این مدرسه هیچ وقت تعطیل نیست
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، مدرسه ای را تصور کنید که بچهها خودشان کلید در مدرسه را داشته باشند. خودشان امور دفتری مدرسه را انجام دهند. اختیار برنامه صبحگاهی با خودشان باشد و خودشان همه کاره مدرسه باشند! شاید به نظر شما وجود چنین مدرسه ای بعید به نظر برسد؛ اما چند سالی میشود که دبیرستانی با عنوان «حیات طیبه» در مشهد همین شکلی اداره میشود. مدرسه ای که در آن کتابهایی که دانش آموزانش میخوانند، فرق چندانی با دیگر مدرسهها ندارد؛ اما شیوه اداره، مسئولیت دانش آموز و معلم و همه و همه با دیگر مدرسههایی که تا به الان میشناختید، فرق دارد. موسس این مدرسه یک مهندس برق است که به همراه همسرش شغل پردرآمد خود را رها میکنند تا به رویای مدرسه ایده آلشان برسند. داستان این مدرسه را در این گزارش بخوانید.
آبدارچی مدرسه هم شدم!
«یحیی بهمنی» مدیر این دبیرستان خاص است. مهندس برقی که فقط برای دغدغه اش برای داشتن یک مدرسه نمونه، قید کار و حقوق بالا را میزند و از آبدارچی تا حتی راننده سرویس مدرسه شدن را امتحان میکند تا به یک الگوی خوب برای یک مدرسه خوب برسد: «این دغدغه از سال 85 شروع شد. وقتی من و همسرم تصمیم گرفتیم دخترمان را در مدرسه ثبت نام کنیم و به دنبال یک مدرسه مناسب میگشتیم. با وجود تلاشهای فراوان، این جست و جوی ما نتیجه ای نداشت و مدرسه ای که با معیارهای اسلامی بچهها را تربیت کند، پیدا نکردیم. همین دغدغه باعث شد که به جای گلایه کردن، خودمان به دنبال الگوی ایده آل برای این مدرسه بگردیم. این کنکاش حدودا هشت سالی طول کشید و من دراین مدت با کارشناسان و متخصصان زیادی صحبت کردم و البته فقط به حرف زدن اکتفا نمی کردم و نقشهای مختلف را از نزدیک تست میکردم و شاید خنده دار باشد اما تمام نقشهایی که در مدرسه وجود داشت را محک زدم و حتی مدتی هم آبدارچی بودم!»
هشت سال درباره این مدرسه تحقیق کردیم
جست و جوی آقای بهمنی برای رسیدن به الگوی ایده آل هشت سال طول میکشد. هشت سالی که در آن حدود 40 مدرسه را در کشور بررسی میکند و با بسیاری از استادان دانشگاه و کارشناسان مشاوره میکند: «سیستم آموزشی کشور ما یک سیستم فرانسوی است و ما معتقد بودیم و هستیم که به یک الگوی بومی برای تعلیم و تربیت نیاز داریم: اما متاسفانه اطلاعات کمی درباره الگوی مطلوب آموزشی به لحاظ دینی و ملی وجود داشت. ما به دنبال این بودیم که به مدلی بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب برسیم؛ یعنی هم سیستم آموزش و پرورش فعلی را به طور کلی کنار نگذاریم هم تماما به قواعد مدرسههای معمول تن ندهیم. البته تلاشهایی برای تغییر وضعیت آموزش و پرورش فعلی در حال انجام است اما این تلاشها کافی نیست. بعد از تمام این بررسیها بالاخره توانستیم در سال 93 کار خودمان را با تاسیس یک دبیرستان دوره اول شروع کنیم. اول دبیرستان پسرانه را تاسیس کردیم و پس از یکی دو سال یک دبیرستان دخترانه هم به مجموعه اضافه شد. البته مطالعات و تدوین نقشه راه هنوز ادامه دارد و ما هنوز در حال مطالعه هستیم.»
درِ این مدرسه هیچ وقت بسته نمی شود
آقای بهمنی برای اینکه هم از سیستم آموزش رسمی عقب نماند و هم الگوی مطلوب خود را در مدرسه پیاده کند، مدرسه را به دو قسمت مدرسه و فرامدرسه تبدیل کرده است. « بچههای ما در این مدرسه همان درسهایی را میخوانند که بقیه بچهها میخوانند. البته روش مدرسهای ما کمی متفاوت است مثلا برای درس علوم سعی میکنیم بچهها را به طبیعت ببریم تا از نزدیک مشاهده کنند یا مثلا بحثهای تربیتی را با درس علوم ترکیب میکنیم و به بچهها تدریس میکنیم. مثلا یکی از این روشها این است که به بچهها میگوییم بذر را در سه خاک که از نظر حاصلخیزی خوب متوسط و بد هستند بکارند و بعد نتیجه را خودشان مشاهده و گزارش کنند. ما از طریق همین مثال ساده به بچهها میگوییم که انسان هم اگر در محیط زندگی مناسبی نباشد، نمی تواند به خوبی رشد کند. «مدرسه» تا ظهر ادامه پیدا میکند و بچهها مثل بقیه سر کلاس حاضر میشوند و زنگ تفریح دارند. هر چند به نسبت آزادی بیشتری دارند. مثلا خودشان انتخاب میکنند روی زمین بنشینند یا روی نیمکت یا اگر درسشان زود تمام شود موظف نیستند تا آخر زنگ در کلاس بمانند. تا زنگ آخرسیستم شبیه مدرسههای معمولی است؛ اما از ظهر به بعد فرامدرسه شروع میشود. بچهها در این زمان میتوانند به کارهای متفرقه مثل برنامه مذهبی، ورزشی و کلاسهای علمی برسند. در این مدرسه هیچ وقت بسته نمی شود و بچهها تا هر زمان که بخواهند میتوانند اینجا بمانند. »
مسئولیتها را با توجه به استعدادها تقسیم میکنیم
در مدرسه حیات طیبه معلم دانای کل نیست و بچهها هم فقط به عنوان دانش آموز نیستند. در این مدرسه قرار است همه با کمک هم یاد بگیرند و درست برای همین است که معلم فقط به فهم دانش آموز کمک میکند و بچهها خودشان درس میخوانند. «ما نمی خواستیم که بچهها را حافظه محور بار بیاوریم و میخواستیم که تحلیلگر باشند و خودشان کشف و تحلیل کنند. برای همین در همان ابتدای سال آنها را گروه بندی میکنیم. معلم با بچهها کار میکند و پس از آن بچهها خودشان کار را جلو میبرند. همچنین ما بچههایی که استعداد بیشتری دارند را شناسایی میکنیم و با او به صورت جداگانه در زمینه خاص بیشتر کار میکنیم. اصلا یکی از زمینههای اصلی ما در این مدرسه کشف استعداد بچهها و سپردن کار متناسب با استعداد آنهاست. مثلا به کسی که توانایی مدیریت و رهبری دارد، کارهای دفتری و کسی که مثلا به فتوشاپ و تدوین علاقه مند است، مسئولیت کار صوتی و تصویر مدرسه را میدهیم.»
بچهها را برای ورود به جامعه آماده میکنیم
آقای بهمنی معتقد است مدرسه باید مسیری برای ورود بچهها به دنیای کار و بزرگسالی باشد و مهارتهای اصلی زندگی را به آنها بیاموزد؛ اما مدرسهها در این زمینه کار مثبتی انجام نمی دهند: «متاسفانه ما الان در زمینه آموزش مهارتهای زندگی به بچهها ضعیف عمل میکنیم و دانش آموزان را برای ورود به اجتماع آماده نمی کنیم و با توجه به اینکه تعداد فرزندان الان در خانواده کم است، بچهها با خیلی از مفاهیمی مثل فداکاری و تقسیم منافع آشنا نمی شوند و بعدا در جامعه دچار مشکل میشوند. ما در این مدرسه سعی میکنیم بچهها را با این مهارتها آشنا کنیم و یکی از کارهای ما این است که پروژههای مشترک با دانشگاهها را طرح ریزی کردیم که بچهها و به ویژه پسرها با فنون کسب و کار آشنا شوند. در مدرسه دخترانه هم وضع به همین شکل است با این تفاوت که در آن مدارس علاوه بر این آموزشهای علمی، مباحث مربوط به مهارت مادری و تربیتی هم آموزش داده میشود. ما حتی برای اینکه بچهها مستقل بار بیایند برای مدرسه سرویس نداریم و بچهها خودشان از طریق راههای مختلف خودشان را به مدرسه میرسانند که البته در مدرسه دخترانه به خاطر حساسیت خانوادهها این قضیه فرق میکند و بچهها سرویس دارند.»
«ادب» مهم ترین شرط مدرسه ماست
در مدرسه حیات طیبه تمام کارها از نظافت گرفته تا کارهای دفتری را خود بچهها انجام میدهند! مدیر و معاون در این مدرسه فقط در کنار دانش آموزان هستند و آنها را راهنمایی میکنند و گردانندگان اصلی مجموعه خود بچهها هستند. «مدرسه ما چند اصل دارد که یکی از اصول اصلی اش این است که خود بچهها همه کاره مدرسه باشند. صبحها بچهها خودشان کلید دارند و در مدرسه را باز میکنند. خودشان برنامه صبحگاه را اجرا میکنند. کارهای دفتری را خودشان انجام میدهند و حتی در جلسات مرکزی آموزش و پرورش شرکت میکنند و برای مدرسه بودجه هم میگیرند! این مسئولیتها با توجه به علاقه و توانایی بچهها به آنها سپرده میشود و اینگونه نیست که هر دانش آموزی که از راه رسید، به او کلید مدرسه را بدهیم! البته بگویم شاید به نظر برسد که ما به عنوان مدیر و معاون در این مدرسه خیلی راحت هستیم اما درواقع این کار خیلی سخت تر است و قطعا اشتباهات بچهها بیشتر است. اما ما همیشه کنار بچهها هستیم و آنها را راهنمایی میکنیم. در کنار همه این آزادیهایی که ما به بچهها میدهیم، از آنها فقط توقع «ادب» داریم و حتی در پذیرش بچهها در مدرسه هم به این نکته توجه میکنیم. البته برنامه ای برای آینده در نظر داریم که در آن بچههایی را ثبت نام کنیم که هیچ مدرسه ای حاضر به پذیرفتن آنها نیست یا حتی به لحاظ انضباطی مشکلات جدی دارند!»
منبع: فارس
انتهای پیام/