دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
25 خرداد 1394 - 11:11
میزگرد «بررسی زمینه‌های رأی مردم به اعتدال و عملکرد دوساله روحانی»/ بخش پایانی

جلایی‌پور: تابوی تندروها رأی آوردن دوباره روحانی است/ مبلغ: پاشنه آشیل دولت این است که راستگویی خود را زیر سؤال ببرد

جلایی‌پور: جمعیت آسیب‌دیده نباید احساس بی‌پناهی کند/ تندروها تلاش دارند موقعیت روحانی را بین نخبگان خراب کنند/ مبلغ: شعارها و اهداف روحانی اصلاح‌طلبانه است/ نسبت اصلاحات با دولت روحانی پشتیبانی منطقانه، کمک و هشدار نقاط ضعف است/ اعتدال یکی از آموزه‌های اصلاح‌طلبی است
کد خبر : 23347

گروه سیاسی‌ـ مهدی روزبهانی: نخستین بخش از میزگرد «بررسی زمینه‌های رأی مردم به اعتدال و عملکرد دوساله روحانی» که در خبرگزاری آنا برگزار شد، روز گذشته منتشر شد.


در این میزگرد که به مناسبت دومین سالروز 24 خرداد تشکیل شد، حمیدرضا جلایی‌پور جامعه‌شناس و استاد دانشگاه و مرتضی مبلغ معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات، افزون بر «بررسی پایگاه اجتماعی و سیاسی» دولت یازدهم، به بررسی عملکرد دو سال گذشته حسن روحانی و یاران او در کابینه پرداختند.


بخش دوم یا پایانی این میزگرد را در ادامه می‌خوانید:


ـ روحانی در مدت روی کار آمدن دولت یازدهم در موارد زیادی مواضعی اتخاذ کرده است که بعد از او، هیچ‌یک از وزرا در مورد آن حرفی نزده‌اند و رئیس دولت را درباره آن مواضع همراهی نکرده‌اند؛ علت این وضع چست؟


جلایی‌پور: این برمی‌گردد به آقای روحانی و دولتش که دو نقطه آسیب‌پذیر دارد. افراد صاحب‌نظر و مقامات اصلی کشور در مقام مقایسه می‌گویند فشار زیاد غیرمستقیمی به دولت می‌آید که این فشار از ناحیه مردم نیست بلکه از ناحیه سایر ارکان حکومت است. یعنی دولت در وسط فشار‌های ناشی از تحریم، بی‌پولی خزانه و خشکسالی همراهی نمی‌شود و از سایر بخش‌های حکومت هم ضربه می‌خورد. دولت قرار است در این شرایط کار را به پیش ببرد که حداقل یکی از لوازم آن این است که نیرویی که به روحانی رأی داده است، همچنان از او حمایت کند. به نظر من تندروهایی که از رای مردم در انتخابات 92 به شدت ناراحت‌اند در این دو سال سعی داشته‌اند امید مردم در رأیی که داده‌اند، تحقق نیابد. تابوی آن‌ها این است که روحانی دوباره رای بیاورد.


سراب مهرورزی احمدی‌نژاد


اینجا به یک توضیح نیاز هست. ببینیم چرا آقای روحانی در دوره اول انتخابات سال 92 آن رای غافلگیرکننده را آورد؟ یک قسمت عمده این رأی برمی‌گردد به بخشی از جمعیت که من به آن "جمعیت حدودا سی میلیونی آسیب‌دیده" می‌گویم. (این جمعیت آسیب‌دیده خود یکی از پیامدهای توسعه نامتوازن و رانتی جامعه ای است که به صورت خودی و غیرخودی اداره می‌شود که فعلا موضوع بحث ما نیست.) 10میلیون بی‌سواد، بیست میلیون کم‌سواد (حول و حوش شش کلاس)، بیشتر بیکاران، فقرا و ساکنان مناطق غیر رسمی مسکونی همه در دل این 30 میلیون نفرند. در دوره احمدی‌نژاد با هزینه 800 میلیارد درآمد ارزی از اندازه این جمعیت کاسته نشد و زیادتر هم شد. وقتی تورم می‌شود این‌ جمعیت تحت فشار قرار می‌گیرند. تورم را فردی می‌فهمد که ندارد. از طرفی این 30 میلیون نفر مهمترین کانال کسب اطلاعات‌شان، شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی نوین نیست، بلکه کانال‌های شایعه است. این جمعیت دردهای فروخفته و آرزوهایی تحقق‌نیافته خود را با رد و بدل شایعه علیه وضع موجود کمی تشفی می‌دهند. به صحبت مردم در تاکسی‌ها، پارک‌ها و در گعده‌های عمومی گوش کنید و ببینید که رد و بدل شایعه موج می‌زند. به نظر من این جمعیت در سال 84 توجه و رای خود را در مرحله دوم ( که تندروها هاشمی را با پخش میلیون‌ها سی دی خراب کرده بودند) به آقای احمدی‌نژاد نشان داد، چون او قول داده بود که پول نفت را از دزدها می‌گیرد و به مردم می‌دهد، آن‌ها هم باور کردند که به او رأی دادند. اما این قضیه در سال 88 کمی تغییر کرد.











جلایی‌پور:دولت در وسط فشار‌های ناشی از تحریم، و بی‌پولی خزانه و خشکسالی همراهی نمی‌شود و از سایر بخش‌های حکومت هم ضربه می‌خورد

اما در سال 92 جمع کثیری از این جمعیت آسیب‌دیده خوب فهمیدند آن مهرورزی‌های دوره دولت نهم و دهم سراب است. در تهران و شهرهای بزرگ که امکانات بیشتری وجود دارد، حدود 50 درصد از مردم در انتخابات شرکت کردند، یعنی آن جمعیت برخوردار همچنان در ناامیدی بود و اعتقاد داشت که حضور در انتخابات فایده‌ای ندارد. اما جمعیت از مناطق کوچک وارد صحنه شد. اما حالا می‌توان گفت که پاشنه‌آشیل آقای روحانی این است که این جمعیت 30 میلیونی الآن بعد دو سال چگونه فکر می‌کند و باید با این جمعیت همدردی واقعی کرد. به همین خاطر می‌گویم که کابینه نباید شوخی کند و باید احساس کند که در اتاق عمل است چون اگر شوخی کند، بیمار ضربه هولناک می‌خورد. به این 30 میلیون نفر باید توجه شود و اصلا نباید از اینها غفلت کرد.



تخریب روحانی بین نخبگان


به نظر من بخش برخوردار جامعه در حال حاضر به نفع روحانی است و البته پشیمان هم هستند که چرا دفعه قبل، حضور نیافتند، چون دیدند که وقتی یک رئیس‌جمهوری عاقل روی کار بیاید خیلی بهتر از یک رئیس‌جمهوری است که شعار می‌دهد و طناب‌های دار تحریم را برای اقتصاد کشور درست می‌کند. حالا آن‌ها می‌بینند که وضعیت بحرانی تغییر کرده یا حداقل آن وضعیت ادامه پیدا نکرده است و لذا دولت روحانی با این بخش برخوردار جامعه می‌‌تواند رابطه اقناعی داشته باشد. اما با این جمعیت 30 میلیون نفری که آزرده و آسیب‌دیده است و در انتخابات حضور یافته و در عین حال دوست دارد ببیند که نتیجه رأیش در معیشتش چگونه است، نمی‌توان شوخی کرد. برخلاف انتظار توجه چشمگیر و اثرگذاری به این جمعیت از یک طرف از سوی نهادهای دولتی مثل وزارت تعاون تا حالا نشده، البته وزارت بهداشت قدم‌هایی را برداشته است. از طرف دیگر زیر بار این جمعیت آسیب‌دیده را جامعه یا همان بورژوازی ملی باید بگیرد، که نمی‌تواند چون در هشت سال گذشته دمار از روزگار تولیدکننده ملی و امثال تیپ عالی‌نسب‌ها در آمده است. در دوره احمدی‌نژاد بورژوازی رانت‌خوار یا مفت‌خوار رشد کرد. این بورژوازی مفت‌خور که دغدغه شغل جمعیت آسیب‌دیده را ندارد. بنابراین این جمعیت آسیب‌دیده نباید از بالا (یعنی از سوی دولت) و پایین (یعنی از سوی بورژوازی نحیف ملی) احساس بی‌پناهی بکند.








مبلغ: اصولگرایان و بخصوص جریان افراطی اصولگرایان تخطئه می‌کردند و دائم سعی داشتند بگویند که روحانی اصولگراست و به لحاظ اصولگرایی رأی آورده است. اما امروز ببینید که بعد از گذشت دو سال سرسخت‌ترین مخالفین دولت همین افراطیون اصولگرا هستند

نکته دیگر این که مکانیزم رأی روحانی ریزش از بخشی از نخبگان به سمت پایین نیز بود. یعنی آن‌هایی که در جامعه اعتباری داشتند به مردم گفتند به روحانی رأی بدهید. اما حالا تندروها تلاش دارند موقعیت روحانی را حتی در بین نخبگان از طریق جنگ روانی و ارائه آمار و خبرهای دروغ در فضای مجازی نیز خراب کنند. باید توجه داشت که دولت چگونه می‌تواند ارتباطات خود را با نخبگان جامعه تقویت کند؟ و این بستگی به این دارد که دولت باید بپذیرد که بدون عقبه رأی خود نمی‌تواند به‌سمت جلو حرکت کند. آقای روحانی می‌تواند با قدرت اجتماعی عقبه رای خود قدرت سیاسی تندروها را خنثی کند. روحانی می‌تواند همان پایگاه اجتماعی را که در سال 92 به او رأی داده‌اند حفظ کند. این بر‌می‌گردد به اینکه کابینه روحانی مثل خود روحانی عمل کنند نه اینکه در برابر تندروها مثل شرمنده‌ها عمل کنند.


برخورداری دولت از پایگاه اجتماعی


مبلغ: مهمترین کار دولت در بخش افکارعمومی این است که پایگاه اجتماعی و سرمایه اجتماعی خود را حفظ کند. چون هیچ دولتی نمی‌تواند بدون سرمایه اجتماعی کار خود را انجام دهد. این دولت از پایگاه گسترده اجتماعی قابل‌قبولی برخوردار بوده و هست و اصلاح‌طلبان هم که بزرگترین سرمایه اجتماعی کشورند و از نظر مقبولیت مردمی، بزرگترین جناح کشور هستند، بدون هیچ چشم‌داشتی پشت دولت ایستاده‌اند و البته گروه‌های دیگری نیز از دولت حمایت کرده‌اند. از این رو حفظ و تقویت این گروه‌ها برای دولت بسیار مهم است و این کار عمدتا از بستر سیاست داخلی عبور می‌کند. من به عنوان کارشناس سیاست داخلی این را می‌گویم که بدون گذر از بستر سیاست داخلی و تنظیم سازوکارهای آن متناسب با شأن جامعه و نیازها و مطالبات مردم نمی‌شود سرمایه اجتماعی را حفظ و تقویت کرد و دولت در دومین سالگرد خودش و به‌خصوص در آستانه انتخابات باید توجه بسیار ویژه‌ای به این امر داشته باشد. البته باید این کار را تدبیر و سیاست و کاملا حساب‌شده و به‌دور از هیجان انجام دهد.


دولت باید بداند اینکه منتظر بماند که سرنوشت مذاکرات چه می‌شود خطایی است که تاکنون نیز تاحدودی رخ داده است. در این زمینه باید دولتمردان و بخصوص سیاسیون و مردان فرهنگی دولت به طور وسیع و عمیق به این موضوع بپردازند و راهکار و سازوکارش را پیدا کنند. البته اصلاح‌طلبان و نخبگان هم کمک می‌دهند.








مبلغ: اگر دولت نتواند از عهده وظایف خودش در دفاع از حقوق اساسی مردم چه کاندیداها و چه رأی دهندگان بربیاید، آن موقع دیگر به نظر من یک شکاف خیلی جدی و پر ناشدنی بین دولت و پایگاه اجتماعی خودش بوجود می آید که شاید نتوان آن را جبران کرد

اوایل موقعی که آقای روحانی رأی آورد، اصلاح‌طلبان می‌گفتند که ارقام نشان می‌دهد با حمایت اصلاح‌طلبان از روحانی، او رأی آورده است. اصولگرایان و به‌خصوص جریان افراطی اصولگرایان تخطئه می‌کردند و دائم سعی داشتند بگویند که روحانی اصولگراست و به لحاظ اصولگرایی رأی آورده است. اما امروز ببینید که بعد از گذشت دو سال سرسخت‌ترین مخالفین دولت همین افراطیون اصولگرا هستند که می‌بینید چه مشکلاتی ایجاد می‌کنند و به صورت سیستماتیک و وقیحانه عمل می‌کنند.


ولی شاهدیم که اصلاح‌طلبان برخلاف اینکه بیشترین آسیب را هم در این سال‌ها دیده‌اند و به‌هرحال خیلی مشکلات متوجه آن‌ها بوده است، همچنان به لحاظ منافع ملی و پشتیبانی از خواست مردم، باز دولت را تقویت می‌کنند. من فکر می‌کنم که پرداختن به سیاست داخلی از نان شب برای دولت واجب‌تر است. چون به اقتصاد و سیاست خارجی تا اندازه‌ای پرداخته‌‌ شده است و امروز مشخص شده آن چیزی که اجازه نداده اقتصاد آن طور که باید و شاید پیش برود و سیاست‌ها موفقیت‌آمیز باشد و حتی اگر در سیاست خارجی مشکلاتی هست، به همین نکته اساسی سیاست داخلی و حقوق اساسی مردم برمی‌گردد. برای خود دولتمردان هم بیش از گذشته معلوم شده که باید هرچه زودتر سازوکارهای لازم را فراهم کنند. بخصوص در آستانه انتخابات که یک مرز حساس و تعیین‌کننده تلقی می‌شود و اگر خدای ناکرده دولت نتواند از عهده وظایف خودش در دفاع از حقوق اساسی مردم چه نامزدها و چه رأی‌دهندگان بربیاید و بخشی از مشکلاتی که در شأن دولت نیست، توسط هیئت‌های اجرایی و فرمانداران ایجاد شود، آن موقع دیگر به نظر من یک شکاف خیلی جدی و پرناشدنی بین دولت و پایگاه اجتماعی خودش به‌وجود می‌آید که شاید نتوان آن را جبران کرد.


برنامه دولت برای دوران پساتحریم


جلایی‌پور: یک واقعه‌ای را من اخیرا شاهدش بودم که به نظر من خیلی مهم است که دولت روحانی قدر این فرصت‌ها را بداند. اخیرا آقای محسن میردامادی، دبیرکل حزب مشارکت در بیمارستان بوده و ما به ملاقات ایشان رفته بودیم. وی شش سال در زندان است. او و هم‌بندانش دو سال پیش در زندان از آقای روحانی حمایت کردند. برای من مهم بود که مهمترین دغدغه وی آن هم در حال نقاهت ناشی از زندان در حال حاضر چیست؟ مهم‌ترین دغدغه میردامادی و امثال او این بود که ما چه کنیم که دولت روحانی با این مشکلات، موفق شود! اصلا خودش کوچکترین انتظار یا گله‌ای از دولت نداشت. به نظر من این حالت و سرمایه اجنماعی و سیاسی را دولت باید حفظ کند. حفظ این عقبه راه موفقیت دولت در برابر مانع‌تراشی‌هاست.








جلایی‌پور: اگر بحث هسته‌ای ادامه پیدا کرد و به این زودی به نتیجه نرسید، دولت باید برای آن وضعهم برنامه داشته باشد و این‌طور نباشد کسانی که مقصر وضع فعلی و طناب‌های دار تحریم هستند با کمال بی‌حیایی برای دولت کرکری بخوانند

نکته دیگر این است که اگر ان‌شاء‌الله آقای روحانی در پیشبرد مذاکرات موفق شود که ما امیداریم این موفقیت به دست آید. به نظر می‌رسید روحانی فکر می‌کرد زودتر به نتیجه برسد ولی کمی به تأخیر افتاده است. به‌هرحال بعد از به نتیجه رسیدن مذاکرات مهم‌ترین چالش دولت این است که با پول آزاد‌شده ناشی از رفع تحریم‌ها چه کاری انجام خواهد داد؟ آیا مثل دوره احمدی‌نژاد قرار است فردی یک نفری این پول را توزیع کند؟ یا اینکه این پول قرار است که خرج توسعه ملی و حمایت از تولیدکنندگان یا همان بورژوازی ملی بشود و به سندیکاهای واقعی کارگران احترام گذاشته شود؟ و یا اینکه این بورژواهای مفت‌خور همچنان در کمین نشسته‌اند. باید دید استراتژی توسعه‌ای روحانی چیست؟ اغلب اقتصاددان‌ها، آنهایی که حرفی دارند و نگران کشور هستند، نگران این مسئله‌اند که اگر یک گشایش مالی رخ دهد، با این مسئله چگونه برخورد می‌شود؟ آیا دولت دوباره دیدی کوتاه‌مدت خواهد داشت یا اینکه به چشم‌انداز بلند‌مدت توسعه پایدار و قدرتمند کردن جامعه فکر می‌کند؟


از طرف دیگر دولت باید این فکر هم داشته باشد که اگر بحث هسته‌ای ادامه پیدا کرد و به این زودی به نتیجه نرسید، برای آن وضع هم برنامه داشته باشد و این‌طور نباشد کسانی که مقصر وضع فعلی و طناب‌های دار تحریم هستند با کمال بی‌حیایی برای دولت کرکری بخوانند.



ـ اصلاح‌طلبان چقدر آقای روحانی را از خودشان می‌دانند؟ اتهامی مطرح می‌شد مبنی بر اینکه حمایت اصلاح‌طلبان از روحانی تاکتیک‌شان برای بازگشت به قدرت بوده است، این اتهام را چگونه ارزیابی می‌کنید و نگاه اصلاحات به اعتدالی که آقای روحانی مطرح کرده است، چگونه است؟


جلایی‌پور: به نظرم اصلاح‌طلبان با توجه به شرایط و محدویت‌های موجود نامزد خوبی به مردم معرفی کردند. یعنی گفتمانی که آقای روحانی ارائه داده یک گفتمان توسعه همه‌جانبه و پایدار است و با گفتمان اصلاحات هم‌پوشانی دارد. اما انتقادی که ما داریم این است که هیئت دولت با روحانی همه‌جانبه همراه نیست.


در مجموع اوضاع نشان می‌دهد که در این دو سال اصلاح‌طلبان در انتخاب روحانی اشتباه نکرده‌اند. گفتم نکته اینجاست که دولت روحانی باید نسبت به عقبه رأی خود حساس باشد و صدای روحانی باید در شهرستان‌ها شنیده شود. ما هنوز استاندارهایی داریم که در محل مأموریت خود در سخنانشان خیلی کم به روحانی اشاره‌ می‌کنند.


مردم‌سالاری لازمه توسعه اقتصادی


نکته‌ای دیگر این است که اگر در نظر بگیریم از لحاظ «روش»، اعتدال‌گرایی یعنی کسانی که به حرکت تدریجی، قانونی و آرام در حل مسایل جامعه اعتقاد دارند،این عین همان «روش» اصلاح‌طلبی است. گفتم در هدف هم هم پوشانی دارند. اصلاح‌طلبان به دنبال توسعه هستند و آقای روحانی نیز این هدف را دنبال می‌کند. هرچند یک جاهایی تفاوت هست. مثلا اصلاح‌طلبان مردمسالاری را یک امر سیاسی و فانتزی نمی‌دانند. می‌گویند اگر مردم‌سالاری رعایت نشود به توسعه اقتصادی هم نمی‌رسیم. در این دو سال نیز این مسئله عیان شد که برای پیشبرد توسعه اقتصادی و فرهنگی هم به مشارکت سازمان‌یافته مردم احتیاج است و نه آن کاری که دولت احمدی‌نژاد انجام می داد و مردم را به دنبال ماشین خودش می‌دواند. کجای دنیا این کار انجام می‌شود؟ این حرکت برخلاف توسعه سیاسی است. توسعه سیاسی چیز خوبی است ولی نه فقط به‌خاطر اینکه در قانون اساسی ما آمده است، توسعه سیاسی چیز خوبی است چون بدون آن نمی توان توسعه اقتصادی متوازن را ایجاد کرد. بدون سازوکار دموکراسی توسعه می‌شود تغییرات اقتصادی که به قشر مفت‌خور دامن می‌زند، بورژوازی ملی را بی‌پناه می‌کند و میلیون‌ها مزدبگیر و کارگر را ذره‌وار و جیره‌خوار حکومت می‌خواهد. البته کشور ما دیگر آن کشوری نیست که 800 میلیارد دلار داشته باشد و دولت این مبلغ را از بالا هزینه کند. توسعه بدون مشارکت سازمان‌یافته مردمی شود توسعه غارتی، ضد اقلیم ایران و کشنده بورژوازی ملی و فرساینده نهادهای مدنی.


مهم، شعارهای اصلاح‌طلبی است



مبلغ: فرمودید آیا اصلاح‌طلبان آقای روحانی را از خودشان می‌دانند؟ اگر معنی این حرف این باشد که آیا اصلاح‌طلبان می‌گویند آقای روحانی هم اصلاح‌طلبی بوده و از جناح ما برخواسته است باید بگویم که نه! آقای روحانی هیچ‌وقت اعلام نکرده که من یک اصلاح‌طلب به معنی عضو یک جناح در کشور هستم. آقای روحانی شعارهایی را که اعلام کرده و اهدافی را که دنبال می‌کند اصلاح‌طلبانه است و به همین دلیل هم اصلاح‌طلبان از او پشتیبانی کردند و می‌کنند. برای اصلاح‌طلبان هم مهم این است که منویات مردم و جامعه و شعارهای اصلاح‌طلبانه دنبال شود و مهم نیست فردی که می‌آید، مدعی اصلاح‌طلبی به عنوان عضوی از یک جریان باشد. مهم این است که آن شعارها محقق بشود.


همانطور که بارها هم گفته شده اعتدال یکی از آموزه‌های اصلاح‌طلبی است. بخشی از این آموزه‌ها در هر مقطع زمانی برجسته‌تر می‌شود. یک روزی اخلاق‌گرایی به خاطر فروپاشی اخلاقی گسترده، خیلی اهمیت می‌یابد و یک روز هم وقتی افراط گرایی تشدید می‌شود، اعتدال به عنوان یک مشی برجسته و معرفی می‌شود و این‌ها همه آموزه‌های اصلاح‌طلبی است که متناسب با اقتضائات زمان بخشی از آن برجسته می‌شود.


اگر نگاه کنید قبل از انتخابات 92 اصولا رفتار اصلاح‌طلبان کاملا معتدلانه بود و اصلاح‌طلبان راهبرد اعتدال را در پیش گرفته بودند. اصلاح‌طلبان به شکلی منطقی در صحنه وارد شدند و مطالبات حداکثری را کنار گذاشتند و با پرهیز از چالش‌ها و تندروی‌هایی که افراطیون می‌خواستند، انتخابات را دنبال کردند. اگر آقای خاتمی نتوانست بیاید و آقای هاشمی ردصلاحیت شد هیجان‌زده و از رفتار اعتدالی خارج نشدند و باز در صحنه بودند و مدیریت کردند. اینها همه رفتارهای برجسته اعتدالگرایانه است و دولت هم متناسب با اقتضائات این گفتمان را ادامه داده است. اما برخی افراطیون اینگونه مطرح کردند که اعتدال خطی فارغ از اصلاح‌طلبی است و سعی داشتند که آن را یک جریان جدیدی معرفی کنند و البته در این مسیر هم موفق نبودند. از ابتدا می‌خواستند این کار را بکنند که اعتدال یک گفتمان جدیدی است و حتی برخی از افراد ناپخته‌ای در دولت هم سعی می‌کردند به این چیزی که افراطیون می‌خواستند دامن بزنند و اعتدال را گفتمان جدید معرفی کنند. باید گفت که این یک گفتمان جدیدی نیست و این همان گفتمان اصلاح‌طلبان است که امروز برجسته و ضروری شده است. بنابراین از این جهت مناسبات دولت با اصلاح‌طلبی مشخص می‌شود.








مبلغ: اعتدال یکی از آموزه‌های اصلاح‌طلبی است. یک روز اخلاق‌گرایی به خاطر فروپاشی اخلاقی گسترده، خیلی اهمیت می‌یابد و یک روز هم وقتی افراط‌گرایی تشدید می‌شود، اعتدال به عنوان یک مشی برجسته و معرفی می‌شود

در عین حال باید توجه داشت که که متأسفانه جامعه ما با یک پدیده وحشتناک افراط مرتجعانه روبه‌روست که مشکل اصلی کشور تلقی می‌شود. این پدیده افراط توانسته به چند ابزار بزرگ اجتماعی از جمله قدرت، ثروت و بعضا منزلت هم دست پیدا بکند. و این پدیده‌ای است که در شأن جامعه ایران نیست. این جریان افراطی در حال یکه‌تازی است و برخلاف اینکه ملت ایران در انتخابات یک نه بزرگ آن‌ها گفت، با کمال وقاحت تمام، همچنان مدعی هستند.


در تحلیل‌ها اگر به دولت نقدی هست و جاهایی کاستی وجود دارد، این را نباید فراموش کنیم که مخاطره اصلی کشور این جریان افراطی است که همه جریان‌های دلسوز کشور اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا باید به خاطر منافع ملی و مصالح عمومی در مقابل این جریان افراطی که در همه ابعاد جامعه رسوخ کرده و از ثروت عظیمی هم به دلیل رانت‌خواری‌ها برخوردار شده است، مقابله کند و آن‌ها را به حاشیه برانند.


نسبت اصلاحات با دولت منطقا این خواهد بود که به‌طور منتقدانه از دولت پشتیبانی کنند و با هشدار نقاط ضعف را به دولت تذکر بدهند و همچنین در حد توان به روحانی کمک کنند و البته به مشکل اساسی جریان افراط هم توجه کنند چون امروز این جریان در مقابل دولت و برنامه‌های او ایستاده است.


ـ دولت یازدهم خودش را دولت راستگویان معرفی کرده است و در حال حاضر در شبکه‌های اجتماعی و صدا و سیما همان جریان سازمان‌یافته تلاش می‌کند که راستگویی دولت را تخریب کند. چقدر فکر می کنید که مردم، با توجه به وضعیت اطلاع‌رسانی دولت، آن را همچنان دولت راستگویان بدانند؟


جلایی‌پور: من که نظرسنجی به تفکیک از مطالبات مردم ندارم ولی استنباطم به لحاظ کیفی این است که دولت با توجه به محدودیت‌هایی که دارد، کار خوبی در روشن کردن ابعاد فساد سیستماتیک انجام داده است. از سوی دیگر دولت اجازه داده وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های ذی‌ربط داده‌ها را در اختیار مردم قرار بدهند؛ داده‌هایی شامل آمارهای بهزیستی، بهداشت و درمان و محیط زیست که دسترسی به آنها خیلی راحت‌تر شده است، چون متخصصان باید بر اساس یک داده‌ای نظر بدهند ولی در دوره احمدی‌نژاد اصلا این داده‌ها ارائه نمی‌شد یا دستکاری می‌شد!


مبلغ: میانگین رفتار دولت نشان داده که نمی‌خواهد دروغ بگوید. اما من یک نگرانی جدی را در ماه‌های اخیر مشاهده می‌کنم و مسئله این است که میان دولتمردان یک عدم انسجام رسانه‌ای وجود دارد. بعضا اظهارنظرهای متفاوت و متعارض دیده می‌شود. دولت باید به شدت از این رفتار پرهیز کند و در این دام نیفتد. پاشنه آشیل دولت در این است که راستگویی را زیر سؤال ببرد آن هم در حالی که فعالیتش زیر ذره‌بین رسانه‌های منتقد خود قرار دارد. اینکه یک نفر بگوید ما تا پایان سال هیچ نوع گرانی نداریم و اما دو هفته بعد چیزی گران شود این یک رفتار نسنجیده است. اینکه دولت در گران کردن بنزین بدون زمینه‌سازی قبلی و توضیح برای مردم یک‌شبه اقدام کند، یک مسئله مخاطره‌آمیز است.








مبلغ: پاشنه آشیل دولت در این است که راستگویی‌اش را زیر سؤال ببرد آن هم در حالی که فعالیتش زیر ذره‌بین رسانه‌های منتقد خود قرار دارد

دولت نباید از طرح مشکلات مردم بترسد. برخی از دولتمردان وقتی می‌یند که جایی نتوانستند کاری بکنند و کاستی‌هایی هست و بار سنگینی وجود دارد خیلی منفعل می‌شوند و فکر می‌کنند که اگر مردم بفهمند سرمایه اجتماعی‌شان را از دست می‌دهند. اتفاقا نقطه ضعف همین‌جاست. دولتمردان باید توجه کنند که با مردم روراست باشند و هر جا نتوانستند، به‌راحتی به مردم بگویند که نتوانستیم و عذخواهی کنند و بگویند که دلیلش هم این بود. هرجایی مشکلاتی وجود دارد به مردم توضیح بدهند و سعی نکنند توجیه کنند. چون لاپوشانی کردن و شعارهای اغراق‌آمیز دادن در حالی که مردم شخصا برخی مشکلات را می‌بینند کار اشتباهی است و شما هر چقدر هم شعار و آمار بدهی اثر نمی‌کند. یادمان نمی‌رود که دولت قبل آمار آنچنانی ارائه می‌داد ولی بین مردم چیز دیگری می‌گذشت. دولت باید مواظبت کند. اما احساس می‌شود برخی دولتمردان در حال آلوده شدن به این نوع رفتارها هستند که البته باید از آن پرهیز شود و با مردم روراست باشند. حتی اگر نتوانستند کاری انجام بدهند بیایند بگویند نتوانستیم بلاخره مردم بفهمند که راست می‌گویند چون راستگویی و صداقت برای مردم از همه امور دیگر مهمتر است.


واکنش‌ ضعیف به تخریب دولت روحانی


جلایی‌پور: الان مشکل دولت آقای روحانی این است که رسانه فراگیر حرفه‌ای که اخبار مربوط به دولت و مواضع و مشکلات دولت را اعلام کنند ندارد. منظور رسانه‌ای فراگیر است و نه چند سایت دست و پا شکسته خبری. صدا و سیما را ببنید که چند شبکه دارد که اگر تحلیل محتوا کنید متوجه می‌شوید که این رسانه به صورت حرفه‌ای در خدمت فعالیت دولت نیست و برعکس جهت‌گیری‌های خاصی دارد که در راستای این نیست که مردم به رأی خود امیدوار بشوند. دولت باید فکری به حال این مسئله کند.


من به عنوان یک شهروند حداقل هر روز حدود 30 پیام خبری روی موبایلم دریافت می‌کنم که اساس آن تخریب غیرمستقیم دولت است. آنها سایت‌هایی هستند که امکانات دارند و در بهترین خیابان‌های مرکزی تهران مستقر هستند و بهترین سفارش غذایی را هر روز دارند و برای تخریب دولتی که در بحران تحریم‌ها دارد کار می‌کند، دارند فعالیت می‌کنند‌. جالب است که در واکنش به این تخریب‌ها معلوم نیست که ستاد خبری آقای روحانی چه کاری انجام می‌دهد. من نمی‌گویم که آقای روحانی تلویزیون داشته باشد ولی حداقل این است که یک سایت مربوط به دولت به تمام این دروغ‌ها واکنش نشان بدهد تا رسانه‌های دیگر استفاده کنند. این باعث می‌شود که این نوع تخریب‌ها مفت مفت ادامه پیدا نکند. برخی از برنامه‌های رسمی سراسری در کشور علیه دولت پخش می‌شود که اساس آن جنگ روانی است و می‌خواهند در مردم مشکل ایجاد کنند و تا حدودی هم در آن جمعیت 30 میلیون موفق بوده‌اند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب