در روایتهای سینمای عاشورا فقیر هستیم/ خروجی فرهنگی و هنری ما مطلوب ماسونها است
اکبر نبوی؛ منتقد سینمایی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا، در خصوص فقدان فیلم با موضوع عاشورا و قیام امام حسین (ع) گفت: طی سالهای گذشته خیلی درباره کمبودها و کمداشتهای سینما و تلویزیون در موضوع قیام امام حسین (ع) و واقعه عاشورا و موضوعات مرتبط با آن صحبت شده و تقریبا همه از این وضعیت و ضعف گلایه دارند. این سالها این ماجرا بیشتر به گلایه گذشته تا ارائه و فکر کردن درباره این که چه میتوان کرد.
*حوزههای تولید؛ استراتژی فرهنگی-هنری ندارند
وی ادامه داد: گمان میکنم یکی از مهمترین دلایل این فقدان این است که ما در همه حوزههایی که مسئول تولید در سینما و تلویزیون هستند فاقد استراتژی فرهنگی و هنری هستیم. در نتیجه سینما و تلویزیون ما گرفتار و زندانی روزمرگی و عادات روزانه است، در حالی که اگر سینما و تلویزیون کشور و نهادهای فرهنگی-هنری دارای یک استراتژی نسبتا مطلوب باشند، طبیعتا با بسیاری از خلاءها و کمبودها از جمله در مورد امام حسین(ع) و عاشورا روبرو نخواهند شد.
نبوی اضافه کرد: ظاهرا کسی هم حاضر نیست زحمت رویکرد استراتژی راهبردی را به خود دهد. انگار همه به همین روزمرگیها قانعایم و عادت کردهایم که کارهای امروز را پیش ببریم و به فردا فکر نکنیم. مهمتر اینکه به این فکر نکردهایم که قرار است چه اتفاق فرهنگی را در جامعه از طریق سینما رقم بزنیم.
*در روایتهای سینمای عاشورا فقیر هستیم
این منتقد گفت: نتیجه همه این مسایل این میشود که در طول سالهای بعد از انقلاب فقط 4-5 فیلم سینمایی در حوزه محرم و عاشورا داریم. قوت و ضعفهای هر فیلم سر جای خود اما این درد بزرگی است که قریب به 40 سال از انقلاب اسلامی میگذرد و ما در نظامی زندگی میکنیم که پسوند جمهوری آن اسلامی است، کشور هم شیعه است و به غیر از آن همه آحاد کشور اعم از شیعه، سنی، زرتشتی، مسیحی، یهودی عاشق امام حسین(ع) هستند اما در روایتهای سینمایی آن تا این حد فقیر هستیم.
اکبر نبوی با تاکید به اینکه تلویزیون هم، چنین وضعیتی دارد، گفت: تقریبا دو یا سه سریال در این خصوص ساخته شده یکی سریال «شب دهم» که موضوع آن، عاشورا است و یک داستان عاشقانه را در حاشیه به عاشورا ربط داده است. دیگری سریال «مختارنامه» است. سریال «معصومیت از دست رفته» هم بود که در حاشیه عاشورا مربوط به امام حسین (ع) میشد. یک کاری هم آقای شمقدری به نام «فرستاده» تولید کرد که نسبتا کار ضعیفی است اما خب در مورد عاشورا است. علاالدین رحیمی هم در دهه 70 یک سریال ساخت که نام آن خاطرم نیست.
*دست خالی تلویزیون برای عاشورا
وی افزود: تلویزیون هم در کنار حجم انبوهی از کارهای نمایشی که انجام میدهد، شاید 7 الی 8 کار عاشورایی داشته است. به هر حال دست تلویزیون هم در این زمینه پر نیست چرا که تلویزیون هم دارای یک استراتژی نیست. یعنی انگار همه فراموش کردهایم که ملت ایران، جهان بشری و جهان انسانی در سایه و ساحت قیام عاشورا زندگی میکند و به تعبیر علی موسوی گرمارودی که یک شعر سپید بسیار ارزشمند دارد با این مضمون: «بعد از تو جهان به دو پاره تقسیم میشود؛ پارهای حق و پارهای باطل، هر کس در سمت توست حق است و هر کس در سمت تو نیست باطل.» همه فراموش کردهایم که یک خطی در جهان بشریت از زمان امام حسین (ع) ایجاد شد و انسانیت وامدار عاشوراست و ما اصلا متوجه نیستیم.
*5 راهکار مهم برای رهایی از فقدان فیلمهای عاشورایی
نبوی راهکار این موضوع را به 5 دسته تقسیم کرد و در خصوص اولین راهکار عنوان کرد: مهمترین و اولین کار این است که نظام فرهنگی و هنری کشور همت و تلاش کند، وقت بگذارد و یک استراتژی و راهبرد، آیین و دکترین در حوزه تولیدات فرهنگی-هنری به خصوص سینمایی تدوین کند. نه فقط در زمینه عاشورا و واقعه آن بلکه در همه موضوعات یک راهبرد باید تدوین شود و متناسب با آن راهبرد تاکتیکهای آن هم تنظیم شود.
*از انتصاب مدیران فرهنگی-هنری غیر آشنا دست برداریم
وی ادامه داد: نکته دوم این است که ما باید یک بار برای همیشه از انتصاب مدیران فرهنگی-هنری غیر آشنا به این حوزه دست برداریم. وقتی نگاه میکنیم در حوزههای بسیار تخصصی خاص و ویژه مثل دانش هستهای، مثل نیروگاه نطنز هیچ موقع نمیتوانیم تصور کنیم که مسئولان امر؛ یک نقاش، داستاننویس، شاعر، کارگردان سینما یا یک آهنگساز را مسئول این نیروگاه کنند چرا که معتقدند کار آنجا یک کار فنی است؛ تخصص و دانش میطلبد و آدمی میخواهد که هم صلاحیت و هم اهلیت داشته باشد. اما در حوزه فرهنگ و هنر چون ظاهرا همه فرهنگ و هنر را بلدند و خود را وارد میدانند مسولین امر نیاز نمیدانند که آدم مناسب این کار را که دانشآموخته فرهنگ و هنر است برای سمتهای فرهنگی منصوب کنند.
*نهادهای فرهنگی و هنری گرفتار بازیهای شبه روشنفکری شدهاند
این منتقد اضافه کرد: سومین مساله گرفتار شدن نهادهای فرهنگی و هنری کشور در دام بازیهای شبه روشنفکری است. مثلا برای یک مرکز فرهنگی-هنری شخصی انتخاب میشود که ظاهرا با این حوزه آشناست و ظاهرا نسبت به بنیادهای معرفتی اسلام، انسان باورمندی است اما به سرعت برق و باد از جنس شبه روشنفکرها میشود و فراموش میکند که برای چه آمده و قرار بوده چه کاری را انجام دهد.
*خروجی فرهنگی و هنری مطلوب ماسونها است
نبوی به نکته چهارم اشاره کرد و گفت: نکته مهم بعدی این است که تقریبا خروجیهای حوزه فرهنگ و هنر ما به شکل عملی توسط فراماسون فرهنگی مدیریت میشود. معنی حرف من این نیست که مدیران فرهنگی جزء لژهای ماسونی هستند و یا پیوندهای تشکیلاتی و سازمانی با لژهای ماسونی دارند بلکه معنای حرف من این است که تقریبا خروجیها چیزی است که جریان ماسونی میخواهد.
وی اضافه کرد: پنجمین موضوع گرایشات شدید و غلیظ همه ما به صورتپسندی و یک نوعی از عوامزدگی به موضوعات دینی به ویژه قیام عاشورا و واقعه کربلا است یعنی آنقدر ما عوامزده هستیم که حاضریم در بسیاری از موضوعات دینی هزینه کنیم اما زمانی که قرار است در حوزه هنر و به ویژه سینما سرمایههای اقتصادی خود را به کار بگیریم تا آثار مناسب تولید شود مطلقا به اهیمت و بنیادهای اثرگذار آن توجه نداریم.
وی ادامه داد: فرض بفرمایید فلان آقای ثروتمند در حوزه اقتصاد و بازار اعم از بازار سنتی یا بازار جدید حاضر است پول زیادی برای انواع هیاتهای رنگارنگ هزینه کند اما وقتی درباره سینمای عاشورایی یا فیلم مربوط به قیام امام حسین(ع) سخن میگوییم اصلا درک و دریافتی از اهمیت موضوع ندارد بلکه صرفا بر پایه عادات و سنتها رفتار میکند در حالی که یک فیلم سینمایی برجسته و مطلوب ممکن است از بسیاری از کارهایی که ما انجام میدهیم تاثیر و ارزش آن بیشتر باشد.
انتهای پیام/