دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
02 تير 1394 - 09:05
مصباحی‌مقدم در گفت‌وگو با آنا:

احمدی‌نژاد نمی‌تواند از بار مسئولیت تخلفات معاونانش شانه خالی کند/ رنج‌های امروز کشور حاصل تخلفات دولت قبل است

سخنگوی جامعه روحانیت مبارز، معتقد است که احمدی‌نژاد از دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش که روی کار آمد، حرکاتش تبلیغاتی برای دور دوم انتخابات بود و دور دوم که روی کار آمد رفتارش انتخاباتی بود برای یک یار از یاران خودش که بعدها معلوم شد این یار احمدی‌نژاد، مشایی بود.
کد خبر : 24174

گروه سیاسی خبرگزاری آنا ـ مصطفی سعیدی: انتخابات ریاست‌جمهوری نهم در حالی رقم خورد که پیش‌بینی‌ نتایج آن تا قبل از اعلام نتایج نهایی معلوم نبود و دلیل آن کثرت نامزدها و حضور آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و چند چهره اصولگرا در بین کاندیداها بود.


احمدی‌نژاد که با ادعای رجایی دوم بودن و شعارهای مردم‌پسندش توانست مورد اقبال عمومی قرار گیرد،‌ حاضر نشده بود در قالب هیچ ائتلافی وارد کارزار انتخابات شود و ظاهرا بدون حمایت جریان‌های قدرتمند سیاسی در عرصه انتخابات حضور یافت.


او که از سال ۸۲ تا پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری، شهردار تهران بود، توانست در دور اول انتخابات، 19/5 درصد آرا را کسب کند، در مقابل رقیبی که بیش از 21 درصد آرا را کسب کرده بود. انتخابات 84 به این ترتیب به دور دوم کشید و اجماع نسبی اصولگرایان بر احمدی‌نژاد شکل گرفت. او توانست نام خود را در سوم تیر 84 به عنوان ششمین رئیس‌جمهوری اسلامی ایران به ثبت برساند.


پس از انتخابات 84، جریان موسوم به سوم تیر شکل گرفت که دارای فراز و فرودهایی بود؛ اوج محبوبیت و قدرت این جریان به دوره اول ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد برمی‌گردد. در دور دوم محبوبیت این جریان رو به افول نهاد؛ به گونه‌ای که گاهی حامیان این جریان اظهار می‌کردند مجبور به تحمل احمدی‌نژاد هستند تا دوره ریاستش تمام شود.


در آستانه سوم تیر و با گذشت 10 سال از شکل‌گیری این جریان، به سراغ حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحی‌مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز و نماینده مردم تهران در دوره‌های هفتم، هشتم و نهم مجلس رفتیم تا درباره زمینه‌ها و دلایل ظهور و افول این جریان با او به گفت‌وگو بنشینیم.


مشرح این گفت‌وگو را در زیر می‌خوانید:



شکل‌گیری جریان سوم تیر و پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات سال 84 به نظر شما ناشی از چه عواملی بود؟


سال 84 مقدمات به‌گونه‌ای فراهم شده بود که از حوزه اصولگرایان شش نفر به میدان آمدند که پنچ نفر حاضر شدند با هم همکاری کنند و آقای احمدی‌نژاد به جمع این پنج نفر نپیوست. در ابتدا تصور این بود که احمدی‌نژاد منصرف شده و بنده در آن زمان به عنوان سخنگوی جامعه روحانیت مبارز مصاحبه‌ کردم و گفتم که ظاهرا ایشان منصرف است و بعد از این مصاحبه ایشان تماس گرفت و گفت که منصرف نشدم اما در این سازوکار نمی‌آیم.


مبنای اصولگرایان در انتخابات 84 بر این بود که از این پنج نفر به یک نفر برسند و اجماع کنند، آقای احمدی‌نژاد به آن مجموعه نپیوست و به صورت مستقل آمد و مورد حمایت هیچ‌یک از احزاب و جمعیت‌های اصولگرا هم نبود.








آیت‌الله مهدوی‌کنی از رفتار احمدی‌نژاد در مناظره‌های انتخاباتی 88 و بردن نام آقای هاشمی و ناطق گلایه داشت و این گلایه را به احمدی‌نژاد گفت

حضور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات چه تأثیری داشت؟


با ورود آقای هاشمی‌رفسنجانی به انتخابات، فعالیت اصولگرایان برای مدیریت پنج نفر و رسیدن به یک نفر خنثی شد و رقابت بین آقای احمدی‌نژاد و آقای هاشمی‌رفسنجانی شکل گرفت.


در دور دوم احمدی‌نژاد آرای بیشتر را کسب کرد و رئیس‌جمهور شد، علت آن این بود که آقای هاشمی‌رفسنجانی گرچه قبل از این ماجرا از مجموعه اصولگرایان تلقی می‌شد اما با توجه به اینکه برخلاف اراده مجموعه به میدان آمده بود، مورد حمایت جدی اصولگرایان قرار نگرفت و رفتار انتخاباتی حامیان آقای هاشمی هم به گونه‌ای بود که مجموعه اصولگرایان را به نوعی پس زد.


کمپین انتخاباتی هاشمی 2005، فضایی را به وجود آورد که با فضای ارزشی مورد نظر اصول‌گرایان همراه نبود و باعث شد در دور دوم اکثرا به ایشان رأی ندادند بلکه به رقیب ایشان رأی دادند.


بعد از پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات، رویکرد اصولگرایان و جامعه روحانیت مبارز در رابطه با دولت جدید چه بود؟


بعد از انتخابات 84 بنای مجموعه بر این بود که از احمدی‌نژاد حمایت کند و البته شعارهایی هم در دور دوم انتخابات مطرح کرد که این شعارها مورد پسند مجموعه اصولگرایان بود و مقام معظم رهبری هم بعد از انتخابات فرمودند که شعارهای امام(ره) را زنده کردید و چیزی بود که با افکارعمومی جامعه ما و روحیه انقلابی مردم سازگاری جدی داشت و هماهنگ بود.


در دوره اول ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد می‌توان گفت تقریبا مسیر همراه و هموار بود و کسی هم مناقشه جدی نسبت به رفتار وی نداشت.








دور دوم ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد مسایلی کلید خورد که فاصله‌ای بین هواداران احمدی‌نژاد با او را کلید زد

در دوره دوم ریاست‌جمهوری که احمدی‌نژاد کاندیدا شد و رقیبش هم آقای موسوی بود، مجموعه اصولگرایان در اینجا به صورت جدی‌تر به حمایت از احمدی‌نژاد پرداختند، چراکه عملکرد چهارساله اول وی برای اصولگرایان قابل قبول بود و از این‌رو حمایت‌های بیشتری انجام دادند و تعداد آرای احمدی‌نژاد در انتخابات 88 بیشتر شد و حدود 24 میلیون و 600 هزار رأی کسب کرد.


اختلافات اصولگرایان با احمدی‌نژاد از چه زمانی آغاز شد؟


از حوادثی که بعد از انتخابات رخ داد، صرف‌نظر می‌کنیم. در دور دوم ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد مسائلی کلید خورد که فاصله‌ای بین هواداران احمدی‌نژاد به حساب اینکه ارزش‌های اصولگرایانه را نمایندگی می‌کند، شروع شد.


البته شاید در ابتدا این فاصله برجسته نبود؛ اما به مرور برجسته شد و تابع رفتارهایی بود که ایشان انجام داد.



اگر بخواهید به دلایل این فاصله اشاره کنید، کدام‌یک از موارد برجسته‌تر است؟


احمدی‌نژاد به تذکرها بی‌اعتنا بود و انتصاب‌های خود را انجام داد


اولین دلیل این فاصله نسبت به انتخاب آقای مشایی برای معاون اولی بود که با تذکر مقام معظم رهبری مواجه شد و متأسفانه واکنش رئیس‌جمهوری در مقابل تذکر مقام معظم رهبری ابتدا بی‌اعتنایی بود، شش روز از این ماجرا گذشت تا فشارهایی به احمدی‌نژاد وارد شد و بر اساس گزارش آقای ابوترابی‌فرد نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، که نظر مقام معظم رهبری را بازتاب داد و علنی کرد، واکنش احمدی‌نژاد این بود که اعلام کرد استعفای آقای مشایی از معاون اولی را پذیرفت.


این رفتار خود نشان‌دهنده شروع یک تفاوت نسبت به مواضع وی در دوران ریاست‌جمهوری اول بود. بعدها با انتخاب آقای رحیمی، یک فاصله دیگری پدید آمد و به آقای احمدی‌نژاد اطلاع دادند که آقای رحیمی، اتهاماتی دارد که در دستگاه قضایی در حال رسیدگی است و احمدی‌نژاد نسبت به این تذکرها بی‌اعتنایی کرد و انتصاب خود را انجام داد.


احمدی‌نژاد می‌گفت افکارش با مشایی یکی است


علاوه بر این، مسائل جدیدی را آقای مشایی مطرح کرد که احمدی‌نژاد پاسخش این بود که افکار بنده با مشایی یکی است و بعد از آن گروهی موسوم به جریان انحرافی کنار رئیس‌جمهور شکل گرفت. به این ترتیب فاصله‌ها بین احمدی‌نژاد و حامیانش بیشتر شد و با توجه به رفتارهای دیگر مانند تخلف از قوانین و به رسمیت نشناختن برخی قوانین، فاصله بین مجلس و دولت هم بیشتر شد تا جایی که مسئله سؤال از رئیس‌جمهوری مطرح گردید و با خانه‌نشینی 11 روزه احمدی‌نژاد در عزل آقای مصلحی وزیر اطلاعات هم این شکاف عمیق‌تر شد تا جایی که به استیضاح وی و عدم کفایت احمدی‌نژاد نزدیک شد. زمانی‌که به سرکارش برگشت این مسائل منتفی شد. دو سال پایانی دولت دهم، همه بنا را بر این گذاشته بودند که احمدی‌نژاد را تحمل کنیم تا دوره‌اش تمام شود.








رفتار احمدی‌نژاد در انتخابات 88 همراه با نوعی غرور بود و از این جهت مورد اعتراض آیت‌الله مهدوی‌کنی قرار گرفت

دو سال آخر احمدی‌نژاد در ریاست‌جمهوری را باید دو سال پرچالش دانست؛ این را باید بر اساس رفتارهایی که انجام داد دانست و مناسباتی که به عنوان رئیس‌جمهوری با مجلس داشت. بیشترین انتقادها نسبت به عملکرد او از این ناحیه بود و همه بنا را بر این گذشته بودند که احمدی‌نژاد را تحمل کنیم تا دوره‌اش تمام شود.


نظر آیت‌الله مهدوی‌کنی درباره عملکرد احمدی‌نژاد در دور دوم ریاست‌جمهو‌ری‌اش چه بود؟


آیت‌الله مهدوی‌کنی از رفتار احمدی‌نژاد در مناظره‌های انتخاباتی سال 88 گله‌مند بود/ پس از آن ایشان ارتباطی با احمدی‌نژاد برقرار نکرد


مرحوم آیت‌الله مهدوی‌کنی، در انتخابات سال 88 نسبت به مناظره‌ای که آقای احمدی‌نژاد با آقای موسوی انجام داد، اعتراض داشت و این اعتراض را مستقیم به آقای احمدی‌نژاد گفتند و گلایه کردند، چون در آن مناظره هم به آقای هاشمی و هم به آقای ناطق تعرض شده بود آن هم بدون آنکه آنها حضور داشته باشند و بتوانند از خودشان دفاع کنند.


نوع رفتار رئیس‌جمهوری همراه با نوعی غرور بود و از این جهت مورد اعتراض آیت‌الله مهدوی‌کنی قرار گرفت و بعد از سال 88 ایشان ارتباط نزدیکی هم با احمدی‌نژاد برقرار نکردند و نه دعوتی از رئیس‌جمهوری به عمل آمد که به دفتر آیت‌الله مهدوی‌کنی برود و نه گفت‌وگوی تلفنی بین آنها برقرار شد.


آقای احمدی‌نژاد دولت خود را دولت پاکدستان می‌دانست و همواره از به همراه داشتن لیست مفسدین در جیبش خبر می‌داد، آیا مجلس و جریان‌های اصولگرایی از وی خواستند تا این لیست را منتشر کند؟


زمانی‌ که ایشان یکی دوبار در سخنرانی‌های خود اظهار کرد که لیستی از مفسدین دارد، مجلس از ایشان خواست تا این لیست را ارائه کند. حتی احمدی‌نژاد در نطق خودش در مجلس هم این موضوع را مطرح کرد که صدای نمایندگان بلند شد و از او خواستند تا اگر این لیست را دارد، افشا کند.








دو سال پایانی ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، بیشترین انتقادها به عملکرد وی بود و همه بنا را بر این گذشته بودند که احمدی‌نژاد را تحمل کنیم تا دوره‌اش تمام شود

اعلام اینکه چنین لیستی دارم و در جیبم است و ندادن آن به قوه قضائیه و افشانکردن آن، حکایت از جدی نبودن آن داشت و معلوم بود این آدم جدی نیست؛ چراکه اگر جدی بود سازوکارهای لازم برای برخورد با مفسدین و مطرح کردن موضوع وجود دارد. اگر هم این لیست وجود داشت، احمدی‌نژاد می‌خواست از آن استفاده افشاگرانه و تبلیغاتی کند.


پس به نظر شما این اظهارات احمدی‌نژاد نوعی تبلیغات برای دور بعد انتخابات ریاست‌جمهوری بود؟


احمدی‌نژاد از دور اول که روی کار آمد حرکاتش تبلیغاتی برای دور دوم ریاست جمهوری‌اش بود


احمدی‌نژاد از دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش که روی کار آمد، حرکاتش تبلیغاتی برای دور دوم انتخابات بود و دور دوم که روی کار آمد رفتارش انتخاباتی بود برای یک یار از یاران خودش که بعدها معلوم شد این یار احمدی‌نژاد، مشایی است.


از این جهت رفتار احمدی‌نژاد مورد اعتراض بود که این نوع رفتارها شایسته رئیس‌جمهوری نیست و رئیس‌جمهوری باید کشور را اداره کند.



احمدی‌نژاد قانون و قانونیت نمی‌شناخت


یک مشکلی که با احمدی‌نژاد داشتیم این بود که ایشان هر چه را که خودش مایل بود قانون تلقی می‌کرد و آنچه را که به آن تمایل نداشت عمل نمی‌کرد؛ گرچه آن را مجلس تصویب و شورای نگهبان نیز تأیید کرده بود. او قانون و قانونیت نمی‌شناخت و از این جهت تخلفات قانونی وی زیاد بود.


مجلس در برخورد با اقدامات فراقانونی احمدی‌نژاد چه اقداماتی انجام داد؟


کمیسیون تحول اقتصادی نسبت به عملکرد دولت در هدفمندی یارانه‌ها دوبار گزارش ماده 236 ـ که مربوط به تخلفات از اجرای قانون است ـ را تهیه کرد و این گزارش را در جلسه علنی مجلس قرائت کرد و تخلفات در جلسه علنی مجلس تصویب و به قوه قضائیه ارجاع شد.


ما انتظارمان این بود که قوه قضائیه بلافاصله ورود کند تا از تکرار تخلف جلوگیری شود، اما متأسفانه تکرار تخلف هم انجام شد و الان ما از آثار تخلفات در دولت گذشته در رنج هستیم و کشور ما در اثر این تخلف دچار مشکلاتی شد.


برخی از مشکلات ناشی از تخلفات دولت قبل شامل افزایش نقدینگی، تورم، تحمیل رکود و بیکاری به بازار کار و تولید می‌شود.








احمدی‌نژاد از دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش کارهایش تبلیغاتی برای دور دوم انتخابات بود و دور دوم نیز برای مشایی تبلیغات می‌کرد

به عنوان مثال یارانه دریافتی کارگران کشاورزی یا فرشبافی کم‌درآمد، دیگر بیش از درآمد معمول ماهانه آنها بود و این کار موجب شد بسیاری از این کارگران سراغ کار نروند و ما شاهد افت تولید در بخش فرش یا کشاورزی شدیم.


به نظر می‌رسید رفتارها دور از عقل است و پرداخت یارانه‌ها به گونه‌ای انجام شد که توزیع آن برای همه خانوارهای ثروتمند و فقیر یکسان شد و قانون در این خصوص اجرا نشد.


اخیرا تحرکات انتخاباتی از سوی برخی وزرای دولت‌های نهم و دهم و یاران احمدی‌نژاد شکل گرفته است و هفته گذشته نیز «جبهه یکتا» اعلام موجودیت کرد. آیا فعالیت این جریان‌ها مورد تأیید جامعه روحانیت مبارز است؟ رویکرد جامعه روحانیت در قبال این گروه‌های سیاسی چیست؟


این موضوع در جامعه روحانیت مطرح نشده است و طبعا بنده نمی‌توانم در این خصوص اظهارنظر کنم.


پس به موضوع دولت نهم و دهم برگردیم. اخیرا دو معاون احمدی‌نژاد دستگیر شدند که وی از آنها هم در دوران ریاست‌جمهوری و هم در اثنای همین ماجرای دستگیری، دفاعیات جدی داشت. سؤال افکارعمومی این است که آیا احمدی‌نژاد از مسائل معاونانش خبر نداشته؟ با توجه به تذکراتی که در همان ایام ریاست‌جمهوری به احمدی‌نژاد درباره اطرافیانش داده شد، عده‌ای معتقدند که احمدی‌نژاد خودش هم باید جوابگو باشد.


در همه این موارد به ایشان تذکر داده شد؛ ولی بنای ایشان بی‌اعتنایی به این تذکرات بود و اکنون نمی‌تواند شانه از زیر بار مسئولیت تخلفات معاونینش خالی کند.


اگر ایشان می‌گوید که اتهامات رحیمی مربوط به دولت من نبوده است، معنایش این نیست که پس شما در انتصاب این افراد تقصیری ندارید، چراکه اگر در دولت قبل معلوم شد که ایشان تخلفاتی داشته است ولو اینکه محاکمه نشده و محکومیت ندارد، کفایت می‌کرد که شما بدانید دست روی کسی گذاشته‌اید که متهم است و نباید متهمی را در هیئت دولت می‌آوردید و جایگاه این فرد را معاون اولی در نظر می‌گرفتید که جایگاه مهمی است.


نکته دیگر اینکه، مگر احمدی‌نژاد مکرر نمی‌گفت که هیئت دولت، خط قرمز من است و معنای این حرف این بود که کسی حق ندارد به کابینه من چه آقای رحیمی و چه دیگران تعرض کند.








احمدی‌نژاد هر چه را که خودش مایل بود قانون تلقی می‌کرد و قانونی را که به آن تمایل نداشت عمل نمی‌کرد

در مورد آقای مرتضوی من به خاطر دارم که پرونده مربوط به کهریزک او در دستگاه قضایی مورد رسیدگی بود و زمانی که این فرد تعلیق قضایی شده است آیا لزومی بود که این فرد را به عنوان رئیس سازمان تأمین اجتماعی انتخاب کند؟


آقای شیخ‌الاسلام وزیر کار دو لت دهم ضربه مربوط به انتصاب آقای مرتضوی را خورد، در صورتی‌که مرتضوی به انتخاب و اختیار او رئیس سازمان تأمین اجتماعی نشده بود بلکه با اصرار و فشار احمدی‌نژاد انتخاب شد.



مگر می‌شود آقای احمدی‌نژاد مسئولیت اقداماتی که آقای مرتضوی انجام داده است به عهده نگیرد، یا در مورد آقای بقایی هم مسئله بود ولی احمدی‌نژاد روحیه خاص خودش را داشت و آن روحیه اصرار بر حرف خود و گوش نکردن به حرف ناصحان بود.


شکل‌گیری ائتلاف لزوما وابسته به اجماع یزدی، موحدی‌کرمانی و مصباح نیست


آقای مصباحی‌مقدم، در پایان سال جاری، انتخابات مجلس دهم را داریم و اصولگرایان در این راستا تلاش‌هایی در جهت وحدت دارند. در همین مسیر نیز جامعتین دیدارهایی با آیت‌الله مصباح داشته‌اند. بعضی اعضای جامعتین می‌گویند که این دیدارها، شخصی و فردی بوده نه از سوی جامعه. بعضی انتقادهایی به دیدگاه‌های آیت‌الله مصباح درون جامعتین وجود دارد. ضمن اینکه آیت‌الله مصباح چقدر به ائتلاف و نتایج آن پای‌بند خواهد بود، یک نکته و مسئله است. این ائتلاف چقدر ممکن است؟


یک دیدار بیشتر نبود و برای یک بار اتفاق افتاد و آن هم بنا به تقاضای آیت‌الله موحدی‌کرمانی و قبول و همراهی آیت‌الله یزدی در قم ملاقاتی صورت می‌گیرد و ملاقات دیگری نبوده است.


شکل‌گیری ائتلاف لزوما وابسته به اجتماع این سه بزرگوار نیست، بلکه وابسته به این است که مجموعه گروه‌های اصولگرا حاضر به همکاری و ائتلاف بشوند، نشانه‌ها تا حدی حکایت از این دارد که مجموعه اصولگرایان در این دوره احساس قوی دارند مبنی بر ضرورت همگرایی و وحدت و دادن لیست واحد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب