دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یادداشت رسالت/سید مسعود شهیدی

پلیس بد ، پلیس خوب در پرونده هسته ای

صحنه سیاست ، مثل صحنه شطرنج ، متکی به اندیشه است . هرطرف اندیشه و دید قویتری داشته باشد و طرح های دقیق تر و پیچیده تری را بتواند به اجرا گذارد ، طرف مقابل را در یک فرایند برنامه ریزی شده ، در دام خود قرار می دهد.
کد خبر : 214016

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، صحنه سیاست‌، مثل صحنه شطرنج‌، متکی به اندیشه است. هرطرف اندیشه و دید قویتری داشته باشد و طرح‌های دقیق تر و پیچیده تری را بتواند به اجرا گذارد‌، طرف مقابل را در یک فرایند برنامه ریزی شده‌، در دام خود قرار می دهد به طوری که هر حرکتی برای نجات‌، بازی کردن در جدول حریف خواهد شد و در نهایت به مات شدن می انجامد. دنیای غرب‌، در شطرنج سیاسی‌،چند قرن‌، انباشت دانش وتجربه دارد و آن را به علم دانشگاهی تبدیل کرده و رشته‌های گوناگون تخصصی در دانشگاه‌ها برای تربیت سیاستمداران و دیپلمات‌های متخصص ایجاد کرده است. به طور خلاصه آنها به چم و خم بازی سیاسی تسلط یافته اند ولذا بازی کردن با آنها‌، نیاز به مهارت‌، دقت و شناخت راهبردها و تاکتیک‌ها ی آنها دارد. اگر امام بزرگوار و رهبر عزیزمان در 38 سال گذشته این نبرد دشوار را با اقتدار و سر بلندی پشت سر گذارده و ایران اسلامی را به موقعیتی به مراتب بهتر و قوی تر از گذشته ارتقاء داده اند‌، نباید این سوءتفاهم را برای دیپلمات‌های ما پدید آورد که مصاف سیاسی با دیپلمات‌های غربی کاری آسان و ساده است. هرگز نباید افراد ساده لوح‌، سطحی نگر و خوشبین به غرب‌، به صحنه مصاف با آنها بروند‌، زیرا نتیجه از قبل قابل پیش بینی است. آنها خیلی زود‌، در تله‌های ناپیدا و نرم افزار پیچیده حریف گرفتار می شوند‌، دستگاه محاسباتی آن‌ها دچار اختلال شده به خطای محاسباتی و اقدام بر اساس خطا کشانده می شوند و ناخواسته در جدول دشمن بازی میکنند.


این تجربه تلخ‌، تاکنون بارها تکرار شده. یکی از ترفندهای بسیار مؤثر در کشمکش‌های سیاسی‌، ترفند پلیس بد‌، پلیس خوب است‌، این ترفند که از تجربه و روش کار رام کنندگان فیل‌های وحشی گرفته شده‌، روشی بسیار کارامد است. رام کنندگان فیل‌، با تمهیداتی‌، فیل وحشی را در حصاری به دام می اندازند که راه گریز نداشته باشد. مدتی اورا تحریم غذایی می‌کنند تا گرسنه و تشنه شود‌، سپس یک روز با لباس قرمز با چوب و چماق به او حمله می‌کنند و روز بعد همان افراد با لباس آبی به او آب و غذا می‌دهند و نوازشش می کنند. مدتی این برنامه تکرار می شود‌، فیل ساده لوح که متوجه نیست آبی‌ها و قرمزها یکی هستند و هدف واحد دارند، دچار خطای در محاسبه شده برای نجات ازآزار و اذیت قرمزها‌، تسلیم آبی‌ها می‌شود، آبی‌ها با خیال آسوده‌، فیل تسلیم شده را از حصار بیرون آورده و برای بارکشی به جنگل می برند. فیل قدرتمند، از ترس قرمزها‌، برای آبی‌ها باربری و حمّالی می‌کند. در طول مذاکرات هسته ای‌، بارها دیپلمات‌های ما در دام تاکتیک پلیس بد‌، پلیس خوب افتاده و هنوز هم باور نکرده اند راهبرد عالمانه امام و رهبر‌، که آمریکا را شیطان بزرگ معرفی کردند‌، خنثی کننده این تاکتیک‌ها و این فریب کاری‌ها است. در دولت اصلاحات‌، که آقای روحانی رئیس تیم مذاکره کننده هسته ای بود‌، آمریکا نقش پلیس بد داشت و اروپا نقش پلیس خوب یکی تهدید می کرد و دیگری تطمیع و دولت در دام این بازی افتاد‌، دچار خطای در محاسبه شد، به وعده دشمن اعتماد کرد‌، امتیاز بزرگی به پلیس خوب داد و موافقت کرد چند سال فعالیت قانونی هسته ای ایران تعلیق و مراکز هسته ای پلمب شود. در پایان مدت تعلیق که قرار بود پلیس خوب‌، فعالیت قانونی هسته ای ما را به رسمیت بشناسد، نقاب از چهره برداشت و با کمال وقاحت‌، خواستار تعلیق دائمی شد و آقای سولانا در جواب اعتراض نماینده ایران گفت‌،تقصیر ما نبود‌، پلیس بد‌، کار را خراب کرد و ما بدون اجازه آمریکا نمی توانیم کاری کنیم.


پس از آنکه به فرمان رهبری پلمب‌ها شکست وایران موفق شد ظرف چند سال، اورانیوم 20در صد تولید کند غرب به وحشت افتاد و در صدد چاره جویی برآمد. این بار آمریکا پلیس خوب شد. اوباما و جان کری با لبخند و احترام و تواضع‌، اعلان کردند میخواهند فعالیت هسته ای ایران را به رسمیت بشناسند‌، تحریم‌ها را بردارند و پرونده هسته ای ایران را ببندند.، دولت بی تاب شد‌، بازهم دستگاه محاسباتیش دچار اختلال شد. دشمنی آمریکا را فراموش کرد، گفت اگر کدخدا را ببینیم اروپا هم تسلیم کدخدا است و همه مسائل به سادگی حل می شود.


پلیس خوب‌، با تطمیع‌هایش، دل دولت را ربود، مذاکره‌ها‌، تلفن‌ها‌، ملاقات‌ها‌، قدم زدنها‌، هدیه‌ها‌، لبخند‌ها‌، پیامک‌ها و قهقهه‌ها رد و بدل شد. این بار اسرائیل نقش پلیس بد را به عهده داشت و با کمک جمهوری خواهان‌، با تهدیدهای مکرر، دولت ایران را دچار وحشت کرد. تطمیع پلیس خوب و تهدید پلیس بد بازهم مؤثر واقع شد. دولت‌، بازهم در دام این بازی سیاسی گرفتار شد و امتیاز دادن‌های پی در پی به پلیس خوب را آغاز کرد تا به وعده‌های او برسد و از تهدید پلیس بد در امان باشد. هر چه رهبر بصیر و حکیم‌، تصریح و تأکید کرد که آمریکا شیطان بزرگ است به او اعتماد نکنید و در مذاکره دقیق و هوشیار باشید، گوش شنوایی نبود و هر روز امتیازی به پلیس خوب داده می شد و جشن پیروزی بر گزار می شد. هرگاه تیم مذاکره کننده 1+5 می‌خواست امتیاز جدیدی از ایران بگیرد، اسرائیل و کنگره آمریکا با یک تهاجم تبلیغاتی هماهنگ‌، زمینه لازم را برای پلیس خوب فراهم می کردند تا او بتواند خواسته اش را تحمیل کند و تیم ایرانی را به تسلیم وا دارد. از آنجا که تیم هسته ای ما، از همان ابتدا، نقطه ضعف خودش را لو داده بود و صریحا اعلان کرده بود که نیاز به توافق به هر قیمتی دارد و دست خودش را رو کرده بود که برای توافق عجله هم دارد‌، طرف مقابل‌، کار خود را آسان تر می دید و هرگاه امتیاز جدیدی می خواست، از این نقطه ضعف استفاده می کرد. پلیس بد تهدید می کرد مذاکره را معلق خواهد کرد، گاهی هم به طور نمایشی‌، مذاکره معلق می شد تا تیم ایران وحشت زده شود. در این لحظه پلیس خوب‌، نقش خود را آغاز می کرد‌، دلسوزی‌، نرمی‌، هدیه جشن تولد‌، کلمات مهر آمیز و لبخندهای دلفریب را روی میز مذاکره می گذاشت و پیشنهاد امتیاز جدید را که از قبل طراحی شده بود به بهانه ساکت کردن کنگره واسرائیل مطرح میکرد. تیم ما به این دوست خوب اعتماد می کرد و برای آنکه‌، توافق‌، که آن را شیشه عمر خود می دانست نشکند و تأخیری در آن نیفتد، به دادن امتیاز به پلیس خوب رضایت می داد و این را به حساب پیروزی بر پلیس بد می گذاشت و جشن می گرفت. تیم مذاکره کننده در طول مذاکرات از ترس کارشکنی‌های اسرائیل و جمهوری خواهان، امتیاز‌های شگفت آوری به دولت اوباما داد تا به قول جان کری آنها بتوانند اسرائیل و جمهوری خواهان را ساکت کنند و مذاکرات را از موانع آنها عبور دهند. بزرگترین امتیاز این بود که تیم ایران برخلاف قواعد مذاکرات بین المللی، بدون پیش نویس، وارد مذاکره شد و پذیرفت که پیش نویس آمریکا‌، محور مذاکره باشد و امتیاز عجیب دیگر آنکه تیم مذاکره کننده ما پذیرفت برخلاف عرف توافقات بین المللی‌، توافقنامه‌، در همه مراحل‌، نسخه فارسی نداشته باشد و این امر سبب می شد راه برای تفسیرهای طرف مقابل باز باشد. امتیاز بزرگ دیگر این بود که دولت پذیرفت تمام تعهدات خود را یکطرفه و داوطلبانه و قبل از موعد و بدون ضمانت و به طور یکجا انجام دهد و در واقع از همان ابتدا خود را خلع سلاح کند. بازی پلیس خوب و بد‌، باز هم تکرار شد. در مراحل پایانی مذاکره که قرار بود امتیاز جدیدی از ایران گرفته شود‌، فرانسه در داخل جلسه مذاکره نقش پلیس بد را به عهده گرفت و آمریکا پلیس خوب شد. نماینده فرانسه حتی تا مرحله ترک جلسه و بازگشت به کشور خود پیش رفت تا تیم ایرانی باور کند رفتار او بازی نیست و وحشت کند و امتیاز بدهد و البته این بارهم این تاکتیک به نتیجه رسید. در آخرین روزهای مذاکره‌، پلیس خوب‌، جان کری، با چشم اشکبار‌، به ظریف قول داد اجازه ندهد تحریم‌های داماتو تمدید شود و تیم مذاکره کننده ما‌، همه اصول متعارف مذاکرات و توصیه‌های صریح رهبری را زیر پا گذاشت و ساده لوحانه به این قول شفاهی پلیس خوب اعتماد کرد. اما وقتی موقع عمل رسید و پس از آنکه همه امتیازات از دولت ایران گرفته شده بود ‌، اوباما و حزب دموکرات‌، نقاب پلیس خوب را از چهره برداشتند و گفتند به این قول عمل نمی کنند و عمل نکردند و تمدید تحریم‌های داماتو در مجلس و دولت آمریکا با موافقت دموکراتها به تصویب رسید و اجرایی شد. غفلت تیم مذاکره کننده سبب شد آنها هم چوب را خوردند وهم پیاز را. هم سرمایه هسته ای کشور را دادند‌، هم تحریمها باقی ماند. حالا خانم شرمن در پاسخ دولت ایران که چرا تحریم‌ها را لغو نمی کنید‌، با صراحت می‌گوید در متن برجام اصلا واژه لغو تحریم نیست‌،بلکه تعلیق موقت است و تیم ایرانی چون تفاوت معنای lift و remove را نمی دانست، خیال کرد تحریم‌ها رفع می شود !. در مقطع انتخابات آمریکا‌، سیاست کلان غرب این بود که با ترساندن دولت ایران، امتیازات جدیدی در حوزه صنایع موشکی و جبهه مقاومت، از ایران گرفته شود‌،


در این مرحله‌، ترامپ و اسرائیل‌، نقش پلیس بد را ایفا کردند و در حالی که حفظ برجام اولویت کار آنها بود، در ظاهر فریاد زدند برجام بد ترین توافق تاریخ است و باید آن را پاره کرد و از آن خارج شد. کلینتون و اروپا‌، نقش پلیس خوب را ایفا کردند و گفتند برجام باید حفظ شود. این تاکتیک بازهم مؤثر واقع شد، دولت که خود را محتاج برجام می دید از ترامپ و شعار‌هایش وحشت کرد و به اروپا امید بست. تهدیدها و تطمیع‌ها ی جدید‌، باز هم دستگاه محاسباتی اش را دچار اختلال کرد‌، تجربه‌های گذشته را فراموش کرد و ساده لوحانه وارد جدول بازی آنها شد.


برجام اکنون در دست آنها مثل هویج است. سیاست چماق و هویج وسیاست تهدید و تطمیع‌، رویه دیگر سیاست پلیس بد و پلیس خوب است. دولت برای جلب رضایت پلیس خوب‌، تصمیم گرفت امتیازهای جدیدی به آنها بدهد. در هسته ای که چیزی باقی نمانده‌، لذا سراغ محدود کردن فعالیت‌های موشکی سپاه رفت.


بعد هم برجام را کلا یک طرفه کرد و گفت حتی اگر آمریکا به تعهدات خود در برجام عمل نکند ما به تعهداتمان عمل می‌کنیم و یکی از مسئولین دولتی نیز گفت در هیچ شرایطی ما نباید به عقب برگردیم‌، یعنی نباید فعالیت هسته ای را آغاز کنیم‌، یک مقام عالیرتبه هم گفت برجام را با اروپا ادامه می دهیم‌، یعنی آماده ایم تحریم‌های آمریکا را تحمل می کنیم، کاخ سفید‌، این پیامها را دریافت کرد‌، و فهمید تهدیدها اثر کرده و دولت برای حفظ برجام آماده امتیاز دهی جدید است. اخیرا یک پلیس خوب جدید‌، نمایش خود را آغاز کرده. رسانه‌ها اعلان کردند تیلرسون‌، وزیر خارجه آمریکا در ماه جولای‌، ترامپ‌، را مجبور کرده در دومین گزارش خود، تطابق عملکرد ایران با برجام را تایید کند.


ترامپ فریاد زده هنگام گزارش سوم در ماه اکتبر مجازات سختی در انتظار ایران است. کنگره هم نقش پلیس بد را ایفا می کند و طرح ممنوعیت فروش هواپیما به ایران و تحریم‌های جدید را به تصویب رسانده تا دولت وحشت زده شود. حالا شرایط آماده است. تیلرسون وزیر خارجه آمریکا که حالا پلیس خوب است قرار است در نیویورک با ظریف در مورد برجام مذاکره کند. موضوع مذاکره چیست ؟ نیکی هیلی‌، سفیر آمریکا در سازمان ملل گفته ایران برجام را نقض کرده و باید مجازات شود، برجام هم نواقصی دارد که اگر اصلاح شود مورد قبول آمریکا خواهد بود. اروپا هم اعلان کرده برجام احتیاج به متمم دارد. اینها یعنی مطالبه امتیاز جدید. موضوع متمم و امتیاز جدید چیست ؟ تیلرسون و بوریس جانسون وزرای خارجه آمریکا و انگلیس در لندن اعلان کرده اند ایران در مقدمه برجام تعهد داده به صلح منطقه کمک کند ولی بحران را تشدید کرده و این کار ایران نقض برجام است و ایران باید رفتار خود در منطقه را تغییر دهد. طرح جدید آنها کامل است. دیگر فعالیت هسته ای ایران و رفع تحریم مورد بحث نیست. در این مرحله فعالیت موشکی و حمایت ایران از جبهه مقاومت‌، هدف است. پلیس خوب و پلیس بد وارد عملیات جنگ روانی شده اند تا بتوانند در نیویورک امتیازات جدیدی از ظریف بگیرند. تا هر زمان‌، دولت‌، حیات خود را به برجام گره زده باشد و به امید کمک‌های آمریکا و اروپا باشد‌، این دور باطل امتیاز دادن‌، تکرار خواهد شد و پایانی نخواهد داشت.


راه نجات آن است که دولت‌، تکیه خود را از برجام و از دولت‌های غربی بر دارد‌، و حالا که آمریکا عملا جسم و روح برجام را زیر پا گذاشته از این جنازه دل بکند و به ملت خود تکیه کند.دوست و دشمن می دانند که آمریکا و اروپا و اسرائیل بیش از ایران به برجام نیاز دارند. ترامپ بیش از همه به برجام نیازمند است ولی بی نیازی و استغنا نشان می دهد تا امتیاز بیشتر بگیرد. اگر دولت ما تدبیر داشته باشد و به سخن رهبر دل بسپارد اگر از خود استغنا و بی نیازی به برجام و و استغنا و بی نیازی به غرب نشان دهد، اگر به جای دشمن‌، به ملت خود تکیه کند و راه استقلال و عزت را پیش بگیرد‌، اگر تولید داخلی را که موتور اقتدار دولت و ملت است فعال کند‌، آنها نا امید می شوند، نمایش پلیس بد پلیس خوب را بی فایده می بینند، سیاست چماق و هویج را رها می کنند‌، از موضع تطمیع و تهدید، خارج می شوند و از ترس اورانیوم 90 در صد، در موضع عمل به تعهدات برجام قرار می گیرند.


منبع:روزنامه رسالت


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب