دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
مهدی حسینی‌وند، تدوینگر «شهرزاد»:

تدوینگر به دنبال مرواید هر پلان می‌گردد

 تدوین‌گر «شهرزاد» عثیده دارد که در تدوین باید بهترین‌های هر سکانس جدا شود چرا که نتیجه کار همه عوامل گروه زیر دست آن‌ها است.
کد خبر : 220126

به گزارش گروه فرهنگی آنا به نقل از روابط عمومی سریال «شهرزاد»، مهدی حسین‌وند با بیان اینکه پروژه شهرزاد برای او خیلی کار سخت و سنگینی بوده، عنوان کرد: به این دلیل شهرزاد را کار سنگینی می‌دانم که در این پروژه هیچ گروهی کم نمی‌گذارد. از طرفی با یک مجموعه پر پلان هم روبرو هستیم؛ به طوریکه در هر قسمت زیر ۵۰۰ پلان (برش) نداریم! حتی در فصل دوم قسمتی داشتیم که ۷۰۰ برش خورده بود! در صورتکیه برای یک قسمت ۵۵-۶۰ دقیقه‌ای تعداد زیادی است، اما کل مجموعه این‌طور است که تعداد کات‌های زیادی دارد و تمام تلاش من این بوده که مخاطب پلان و کات را نبیند و توجهش به قصه جلب باشد. به طوریکه با وجود تعدد پلان، به روایت داستان لطمه وارد نشود.


وی در ادامه درباره تعدد پلان‌ها در مجموعه شهرزاد توضیح داد: منشا اصلی تعدد پلان، فرمی است که خود کارگردان در نظر می‌گیرد. یعنی کارگردان در دکوپاژ خودش به ندرت به سراغ پلان‌های طولانی می‌رود، علی‌رغم اینکه میزانسن حرکت دوربین را می‌بینیم، اما تمایل کارگردان بر مبنای تعداد پلان زیاد است، برای مثال اگر شما یک سکانس ۴ دقیقه‌ای در سریال را در نظر بگیرید، بعید است که کمتر از ۲۰ بُرش داشته باشد. همه این‌ها بر اساس تصمیم کارگردان است، دکوپاژ او پرپلان است و به همین دلیل هم تصاویری که روی میز تدوین می‌آید، تعدد پلان از زوایای مختلف را دارد.



این تدوینگر ادامه داد: این پر پلان‌بودن هم دلیل دارد، جذب مخاطب که تنوع پلان توجه او را جلب می‌کند. از طرفی اگر ریتم کند باشد و پلان طولانی داشته باشیم، مخاطب ممکن است تماشای اثر را رها کند. بنابراین تنوع پلان به جذب مخاطب هم کمک می‌کند. این روش را در آثار خارجی هم می‌توانیم ببینیم که به سمت پر پلان شدن می‌روند. اما چیزی که وظیفه ما را سنگین می‌کند، این است که در عین تعدد پلان این‌طور نباشد که ما برش زیادی داریم، بلکه این کار باید در خدمت قصه اتفاق بیفتد و تلاش ما هم همین بوده است.


حسین‌وند درباره تاثیری که بازیگرها و دیالوگ‌های آن‌ها در تدوین دارند، نیز گفت: سختی کار از این جهت در «شهرزاد» زیاد بود که این کار با استاندارهای بالایی تولید می‌شود و هرکسی در حوزه خودش بالاترین کیفیت را ارائه داده است که در راس آن‌ها تهیه‌کننده و کارگردان هستند که خواستند چنین سریالی را کار کنند و سطح کیفی بالایی را از همه عوامل خواسته‌اند، این روند در تدوین هم وجود دارد.


وی ادامه داد: من هم از ابتدای فیلمبرداری پروژه در آن حضور داشتم و در این مدت تمام تمرکزم روی همین مجموعه بوده و به دلیل سنگین بودن آن باید با تمام فکر و تمرکز روی کار وقت گذاشت. چون به هر حال زحمات تمام گروه زیر دست ما قرار می‌گیرد و باید به نتیجه مطلوب دست پیدا کنیم. همچنین روند قصه و چیدمان سکانس‌های هر قسمت با همفکری کارگردان جلو می‌رود. البته در این میان توجه مخاطب روی این مجموعه را هم نباید نادیده گرفت که کوچکترین جایی، پا را کج بگذاریم، مخاطب هم متوجه آن می‌شود.



حسینی‌وند درباره سابقه همکاری‌اش با حسن فتحی نیز اظهار کرد: در حدود ۱۰ سال قبل آقای فتحی تله فیلمی به نام «رویاهایت را به خاطر بسپار» ساخته بودند که داستان آن در لبنان می‌گذشت و من تدوین فیلم را انجام داده بودم. بعد از آن با اینکه در بعضی کارها قرار بود با هم کار کنیم، اما من مشغول مجموعه «مختارنامه» بودم، تا اینکه همکار مجدد ما در مجموعه «شهرزاد» اتفاق افتاد.


این تدوین‌گر با اینکه در کارنامه‌اش کارهای سنگین زیادی داشته، باز هم شهرزاد را پروژه سنگینی توصیف و بیان کرد: کار سنگین را در کارنامه من زیاد می‌توانید پیدا کنید؛ از «مختارنامه» و «در چشم باد» تا «معصومیت از دست رفته» و «سفر سبز». اما عجیب است که در نظر من «شهرزاد» خیلی کار سنگینی است!


حسین‌وند همچنین با بیان اینکه کار کردن با کارگردا‌ن‌های مختلف با یکدیگر متفاوت است، توضیح داد: در حقیقت جنس کارگردان‌ها با یکدیگر متفاوت است، اصولا برخی از کارگردان‌ها هستند که خیلی سخت‌گیرند و اقای فتحی را باید در این دسته‌بندی قرار دهیم. اصولا کارگردان‌هایی که کارشان سطح بالاتری دارد، سخت‌گیر هستند و از عوامل هم می‌خواهند با تمام قوا و انرژی حاضر شوند و اگر تمرکز نداشته باشی، کار سخت‌تر پیش می‌رود. البته که خودشان هم با تمام قوا و انرژی سر یک پروژه حاضر می‌شوند و این انتظار را از عوامل هم دارند.


وی همچنین افزود: باید بگویم که شخصا در این مدت رابطه خوبی با آقای فتحی در مسیر تدوین داشته‌ام. به هر حال در ۲۸ قسمتی که در فصل اول کار کردیم، خیلی سلیقه‌های‌مان به یکدیگر نزدیک شد. کارگردان‌ها جهان‌بینی خودشان را دارند و می‌خواهند این فضا هم در اثر دیده شود، من هم سعی می‌کنم این جهان‌بینی را پیدا کنم و در جهت آن حرکت داشته باشم. به همین دلیل وقتی با آن‌ها هم‌زبان می‌شوید، تنشی ایجاد نمی‌شود و اگر چیزی باشد در جریان کار و سختی آن اتفاق می‌افتد.



حسینی‌وند تاکید کرد: چون در تدوین باید بهترین‌ها جدا شود و نتیجه کار همه زیر دست ماست، همان‌طور که جمله‌ای در میان ما تدوین‌گرها هست؛ اینکه هر پلان مانند یک صدف است که باید در آن مروارید را پیدا کنیم و آن‌ها را در کنار یکدیگر بچینیم! ما تلاش می‌کنیم این کار را انجام دهیم.


این تدوین‌گر در بخشی دیگر از صحبت‌هایش درباره حضورش در دنیای سینما نیز گفت: از نوجوانی به فیلمسازی علاقه داشتم و در دوران دبیرستان هم در کلاس‌های فیلمسازی کانون شرکت می‌کردم،‌ بعد از دیپلم هم وارد دانشکده صدا و سیما شدم و تدوین خواندم. پس از فارغ‌التحصیلی هم به عنوان تدوینگر در صدا و سیما استخدام شدم و همزمان بیرون هم کارهای تدوین انجام می‌دادم و هم به علاقه شخصی‌ام یعنی کارگردانی رسیدگی می‌کردم. در آن زمان چند فیلم کوتاه ساختم، بعد از آن سریالی به نام «خورشید و ماه» را برای شبکه ۵ ساختم. در چند فیلم سینمایی دستیار کارگردانی کردم، در قسمت اول «کلاه قرمزی» دستیار دوم کارگردان بودم. اما در این جریان تدوین جدی‌تر شد و کارهای بیشتری انجام دادم. البته همچنان دوست دارم کارگردانی هم کنم.


وی ادامه داد: فکر می‌کنم به زودی این اتفاق بیفتد که وارد دنیای کارگردانی شوم. چون کار تدوین را هم در چند سال گذشته خیلی کم کرده‌‌ام و در همین مسیر هم تلاش می‌کنم. البته این حرف به این معنی نیست که کار تدوین را رها می‌کنم، چون تدوینگری را خیلی دوست دارم و با تمام عشق و علاقه این کار را انجام می‌دهم و پای میز تدوین هم از موضع یک تدوین‌گر می‌نشینم. اما در مسیر هدف‌گذاری که برای خودم انجام داده‌ام دلم می‌خواهد به کارگردانی هم برسم. البته نمی‌توانم پرکار باشم و هر دو را با هم داشته باشم، به همین دلیل مجبور هستم یکی را کم کنم.


حسین‌وند همچنین ماجرای حضورش در پروژه شهرزاد را اینگونه توصیف کرد: اولین کاری که به عنوان دستیار کارگردان انجام دادم، فیلم «اوینار» به کارگردانی شهرام اسدی بود و محمدرضا شریفی‌نیا اولین باری بود که بازی می‌کرد که با هم آشنا شدیم. بعد از آن در «سفر سبز» هم با هم همکار بودیم و همین آشنایی باعث شد که آقای شریفی‌نیا من را به اقای داود میرباقری برای سریال «معصومیت از دست رفته» معرفی کند. آقای شریفی‌نیا در «مهمان مامان» هم حضور داشت و من را هم معرفی کرد و همین آغاز همکاری با آقای مهرجویی شد که در «سنتوری» هم ادامه داشت.



وی همچنین با بیان اینکه تدوین کردن کار سختی است، عنوان کرد: کار خیلی سختی است و باید بگویم اخیرا هم من به چیزی پی برده‌ام که حتی باعث شده فاصله‌ام را با تدوین زیاد کنم. بعد از این سال‌ها پی بردم که تدوینگر روزانه تقریبا ۱۰ ساعتی را پای میز تدوین می‌نشیند و با داستان‌ها و شخصیت‌های زیادی درگیر می‌شود، این مدت زمان باعث می‌شود که در کاراکترها و شرایطی که دارند، غرق شود و خودش را جزیی از آن‌ها ببیند و حتی با آن‌ها صحبت کند، در صورتیکه اصلا با کسی حرف نزد‌ه‌ است! احساس می‌کنم این روند، تدوینگر را به سمت تنها و کم‌حرف شدن می‌برد و به همین دلیل می‌گویم باید از این فضا کمی فاصله گرفت.


این تدوینگر که سابقه فعالیت در سینما، تلویزیون و نمایش خانگی را دارد، درباره تفاوت‌هایی که این مدیوم‌ها با هم دارند، نیز بیان کرد: ما یک قصه داریم که قرار است آن را به زبان تصویر تعریف کنیم؛ این تصویر گاهی تلویزیون، گاهی نمایش خانگی و گاهی هم سینماست، شاید از نظر تکنیک و ابزار تفاوت‌های کوچکی داشته باشند، اما در ماهیت بحث همان روایت قصه است. بنابراین در اصل ماجرا تفاوتی ندارد، چون روایت درست قصه از نظر تصویر باید اتفاق بیفتد.


وی ادامه داد: تفاوت‌ها را این‌طور می‌توان برشمرد که برای مثال در سینما و روی پرده بزرگ می‌توان از زبان ایما و اشاره استفاده کرد چون به هرحال تسلط پرده سینما روی مخاطب بیشتر است. از طرفی مخاطب تلویزیون سطح وسیع‌تری از آدم‌ها را شامل می‌شود و باید با مخاطب راحت‌تر حرف بزنیم. البته روزگاری می‌گفتیم تلویزیون صفحه کوچکی دارد و استفاده از نماهای بسته بهتر است، اما امروزه با توجه به اینکه صفحه‌های تلویزیون‌ها بزرگ شده‌اند حتی با لانگ شات هم می توان به نتیجه رسید.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب