دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در نشست جلسات تحلیلی-تخصصی «بسیج و ایران فردا» عنوان شد؛

تفکر اروپای دوران مدرن، تفکر خودخواهی و خودمداری است

ابراهیم رزاقی با مروری بر تاریخچه سرمایه داری در اروپا و انگلستان، گفت: تفکر در اروپای دوران مدرن، تفکر خودخواهی و خودمداری است.
کد خبر : 242849

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرنگزاری آنا، روز گذشته چهارمین نشست از سلسله جلسات تحلیلی-تخصصی «بسیج و ایران فردا» در سازمان بسیج اساتید کشور برگزار گردید. در این جلسه ابراهیم رزاقی، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران با موضوع بسیج و اقتصادمقاومتی، به ایراد سخن پرداخت.


ابراهیم رزاقی با مروری بر تاریخچه سرمایه داری در اروپا و انگلستان، گفت: تفکر در اروپای دوران مدرن، تفکر خودخواهی و خودمداری است. این تفکر طی قرن های متمادی از طریق تربیت نسل ها با ابزارهایی چون دموکراسی محقق شده است.


این اقتصاددان به تبلور تفکر خودمداری در مردم غرب و به خصوص سربازان آمریکایی اشاره کرده و شکل گیری جریانات تکفیری و دست نشانده قدرت های غربی را چنین تشریح کرد: همین فرهنگ خودمداری امروز گریبان غرب و آمریکا را گرفته است. اینکه دیگر مردم غرب حاضر نیستند. برای چیزی غیر از منافع شخصی خود اقدام کنند. می بینیم سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان حاضر نیستند جانشان را به بهای سلطه گری و ثروت اندازی قدرت هایشان به خطر بیندازند. حجم زیاد نبردهای هوایی به نسبت نبرد تن به تن زمینی در اشغال افغانستان و عراق به خاطر نهادینه شدن همین فکر در سربازان غربی است. لذا غرب مجبور می شود از «ارتش عاریتی» استفاده کند؛ یعنی یک مشت انسان وحشی که خوی انسانیت را در خود خشکانده اند را به استخدام گرفته و در منطقه جنگ نیابتی به راه بیندازد. داعش به نیابت از آمریکا در این منطقه در حال خونریزی و توحش است.


رزاقی فرهنگ مقاومت و بسیج را نقطه مقابل فرهنگ خودمحوری تمدّن غرب عنوان کرد و افزود: امروز می بینیم جوانان بسیجی ایرانی و افغانی و پاکستانی به خاطر داشتن فرهنگ دین مدارانه و تکلیف محور که منبعث از فرهنگ سازی امام راحل(ره)، کیلومترها خانه و زندگی خود را رها کرده و به سوریه و عراق می روند تا از جان و ناموس سایر انسان های مظلوم دفاع کنند؛ و در این فرهنگ، دین، فرقه، نژاد، زبان، قومیت و ملیّت معنا ندارد. شما این فرهنگ را با فرهنگ سربازان آمریکایی مقایسه کنید. این تفاوت ها، تفاوت در جهان بینی و نگرش تمدّنی است.


این استاد دانشگاه تهران، فرهنگ مقاومت را حصری عقلی برای هرگونه توسعه زیرساخت در ابعاد اقتصادی و غیر آن دانست و تأکید کرد: تاریخ کشورهای اروپایی و توسعه یافته، نشانگر آن است که همه آنها در دوره ای برای پیشرفت، به راهبرد دفاعی و مقاومتی روی آورده اند. مطالعه کشورهایی مثل ژاپن، آلمان، چین و ... نشان می دهد آنها تا سالیان طولانی هیچ نقش و فعالیتی در عرصه تجارت بین الملل نداشتند و در پی مقاوم سازی پایه های اقتصاد ملّی خود بودند. تاریخ نشان داده است که حتی آمریکایی ها در دوره ای برای مقاوم سازی اقتصاد داخلی خود، کالاهای انگلیسی را به دریا ریخته اند. نمونه همچین اتفاقاتی را در کشورهای کمونیستی نیز شاهد بوده ایم. پس مقاوم سازی اقتصاد یک حصر عقلی برای پیشرفت است.


وی به مورد انگلستان اشاره کرده و آن را متفاوت قلمداد کرد: اما کشوری مثل انگلستان به عنوان سردمدار استعمار در جهان، در پی کسب سود بیشتر به فکر دست اندازی به منابع و نیروی کار سایر کشورها افتاد و این رمز توسعه یافتگی اقتصاد آن شد.


وی همچنین نقش دولت ها در پیشرفت اقتصادهای ملّی را مهم و اساسی ارزیابی کرده و اظهار کرد: این شعار که در غرب سود هرکس برای خود اوست، شعاری دروغ و فریبکارانه است. در مهد غرب هم همیشه دولت در اقتصاد خصوصی دست داشته و دخالت کرده است. اساساً هیچ نمونه و کشوری را در جهان پیدا نمی کنیم که بدون حمایت دولت، در مسیر مقاوم سازی اقتصاد داخلی خود و سرانجام پیشرفت و توسعه اقتصادی حرکت کرده باشد.


رزاقی وضعیت کنونی کشور و آشفتگی اقتصاد داخلی را حاصل گرته بردای از دیدگاه های اقتصادی انگلیسی دانسته و گفت: تفکر توسعه ای که امروز شاهد آن هستیم و مبنایش بر بدبخت شدن عده ای کثیر به قیمت ثروت اندوزی عده ای دیگر است، از خیلی سال پیش و درست در دولت کارگزاران پایه گذاری شد. این تفکر حاصل نگاه آدام اسمیت بود که عده ای کارگر باید له شوند تا کشور پیشرفت کند؛ در انگلیس کارگران در کارخانه ها آنقدر کار می کردند تا جان می دادند. پس از دوران دفاع مقدس، این نگاه در کشور ما وارد و حاکم شد.


وی ادامه داد: در طول ۲۸ سال اخیر، کشور ما بالغ بر ۱۵۰۰ میلیارد دلار درآمد داشته است که اگر بخواهیم طبق فرمول های اثبات محاسبه کنیم، باید از آن موقع تاکنون بین ۷۵ تا ۱۰۰ میلیون شغل ایجاد می کردیم، اما امروز به سختی آمار ایجاد اشتغال ما طی سه دهه به ۱۱ میلیون شغل می رسد. آمارهای امروز نشان می دهد، ۶۶ میلیون نفر در ایران در سن کار یعنی بالای ۱۰ سال قرار دارند، اما ۲۲ میلیون کار می کنند و با اصطلاح های فریبکارانه مثل اینکه چون «متقاضی کار» نیستند، آنها را در زمره بیکاران به شمار نمی آورند. بازی با آمار، یکی از عوامل بلای اقتصاد امروز ماست.


او بحران های اجتماعی حاصل از این نگاه را خطرناک دانسته و نسبت به آن هشدار داد: وقتی عده زیادی از مردم در فقر مطلق بسر می برند و قادر به تأمین نیازهای اولیه خود نیستند، این روند به شورش اجتماعی منجر می شود. آنهم نه شورش طبقه مرفه همچون سال ۸۸، بلکه طبقه ای که به تعبیر امام(ره) صاحبان اصلی این کشورند، یعنی مستضعفان و اقشار ضعیف اقتصادی. چیزی که خواسته آمریکا و دشمنان کشور است.


این اقتصاددان در تبیین ابعاد مختلف مسئله اقتصاد مقاومتی عنوان کرد: مقاومت یعنی وقتی به شما سلاح، تکنولوژی و غذا نمی دهند، خودت دست به کار شوی و مایحتاج خود را فراهم کنی. کاری که در حوزه نظامی و صنایع دفاع به خوبی طی چهاردهه اخیر انجام داده ایم و تجربه اش را در کشور داریم و دانشش را بومی کرده ایم. در حوزه فناوری و دانش هسته ای نیز همین روند و رویکرد پی گرفته شد که متأسفانه در دوره ه ای جلوی آن را گرفتند. خب وقتی ما می توانیم در حوزه صنایع سخت و تخصصی دفاعی خودکفا شویم، چرا در مقاوم سازی اقتصاد خرد و کلان مانده ایم. این به خاطر نگاه و رویکرد است. رویکردی که در میان فعالان حوزه دفاعی کشور وجود دارد اما در مدیران اقتصادی و بانکی ما نیست.


وی با تأکید بر این نکته ادامه داد: در غرب تفکر این است که انسان در خدمت ابزار تولید است، اما ما معتقدیم که ابزار تولید باید در خدمت انسان و تأمین نیازهای او باشد.


او از اصول اقتصاد مقاومتی که مورد تأکید رهبر انقلاب است از اصولی تجربه شدن و امتحان پس داده سخن گفته و اظهار کرد: جلوگیری از خام فروشی، اتکاء به توان و دانش داخلی، اهمیت دادن به نخبگان و ... همه از اصولی است که کشورهای پیشرفته اقتصادی در جهان با آن اصول توانسته اند امروز دنیا را قبضه کنند.


این استاد دانشگاه با انتقاد از دولت گفت: متأسفانه دولت ها و علی الخصوص دولت آقای روحانی از زیربار مسئولیت های قانونی خود شانه خالی می کنند. اصل ۴۴ قانون می گویند دولت مکلف است برای مردم خانه، شغل، بیمه، بهداشت و سایر امکانات اولیه را فراهم کند.


وی همچنین وضعیت حمایت دولت از تولیدکنندگان را تأسف بار ارزیابی کرده و افزود: دولت به جای آنکه کمک حال تولیدکنندگان باشد، مسیرها را برای رونق گیری واسطه گیری و دلالی هموار کرده است. تجربه کشورهای صنعتی نشان داده است که هر پیشرفت اقتصادی با حمایت از تولید کالا اتفاق افتاده است. اما در ایران شاهد تعطیلی روزافزون بنگاه های تولیدی کوچک و بزرگ هستیم. در همه کشورهای از واحدهای پرسود غیرتولیدی مالیات های فراوان اخذ می شود اما در ایران شرایط بالعکس است و آنهایی که از راه دلالی به ثروت های بادآورده کلان دست یافته اند، بیشترین بدهکاری به بانک ها و فرار مالیاتی را دارند. اما دست دولت به تولیدکنندگان مظلوم می رسد و هر روز قانون و تبصره ی جدید بر مالیات آنها اضافه می کند.


رزاقی با تأکید بر نگاه امام خمینی(ره) بر انتقال فرهنگ از طریق انتقال کالا، تصریح کرد: همانگونه که امام(ره) می فرمودند، هر کالایی با خود فرهنگ و الگویی از مصرف را به همراه دارد. راه موفقیت ما در خویشتن داری است، در مراقبت است. در این که باور داشتیم با مقاومت در برابر هجوم کالاهای غربی، می توان اقتصاد داخلی را شکوفا کرد. مردم ما جهان بینی عمیق انقلاب اسلامی که بر پایه دو اصل استقلال همه جانبه و آزادی از ظلم بیگانه است را با جان و دل پذیرفته اند، اما مسوولان هنوز به این درک و باور نرسیده اند و لذا حتی موضع گیری های انقلابی آنها تصنعی از آب درمی آید و تحقیرآمیز است.


این اقتصاددان در پایان تأکید کرد: مردم ایران انقلاب کردند تا در همه ابعاد در زندگی شان تحوّل ایجاد شوند. ادامه روند کنونی چیزی جزء بحران را حکایت نمی کند. با وجود آمارهای واردات ۲۶۰ میلیارد دلاری معلوم است که اشتغال در کشور به وجود نمی آید. امروز نقش بسیج به عنوان مجموعه ای که فرهنگ آن هم سو با الگوی مقاوم سازی کشور است باید مطالبه گر و خط مقدّم پی گیری این مسئله باشد. اینکه رهبر عزیز انقلاب می گویند «آتش به اختیار» یعنی حکم و فرمان کنش فعالانه نیروهای مردمی چون بسیج را صادر نموده اند؛ پس هیچ گونه تعللی جایز نیست.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب