سینمای امید و ناگفتههای معاونت نظارت و ارزشیابی
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری آنا از روابط عمومی برنامه سینمایی «شبهای شفاهی»، محمود گبرلو، تهیهکننده و مجری در ابتدای برنامه بر شادابی و امید در سینما تاکید کرد و اظهار داشت: «مردم و جامعه در شرایطی میتواند موفق و شاد باشد که در مسیر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی علیرغم ناملایمات، در سینما شاهد فیلمهایی باشند که برایشان شادی به ارمغان بیاورد. خانوادهها در وهله اول به عنوان سرگرمی به سینما نگاه میکنند که توأمان با نشان دادن زندگیشان و ناملایمات است؛ اما نهایتا شادابی زندگی را به آنها منتقل کند. اینگونه مخاطبان راغب به پیگیری سینما خواهند بود. مردم با این امید به سینما میروند که از تماشای فیلم لذت ببرند. امیدوارم این شادابی و امید سرلوحه سینماگران باشد که بتوانند مخاطبانشان را جذب کنند.»
در ابتدای برنامه، محسن قرائی؛ کارگردان فیلم «سد معبر» و علیرضا کمالی بازیگر این فیلم مهمان بخش «ضیافت» بودند. محمود گبرلو بحث را با سوژه ملتهب فیلم آغاز کرد و از قرائی دلیل این انتخاب را پرسید.
قرائی: فیلم اولم مفرح بود، سراغ سوژه پرالتهاب رفتم
محسن قرائی درباره دلایل انتخاب سوژه فیلم «سد معبر» توضیح داد: «فیلم اولم «خسته نباشید!»، فیلم مفرحی بود؛ برای ساخت فیلم دوم میخواستم موضوع پرالتهابتری را مطرح کنم. مضاف بر این من در جایی زندگی میکردم که دستفروشان زیادی را میدیدم و شاهد زد و خوردها و ارتباطات ماموران سد معبر با این قشر بودم. ارتباط این دو گروه برایم جذاب بود. چون موضع بسیار حساسی بود، تحقیق بسیاری کردم و با دستفروشان و ماموران سد معبر زیادی گفتگو کردم.»
سعید روستایی را از فیلمهای کوتاهش انتخاب کردم
وی درباره همکاریاش با سعید روستایی برای نگارش فیلمنامه «سد معبر» و شباهت این فیلم با «ابد و یک روز» گفت: «طرح این فیلم را سال 92 نوشتم. فیلمهای کوتاه آقای روستایی را دیده بودم و بسیار دوست داشتم. فیلمهای او هم درباره همین طبقه اجتماعی بود. فکر کردم همکاری با او میتواند خروجی خوبی داشته باشد. این همکاری پیشتر از ساخته شدن «ابد و یک روز» بود و فضایی متفاوت از این فیلم دارد.»
صداقت در بحران جامعه، سیاهنمایی نیست
کارگردان «سد معبر» درباره سیاهنماییهای مطرح شده درباره این فیلم توضیح داد: «به نظرم هر موقع فیلمسازی راجع به موضوعی که بحران جامعه است فیلم میسازد، تا نگاه جامعه را به آن معضل معطوف کند، گروهی موضعگیری میکنند. درحالی که مطمئنا بیان معضلات جامعه اگر با صداقت باشد سیاهنمایی اتفاق نمیافتد. من در ساخت فیلم نهایت سعیام را برای رعایت انصاف کردم و واقعا نمیدانم سیاهنمایی است یا خیر.»
موقع نگارش فیلمنامه، «سد معبر» هنوز معضل نبود
قرائی در ادامه گفت: «زمانی که ما روی این موضوع انگشت گذاشتیم هنوز معضل سد معبر در جامعه و فضای مجازی تا این اندازه مطرح نشده بود و حتی فیلمهای کمی از این ماجرا وجود داشت. زمانی که جلو رفتیم بازخوردهایی بیشتری در جامعه دیدیم و فکر کردم روی موضوع درستی انگشت گذاشتهایم.»
همه چیز در متن و در پیشتولید انجام شد
وی درباره کارگردانی این اثر گفت: «اعتقاد دارم کارگردانی باید براساس متن انجام شود. سعی کردم همه چیز در پیش تولید اتفاق بیفتد و با فیلم قبلیام «خسته نباشید!» متفاوت باشد. این سوژه و پروژه به پیشتولید قوی نیاز داشت و باید همه چیز را از قبل میدانستیم، به خاطر لوکیشن امکان برداشتهای متعدد و فرصت آزمون و خطا وجود نداشت. حتی بازیها را در پیشتولید تثبیت میکردیم.»
سینمایی که حرف مخاطب باشد، شادیآفرین است
وی درباره این سئوال گبرلو که چگونه میتوان درعین مطرح کردن یک معضلی، شادی را هم به مخاطب منتقل کرد، گفت: «زمانیکه فیلمساز حرف دل مخاطب را که مجال و فضایی برای مطرح شدنش ندارد، بیان کند؛ تماشگر با شنیدن صدای اعتراضش دلگرم میشود و این خود یعنی انتقال شادی به جامعه و مخاطب.»
محسن قرائی در پایان درخصوص فعالیت این روزهایش گفت: «در حال حاضر مشغوال نگارش فیلمنامهای هستم که با دو کار قبلیام بسیار متفاوت است.»
بازی در «سد معبر» ادای دین بود
علیرضا کمالی، درباره دلیل حضورش در این فیلم، با توجه به کوتاهی نقش گفت: «من دوستی داشتم که مادرزاد بیماری دیابت داشت و وضع مالی خوبی نداشت؛ برای درمان و تهیه داروهایش مجبور به دستفروشی شد. ماموران سد معبر برخوردهای خوبی با او نداشتند و به دلیل مشاجرهای که دفعه آخر با یک مامور سد معبر داشت تشنج کرد، حالش وخیم شد و درگذشت. حضورم در این فیلم نوعی ادای دین به این دوست بود و طول نقش برایم اهمیتی نداشت.»
آسیبشناسی در فیلمها اگر کذب نباشد سیاهنمایی نیست
بازیگر فیلم «سد معبر» درباره بحثهای سیاهنمایی که درباره فیلم مطرح میشود گفت: «وظیفه هنرمندی که دغدغه آسیبشناسی اجتماعی دارد شناسایی معضلات است، اگر نسبت به آنها چشمپوشی کند مطمئنا این معضلات کل جامعه را در برمیگیرد. درست مثل سلول سرطانی در بدن که اگر به آن رسیدگی نشود یا باید قطع شود و یا کل بدن را در برمیگیرد. اگر کذب در کار باشد سیاهنمایی درست است؛ اما زمانیکه شما به عنوان فیلمساز میخواهید آسیبشناسی کنید باید آن تودهها را شناسایی کنید. ما نمیتوانیم به تماشاگر دروغ بگوییم.»
وی به لوکیشن فیلم که کار فیلمبرداری را سخت میکرد اشاره کرد و ادامه داد: «در جایی که ما فیلمبرداری میکردیم، قشر ضعیفی زندگی میکنند و دپوی معتادان است. ما مجبور بودیم یک پلان را یکبار فیلمبرداری کنیم زیرا شرایط محیطی و جغرافیا لوکیشن به ما اجازه با مجال کار کردن نمیداد.»
سینمای امید فقط یک مسکن است
کمالی با انتقاد به مطرح شدن تحمیلی موضوع نشاط و شادابی در فیلمها گفت: « سالهاست دستور ایجاد امید را دادهاند، اما شاید باید پیش از امید، رحم را به هم بیاموزیم. «سد معبر» نمىخواهد امید بدهد، بلکه بىرحمى ناشى از معضلات و مشکلات جامعه را نشان مىدهد. من سئوال دارم، چه اتفاقی میافتد که این حجم از خشم در معابرمان اتفاق میافتد؟ چون به یکدیگر رحم نداریم شخص مجبور است برای کسب رزق حلال به خشم روی بیاورد. باید ریشهیابی کنیم. اینکه بگوییم امید را به جامعه منتقل کنیم تنها یک مسکن است. تزریق امید به جامعه نیاز به یک ساختار دارد. سینما باید ایجاد انصاف کند و انسانها را به داشتن انصاف ترغیب کند.»
وی در پایان صحبتهایش درباره فعالیتهایش گفت: «بسیار دست به عصا کار میکنم. در حال حاضر سریالی را با آقای همایون اسعدیان کار میکنم و جز دو فیلم «سد معبر» و «خانه کاغذی» که الان در حال اکران هستند، فیلم «هاری» را نیز در نوبت اکران دارم.»
در بخش «تحلیل فیلم»، پوریا ذوالفقارى به عنوان کارشناس فیلم، به تحلیل فیلم «سد معبر» پرداخت.
ژانر اجتماعی در سینمای ایران سردرگم است
او مشکل این فیلم را به بسیاری از فیلمهای اجتماعی سینمای ایران شبیه دانست و گفت: «بسیاری از فیلمهای اجتماعی ما با مشکل سرگشتگی روبهرو هستند. فیلمساز در این فیلم حدود آزادی عملش را نمیداند، به همین دلیل گاهی به نعل و گاهی به میخ میزند. در «سد معبر» هم فیلمساز دچار همین سردرگمی است و از محدودیت و میزان فضای موجودش آگاه نیست، به همین خاطر زمانی آشفتگی کاراکتر قاسم را در نتیجه شرایط اقتصادی و بیکاری معرفی میکند و در ادامه این مشکل را به افراد نسبت میدهد. فیلم دلش قرص نیست که مشکل از اجتماع است و یا شخص. سعید روستایی در «ابد و یک روز» هم این مشکل را دارد و حتی در «فروشنده» شاهد این سرگشتگی هستیم.»
«سد معبر» اگر سردرگم نبود اصلا ساخته نمیشد!
ذوالفغاری با اعتقاد بر اینکه فیلمسازان بین روانشناسی شخصی و نهادهای عمومی سرگشتهاند گفت: «این مشکل جدی ژانر اجتماعی است که البته باید بگویم که اگر «سد معبر» این سرگشتگی و سردرگمی را نداشت، شاید اصلا شرایط ساخته شدن پیدا نمیکرد.»
پروانه ساخت اولین ضربه را به سینمای اجتماعی میزند
این کارشناس در ادامه صحبتهایش به موج ساخت فیلم کمدی اشاره کرد و اضافه کرد: «مدتی بود که با موج ساخت فیلمهایی شبیه سینمای اصغر فرهادی روبهرو بودیم؛ امروز آن موج افول کرده و سینمای کمدی جایگزین شده. آن هم در شرایطی که فیلمهای اجتماعی در پروانه ساخت اولین ضربه را میخورند و زخمی میشوند و عملا در رقابت نابرابری با سایرین قرار میگیرند. از سوی دیگر چون بسیاری از فیلمهای کمدی ما فاقد فیلمنامه هستند و بیشتر روی بازیگر و اجرا تکیه دارند، فیلمنامهای برای ارائه به شورای پروانه ساخت هم ندارند پس با مشکلی هم مواجه نمیشوند. درواقع متاسفانه فیلمنامههایی مشکل پیدا میکنند که بسیار دقیق و با جزئیات نوشته شدهاند. فیلمهای اجتماعی از این موضوع آسیب میبیند.»
ذوالفقاری با ابراز خرسندی از اینکه فیلمسازان نسل جدید درگیر مولف بودن نیستند و دست به تجربههای جدید میزنند درباره دومین ساخته قرائی گفت: «این فیلم اقتضائش این است که کارگردانی خیلی به رخ کشیده نشود. شهر میتوانست حضور پررنگتری داشته باشد و دوربین بسیار به شخصیتها نزدیک است. این که کارکتر در جامعه گم شده است را کم میبینیم. همچنین تناسب بین رفتار قاسم و شغلش از نکات مثبت فیلم محسوب میشود.»
«سد معبر» میتوانست سند افشاگرانه باشد
وی در ادامه به خشم حاضر در فیلم اشاره کرد و توضیح داد: «این مناسبات خشن و روابط صریح بین زن و مرد نشان میدهد که فقر باعث خشونت کلامی میشود و بخش عادی از زندگی این قشر است. این موضوع در بازی حامد بهداد بسیار وجود دارد. موضوعی که فیلم سراغش رفته بسیار حساس و مهم است و شاید اگر امکان سینمای اجتماعی بیشتر بود، به نظرم «سد معبر» میتوانست سند افشاگرانه یا تاریخی از این دوران باشد.»
این کارشناس در پایان صحبتهایش دیده نشدن بازی حامد بهداد در جشنواره سال گذشته را از گناهان نابخشودنی دانست که اتفاق افتاد.
در بخش پایانی برنامه محمود اربابى، معاون توسعه فناوری و مطالعات سازمان سینمایی و یکی از اعضای هیأت انتخاب سى و ششمین جشنواره فیلم فجر در گفتگو با محمود گبرلو به تحلیل «مسائل روز سینمای ایران» پرداخت.
ارزشیابی در معاون نظارت و ارزشیابی بیشتر است
اربابی در ابتدا در پاسخ به این سئوال گبرلو که اداره نظارت و ارزشیابی بیشتر کار نظارتی انجام داده است یا ارزشیابی، بیان کرد: «همین که فیلمی تولید میشود و بنا به هر دلیلی نمایشش متوقف میشود نوعی ارزشیابی است. فیلم دیده میشود، مورد ارزشیابی قرار میگیرد و گاهی حتی به دلیل تفاوت فیلم با فیلمنامه اولیه امکان نمایش پیدا نمیکند.»
نگاه اعضای معاونت نظارت و ارزشیابی، حذفی است
گبرلو با بیان اینکه این اداره، بیشتر کار نظارتی انجام داده است، درباره برخوردهای سلیقهای مدیران با فیلمها از اربابی سئوال کرد و این مدیر دولتی در پاسخ گفت: «مدیرکلها در توقف فیلمها شخصا نقشی ندارند. شورای بازبینی فیلم ترکیبی از نهادهای مختلف است. این افراد زمانی که فیلمی را میبینند نظرشان را اعلام میکنند که البته بیشتر با نگاه حذفی است و مدیرکل این فرآیند را اجرا میکند.»
قانون در شرایط خاص اعمال نمیشود
وی تصریح کرد: «قانون اصول نوشته شدهای است که توسط یک تیم تثبیت میشود و برآیند یک تفکر اجتماعی است و دولتها در اجرای این قوانین موثر هستند. ممکن است در فیلمی کلوزآپ یک هنرپیشه زن نشان داده شود و از نگاه یک عضو استفاده ابزاری از زن تلقی شود و عضو دیگری چنینی نظری نداشته باشد.»
معاون سازمان سینمایی در جواب گبرلو که این موضوع را ایرادی برای سینما عنوان کرد، گفت: «خیر، چنین نیست که با این نوع نگاه فیلمها دچار آسیب شوند. بعضی مواقع شرایط جامعه و بازخوردها اقتضاء میکند که روند قانونی طی نشود.»
گبرلو به توقف فیلم «آتشکار» و «صد سال به این سالها» در زمان مدیریت اربابی و پس از آن صدور مجوز توسط شمقدری اشاره کرد، اربابی در پاسخ گفت: «آتشکار پروانه نمایش داشت. بسیاری فیلمها پروانه نمایش داشتند و بنده صادر کرده بودم؛ اما شرایط اجتماعی اقتضائاتی داشت که اجازه اکران نداد».
معاون نظارت و ارزشیابی برای مصلحت جمعی ورود میکند
او ادامه داد: «تصمیماتی که به سلایق یا تصمیم شخصی تعبیر میشود درواقع متأثر از نگاه و رویه دولتها و شرایط اجتماعی اتفاق میافتد. معاون نظارت و ارزشیابی تنها در شرایط خاص برای مصلحت جمعی، ورود فردی میکند».
الگوی قانونی ثابتی وجود ندارد
مجری برنامه با بیان این که این اقتضائات اجتماعی و تصمیمات فردی گاهی بیش از اندازه میشود و به سینما و سینماگر و حتی مخاطب لطمه میزند، پرسید چطور میشود جلوی تکرار این تصمیمات را گرفت، اربابی پاسخ داد: سینما موجود زنده است و براساس آنچه در جامعه در حال رخ دادن است برای این حوزه تصیمگیری میشود، پس نمیتوان از یک الگوی ثابت برای آن استفاده کرد، چون هرلحظه اتفاقات و شرایط متفاوتی ایجاد میشود. البته میتوان با تمهیداتی چنین رفتارهایی را کاهش داد و قوانینی هم برای این امروجود دارد.»
قوانین در سینمای دنیا هم متغیر است
این مدیر سینمایی به بحث اکران «عصبانی نیستم» در هفتههای گذشته اشاره کرد و گفت: «ممکن است فیلمی شرایط بحرانی جامعه را دامن بزند و به این دلیل تشخیص داده شود که به اکران در نیاید. البته حقوق ذینفعان باید رعایت شود و من طرفدار این موضوع هستم . اقتضائات سینما با توجه به شرایط ماست. در دنیا هم اینگونه است. یادم میآید فیلم «وسوسههای مسیح» ساخته مارتین اسکورسیزی برای اکران با مشکلاتی روبهرو شد. ما معتقدیم شکل طبیعی این است که اگر نگاه تیمی وجود داشته باشد نباید حذف یک نفر باعث تشنج شود.»
در سینما اعمال سلیقه در هیچ دورهای نداشتیم
وی درباره شائبه اعمال سلیقه افراد برای سیاستگذاران و تصمیمگیری در حوزه سینما گفت: «من نمیگویم سلیقههای متفاوت، میگویم استنباطها متفاوت بین این افراد وجود دارد. من با سه مدیر سینمایی کار کردهام و استنباطم این نبوده است که سلیقه شخصی وجود داشته، بلکه این استنباط افراد از شرایط و موقعیت بوده. البته موقعیت سختی است و ممکن است اشخاصی اعمال سلیقه هم بکند که برخی از آنها بسیار شفاف هم میگویند.»
تهیهکنندگان اصرار به وجود پروانه ساخت دارند
وی درباره حذف پروانه ساخت گفت: «اگر هر تهیه کنندهای مسئولیت کامل فیلمش را بپذیرد، روند تولید به شکل درست طی میشود و پروانه ساخت حذف میشود، البته این حذف نیاز به مصوبه قانونی در مجلس دارد. این را هم بگویم هنوز بسیاری از تهیهکنندگان تمایل به گرفتن پروانه ساخت دارند به این دلیل که برایشان نوعی حاشیه امن محسوب میشود.»
تعامل نهادهای مختلف در سینما، به نفع جامعه و مردم است
وی درباره انتظارات برخی ارگانها و نهادها از سینما و اعمال سلیقهشان در این حوزه گفت: «اظهارنظر ارگانهای به ظاهر بیارتباط با سینما زمانی که در مسیر قانونی بیان شوند حق است. وزیر و سایر نهادهای دولت باید دارای یک تعامل باشند، تا در فضای تعاملی و گفتگو نظرات بیان شود، اختلاف نظرها حل شود و البته اینها به جامعه منتقل نشود. اگر این روند با تعامل، منطق و تبادل افکار جلو برود حتما به نفع جامعه است. در صورتی که ما یک روز مردم را به حاشیه میبریم و روزی که نیاز داریم آنها از حاشیه بیرون میآوریم. پیش از هر چیز ما باید روابط اجتماعیمان را گسترش دهیم که سینما یکی از این راهکارهاست و اینگونه شاهد فضای تعاملیتری خواهیم بود.»
پیشنهاد قرعهکشی زمانبندی فیلمهای جشنواره را ما دادیم
وی درباره حوزه کاربرد تحقیق و پژوهش در سینمای ایران گفت: «ما در دفتر معاونت توسعه فناوری دو دفتر آموزش و مطالعات سینمایی و دفتر توسعه سینمایی داریم که تحقیقاتی را در زمینه سینما انجام میدهیم. به عنوان مثال این قرعهکشی که امسال در جشنواره اتفاق افتاد حاصل نظرسنجیهایی بود که سال قبل در سالن رسانهها انجام دادیم. من در شورای سیاستگذاری جشنواره فشرده پژوهشها را به آقای داروغهزاده دادم که به نتیجه قرعهکشی امسال رسیدیم. همچنین درباره اخذ سهم از بازار جهان سه پژوهش انجام دادهایم که شیوههای جدید و خلاق بازارهای جهانی را شناسایی کنیم که نتیجه را به پخشکنندهها خواهیم داد. علاوه بر این پژوهشی درباره مخاطبان سینما در دست اقدام داریم. اینکه مخاطبانی که فیلم میبینند اما سینما را انتخاب نمیکنند چه دلایلی دارند. پاسخ به چنین پژوهشهایی کمک به اقدامات اصلاحی مثل افزایش مخاطب سنیما میشود.»
دفتر جشنواره باید پاسخ معترضان را بدهد نه هیأت انتخاب
این عضو هیات انتخاب سیوششمین جشنواره فیلم فجر پاسخگویی هیات انتخاب به فیلمسازان معترضی که فیلمهایشان مورد پذیرش قرار نگرفته است را درست نداست و افزود: «آیا ما باید به 250 نفری که انتخاب نشدند توضیح دهیم؟ این وظیفه دفتر جشنواره است و وظیفه هیات انتخاب نیست. اصلا ما آداب چنین فضایی را داریم که در اینباره نشست رودرو برای هیأت انتخاب و فیلمسازان بگذاریم؟»
معیار انتخاب شدن در جشنواره خوب و بد نیست!
اربابی در ادامه با بیان اینکه باید نگاه به انتخاب شدن و نشدن در جشنواره تغییر کند، افزود: ما 67 فیلم دیدیم و از میان آنها 22 فیلم انتخاب کردیم. فاصله فیلم انتخاب شده و بیرون مانده از مسابقه بسیار باریک است. اینطور نیست که فکر کنیم 23امین فیلمی که انتخاب نشد به لحاظ معیارها در سطح بسیار پایین و غیرقابل قبولی قرار داشت، نه؛ ماجرا این بود که ما باید 22 فیلم انتخاب میکردیم. درواقع اگر به این واقعی برسیم که فاصله انتخاب شدن و نشدن تنها محدودیت تعداد بوده، نه معیارگذاری خوب و بد، با نتیجه راحتتر برخورد خواهیم کرد.»
انتخابهای جشنواره برای مردم است
وی ادامه داد: «جشنواره که تمام شود، من به فیلمسازی که بخواهد توضیح میدهم. مهمترین قضیه انتخاب فیلمهای متناسب با شرایط جامعه است و این به معنای حذف فیلمهای بد نیست. معمولا انتخاب برآیند نظر اعضا است. هیأت انتخاب مجموعهای از معیارها را دارد که آنها را در انتخابهایش لحاظ میکند. مردم میخواهند فیلمها را ببینند و باید این موضوع لحاظ شود که فیلمهای منتخب در جشنواره مورد توجه مردم قرار بگیرد و البته تنوع موضوعی و سبد یک ساله اکران در همین انتخابها مشخص میشود.»
قطعا هر هیأتی انتخاب میشد 15 فیلم مشترک بود
اربابی با اشاره به اینکه جشنواره بازتاب سینمای ایران است، اضافه کرد: «جشنواره دیدگاه مشخص خود را دارد و انتخابها براساس این دیدگاه صورت میگیرد. ممکن است فیلمی در تعارض با دیدگاههای جشنواره باشد، اما اعمال نظر شخصی در هیأت انتخاب وجود ندارد. تردید ندارم اگر هیات انتخاب دیگری هم بود 15 فیلم مشترک از انتخابهای این هیأت موجود در لیستش موجود بود. مجموع آنچه انتخاب شد براساس رأی نظر همه بود، مثلا برخی فیلمها با هفت رای و برخی با شش رای انتخاب شده است.»
سینما در سال آینده هم کیفیت و هم تنوع خوبی دارد
عضو هیات انتخاب جشنواره سیوششم فیلم فجر در پایان صحبتهایش درباره سال آینده سینمای ایران بیان داشت: «ما حدود 70 فیلم آماده برای نمایش و حدود ده فیلم در حال ساخت هستند، این نوید میدهد که سال آینده سینمای ایران به لحاظ کمی وضعیت خوبی دارد و البته با آنچه در ارزیابیهای جشنواره مشاهده کردیم، سال آینده سینما به لحاظ کیفی هم خوب و دارای تنوع موضوعی است و عموم مردم ارتباطی بینابینی با فیلمها برقرار میکنند.»
انتهای پیام/