سیاست خارجی متناقض آمریکا
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا به نقل از گلوبال ریسرچ، هنگامی که پلروبسن خواننده آمریکایی ترانه "من از مرگ میترسم و از زندگی خسته شدهام " را خواند، به تناقض عاطفی اشاره میکرد که نشانگر همان شناخت ژئو استراژیک ایالاتمتحده در قراردادهایش با ابر قدرتهای دیگر، مانند چین و روسیه است. زمان نشان میدهد که ایالاتمتحده خواستار جنگ با این دو کشور نیست، همانطور که چین و روسیه متقابلا چنین چیزی را نمیخواهند.
با این حال، ایالاتمتحده تمایل زیاد و عجیبی برای انجام اقدامات تحریکآمیز علیه چین و روسیه را دارد، که این اقدامات سبب آسیب به روابط آمریکا با روسیه و چین است، به خصوص زمانی که نشانههایی از روابط حسنه یا حداقل کاهش تنشها مشاهده میشود.
برای مثال، اخیرا پنتاگون برای جلوگیری از اشتباهات احتمالی در شبه جزیره کره و دریاهای جنوب و شرق چین، خطوط ارتباطی مستقیم با فرماندهان ارتش آزادی بخش خلق راهاندازی کرده است.
در یک محیط منطقی، آن به نظر میرسد که آمریکا در مورد اقدامات غیرقابل قبول چین در کره و مناطق دریایی خود، کوتاه بیاید. اما در محیط فعلی، در حالی که ایالاتمتحده با امضا توافقنامهای، به دنبال کاهش تنش بین نیروهای مسلح چین و آمریکا است، رئیس جمهوری آمریکا، به دولت برای مطالعه فرآیندهای تجاری در چین دستور داده است. از نگاه یک فرد بیرونی،این دوگانگی همکاری با چین و مشارکت در یک رقابت تجاری پیشگیرانه که با هشدار وزارت تجارت چین روبرو شده است، میتواند برای دوره مدیریت ترامپ عمیقا خطرناک باشد.
دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین در 7 جولای(16 تیر) برای اولین بار ملاقات کردند و مهمترین نتیجه این نشست، توافقنامهای مشترک برای نظارت بر آتش بس وتشنج زدایی در جنوب غربی سوریه در امتداد اردن بود. اما کمتر از یک ماه بعد، ترامپ یک لایحه تحریم علیه روسیه را امضا کرد، که خشم مسکو را برانگیخت.
در رابطه با ایران، دولت ترامپ بی سروصدا، اما به صورت رسمی گفت که تهران حتی یک ماده معاهده هستهای 2015(برجام) را نقض نکرده است، اما مقامات آمریکا همچنان به تحریمهای خود علیه ایران و البته به مذاکره با ایران در ارتباط با هر توافقنامهای که در طول تاریخ نقض کرده، ادامه میدهند.
در واقع، نه روسیه، نه چین و نه حتی ایران خواستار جنگ با ایالاتمتحده نیستند. بلکه در مورد طرفداران جنگ با آمریکا میتوان از کشورهایی مانند کرهشمالی، مکزیک، سوریه، ونزوئلا، زیمبابوه و یا هر کشور دیگری نام برد.
درحالی که کاهش تنشهای نظامی نشان از توسعه مثبت دارد، مهم نیست آن در کجا روی میدهد، ایالاتمتحده با ارسال سیگنالهای مبهم تنها موجب خواهد شد این طور به نظر آید که ایالاتمتحده به طور جدی به دنبال کاهش تنش و همکاری نیست و بنابراین آن به طور طبیعی باعث میشود بیشتر مردم جهان بدترین تفکر را در مورد ایالاتمتحده داشته باشد، که اغلب این گونه معنا میشود که « وضع موجود بد تغییر خواهد کرد.»
بسیاری از اندیشمندان با این پرسش روبرو هستند آیا سیاست کنونی امریکا(در دوران ترامپ) بخشی از طرح ژئو استراتژیک بزرگ آمریکاست، یا نه این سیاست ناشی از بیتجریگی دولت ترامپ است که نمیتواند در مورد ماندن یا رفتن یعنی اتخاذ یک سیاست درست تصمیم بگیرد. همین موضوع موجب نگرانی جهانی شده است.
انتهای پیام/