بزرگترین پاداشی که گرفتم
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، شجاعی اوایل سال 96 به عنوان چهره سال انقلاب معرفی شد. شجاعی 53 ساله تاکنون جوایز داخلی و خارجی زیادی را از آن خود کرده است.
او سالهاست مدیر خانه کاریکاتور و مدتی است با حفظ سمت مدیر بخش هنرهای تجسمی حوزه هنری هم شده است. با این هنرمند همصحبت شدیم.
شجاعی همانطور که خودش هنرمند منتقدی است در برابر سوال انتقادی نیز گاردش بسته نیست و با حوصله و صادقانه جواب سوالات را میدهد.
تعداد معدودی در پستهای مدیریتی میچرخند، دلیلش توانمندی آنهاست یا اینکه جاهایی مانند حوزه هنری مثلا اعتماد کاملی به شما دارند و ترجیح میدهند شما مدیریت این بخش را بهعهده بگیرید؟
من کار حرفهایام را از حوزه هنری شروع کردم و در این دو ماه و نیمی که به حوزه برگشتهام فعالیتهای زیادی داشتهایم که چند مورد رونمایی و چند نمایشگاه بوده که آخرین آنها نمایشگاه خلیج فارس بود که بعد از صحبتهای ترامپ درباره تحریف نام خلیج فارس برپا شد. چند کتاب منتشر کردهایم و امروز اولین شماره دو هفتهنامه «هور» که درباره هنر و رسانه است، منتشر میشود که کار مشترکی بین مرکز تجسمی، حوزه هنری و بخش تجسمی روایت فتح است که برای دوری از موازیکاری در بخش هنرهای تجسمی طراحی شده است. قرار است محتویات این نشریه روی سایتی که برای آن طراحی شده نیز قرار گیرد. من حدود 20 سال یک پست داشتم و فقط در حوزه کاریکاتور فعال بودم و سالها در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری فعال بودم. بنابراین شامل سوال شما نمیشوم!
الان هم در حوزه هستید و هم در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری؟
بله! اما دلیل آمدنم به حوزه هنری این بود که فعالیتهای سازمان فرهنگی و هنری شهرداری خیلی کمرنگ شد و نمیتوان در آنجا فعالیت موثری داشت. 53 سالم هست، مگر چند سال دیگر فرصت دارم که هنرم را عرضه و به جوانها کمک کنم که هنر کاریکاتور را یاد بگیرند؟ خانه کاریکاتور در چند سال گذشته خیلی خوب کار کرده و در سراسر جهان بازتابهای خوبی داشته است. یک نشریه خارجی بعد از نمایشگاه ترامپیسم نوشت، ارگانی در ایران هست که رئیس آن مخالف هولوکاست است و هر سال میلیونها دلار هزینه و علیه اسرائیل و آمریکا نمایشگاه برگزار میکنند. این بازتاب خوب است. ما میلیونها دلار هزینه نمیکنیم اما بازتابی که دریافت میکنیم خیلی خوب است و نشان میدهد تاثیرگذار هستیم.
بنابراین میتوان گفت کاریکاتوریستهای ایرانی در جهان شناخته شدهاند؟
بله! و تقریبا در دنیا حرف اول را میزنند چون جریانی پیوسته وجود داشته که جوانها را هدایت کرده است.جریانی که من و همنسلانم آن را حمایت کردهاند؛ هنرمندانی مانند آقایان نیرومند و کفشیانمقدم که بعد از پیروزی انقلاب، کاریکاتور را به عنوان هنری برای بیان و صدور انقلاب انتخاب کردیم. کیهان کاریکاتور را در سال 76 راهاندازی کردیم که نشریه تخصصی و در نوع خودش در دنیا بینظیر بود که تا سال 91 هم منتشر شد. اینکه میگویید پستهای مدیریتی بین ما میچرخد؛ اینطور نیست ما اولین نسل بعد از پیروزی انقلاب بودیم که این هنر را به خدمت انقلاب گرفتیم. اولین دوسالانه کاریکاتور و اولین خانه کاریکاتور، اولین سایت کاریکاتور را راهاندازی کردیم.همه اینها باعث شد هنر کاریکاتور ایران به چشم بیاید و در سراسر دنیا دیده شود.
علاقهمندی شما به نقاشی و کاریکاتور از کی شروع شد؟
پدرم اولین کسی بود که متوجه استعداد و علاقه من به نقاشی شد. پنج ـ شش ساله بودم که با پدرم به حمام عمومی رفتیم، به من گفت میتوانی از این فضا نقاشی بکشی و من کشیدم و پدرم آن نقاشی را به همسایهها، فامیل و... نشان داد و همه تشویقم کردند و همین باعث شد پی نقاشی را بگیرم. در دوره راهنمایی معلم نقاشی ما به من گفت تو میتوانی با این علاقه و استعداد به دانشگاه هنرهای زیبا بروی .هرچند دیپلم ریاضی گرفتم، اما بعد از دیپلم، انقلاب به پیروزی رسید و در ادامه انقلاب فرهنگی شد و بعد من به دانشگاه هنرهای زیبا رفتم و نقاشی خواندم.البته اگر انقلاب فرهنگی نمیشد در دانشگاه رشته ریاضی محض میخواندم اما تقدیر این بود که رشته نقاشی را بخوانم.
ورود شما به 20 کشور ممنوع است، این ماجرا چطور اتفاق افتاد؟
بعد از اینکه نمایشگاه هولوکاست اول را برگزار کردم بشدت مورد توجه قرار گرفت، آثار این نمایشگاه این موضوع را مطرح میکرد که اگر آلمانیها و هیتلر، یهودیها را کشتهاند، چرا تاوانش را مردم فلسطین باید بدهند، چرا آنها جایی را در خاک آلمان برای سکونت انتخاب نکردند؟! نمایشگاه ما ضد یهود نبود و حتی یک مورد، اثری ضد یهود یا مسخره کردن قربانیان یهودی در آن وجود نداشت.اما آقای کوفی عنان بهواسطه لابیهای صهیونیستی، طرحی را تصویب کردند و ورود من به 22 کشور ممنوع شد که شامل کشورهای اروپایی، آمریکایی و کاناداست.
اینکه با هنرتان معروف شدهاید و شما را به عنوان یک چهره مبارز میشناسند، چه حسی در شما ایجاد میکند؟
اهل شعار نیستم و نمیگویم که ادای دین و تکلیف کردهام و میکنم. تنها چیزی که خیلی خوشحالم میکند، این است که سرباز حضرت آقا هستم و همین که ایشان از کارهایم راضی و خشنودند برایم کافی است.در قضیه هولوکاست از حرکتی که شروع کردم، تجلیل کردند که برایم بزرگترین دستمزد و پاداش بود. آخرین باری که به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتیم، ایشان مرا با اسم خطاب کردند و پرسیدند، «از بزن بزنهای کاریکاتوریستی» چه خبر؟ همه اینها به من روحیه میدهد و تشویقم میکند تا کارم را ادامه بدهم. همین که با هنرم، حضرت آقا را خوشحال میکنم برایم کفایت میکند. موجودیت من با آقا معنا میشود و نگاهم به دو سمت است؛ اول این که کاری که انجام میدهم مورد رضایت خدا باشد و دوم، باعث خوشحالی رهبر معظم شود و همین باعث شده احساس رضایت زیادی از زندگی داشته باشم.
منبع: جامجم
انتهای پیام/