تمدناسلامی تامینکننده مطالبات دنیوی و اخروی انسان است/ نسبت میان تمدن، امت و امپراتوری اسلامی
گروه فرهنگی خبرگزاری آنا؛ نمیتوان انکار کرد که مهمترین خاستگاه مفهوم تمدن سازی اسلامی «دانشگاه» است. دانشگاه مذاهب اسلامی از جمله مراکز دانشگاهی مدعی در بحث از تمدن سازی نوین اسلامی است و تحقق آن را در دستور کار دارد.در رابطه با این موضوع به گفتوگو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسین مختاری، رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی پرداختیم، که در زیر می توانید مشروح این گفتوگو را بخوانید.
* برای شروع بیایید اندکی در کلمات بکار رفته در این ترکیب (تمدن سازی اسلامی) تاملی داشته باشیم و ببینیم تمدن سازی اساسا به چه معناست؟ و ما قرار است چه چیزی را بسازیم؟
ترکیب واژگانی تمدن سازی نوین اسلامی حاوی یک هدف بلند معنایی و آرمانی است. بحث از تمدن اسلامی از گذشته تا کنون ترکیبی متداول بوده و همچنان نیز است، اما اکنون بحث بر سر تمدن سازی «نوین» اسلامی است. وقتی ما تاریخ را مطالعه میکنیم خواهیم دید، تمدن اسلامی بر مبنای مولفههای دینی و آموزههای معنوی شکل گرفته است.
قطعا استحضار دارید که تمدن دفعتا تحقق پیدا نمیکند و به هیچ وجه موضوعی ناگهانی و دفعی نیست. یعنی نمیتوان امروز در مورد آن حرف زد و طرح و برنامه ریخت و فردا شاهد تحقق آن در سطح کلان بود. البته این از ویژگیهای هر تمدنی است، برای نمونه تمدن غرب هم به همین سبک و سیاق ظهور کرد و به این گستردگی در سطح جهان محقق شد.
تعبیر من از تمدن سازی اسلامی، دینیسازی دو قلمرو دنیوی و اُخروی انسان در شئون مختلف است. تمدن اسلامی در آغاز ظهور این دین مبارک و در ابتدای تاریخش، به مرور زمان و بر اساس آموزههای وحیانی شکل گرفت، منتهی وقفههایی هم در راه تحقق آن ایجاد شد.
از نگاه بنده، همیشه در تامین نیازهای انسان، (متناسب با اقتضای بشر) در دو قلمرو فرد و جامعه فعالیتهایی صورت میگیرد که البته به همین دلیل شاهد شاخههایی برای تمدن ساخته شده، خواهیم بود. در این بین آنچه دین مبین و مبارک اسلام در پی تحقق آن است، تضمین، تامین و پاسخ به تمامی مطالبات دنیایی و اٌخروی اعم از رفاه، آسایش، امنیت و... برای انسان است.
لذا با این وصف بحث از تمدن سازی اسلامی به معنی تامین نیازها و مطالبات دنیوی و اُخروی انسان در ساحت دین مبین اسلام است.
ما میدانیم که انسان بما هو انسان به حسب خلقت بشریاش نیازها و مطالباتی دارد و از همین رو دین و اندیشهای کامل و تعالی بخش است و میتواند مطالبات انسان را در تمامی ابعاد یا در جزیی از مطالباتش تامین و رفع کند. اینجاست که اسلام می آید و میخواهد توامان نیازهای مادی و معنوی انسان را با هم مرتفع کند و نه صرفا نیازهای مادی او را.
بشر به حسب پیچیدگی ذاتیاش در نظام خلقت، نیازهایی این دنیایی و همچنین آن دنیایی دارد و تمدن سازی نوین اسلامی می خواهد هر دوی این نیازها را حل کرده و آدمی را بر محوریت توحید، به تعالی برساند.
*ما اکنون در مسیر تمدن سازیمان درگیر بحث و عالم مهمی هستیم که در مجموع از آن به عالم غرب (غرب اندیشهای) تعبیر میکنیم، در راستای این تمدن سازی مواجهه ما با غرب را چگونه ارزیابی و تحلیل میکنید؟
اگر ما بر اساس کتاب و سنتمان به دین اسلام نظر بیاندازیم، خواهیم دید، دین پدیدهای فرا زمانی است و زمان نمیشناسد و در ضمن آن مرز جغرافیایی یعنی عرب و عجم هم برایش فرقی ندارند و متناسب با فطرت آدمی پیش می رود. از آنجایی که من در خارج از کشور هم زندگی کردهام و هم مشغول به تحصیل بودهام، برای همین معتقدم غرب، متمدن است و تمدنش را هم از نزدیک دیدهام، اما نکته مهم احوال انسان غربی است که دائما با گمشدهای مواجه است و حس گمگشتگی دارد. این حال محصول تمدنی است که از یک سو انسان را به گمگشتگی کشانده و از سوی دیگر ادعای به ارمغان آوردن تمدن و پیشرفت و تعالی برای بشر را دارد. برای همین است که شاهد گرایش چشمگیری از جوانان غربی به سمت ادیانی (غیرالهی) همچون بودیسم در غرب هستیم و وقتی از مجذوبین به این جنس ادیان می پرسیم چرا به این دین گرایش پیدا کردهاید؟ در پاسخ به ما میگویند به دلیل وجود اخلاق در این دین و کسب آرامش از آن است که به این طریق گرایش پیدا کردیم. در واقع انسان متمدن جدید حال و درون خوشی ندارد و نیاز به روزنههایی از ایمان به خدا در وجودش دیده میشود که آن صدای فطرت ذاتی اش است. تمدن سازی اسلامی یعنی بر مبنای این فطرت دنیا و عقبای انسان جدید را بر محور الوهیت قرار دهیم.
*آیا غرض شما در استفاده از واژه «تمدن اسلامی» همان «امت اسلامی» است یا میان این دو ترکیب مهم، تمایز قائلید؟
بله، غرض از تمدن نوین اسلامی در نگاه من همان امت واحد اسلامی است. اینکه واژه تمدن غربی است و مبانی غربی دارد را از شما نمیپذیرم و معتقدم این استعمال کلمات است که بیش از هرچیزی مهم است و نه تاریخ یک کلمه. امروز بسیاری از واژگان هستند که میان عالم شرق و عالم غرب رد و بدل میشود و از شرق به غرب و غرب به شرق می روند در این میان امر مهم و قابل تامل معنای واژه است.
*به دلیل بی مرز بدون عالم اسلام در دنیای کنونی و وجود بیش از یک میلیارد مسلمان در جهان، لطفا بگویید وقتی از ترکیب «تمدن اسلامی» صحبت می کنید آیا غرضتان همان «امپراطوری اسلامی» است؟
نه، امپراطوری در ذات کلمهاش معنایی منفی دارد و تعرض به حقوق انسانها است. اما تمدن سازی نوعی هم دلی و هم سلکی است. ما نمیخواهیم و چنین قصدی هم نداریم که به امپراتوری اسلامی دست یابیم لذا اساسا این بحث سالبه به انتفاع موضوع خواهد شد. در واقع در تمدن سازی نوین اسلامی به تامین مطالبات مادی و معنوی انسانها تاکید خواهد شد اینکه مفاهیم بر محوریت فطرت محقق شوند، مگر نه این است که مخاطب آموزههای وحیانی و الهی، فطرت انسان ها است؟. لذا ما در مسیر تمدن سازی در قدم اول باید راه را برای استقرار تمدنی دینی و الوهی آماده کنیم.
در این عالم اینگونه است که گویی خالق انسان، قوانین را به گونه ای خلق کرده است تا اگر هر انسانی به خمر فطرت دچار نشده باشد و آن را بشنود بپذیرد. در اصل تمام این مبانی برای این است که معتقدیم اسلام پشتوانه اش منطق و برهان است و با عقلانیت تعارضی ندارد.
*دانشگاه مذاهب اسلامی در راه تمدن سازی نوین اسلامی و همچنین تحقق علوم انسانی اسلامی چه فعالیتی داشته و در دست اقدام دارد؟
ما در راستای تحقق علوم انسانی اسلامی و همچنین تمدن نوین اسلامی بصورت مدون فعالیتهای زیادی در دست اقدام داشته و همچنان نیز داریم و مهمترین این موارد هم که روز گذشته در جلسهای با حضور اساتید و صاحب نظران، مورد توجه و تایید قرار گرفت راه اندازی رشته تمدن نوین اسلامی است که اگر خداوند بخواهد از مهر سال آینده شروع به کار خواهد کرد.
گفتگو: محمدرضا زمانی خطیبی
انتهای پیام/