دستنوشتههایی با یک دنیا حرف؛ دیگران با اسکورت آمدند و رفتند، چشم امیدمان به آقاست
مصطفی سعیدی- خبرنگار سیاسی آنا اعزامی به مناطق زلزلهزده؛ یکشنبه شب بعد از پوشش خبری برنامههای علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در سفر به کرمانشاه و بازدید از سه منطقه زلزلهزده ازگله، سرپل ذهاب و اسلامآباد غرب به محل اسکان خود در کرمانشاه برگشتیم، حدود ساعت 11 شب بود که خبرهایی مبنی بر حضور مقام معظم رهبری در منطقه به گوشمان رسید و دل در دلمان نبود که بداینم الان آقا کجاست و غبطه خوردیم که چرا شب را در سرپل ذهاب نماندیم شاید ایشان را میدیدیم.
پیش خودمان گفتیم اگر آقا شب به استان کرمانشاه آمدهاند و بازدید سرزده داشتهاند، احتمال دارد که صبح زود به سمت تهران برگردند، با این حال ساعت 5 صبح بیدار شدیم و بعد از خواندن نماز، به سمت سرپل ذهاب حرکت کردیم، در طول مسیر راننده ما گفت که قطعا آقا همان نیمه شب به تهران برگشتهاند چرا که اگر ایشان در منطقه بودند حتما جاده پر از نیروهای انتظامی بود و به این راحتی نمیتوانستیم به سرپل برسیم.
حدود ساعت 8 و 30 به مرکز شهر سرپل ذهاب رسیدیم، جو شهر آرام بود. به مصلی سرپل رفتیم، مردم در حال پوشاندن چادرهای امدادیشان به وسیله نایلون و پوشش پلاستیکی بودند و جز صدای چکشهایی که برای استحکام چادرها به زمین میخ میکوبید و بادی که در منطقه پیچیده بود، صدایی نمیآمد.
مردم تازه از خواب بیدار شده بودند، عدهای در حال نصب حمام موقت بودند و میگفتند که احتمالا حاج قاسم سلیمانی به منطقه آمده چون وضعیت امروز شهر با روزهای دیگر متفاوت است، ما هم گفتیم که حاج قاسم سوریه است و احتمال اینکه به سرپل ذهاب آمده باشد منتفی است.
به قبرستانی که در نزدیکی مصلی بود رفتم، صدایی از دوردست میآمد اما ورزش باد نمیگذاشت صدا را کامل بشونم، از بلندگو پخش میشد که "مردم قهرمان سرپل ذهاب، مقام معظم رهبری...." میتوانستم صدا را کامل بشنوم گفتم احتمالا از بلندگوی مسجد خبر حضور شبانه رهبر انقلاب در منطقه را اعلام میکنند. به سمت خودرویمان برگشتم که به نطقهای دیگر از شهر برویم و گزارش تهیه کنیم تا اینکه متوجه نزدیک شدن صدای بلندگو شدم. بلندگو پشت نیسان بود و شخصی میگفت: "مردم قهرمان سرپل ذهاب، مقام معظم رهبری تا دقایقی دیگر در کنار اداره پست سرپل ذهاب سخنرانی خواهند کرد."
از مردم بومی آدرس اداره پست را گرفتیم و گفتند محله فولادی است و نزدیک جایی است که قرار داریم، ما هم سوار بر خودرو شدیم و به سمت اداره پست حرکت کردیم، هرچه به آن سمت نزدیکتر میشدیم ترافیک خودرو سنگینتر میشد، ما از ماشینمان پیاده شدیم و کمی رفتیم تا به محلی که قرار بود مقام معظم رهبری سخنرانی کنند رسیدیم.
با دیدن یکی از روحانیون دفتر مقام معظم رهبری دیگر مطمئن شدیم که آقا سرپل ذهاب است، از یکی از پاسداران پرسیدیم که محل سخنرانی آقا اینجاست؟ که تائید کرد، آدرس محل تحویل وسایل را گرفتیم که گفتند میتوانید با وسایلتان وارد بشوید، جلوتر که رفتیم نه گیت ورودی بود، نه دستگاه ایکس ری نه بازرسی بدنی، با دوربین عکاسی و کوله و موبایلهایمان وارد محوطه شدیم. سمت چپ محوطه خانههایی بود که بر اثر زلزله خراب شده بود مردم هم در انتظار آقا ایستاده بودند.
هنوز هم برایم قابل باور نبود که رهبر انقلاب برای سخنرانی به این منطقه بیایند، چرا که محوطه کاملا باز و مشرف بود و هیچ سختگیری برای ورود نمیشد، مردم با دلنوشتههای خود آمده بودند، دختری در کنار پدر خود پلاکاردی در دست داشت که نوشته بود: "تشریففرمایی رهبر معظم انقلاب و ولی امر مسلمین جهان به شهرستان سرپل ذهاب مرهمی است بر قلبهای داغدار و شکسته. رهبرا خوشآمدی، ما را شرمنده کردی". یک نفر دیگر که روی خرابیهای زلزله ایستاده بود، کاغذی در دست داشت که نوشته بود: "رهبر عزیزم؛ خوش هاتی قلبم و نذرد".
آن طرفتر عدهای در حال نوشتن نامه بودن و عدهای هم در تکاپوی پیدا کردن کاغذ و خودکار. وقتی یکی از اهالی سرپل ذهاب که از من خواست برایش نامه بنویسم، در خواستش را پرسیدم و گفت که خانه و زندگیمان نابود شده است، هیچی از خودمان نداریم، فقط آقا به جمع ما آمده است و برایمان وقت گذاشته و سخنرانی میکند، مسئولان دیگر با اسکورت به اینجا آمدند و رفتند، ما هم چشم امیدمان به آقاست که کاری از دست ایشان برایمان بربیاید. درخواستش را به او دادم و تشکر کرد و رفت.
مجری مراسم جمعیت را برای حضور آقا آماده کرد، مردم در استقبال از رهبری شعار میدادند و میگفتند: دست گل محمدی، به شهر ما خوشآمدی- ای رهبر آزاده آمادهایم آمادهایم.
چند دقیقه بعد رهبر معظم انقلاب بالای سکو قرار گرفت و مردمی که بسیاری از آنان برای اولین بود که رهبر انقلاب را از نزدیک میدیدند اشک شوک میریختند، غم از چهرههایشان رفته بود، مردمانی که عزیز از دست دادهاند و خانههایشان خراب شده است حالا دیگر نگاه غمبارشان به لبخند تبدیل شده بود و برای دیدن آقا به تکاپو افتاده بودند.
آقا سخنرانی خود را شروع کردند و خطاب به مردم سرپل ذهاب گفتند که این اولین باری نیست که شهر شما مردم صبور و مهربان و شهرهای اطراف آن دچار چنین مشکلاتی شده است بلکه شما در دوران جنگ تحمیلی نیز محکم و استوار، مردانگی و استقامت و پهلوانی خود را در مقابل درد و رنجها نشان دادید و امروز نیز نشان خواهید داد.
پس از پایان سخنرانی، مقامات کشور و لشکری سوار بر سه دستگاه اتوبوس محل را ترک کردند و خبری از خودروهای اسکورت نبود، همه با سه دستگاه اتوبوس برای بازدید به منطقه زلزله زده کوئیک رفتند. مردم سرپل ذهاب هم نامههای خود را به افرادی که از طرف دفتر رهبری برای جمعآوری نامهها تعیین شده بودند میسپردند و این افرادی تا یک ساعت بعد از مراسم هم در محل سخنرانی حضور داشتند تا نامههای مردم را جمعآوری کنند.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: انسانهای بزرگ و دلاور در مقابل حوادث میایستند و آن حوادث را مغلوب اراده خود میکنند، بنابراین اگر چه زلزله، بلا و مصیبت بزرگی است که با ویرانی، همه را داغدار و مصیبتزده میکند اما همین زلزله در اثر ایستادگی مردم و تلاش آنان برای تجدید حیات و آبادانی و عمران میتواند به یک نعمت تبدیل شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه میتوان با ایستادگی در مقابل مشکلات و بهرهگیری از ظرفیتهای عظیم ملت در مقابل بلایای طبیعی و تحمیلی ایستادگی کرد، افزودند: این حادثه، ملت ایران را به حرکت در آورد و مردم در همه نقاط کشور، با احساس اینکه دلشان در کرمانشاه است و به کرمانشاه مدیونند، به قدر وسع و توان خود به وظیفه کمکرسانی عمل کردند.
ایشان افزودند: مسئولان بویژه در برخی بخشها در این حادثه خوش درخشیدند و کار و تلاش کردند و در همان ساعات اول حادثه، ارتش در شهرها و سپاه در روستاها با حضور موثر، به یاری افرادِ زیرِ آوارمانده شتافتند اما من به این حد از تلاشها قانع نیستم بنابراین مسئولان بخشهای مختلف باید تلاش و مجاهدت خود را مضاعف کنند.
حضرت آیتالله خامنهای مردم را به تلاش برای آباد ساختن منطقه و رقم زدن روزگاری بهتر فرا خواندند و خطاب به آنان گفتند: چشم امید را به نیرو، تلاش و قدرت خود معطوف کنید و با تکیه به غیرت خدادادی، زندگی شاد و باطراوتی بسازید.
انتهای پیام/