مهمترین پرسشهایی که باید از پدیده «دانشگاه» پرسید
گروه فرهنگی خبرگزاری آنا؛ ایران کجاست؟ ایران را چگونه دریابیم؟ آیا ایران امکان تداوم دارد؟ آیا سوژه ایرانی به حد کافی تناورده است که در جهان پرتلاطم امروز خویشتن خویش را بر صورت مایی نیرومند و هوشمند و کارآمد بازسازی کند؟ آیا پرداختن به این پرسش ها در ذیل دوگانه های دین و سکولار ممکن است؟ آیا می توان با طرحواره های کهنه و مندرس ایران را باز-مفهوم سازی کرد؟
پاسخ به هر کدام از این پرسش ها، نظم ذهنی دگرواره ای را می طلبد که بتواند آینده جهان پسا-مدرن را از منظر مفهومی صورت بندی کند ولی این صورت بندی از"منظر ایران" باشد نه از منظر دیگری. اما پرسش اینجاست که کدام "گاه" ظرفیت پرداختن به این پرسش های نپرداخته را دارد؟ حوزه؟ دانشگاه؟ اتاق های فکر در اندرونی حاکمیت؟ همه یا هیچکدام؟ در مستوای که هر کدام در حال بازنمایی خویش هستند قادر به پرداختن و بازخوانی ایران و بحران های آن نیستند ولی"نظم آکادمیک" نه دانشگاه کنونی ایرانی- قادر به مفهوم سازی ایران هست. زیرا بینش آکادمیک مبتنی بر انقیاد نیست. بل نگاه انتقادی از ملزومات و مقومات شبکه دانایی آکادمیک است و اگر رهایی از فروپاشی سوژه ایرانی قابل تصور باشد این رهایی از بند اقیاد و انحطاط از دل بینش انتقادی در"گاه دانایی" ممکن است. اما گاه دانایی را چگونه برسازیم؟
یکی از مهم ترین پرسش هایی که باید درباره پدیده دانشگاه پرسید این است که ما بیاییم و بفهمیم و دریابیم که گاه دانایی را چگونه باید برسازیم؟ و چگونه می توان دانشگاه ایرانی داشت.
انتهای پیام/