حرکت چراغ خاموش آمریکا به سمت غرب آسیا
گروه بینالملل خبرگزاری آنا: حدود یک سال از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید میگذرد که بیش از هر چیز سیاست خارجی عجیب و غریب او کارشناسان سیاسی را مبهوت خود کرده است. سیاست خارجیای که تنها یک فاکتور دارد و آن «قدرتطلبی بدون پشتوانه فکری» است.
از آغاز سال جاری میلادی دستگاههای دولتی آمریکا تمرکز خود را بر برگزاری جلسات غیر علنی با اصحاب مطبوعات و کارمندان مراکز راهبردی و تحقیقاتی گذاشتهاند تا در نهایت بتوانند «سند راهبرد دفاع ملی 2018» خود را تبیین کنند. جلساتی که در آن دونالد ترامپ کوشیده است راه اسلاف خود را دنبال و اینگونه القاء کند که میخواهد به اهداف پیش پا افتادهای که آنها نتوانسته بودند محقق کنند، دست یابد. بهعنوان نمونه، به عنوان نمونه، دولت جرج دبلیو بوش، رئیسجمهوری اسبق آمریکا به بهانه «مبارزه با تروریسم» به عراق حمله و دیکتاتوری صدام را سرنگون کرد و وانمود کرد که میخواهد دولت این کشور را بازمهندسی کند.
دولت باراک اوباما، رئیسجمهوری سابق آمریکا که روی کار آمد همان شیوه را ولی اینبار به بهانه «تسویه حساب هستهای با ایران» دنبال کرد و توانست روابط دیپلماتیک قطع شده میان تهران و واشنگتن را پس از دهها سال وصل و از سوی دیگر ایران را بهعنوان جایگزینی برای متحدان خاورمیانهای خود انتخاب کند.
اوضاع در دوره ترامپ کمی متفاوتتر است. این تاجر آمریکایی تلاش دارد تا مفهومی گستردهتر از عنوان «جنگ با داعش» ارائه و بدینوسیله تسلط خود را بر منطقه ژئوپلتیک خاورمیانه بیشتر کند و با یک تیر دو نشان بزند؛ از سویی اراضی آزاد شده را با ادعای اینکه آنها نقش زیادی در آزادیاش داشتند، به عراق و سوریه بازگرداند و دوم، سیاست «جلوگیری از بازگشت» را به پیش ببرند. آمریکا در این سیاست جدید میخواهد خود را موجه جلوه دهد و اینگونه القاء کند که حضور نظامیانش در منطقه عاملی بازدارنده برای جلوگیری از پدید آمدن مجدد خشونتها است. از سوی دیگر واشنگتن میکوشد تا نظام بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه را عامل پیدایش داعش و افزایش خشونت معرفی کند و با این حربه، پازل بعدی خود را که همان برکناری اسد از قدرت است تکمیل کند.
روزنامه الرای چاپ کویت در اینباره در بخشی از گزارش خود که چندی پیش منتشر شد، مینویسد: «در جلسهای که بهطور غیرعلنی و در وزارت امور خارجه آمریکا برگزار شد، مسئولان آمریکایی گفتند حضور و فعالیت نظامی در سوریه و حمایت از گروههای همپیمان با هدف پیوند زدن آمریکا به موضوع شکست دائمی داعش انجام میشود و باید سیاست جلوگیری از بازگشت دنبال شود.»
آنها گفتند در راستای سیاست جلوگیری از بازگشت باید بهدنبال تغییر نظام سیاسی دمشق بود و در این راستا به فرایند سیاسی با نظارت سازمان ملل متحد در ژنو و طبق قطعنامه 2254 شورای امنیت متوسل شد.
ترامپ بهدنبال مقابله با نفوذ ایران و سرنگونی نظام سوریه
مسئولان آمریکایی اینگونه میپندارند که بدون تحقق انتقال سیاسی سوریه در آینده به منبعی برای تولید افراطگرایی و تهدیدی فزاینده تبدیل میشود و تروریستها با نام داعش یا تحت هر عنوان دیگری بار دیگر بازمیگردند و باید شاهد تکرار ماجراهای سال 2012 به بعد باشیم. همچنین دولت ترامپ ایران را ذینفع در جنگ با داعش میداند و معتقد است مبارزه با این گروه تروریستی باعث گسترش نفوذ تهران در منطقه شده است. این موضوع را میتوان از لابهلای اظهارات مقامهای آمریکایی دریافت، چه اینکه یکی از مقامهای وزارت امور خارجه آمریکا گفته بود ایران در حال همه نوع حمایتی از سوریه است و در این راستا حزبالله لبنان نیروهایش را در منطقه مستقر کرده است و مجموع این عوامل مایه نگرانی واشنگتن است.
همچنین یکی دیگر از مسئولان آمریکایی مدعی نقش مخرب ایران در سوریه شده و گفته بود: «تهران مدعی تضمین آتشبس است ولی چیزی از آتشبس نمیبینیم. آنها از نظام سوریه حمایت میکنند، به فعالیتهای موذیانه خود که بسیار شدیدتر از اقدامات داعش است ادامه میدهد و آنها هستند که تهدیدی برای منافع آمریکا و کشورهای منطقه همچون اردن و رژیم صهیونیستی محسوب میشوند.»
گرچه مسئولان دستگاه دیپلماسی آمریکا با همه ادعاهایشان علیه ایران و فعالیتهایش در منطقه، نقشه این کشور را برای مقابله با تهران ارائه نکردهاند ولی سیگنالهای رسیده از وزارت دفاع این کشور که از زبان جیمز متیس و با عنوان «راهبرد دفاع ملی» برای سال جاری منتشر شده خطوط کلی این کشور را برای بازگشت به خاورمیانه تعریف کرده است. باید گفت بازوی اصلی سیاست خارجی آمریکا همانی است که جیمی کارتر، رئیسجمهوری اسبق آمریکا با عنوان «نیروی مداخله سریع» مطرح کرده بود. در این سیاست آمریکا در حوزه نظامی بیشتر بر نیروهای ویژهاش که از سوی نیروی هوایی حمایت میشوند، تمرکز دارد.
تفاوت اصلی میان سیاست نظامی ماتیس و پیشینیانش در این است که وزیر دفاع کنونی آمریکا کلید قدرت را در دستانش دارد و میتواند از آن در درازمدت استفاده کند. او همچنین میتواند آمریکا را حتی باوجود 1000 نیروی نظامی سرپا نگه دارد و مستشاران نظامی خود را در مناطق مختلف سوریه در شرق فرات به مدت طولانی حفظ کند.
در پایان باید گفت که سیاست آمریکا بازگشت چراغ خاموش به منطقه و تقابل است. آنها بعد از ناکامی در سوریه تبدیل به آتش زیر خاکستر شدهاند و این بدان معنی است که دولت ترامپ خلاف اوباما که گفته بود از خاورمیانه عقبنشینی میکند و عطای بازی در منطقه را به لقایش میبخشد، میخواهد به خاورمیانه بازگردد و البته به نظر میرسد برای این کار عجله دارد. این عجله همراه با در بوق و کرنا کردن نیست و تاجر مو طلایی آمریکا ترجیح میدهد آرام و چراغ خاموش خود را به منطقه نزدیک کند.
*معاون دبیر گروه بینالملل
انتهای پیام/