مدیریت آسیبهای روانشناختی در حوادث طبیعی، پیشبینی، پیشگیری و درمان
به گزارش خبرنگار آنا، دکتر مهدی شاه نظری از استادان دانشکده روانشناسی در این کارگاه با بیان اینکه حوادثی که بدون دخالت انسان مانند زلزله، سیل و طوفان، فجایع طبیعی هستند نه بلایای طبیعی گفت: «با توجه به اقلیم کشور و موقعیت جغرافیایی ایران، بنا به آمار موسسات مختلف حوادثی مانند زلزله غیرقابل انتظار نیست هرچند که زمان و مکان آن ممکن است قابل پیش بینی دقیق نباشد، مدیریت بحران بایستی در صدر اولویت های کشور باشد.»
وی با ارائه آماری از تلفات جانی و مالی زلزله های مختلف در چندین سال اخیر این آمار را بسیار بالا عنوان کرد و تصریح کرد: « فجایع طبیعی رخ داده و تمام می شوند اما پیامدهای روحی آنها تا مدت ها ادامه دارد و متاسفانه مرگ و میر قسمتی از ماجراست و پیامدهای روانشاختنی پس از زلزله برای بازماندگان و فشارها و آسیب های روانی آنان گاهی اوقات از مرگ نیز تاثیرگذارتر است.»
شاه نظری با شرح اهداف اولیه روانشناسان برای حضور در بحران، حدس هوشمندانه روانشناسان برای کمک به آسیب دیدگان را بسیار مهم عنوان کرد و بی حسی، مسخ شدگی، شوک همراه با اختلالات روحی و جسمی، خشم، اضطراب و احساس تنهایی را مراحل مختلفی نام برد که برای بازماندگان و آسیب دیدگان پیش می آید و اگر به موقع تشخیص داده نشده و به آنان کمک نشود ممکن است فرد در همان مرحله تثبیت شود.
دکتر سیدمحمود میرسلیمی از استادان دانشگاه نیز به شرح مسائل اجتماعی شرایط بحران پرداخت و گفت: «همه به دنبال مقابله با فشار روانی ناشی از فاجعه هستند و اولین گروه مسئولین هستند که معمولا به دنبال مقصر میگردند و گاه با منازعات سیاسی و شخصی و ... همراه می شود و با مکانیزم هایی همچون فراکنی، انکار و اقدامات نمایشی و ... بروز می کند.»
وی وجود پارادکس تشویش اذهان و تنویر افکار در رسانهها را یکی دیگر از مسائل هنگام بروز بحران برشمرد و گفت: «محدودیتهایی برای نشر برخی اخبار و اتفاقات وجود دارد تا موجب تشویش اذهان عمومی نشود و در عین حال اخبار به گونهای منعکس می شود که وظیفه تنویر افکار را نیز محقق کند ولی در این میان رسانههای مجازی در این زمینه کمتر تحت فشار مقررات هستند و متاسفانه گاهی اوقات با بهرهبرداری از وضعیت موجود و با پخش تصاویر برانگیزاننده و گاهی غیرواقعی تنها به دنبال نفوذ اجتماعی هستند.»
این استاد دانشگاه پیامدهای این موضوع را همرنگ شدن با جماعت یا متابعت و متقاعد سازی دانست و تاکید کرد: «ناپایدارترین شکل یک مداخله، همرنگی و متابعت است که فرد بدون اینکه خود بخواهد سعی در اجرای انتظاراتی دارد که از وی میخواهند و حتی در متقاعدسازی نیز ممکن است افراد جامعه برای مداخله، با ابزارهایی مانند تشویق مادی یا معنوی و یا فشار گروهی متقاعد شوند.»
میرسلیمی این جلسه را مقدمهای برای سلسله نشستهای تخصصی و آموزشی برای مدیریت شرایط بحرانی عنوان و تصریح کرد: «از روانشناسان به عنوان متولیان امر مدیریت مداخله انتظار می رود با گذراندن آموزشهای خاص برای عملکرد صحیح در شرایط بحران آمادگی لازم را کسب کنند.»
دکتر زهرا سادات نریمانوند مدیر مسئول طرح محب بهزیستی استان البرز نیز به تشریح بحران در حوادث مختلف پرداخت و گفت: «برداشت انسان ها از بحران بسیار متفاوت بوده و بحران در واقع عدم انطباق بین نیازهای انسان و منابع بر آوردن آن است که با واکنش های متفاوتی از انسان ها همراه است.»
وی ادامه داد: «در یک بحران روانشاختی عدم تعادل بوجود میآید و تجربههایی مانند برانگیختگی هیجانی و احساس عدم کارایی برای موقعیت موجود را دارند و البته وظیفه روانشناسان کم کردن دامنه برانگیختگی هیجانی افراد و داشتن ابزارها و توانایی روحی و حرفهای برای کاهش این دامنه است.»
نریمانوند با اشاره به اهمیت مداخله درست روانشناختی گفت: «همه افرادی که به عنوان امدادگر حضور دارند اعم از سازمان یافته و داوطلب، بایستی توانایی کم کردن دامنه برانگیختگی هیجانی را داشته باشند و بایستی در این زمینه اطلاعات لازم را داشته و آموزشهای لازم را دیده باشند.»
وی بیشترین آسیب ها (بلافاصله بعد از بحران) را ناشی از گمگشتی افراد دانست و تاکید کرد: «اولین پیام ارسالی از یک بحران زده به بستگان خود عبارت «من سالم هستم» است که بستگان را از سردرگمی رها خواهد کرد.»
این استاد روانشناسی با برشمردن بایدها و نبایدهای یک مداخلهگر تاکید کرد: «در کنار همه اقدامات، امدادگر بایستی انسجام روحی خود را حفظ کرده و لوازمی را همراه داشته باشد که خود نیز آرامش داشته باشد و به اصطلاح خودزنی نکند تا توانایی امداد و یاری درست را داشته باشد.»
انتهای پیام/