دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

مهمترین تغییرات صورت گرفته در رویکردهای رژیم صهیونیستی چیست؟

سند راهبردی جدید رژیم صهیونیستی به علت شکست‌های مکرر، حذف محور مقاومت و رویکرد خود را از مقابله پیش دستانه و تهدیدات دیگر به راهبرد تلاش برای حفظ موجودیت خود تقلیل داده است.
کد خبر : 256779

به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، رژیم صهیونیستی با توجه به شکست‌های پی در پی در منطقه به دنبال به کارگرفتن یک سند راهبردی جدید برای بیرون آمدن از این منجلاب می‌باشد. بعد از صدور خلاصه استراتژی پنتاگون در سال ۲۰۱۸ میلادی، در تل آویو نیز صحبت از دستورات جدید فرماندهی نظامی است که بایدمبتنی بر سازگاری نیرو‌های نظامی این رژیم با متغیرات منطقه و جهان باشد. ارتش رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۵ تاکنون بر اساس استراتژی فعالیت می‌کنند که در همان سال منتشر کرده است. اما امروز نخبگان رژیم صهیونیستی از تغییراتی در استراتژی مورد استفاده خود سخن می‌گویند که در نتیجه تحولات و متغیرات منطقه‌ای صورت گرفته است.



سند استراتژی جدید تاکنون منتشر نشده است، اما در کابینه امنیتی و داخل ارتش اسرائیل نسخه‌هایی از آن توزیع شده است. به نظر می‌رسد مهم‌ترین نکته که در سند استراتژیک جدید مورد توجه قرار گرفته، تاکید گادی ایزنکوت رئیس ستاد ارتش بر این موضوع است که هدف جدید ارتش اسرائیل "دفاع و پیروزی" خواهد بود. این موضوع نشان دهنده حجم بالای تحولات صورت گرفته در برداشت رژیم صهیونیستی از واقعیت‌های کنونی است که محیط استراتژیک این رژیم این تغییرات را فراهم کرده است.
تحول استراتژی اسرائیل و شاخص‌های آن


تغییر در مسائل استراتژیک مربوط به ارتش اسرائیل در نتیجه تغییر در مسائل متعلق به امنیت داخلی رژیم صهیونیستی صورت می‌گیرد. به این ترتیب سند مذکور بر ضرورت ترسیم نقش دفاعی در استراتژی جدید با هدف جلوگیری از تهدید موجودیتی و بازدارندگی در برابر تهدیدات دشمنان اسرائیل اشاره می‌کند. در این خصوص باید به برخی شاخص‌ها و تحولات به وجود آمده اشاره کرد:
اول اینکه محور مقاومت به عنوان تهدید اول رژیم صهیونیستی به شمار رفته و عرصه فلسطین در اولویت بعدی تهدید این رژیم قرار گرفته است. این موضوع بدان معنا است که تل‌آویو در شرایطی از احساس خطر نسبت به واقعیت منطقه‌ای جدید به سر می‌برد که محور مقاومت در اطراف سرزمین‌های اشغالی ایجاد کرده است. این موضوع به ویژه بعد از تحول گسترده صورت گرفته در جنگ سوریه و عدم تحقق اهداف مورد نظر رژیم اسرائیل از این جنگ قابل توجه است، به گونه‌ای که ایران و دولت سوریه و حزب الله لبنان قوی‌تر از قبل از این جنگ خارج شده اند.
چیزی که باعث ایجاد تحول در موقعیت بازیگران منطقه‌ای شده، واقعیت سیاست‌های آمریکا و شرایط متحدان این کشور است. در حالی که تل‌آویو همچنان بر روی تصمیم آمریکا در خصوص قدس و حالت‌های به وجود آمده در اوضاع داخلی فلسطین حساب کرده است، اما معتقد است که عرصه داخلی فلسطین اشغالی همچنان قابل اشتعال بوده و این موضوع اسرائیل را در برابر تهدید منافع خود تضعیف کرده است.
دومین نکته در خصوص ارزیابی مجدد طرف‌های منطقه‌ای بر اساس شرایط جدید است. به این ترتیب رژیم صهیونیستی می‌تواند جریان‌های تهدید کننده در شرایط کنونی را به عنوان دشمنان خود به حساب آورده و نسبت به مشخص کردن میزان خطرات آن‌ها و نحوه کاستن از قدرت آن‌ها فعالیت‌های لازم را انجام دهد. در طرف مقابل می‌تواند جریان‌های دوست و متحد خود را شناسایی کرده و هماهنگی‌های لازم را با آن‌ها انجام دهد.
این موضوع به صورت شفاف در استراتژی جدید مبنی بر ضرورت مقابله با خطرات قدرت روز افزون ایران به ویژه تهدیدات هسته‌ای و قدرت آن برای تاسیس محور مقابل رژیم صهیونیستی و افزایش قدرت حزب الله به ویژه در عرصه جغرافیای سوریه مورد توجه قرار گرفته است. استراتژی جدید ارتش رژیم صهیونیستی معتقد است که باید هماهنگی و همکاری بین این رژیم و دولت‌های معتدل عربی در منطقه شکل گرفته و چهارچوب‌های هماهنگی بین تل‌آویو و قدرت‌های جهانی نیز تقویت شود. این به معنی بهره مندی رژیم صهیونیستی از اردوکشی جدید در نتیجه تحولات و درگیری‌های به وجود آمده منطقه خواهد بود و می‌تواند موقعیت ژئوپلیتیک و نظامی جدیدی را برای اسرائیل ایجاد کند.
سومین نکته در خصوص توسعه برنامه‌ریزی و استفاده از استراتژی " جنگ بین جنگ ها" ضد نیرو‌هایی است که منافع رژیم صهیونیستی را تهدید می‌کنند. این اقدام برای جلوگیری از افزایش قدرت آن‌ها صورت می‌گیرد و به معنی ادامه سیاست‌های رژیم صهیونیستی برای وارد آوردن ضربات حساب شده خواهد بود تا جایی که این ضریات باعث کشیده شدن طرفین به سمت جنگ نشود و در چارچوب‌های مشخص خود صورت گیرد. این همان اقدامی است که ارتش رژیم صهیونیستی به ویژه در عرصه نظامی و امنیتی ضد حزب الله لبنان انجام می‌دهد و تلاش دارد جلوی افزایش قدرت این حزب را به ویژه بعد از جنگ سوریه بگیرد.
نکته بعدی در خصوص تحولات نظامی طرف‌های تهدید کننده است که قدرت روزافزونی به خود گرفته اند. رژیم صهیونیستی مطالعاتی را در خصوص پیشرفت‌های صورت گرفته در «استفاده از زور» دشمنان انجام داده و تحولات موجود در این عرصه به ویژه در ابعاد نظامی شامل سلاح‌های پیشرفته را بررسی کرده است. همچنین رویکرد امنیتی شامل قدرت انجام ترور‌ها نیز در این سند مورد ارزیابی قرار گرفته است.
استراتژی جدید نیروی نظامی زمینی ارتش اسرائیل را در نتیجه این تحولات در خطر می‌داند و معتقد است که طرف‌های تهدید کننده اسرائیل با امکاناتی که در اختیار دارند می‌توانند نیروی زمینی را دچار خطر جدی کنند. در این رابطه به صورت ویژه از حزب الله لبنان نام برده شده که دشمن همسایه رژیم صهیونیستی از نظر جغرافیای نظامی به شمار می‌رود. این موضوع به این معنا است که اسرائیلی‌ها به این احساس می‌رسند که قدرت برای مشخص کردن خاستگاه‌های برتری نظامی خود و یکسره کردن سریع هر جنگ ضد دشمنانشان را ندارند و هر نوع ورود ارتش اسرائیل به جنگ جدید می‌تواند یک ماجراجویی شکست‌خورده به شمار آید.
نکته پنجم که در استراتژی جدید مورد توجه قرار گرفته است، تاکید بر برتری بی‌سابقه رژیم صهیونیستی است. استراتژی نظامی جدید اسرائیل معتقد است که تشریح این برتری به معنی تلاش برای تقویت موازنه نظامی اسرائیل ضد دشمنانش خواهد بود. این موضوع باید از چند رویکرد مورد توجه قرار گیرد.
در مرحله اول باید طرح حمایت‌های آمریکا از رژیم صهیونیستی افزایش پیدا کنند و کشور‌های منطقه نیز وارد مرحله‌ای بیشتر از نابسامانی‌ها و مشکلات داخلی گردند. همچنین رویکرد ضعف و ناتوانی در کشور‌های عربی افزایش پیدا کرده و آن‌ها تشویق به همکاری با تل‌آویو شود. در این خصوص باید از تهدید هسته‌ای ایران نیز جلوگیری شود. با توجه به این رویکرد‌ها به نظر می‌رسد که رژیم صهیونیستی در اجرای این طرح‌ها بر حمایت و قدرت خارجی استوار است و تحقق این اهداف بر اساس شرایط داخلی اسرائیل را پیش بینی نمی‌کند.
ششمین نکته در استراتژی جدید رژیم صهیونیستی توجه به توسعه بی سابقه عملکرد اسرائیل در عرصه‌های جنگ‌های غیر نظامی است. راهبرد جدید ارتش اسرائیل بر اهمیت آگاهی رژیم صهیونیستی به توانمندی‌های حاضر در عرصه سایبری و فضا‌های دیگر تاکید کرده است.
این موضوع را می‌توان اولین اذعان از روی رژیم صهیونیستی برای حساب کردن بر روی عرصه‌های دیگر تقابل، غیر از موازنه‌های نظامی دانست. عرصه‌هایی که از اهمیت استراتژیک برخوردار بوده و این بدان معنی است که تحول بی سابقه و قابل توجهی از سوی دشمنان رژیم صهیونیستی در بخش‌های مختلف جنگ روانی و جنگ نرم و جنگ هوشمند و... به وجود خواهد آمد.
به این ترتیب می‌توان مهم‌ترین شاخص‌های تحولات مذکور را در دو موضوع کلی مورد بررسی قرار داد:
اول اینکه با دقت در تحول به وجود آمده در استراتژی جدید می‌توان به ترس اسرائیل در برابر موقعیت جدید پی برد. تحول در رویکرد‌های استراتژیک اسرائیل در نتیجه تحول در موازنه‌های درگیری‌ها در منطقه و جهان و به ویژه تغییرات به وجود آمده در عرصه منطقه‌ای بوده است.
در این فضا نباید تحولات ناشی از تمرکز بر استراتژی دفاعی رژیم صهیونیستی نیز نادیده گرفته شود. این موضوع را می‌توان اذعان اسرائیل در زمینه موازنه‌های قدرت نظامی جدید و پایانی برای افسانه ارتش صهیونیستی بدانیم که هر زمانی که بخواهد جنگ جدیدی را آغاز می‌کند. به این ترتیب منافع اسرائیل امروز ناشی از تحولات ویژه محیط استراتژیک رژیم صهیونیستی تامین می‌شود.


موضوع دوم کشیده شدن به سیاست واکنش‌ها است که از مهمترین نتایج این تحول به شمار می‌رود. انتقال رویکرد رژیم صهیونیستی از مرحله کنش (تصمیم گیری برای سرنوشت دیگران از طریق تدوین منافع و اهداف رژیم صهیونیستی) به مرحله واکنش (تصمیم گیری و برنامه ریزی برای آینده بر اساس واقعیت‌های تحویل شده به اسرائیل و تلاش برای حفظ منافع اسرائیل) بدان معنی است که رژیم صهیونیستی در نتیجه تحولات جدید تحت فشار‌های زیادی قرار دارد و در نتیجه این تحولات است که مجبور به تغییر استراتژی خود و تبدیل کردن آن به ماهیت دفاعی شده است. البته این رویکرد سیاست‌های هجومی در شرایط خاص را نادیده نمی‌گیرد.
تحولات جدید با هدف تضمین عدم تهدید موجودیت رژیم صهیونیستی انجام شده است، اما همین تحولات به خودی خود می‌تواند درک اسرائیلی‌ها مبنی بر تهدیدات موجودیتی جدید برای آن‌ها را ایجاد کند.
منبع: تسنیم


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب