جایگاه ایران در میان کشورهای منطقه
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، نشست تخصصی ایران به مثابه قدرت منطقهای ـ الزامات، فرصتها و تهدیدات عصر امروز در موسسه پژوهشی ـ فرهنگی انقلاب اسلامی با حضور اساتید حوزه علوم سیاسی و ارتباطات بینالملل برگزار شد.
سعدالله زارعی؛ کارشناس مسائل غرب آسیا در این نشست به ذکر فرصتها پرداخت و اظهار کرد: از اوایل 1370 بحث منطقهگرایی و نظام دو قطبی مطرح و اینگونه بیان شد که به مرور قدرتهای منطقهای شکل گرفته و فعالیتهای آنها نظام بینالمللی را تحت تاثیر قرار خواهد داد که این موضوع در ایران هم بازتاب داشت و با توجه به اینکه در کشور ما انقلابی صورت گرفته بود رویهای در نظر گرفته شد تا این نهضت ادامهدار بوده و ایران دارای جایگاه برجستهای در میان کشورهای منطقه باشد.
این استاد دانشگاه با اشاره به مطرح شدن این موضوع در اسناد بالادستی همچون سند چشمانداز 20 ساله عنوان کرد: در این سند دیده شده که ایران قدرت اول منطقه در تمامی حوزهها نظیر علمی و اقتصادی باشد.
وی در توضیح این چالش گفت: عدهای همزمان با طرح این موضوع عنوان کردند که چه لزومی دارد ایران کشور اول منطقه باشد و اساسا چه دستاوردی را میتواند برای ما داشته باشد لذا به جای کشور برتر شدن باید به سمت تبدیل شدن منطقه به منطقهای برتر برویم و در یک فرآیند جمعی به توافقات برسیم که متاسفانه برخی مقامات دولتی نیز این موضوع را تایید و مطرح کردند.
زارعی تصریح کرد: در پاسخ به این اظهارات باید بگویم که ایده قدرت اول منطقه شدن به معنی سلطهطلبی و نژادپرستی نیست و تمامی کشورها میتوانند در رقابتی سالم به قطبهای برتر در مقولاتی همچون امنیت، اقتصاد، سیاست و علم تبدیل شوند و لذا با راهبردی که ما چیدهایم منعی برای کشور ترکیه وجود ندارد که تلاش کند کشور اول منطقه باشد لذا باید به چنین ادبیاتی که در حال شکلگیری در بدنه اجرایی کشور است، هوشیار باشیم.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی فرصتها را به چند شاخه تقسیم کرد و گفت: برخورداری ایران از این نیروی چابک در مسائل منطقهای، متد مدیریت منطقهای ایران، عدم درگیر شدن نیروهای پیشرو منطقه در مسائل داخلی کشور، آرمانگری نهادینه شده در ایران، رهبری هوشمندانه و با کفایت، چینشهای نهادینه شدن در منطقه، اتصال سرزمینی مقاومت، غربستیزی ملتهای منطقه و موقعیتهای محاصره شده رقبای ایران از جمله این فرصتهاست.
زارعی با اشاره به شکلگیری سپاه پاسداران در اوایل انقلاب همچنین نیروی قدس سپاه در سالهای بعدی عنوان کرد: این نیروی چابک فعال در منطقه با تکیه به دو عنصر توکل و توسل توانستهاند مدیریتی را بر منطقه حاکم کنند که عملا دیگر کشورها از آن بازماندهاند؛ این نیروها دارای قدرت پیشبینی هستند که به عنوان مثال در مواجهه با کردستان عراق دیدیم که به چه شکل در مدت زمانی کوتاه و با کمترین هزینه به حل و فصل چالش ایجاد شده پرداختند.
وی افزود: این نیرو دارای چابکی و توانمندی خاصی در منطقه است که تمام نیازهای خود را تامین کرده و علاوه بر آن دارای فرماندهان حاضر در میدان است که برخلاف فرماندهان ترکی و آمریکایی در اتاقهای محافظتشده، ننشسته و با حضور در میدان به مدیریت مناطق تحت پوشش نیروی قدس میپردازد.
این کارشناس مسائل منطقه با بیان اینکه متد مدیریت منطقهای ایران مبتنی بر ادبیات هژمونگرایانه نیست و به هیچ عنوان به تصرف خاک و حتی قلهای استراتژیک از کشورهای دنیا فکر نمیکند، اذعان کرد: راهبرد ما در این بخش مبتی بر توانمند کردن ملت منطقه است که به عنوان مثال با ایجاد حشتالشعبی در عراق عملا این ملت بیمه شده و در برابر اتفاقات نیاز به حضور فیزیکی ما در کشور نیست.
زارعی بار دیگر با تاکید بر اینکه حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشورها شاخصه اصلی مدیریت ماست درباره عدم درگیر شدن نیروهای پیشرو در منطقه در مسائل داخل کشور گفت: سپاهی را داخل کشور داریم که بر اساس فرمایشات رهبری حق دخالت در امور سیاسی و داخلی کشور را ندارد و توجه او بر مسائل منطقهای نهفته است که به عبارتی شعاع فعالیتهای آن در دایره ولایت فقیه دیده شده، نه دولت لذا این بیطرفی در مواجهه با امور اجرایی این ارگان را به این سمت کشانده که جناحهای سیاسی به فکر همراه کردن این ارگان با خود باشند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه آرمانگرایی انقلاب اسلامی در کشور نهادینه شده است و همچنان بعد از 4 دهه از پیروزی انقلاب با نسلی مواجهیم که درصد قابل توجهشان این آرمانها را قبول دارند، گفت: نقش رهبری هوشمندانه و با کفایت مقام معظم رهبری در این موضوع بسیار تاثیرگذار بوده زیرا شناخت ایشان از صحنههای بینالمللی و ظرایف حاکم بر آن منجر شده تا همواره در مواجهه با رویدادهای خاص، راهحل داشته باشند.
وی افزود: رهبران منطقه که هماکنون با ایران همکاری میکنند در سطح پایینتری از جایگاه مقام معظم رهبری تعریف میشوند که به عنوان مثال سید حسن نصرالله در لبنان، بشار اسد در سوریه و سید عبدالملک الحوثی در یمن هستند.
زارعی به چینشهای نهادینه شده در منطقه اشارهای داشت و گفت: دایره فعالیت و تاثیرگذاری کشور ما به اندازهای بوده که اکنون حزبالله در لبنان را چالش اصلی صهیونیستها کرده است ضمن اینکه انصارلله یمن نیز به عنوان بزرگترین ارتش جنگ بوده و دارای انگیزه برای محو صهیونیست شکل گرفته است؛ شکلگیری گروههای حشدالشعبی در عراق، فاطمیون در افغانستان، زینبیون در پاکستان و حیدریون در عراق نیز دستاورد این تاثیرگذاری بوده است.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/