بدترین آفت در رسانهها خودسانسوری است/ زنان، قربانیان اصلی ترویج رفتارها و اخبار خشونتزا توسط رسانهها
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری آنا به نقل از امید، دکتر محمدرضا عارف در این نشست وظیفه مهم رسانه ها را حاکمیت اخلاق دانست و نسبت به رواج پدیده خودسانسوری در رسانه ها اظهار نگرانی کرد و گفت:بدترین آفت در رسانه های ما خودسانسوری است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به آغاز سومین سال فعالیت دولت تدبیر و امید ،گفت: همه می دانند دولت در چه شرایطی روی کار آمد و باید به دولت برای پیشبرد اهدافش کمک کرد بخصوص در سال همدلی و همزبانی دولت و ملت این همراهی بیشتر باید نمود داشته باشد.
وی با بیان این که رسانه یک ابزار برای اطلاع رسانی است، خاطر نشان کرد: امروزه رسانه یک بستر است و می توان در افزایش خشونت از آن استفاده شود. آن چه که امروز به نظر می رسد به آن نیاز داریم حاکمیت اخلاق است که وظیفه مهم رسانه ها می باشد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام دور شدن از اخلاق و ارزشها،نگاه کوتاه مدت بر اساس منافع باندی و جناحی را از آسیب هایی دانست که می تواند رسانه ها را بستری برای بازتولید خشونت کند.
رئیس بنیاد امید ایرانیان با انتقاد از بی اعتنایی رسانه ملی به معضلات اجتماعی، خاطرنشان کرد : بسیاری از مشکلاتی که با آن روبه رو هستیم نگاه تک بعدی و یا کوتاه مدت رسانه ملی است که نتیجش مشکلات و بحران های اجتماعی است که مشاهده می کنیم.
وی با اشاره به افزایش آمار طلاق و اعتیاد در جامعه گفت: در جلسه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اماری از اعتیاد دانشجویان در دانشگاه ارائه شد که بسیار نگران کننده است .همچنین آمار طلاق در کلان شهرها هم تاسف بار است.
عارف ادامه داد: شاید اگر رسانه های ما وظیفه ملی خودشان را با یک رویکرد فرهنگی زودتر انجام می دادند وضعیت بهتر از این می شد. وضعیتی عصبی که الان در جامعه حاکم است باید دید که چه قدر رسانه های ملی و سایر رسانه ها در جهت آرامش روانی و کاهش عصبیت تلاش کرده اند.
وی همچنین با اشاره به کارکردهای رسانه در جامعه گفت: بخش رسانه بخش مظلومی است چرا که کوچکترین اختلاف سلیقه نتیجه اش بستن یک رسانه می شود.
عارف با بیان این که برای نوشتن یک مطلب در رسانه خبرنگار نباید دستش بلرزد اظهار داشت: بدترین آفت در رسانه های ما خودسانسوری است که باید در این خصوص چاره اندیشی شود.
ارتباط مستقیم خشونت با بیقانونی و عدم شفافیت قانون
دکتر محمد سلطانیفر مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این نشست در خصوص چرایی خشونت رسانهها به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: خشونت عامل بیقانونی و عدم شفافیت قانون است. وجود قانون خشن علیه رسانهها نیز یکی دیگر از دلایل خشونت است. یک قانون ناعادلانه خود معادل بیقانونی است. ذات محیطهای رسانهای خشونت است و سه ارزش خبری مانند اعجاب، استثناء و برخورد به آن برمیگردد.
نباید با نشر و بازتاب تصاویر خشن، قبح خشونت را ریخت
مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عادیشدن خشونت در اثر این ارزشهای خبری اشاره کرد و گفت: وقتی سربریدن توسط گروهک داعش در رسانهها بازتاب داده میشود، قبح سربریدن در کشور کاهش مییابد. چرا باید صفحه اول رسانه تصویر کشتهشدن یک طفل در فلسطین و.. باشد؟
سلطانیفر: وقتی یک روزنامهنگار وارد افشاگری میشود، یعنی پا در عرصههای غیرمرسوم میگذارد و این برایش جاذبه دارد. رسانهها هم مولد خشونت هستند و هم مورد خشونت قرار میگیرند |
وی یکی دیگر از دلایل خشونت رسانه را افشاگری و جاذبههای آن دانست و گفت: وقتی یک روزنامهنگار وارد افشاگری میشود، یعنی پا در عرصههای غیرمرسوم میگذارد و این برایش جاذبه دارد. رسانهها هم مولد خشونت هستند و هم مورد خشونت قرار میگیرند.
سلطانیفر در ادامه به روشهای خشونت اشاره کرد و گفت: برخی از قوانین تند و خشن، روشهای شبهقانونی نظیر بخشنامهها، تهدید، اعمال سانسور یا خودسانسوری، تصمیم و تهدید به قطع یارانهها و از این قبیل، گروههای ذینفوذ مانند احزاب، نهادها و NGOها در حوزه رسانهها برای اعمال خشونت وجود دارد.
عدم رعایت حقوق اولیه خبرنگاران و روزنامهنگاران
مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حساسیت دولتها را از جلوههای خشونت علیه رسانهها دانست و اظهار داشت: ادبیات خشونتآمیز بهویژه در حوزه سیاسی و فرهنگی رسانهها، اعمال فشارهای مختلف بر رسانه، عدم رعایت حقوق اولیه خبرنگاران و روزنامهنگاران و خطرات مالی و جانی متوجه اصحاب رسانه بهویژه در شرایط ناآرامی و جنگها از مصادیق دیگر جلوههای خشونت است.
بررسی دو کارکرد دانشی و فرهنگی اخبار/ رسانهها باید از نگاه یکجانبه بپرهیزند
دکتر محمدامین قانعیراد، جامعه شناس در ادامه این نشست ضریب نفوذ و انتظار از رسانهها را بر حسب دو مقیاس عامگرایی و خاصگرایی دانست و گفت: رابطه رسانه و خشونت با توجه به تنوع وظایف و نقشهای رسانهها مورد داوری قرار میگیرد. در یک طبقهبندی کلی با کمی تسامح میتوان دو کارکرد دانشی و فرهنگی رسانهها را از یکدیگر تفکیک کرد. منظور از کارکرد دانشی بیان اخبار، اطلاعرسانی و آموزش، بیان تنوعات فکری و اجتماعی، استدلال و آموزش است و کارکرد فرهنگی نیز به برنامههای سرگرمی و اوقات فرهنگی در رسانهها بازمیگردد.
رییس انجمن جامعهشناسی ایران ادامه داد: رسانههایی که با اهداف خاص فرهنگی، اقتصادی و سیاسی راهاندازی میشوند نیز باید یک رویکرد فراگیر، همهجانبه و نسبتاً بیطرفانه در ایفای نقش دانشی خود داشته باشند. در بسیاری از موارد آنها حتی نباید در تحلیل و تفسیر رخدادها بهطور قاطع و یکجانبه داوری و قضاوت کنند، بلکه باید برای شعور و بلوغ فکری مخاطبین خود احترام قایل شوند و قضاوت نهایی را به آنان بسپارند.
وی افزود: ممکن است رسانهها به دلیل تسلط حلقهها و گروههای آشکار و پنهان و نفوذ باندهای قدرتسالار و ثروتسالار نتوانند با رویکرد ژورنالیسم حرفهای و ایجاد تعادل نسبی بین نقشهای عام و خاص خود، استقلال نسبی خود را در انجام کارکردهای دانشی خود حفظ کنند.
قانعی راد با انتقاد از رویکرد رسانه ملی ،این رسانه را در بازتولید خشونت در جامعه موثر دانشت و گفت: رسانه ملی چهره های محبوب سیاسی را بایکوت کرده است و مروج دیدگاه هایی شده است که در جامعه طرفداران بسیار کمی دارد.
مصادیق خشونت علیه زنان بیشتر از مردان است/ نظام مدیریت رسانه با رویکردهای مردانه اداره میشود
ژاله فرامرزیان، دبیرکل انجمن روزنامهنگاران زن ایران یکی از سخنرانان دیگر این نشست در خصوص چالشهای خشونتزا برای زنان گفت: با توجه به روحیات زنان، مصادیق خشونت بر آنها متمرکزتر، متنوعتر و آثار آن مخربتر است. ایجاد فضای فکری مناسبت در جامعه در جهت به رسمیتشناختن هویت مستقل برای زنان، بزرگترین رسالت رسانه است. عدم توجه به این اصل موجب بروز خشونتهای متعدد در فضاهای گوناگون از جمله رسانه میگردد.
وی ادامه داد: عواطف و احساسات، مأمن اصلی هنر است که با توجه به ذات وطبیعت زن، میتواند در وجود او متبلور شود. حدود 45 درصد زنان از فعالان رسانه هستند؛ درحالیکه کمتر از 3 درصد آنها در سطوح مدیریت رسانه قرار دارند که این میزان در ایران نیز کمتر است. مدیریت رسانهای حاکم بر جامعه هیچ شباهتی با تساوی حقوق زن و مرد ندارد. مدیریت و تصمیمگیریها براساس رویکرد مردانه است.
حدود 45 درصد زنان از فعالان رسانه هستند؛ درحالیکه کمتر از 3 درصد آنها در سطوح مدیریت رسانه قرار دارند که این میزان در ایران نیز کمتر است. مدیریت رسانهای حاکم بر جامعه هیچ شباهتی با تساوی حقوق زن و مرد ندارد |
فرامرزیان گفت: به رسمیتنشناختن هویت مستقل زن تصویر نامناسبی از زن ارایه و ترویج میدهد که این خود باعث مبنای تفکر جامعه میشود. زنان در ارایه این تصاویر کمترین نقش را دارند؛ چراکه نظام مدیریت و تصویرسازی رسانه مردانه است. نادیدهگرفتن تواناییهای زنان موجب بروز خشونت روحی و روانی میگردد.
دبیرکل انجمن روزنامهنگاران زن ایران ادامه داد: اهمیت تصویر زن و به نمایشگذاردن جلوههای ظاهری زنان موجب خشونت در مورد زنان میشود. زنان قربانیان اصلی ترویج رفتار و اخبار خشونت زا توسط رسانهها هستند. استفاده تبلیغاتی از زنان در مجلات، نقشهای مکمل در رسانههای تصویری، تشدید و اغراق احساسات آنها، مصلحتاندیشی و کوتاهآمدن آنها، نمادهای متنوعی از خشونت علیه زنان در رسانه را به تصویر میکشد.
وی سواد رسانهای را بسیار مهم دانست و گفت: با درک و شناخت خصوصیات ارزشمند زنان میتوان از آن در برونرفت جامعه در مصادیق خشونت و کاهش آن استفاده کرد. شبکهای فکرکردن و تقاضا بر اساس نگاههای زیباییشناختانه میتواند فضای زنان را مثبتاندیش و صلحانگارانه نشان دهد.
در این نشست همچنین دکتر فرقانی استاد علوم ارتباطات نیز به بیان رابطه خشونت و رسانه و مصادیق خشونت ورزی در رسانه ها پرداخت.وی از رسانه ها خواست مروج صلح طلبی در جوامع باشند.
رسانه ها در انعکاس خشونت بی طرف هستند
وی با اشاره به نقش رسانه ها در پیشبرد خشونت اظهار داشت: امروز روزنامه نگارها بیش از همیشه نیاز به این دارند که به جای رسانهای کردن رویدادهای انسانی به انسان کردن فضای رسانه ای اقدام کنند.
فرقانی با طرح این سوال که ایا رسانه ها مولد خشونت هستند یا بازتاب خشونت، گفت: رسانه نقش بازتابی را دارند و نقشی در خیر و شر آن رویداد را ندارند، مقصر رسانه نیست بلکه جامعه ای است که خشونت را بازتولید می کند.
وی با بیان اینکه بزرگترین خطای رسانه ها عادی سازی خشونت است افزود: یکی از مشکلات در کشورهای در حال توسعه عدم تکثر و مدیریت در رسانه ها است.
رسانه ها از سیطره قدرتهای اهریمنی طالب خشونت رها شوند
در این نشست همچنین مینو بدیعی روزنامه نگار نیز در ارتباط با نقش رسانه ها درگسترش خشونت سخن گفت. وی با بیان اینکه در عصری زندگی میکنیم که رسانهها اساسیترین نقش را در زیربناییترین مسائل ا جتماعی، اقتصادی، نظامی ، فرهنگی ،سیاسی و حتی روانشناسی فردی انسانها دارند،گفت: خشونت که یکی از مشکلات چالش برانگیز و تخریب گر انسان امروز است که عنوان پست مدرنیست را برای خود برگزیده است ، انسانی که از مدرنیسم یا به عبارت دیگر تجددگرایی عصر صنعتی عبور کرده و به دورانی گام نهاده است که دیگر اصول و روش و نظام زندگی تجددگرایانه خود را در عرصه های مختلف حیات اجتماعی خویش قبول ندارد .
وی افزود:انسان عصر فراصنعتی در حقیقت انسان سرگشته ای است که با دورانداختن همه مفاهیم و ارمانهای ایدئولوژیک قرن های هجدهم و نوزدهم و حتی قرن بیستم در دهه دوم قرن بیست ویکم ، رسانه و در حقیقت ابزارها و وسائل نوین الکترونیکی ارتباطات اجتماعی نظیر شبکه های مجازی را به عنوان تابوهای عصر فرض می کند و حتی گاهی فرمان خشونت وکینه توزی را نیز از رسانه میگیرد .
بدیعی تصریح کرد: بدون تردید عوامل اصلی خشونت در همه دنیا مشکلات زیربنایی اقتصادی - اجتماعی ووجود میلیتاریسم (نظامیگری )، نئوکلینانیسم ( استعمارگری نوین ) ومساله جهانی سازی همه مشکلات بشری تحت عنوان گلوبالیسم یا جهان بارگی نئو امپریالیستی است . وجود فقر بسیار گسترده در تمامی جهان به ویژه قاره های پهناور آفریقا ، آسیا و آمریکای لاتین از جمله زیربنایی ترین مسائل بشری است که این فقر با ثروت بیکران وبی رویه سلطه گران جهانی درهمه عرصه های قدرت به توجیه برتری و فناوری انسان ساختار شکن وسیری ناپذیر ی می پردازد که ابزارهای اصلیش همانا برای توجیه بی عدالتی ،نبود آزادی ، فقر گسترده و دامنگیر و نظام غیر عادلانه اقتصادی - اجتماعی در دنیا ، مثلا فن آوری و پیشرفت تکنولوژی است اما در سایه این تهاجم غیر انسانی خویش به ابزارهای گوناگون سرکوب وخشونت دست می زند .
وی با بیان اینکه خشونت با جنگ افروزی و برافروختن نفاق ها و دشمنی های دامنگیر و گسترده در سراسر جهان توسعه و گسترش پیدا می کند، اظهار کرد: انسان در اصطلاح پست مدرن با ابزار رسانه هم به گسترش خشونت در همه جای دنیا دامن می زند .
این روزنامه نگار تاکید کرد: رسانه ها درعصر ارتباطات وجامعه شبکه ای بزرگترین نقش را در فراگیر کردن خشونت در تمامی جهان دارند .کوچکترین خشونت ها در دنیا این روزها به دست رسانه های مختلف در تمامی جهان بزرگنمایی شده ویا گاه عین واقعیت ارائه می شود و درحقیقت می توان گفت ، نظام غیرعادلانه اجتماعی - اقتصادی دنیا بر طبل خشونت در درجه اول می کوبد ودردرجه دوم این رسانه ها هستند که به مدد این خشونت می آیند و آن را پیش از پیش گسترش می دهند .
به گفته بدیعی زمانی رسانه ها می توانند در ارتباط با مقوله صلح و دوستی و گسترش آزادی در تمامی جهان ، حرف های بنیادی برای گفتن داشته باشند که این رسانه ها از سیطره قدرت های اهریمنی طالب خشونت و نظامی گری و جنگ افروزی و حکومت های مدافع تروریسم وکشتار در دنیا رها شوند.
انتهای پیام/