظامی سپاه پاسداران در سالهای اخیر است.
وجود کارنامه بیش از سه دهه پر افتخار سپاه در عرصه های مختلف برای خیلی ها در سراسر دنیا اما و اگرهای بسیاری راه انداخته است، گاهی خط و نشان میکشند تا این نهاد نظامی ایران که در منطقه حرف اول را میزند را محدود کنند و برایش نسخه تحریم میپیچند، گاهی هم برایش عنوان گروهی تروریستی قید میکنند.
آنچه روشن است بغض و کینه ای است که از انقلاب اسلامی در دل بسیاری لانه کرده و بر اساس آن هرکس، ارگان یا نهادی که در راستای تقویت پایه های انقلاب تلاش کند را مورد غب قرار میدهند.
اگرچه سپاه باید با بهره گیری از تدابیر مقام معظم رهبری خود را آماده فداکاری درعرصه های گوناگون کرده اما قطعاً شناخت فرصتها و تهدیدهای فراروی انقلاب و اشراف بر ظرفیتها و آسیب های نظام اسلامی از ملزومات اصلی تقویت هر چه بیشتر این نهاد است و توجه و حمایت از این نهاد میتواند آن را به بازویی توانمندتر از قبل درعرصه تمدن سازی و صدور انقلاب تبدیل کند.
انتهای پیام/