دلواپسان فیلم «نقی» را متوقف میکنند؟
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از خبرآنلاین، «گینس» نخستین فیلم بلند محسن تنابنده است که این روزها با سریال «پایتخت» میهمان خانههای مردم است.
تنابنده فیلمنامهنویس و بازیگر است که کارش را در سینما با بازی در فیلمهای متفاوتی مثل «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» ساخته سامان سالور آغاز کرد.
اگرچه تنابنده سابقه طولانی در عرصه فیلمنامهنویسی و بازیگری داشت، اما این سریال «پایتخت» بود که او را به یکی از چهرههای محبوب سینما و تلویزیون ایران تبدیل کرد.
وقتی خبر ساخته شدن «گینس» با بازی رضا عطاران و محسن تنابنده منتشر شد خیلی ها منتظر بودند تا به تماشای این فیلم کمدی بنشینند؛ فیلمی که قرار بود اکران نوروز را داشته باشد اما این اتفاق نیفتاد تا دست آخر اکران رمضان نصیب آن شد.
اما حالا سه روز بعد از نمایش این فیلم در سینماها، اعتراضها به آن شروع شده است. یکی از نخستین اعتراضها هم مطلبی است که سایت جوان آنلاین، متعلق به روزنامه جوان درباره این فیلم نوشته است. آن هم با عنوان «مگر میشود؟ مگر امکان دارد؟» آقای ایلبیگی شما بگو! آقای ایوبی نظر شما چیست؟/ هیچ مسئولی این همه نمای شرمآور «گینس» را ندید!
این سایت در مطلب خود آورده است: «مگر میشود فیلمی بدون کمترین ممیزی و بدون کمترین حاشیه برآمده از سانسور یا ممنوعیت نمایش آن در سینماهای خاص یا برای گروه سنی خاصی روی پرده برود اما از همان دقایق اول شرمآورترین و بیاخلاقترین نماها و دیالوگها را به مخاطب ارائه دهد؟
مگر امکان دارد فیلمی در کشوری اخلاقمدار با تکیه بر غیراخلاقیترین دیالوگها و واژگان پروانه ساخت بگیرد و البته با تکیه بر همین بیاخلاقیها تولید شود و پروانه نمایش بگیرد؟
مگر میشود در سازوکاری که حتی برخی دیالوگهای دوپهلو با لحاظ کردن نمادهای سیاسی ممیزی میخورند، فیلمی تولید شود که همهجور شوخی جنسی و اروتیکی را ضمیمه خود کرده باشد اما بدونکمترین دردسری روی پرده برود؟ بله، این اتفاق افتاده است، آن هم درباره فیلمی به نام «گینس»، نوشته و ساخته بازیگری به نام محسن تنابنده که بخش عمدهای از اعتبارش را مرهون سریالی است به نام «پایتخت» محصول رسانهای به نام صداوسیما که بنا بوده دانشگاهی برای مخاطبان باشد.
«گینس» که از سه روز پیش به صورت گسترده و بدون کمترین محدودیتی اکران خود را آغاز کرده است از همان ابتدا تکلیف خود را با مخاطب روشن میکند؛ در همان نماهای آغازین فیلم تصاویری برهنه از یکی از کاراکترهای اصلی کار با این تلقی که مثلاً در حال حمام و اصلاح کردن است میبینیم و به دنبال آن صحبتی که درباره اصلاح موی زیربغل این کاراکتر میشنویم، هدف کارگردان از ساخت فیلم مشخص میشود. به دنبال آن و با قرار دادن گاه و بیگاه نمادهایی که بیانگر صدای گاز معده، بوی گاز معده، خال میانی بدن، فضلههای انسانی یا حیوانی و برهنگی انسانهاست، علاقه شدید کارگردان به استفاده از هرزهنگاری برای تولید محصول فرهنگی(!) نشان داده میشود.
چه زن باشید، چه مرد و چه کودک باشید و چه میانسال تماشای «گینس» فقط و فقط عمق شرمندگی است که بر جان و دلتان مینشاند. شرمندگی وقتی دوچندان میشود که بدانید در ماه مبارک رمضان قرار دارید یعنی ماهی که فرصتی است برای پالایش روحی!
اما بناست پالایش روحی سینمای ایران در این ماه با اکران هرزهنگاریهایی رقم بخورد که حتی در دوران آن وزیر ارشاد فراری هم کسی جرئت نمایش آنها را در فیلمها نداشت.
آقای ایلبیگی سلام! آقای ایوبی درود! آقای مؤمنی دست مریزاد
اینکه «گینس» با این حجم از زنندگی مجوز ساخت گرفته و کمتر از سه ماه بعد از آغاز تولید مجوز نمایش آن صادر شده و حدوداً سه ماه بعد از دریافت پروانه به صورت گسترده روی پرده میرود بیش از هر چیز در سهلانگاری مدیرانی خلاصه شده که در تمام ماههای اخیر نقدهایی را که به عملکرد کاریشان به آنها ارجاع میشده، ناشی از درگیریهای سیاسی دانسته بودند.
پرواضح است که مدیران سینمایی دولت یازدهم در ماههای ابتدایی سالجاری به جای اینکه بنشینند و به ارزیابی مثلاً آنچه در شوراهای پروانه نمایششان میگذرد، بپردازند، مرتب سعی کردند بر اهمیت اقدامشان در باز کردن خانه سینما و برگزاری دوگانه جشنواره فجر تمرکز کرده و البته با برپایی مراسمی از مدیرانی که خود از کار برکنار کرده بودند، تشکر کنند! اصلیترین طرفهای پرسش در بدنه مدیریتی سینما هم دو نفر هستند.
یکی حبیب ایلبیگی، رئیس اداره نظارت که همگی او را به عنوان مدیری ارزشی میشناسند. ایلبیگی باید به این سؤال پاسخ دهد که آیا جرئت دارد به همراه همسر و فرزندان خود به تماشای فیلمی بنشیند که یکی از دیالوگهای آن «... لخته» است؟ به جای «...» نام کاراکتر زن فیلم را قرار دهید؛ کاراکتری که در گویش محاورهای مترادف رشتههایی میشود که برای انتقال برق به کار میرود!
نفر دوم که طرف پرسش است، حجتالله ایوبی است. ایوبی به ما بگوید آیا اینکه از ابتدا تا انتهای فیلم آوایی که مترادف خالی شدن گاز معده است توسط لبهای یکی از کاراکترهای فیلم شنیده میشود، بیانگر کدام فرهنگ است و آیا این فرهنگ همان فرهنگی است که او زمانی به عنوان کاردار ایران در فرانسه به دنبال صدور آن بود؟
در کنار این دو نفر سؤالی هم داریم از ولیالله مؤمنی مدیریت حوزه هنری. ایشان هم باید به این سؤال پاسخ دهند که چگونه است زیرمجموعه سینمایی آنها از سادهترین اشارات سیاسی فیلمی که حتی در میان کارشناسان سینما هم جزو ضعیفترین کارهای کارگردانش است، نمیگذرند و فیلم را تحریم میکنند اما «گینس» را که پر شده از بیاخلاقی و زیرپاگذاشتن حرمتهای اخلاقی تمام و کمال در سینماهای خود پخش میکنند؟»
به این ترتیب محسن تنابنده باید منتظر روزهای سختی باشد. آیا دلواپسان موفق میشوند که برای نخستین فیلم بلند او حاشیه درست کنند و بار دیگر به بهانه فیلم وزارت ارشاد را تحت فشار قرار دهند؟ این پرسشی است که برای فهمیدن پاسخش باید منتظر ماند.
انتهای پیام/