دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
فلور نظری، بازیگر سریال «گسل» در گفت‌وگو با آنا:

مردم بازیگر خوب می‌خواهند نه مانکن و سلفی‌‎بگیر!/ مخاطب حوصله دلقک‌بازی ندارد

فلور نظری، بازیگر سریال «گسل» گفت: مردم دنبال دیدن مجدد بازیگرانی هستند که آنها را دوست دارند. بازیگرانی که به این حرفه به چشم مقدس نگاه کردند و برای مخاطب ارزش قائلند. نه کسانی که دنبال سلفی و مانکن بازی و غیره هستند.
کد خبر : 203768

سرویس فرهنگی آنا- محسن غلامی (قلعه‌سیدی): خیلی‌ها پای ثابت سریال‌های شبانه هستند؛ لااقل برای اینکه چند ساعت از هیاهوی کارهای روزانه خلاص شوند، دل به آنتن سیما می‌دهند.


سریال‌های به اصطلاح طنز ایرانی، مخاطبانش بیشتر است البته اگر سمت لودگی و طنز بی‌رمق نروند. تماشاگر دوست دارد هم قصه مناسب را ببیند و بشوند و هم بازیگران کاربلد را در قاب تلویزیون نظاره کند. گرچه کمی گویا از این ماجرا دور هستیم!


اما فعلا چند سریال طنز روی آنتن هستند با بازیگران قدیمی و جدید. فلور نظری آنچنان در سینما پرکار نیست و تلویزیونی‌ها بیشتر او را می‌شناسند. نظری بعد از مدت‌ها نقش مجددی را بازی می‌کند اینبار در سریال «گسل». این بازیگر در گفت‌وگو با خبرنگار آنا از خودش، سریال و بقیه ماجراها گفت که در ادامه آن را می‌خوانید.



* مخاطبان سریال‌های تلویزیون بعد از مدت‌ها دوباره چهره برخی بازیگران را روی آنتن می‌بینند. بازیگرانی که شاید با آنها در سریال‌های سال‌های قبل خاطره دارند. تعداد اینجور بازیگرها نیز کم نیست. مثل خود شما که بعد از مدت‌ها دوباره در قاب تلویزیون ظاهر شدید.


البته من خیلی هم کم‌کار نیستم.



* در تلویزیون چرا!


از این جهت البته شاید. خب من کار سینمایی و حتی تله‌فیلم هم دارم و تعدادش کم نبوده است. اما آنچنان سریال کار نکردم.



* بخاطر نبود پیشنهاد بوده یا مثلا ضعف فیلمنامه‌هایی که به دست شما می‌رساندند یا ... ؟


من چون محل اقامتم در آلمان است، خیلی نمی‌توانم در کشور بمانم. بخاطر دوری از فرزندم باید سریع برمی‌گشتم. برای همین خیلی نمی‌توانم در پروژه‌هایی که چندماه طول می‌کشد، بازی کنم.



* حتی اگر مثل همین «گسل» باشد؟


از «گسل» رضایت کامل دارم با اینکه حدود هفت ماهی هم هست که مشغولم. سریال اگر خوب باشد قبول می‌کنم.



* من که یادم نمی‌آید! آخرین کارتان در تلویزیون چه بود؟


سریال "تکیه بر باد"، که بعد از آن دیگر در تلویزیون کار نکردم. چون وقتگیر بود و نمی‌توانم چندماه در ایران باشم.



* شاید بخاطر همین است که فکر می‌کنند، از کار بازیگری دور شده‌اید یا به هر دلیلی نمی‌خواهید بازی کنید!


من در همین مدت، در چند فیلم سینمایی بازی کردم اما به هرحال خیلی‌ها سینما نمی‌روند. بالاخره سریال، عمومیت دارد و شاید بخاطر نبودن روی آنتن، مرا کم‌کارتر بدانند. پس اینکه بازی نمی‌کنم، واقعیت ندارد!



* برسیم به همین سریال درحال پخش «گسل».


واقعیتش بعد از فیلمنامه‌های پیشنهادی مربوط به سریال‌ها، که عمدتا یا خوب نبودند یا کارگردانش را نمی‌شناختم، آقای بذرافشان فیلمنامه «گسل» را فرستادند که برایم جالب بود.



* آن زمان در ایران بودید؟


نه به آلمان فرستادند. فیلمنامه را که خواندم قانع شدم که می‌شود روی این مجموعه حساب باز کرد. از متن لذت بردم.



* تا جایی که می‌دانم چندماهی هست «گسل» کلید خورده؟


حدود شش هفت ماه می‌شود و از آن زمان هم در ایران هستم و مشغول بازی.



* ضبط سریال هنوز تمام نشده؟ حداقل سکانس‌های مربوط به قصه لیلا که شما باشید؟


هنوز بخش‌هایی از تصویربرداری «گسل» باقی مانده از جمله فینال. قراردادم تا تیرماه بود ولی همچنان ماندم. چون گفتند نقش لیلا که من دارم باید ادامه پیدا کند و با رفتن من، کار لطمه می‌خورد.



* با این وضعیت و ادامه پیدا کردن سریال، تغییری در روند قصه بوجود نیامد؟ مثل پایان آن و غیره.


واقعا از پایان ماجرای «گسل» بی‌خبرم.



* مگر می‌شود؟ چطور پس با هر بازیگری صحبت می‌کنیم مدعی‌ست تا فیلمنامه را نخوانم، سر کاری نمی‌روم!


کارگردان داریم تا کارگردان. خود من به علیرضا بذرافشان خیلی اعتماد دارم. نظر بقیه گروه نیز همین است حتی آقای بیژن امکانیان با این سابقه کاری که دارد، نظرش همین است.


در پشت صحنه این سریال واقعا از خنده غش می‌کردیم. فکر می‌کنم طنز خیلی بانمکی دارد. همه بازیگران همین احساس را دارند، یک حس فوق‌العاده.

* همین الان هم البته برخی به قصه و ساخت سریال ایراد می‌گیرند.


اصلا قبول ندارم این حرف و نقد کردن‌ها را، مگر می‌شود سریال را ندیده و از روی چند قسمت اول حدس زد و کل 40 قسمت را فدا کرد.



* نقد که نه، اما می‌شود نظر داد. می‌شود انتخاب کرد که آیا با این کیفیت، ادامه سریال را ببینیم یا قیدش را بزنیم. البته قرار بود در 30 قسمت باشد.


ابتدا فیلمنامه کامل بود چون صرفا برای 30 قسمت نوشته شده بود. اما چون زمان پخش عوض شد 10 قسمت دیگر نیز به آن اضافه شد. روز به روز قصه را به ما می‌رساندند.



* با این اوضاع همچنان به کیفیت پایانی سریال امیدوار هستید؟


مطمئن باشید که به بهترین شکل تمام می‌شود. هیچ نگرانی بابت سریال ندارم اما بابت وقت خودم نگرانم چون باید زودتر به آلمان برمی‌گشتم. وقتی به ایران می‌آمدم نهایت دوماه می‌ماندم و همین دوری از پسرم اذیتم می‌کند.



* می‌توانم درمورد طنزِ خود مجموعه اشاره کنم؛ اینکه نه باعث قهقهه مخاطب می‌شود و نه اینکه مات جلوی تلویزیون بنشیند و عکس‌العملی نشان ندهد. نمی‌دانم اسم این را چه بگذارم!


اتفاقا از آن طنزهای موقعیت است که باعث خنده مخاطب می‌شود. موقعیتهایی کمیک را می‌سازد و این جذابش می‌کند. خودمان در پشت صحنه این سریال واقعا از خنده غش می‌کردیم. فکر می‌کنم طنز خیلی بانمکی دارد. همه بازیگران همین احساس را دارند، یک حس فوق‌العاده.



* فکر می‌کنم باید چندین قسمت از سریال بگذرد تا بشود جدی‌تر درباره‌اش حرف زد و یا نقدش کرد.


حتما همینطور است. ولی بدانید کسی در این سریال دنبال هجو و لودگی نیست، اینکه به زور بخواهیم کسی را بخندانیم. داستان «گسل» و نوع پرداخت آن، عین زندگی واقعی است. دلقک بازی نیست. نوع طنز مناسب خودش است.



* به زعم من البته علیرضا بذرافشان کارهای شاخصی هنوز نساخته ولی جالب است که اینطور پشت مجموعه و قلم و کارگردانی او ایستاده‌اید.


چون بعد از بیست سال بازیگری، می‌دانم کارگردانی که با او همراه می‌شوم چقدر حرفه‌ای است. آقای بذرافشان بسیار باهوش و حواس جمع است و روی مجموعه آگاهی دارد. مو لای درز کارش نمی‌رود. انگار خودش می‌خواهد همه چیز را خلق کند.


من به عنوان بازیگر لذت می‌برم، کسی بود که حواسش به بازی ما باشد. بالاخره 40 قسمت و هفت ماه فعالیت آدمی را به جایی می‌رساند که خسته می‌شود. خیلی سخت کار کردیم تا به پخش ماه رمضان برسد اما کنداکتورش عوض شد. میان این خستگی‌هاست که باید یکی به اسم کارگردان متوجه همه چیز باشد.



* از سریال کمی جدا شویم. سراغ تحلیل شما بروم بعد از مدت‌ها تجربه و کار کردن. درمورد سریال‌های الان و قیاسشان با همان سریال‌های قدیمی که شما کار می‌کردید. تولیداتی که وقتی شبکه نمایش و آی‌فیلم پخش می‌کند، همچنان مخاطب دارند.


جالب است این حرف. چون وقتی مخاطب با ما در تاکسی و کوچه و خیابان صحبت می‌کند، سوالش همین است چرا برخی سریالها اینقدر بد هستند؟ چرا از قدیمی‌ها خبری نیست؟ «خانه به دوش» و اینها چرا دیگر تولید نمی‌شود؟



* خب شما بگویید کجا هستند!


کسی دنبال بد ساختن نیست اما مردم اسم فلانی و فلانی را می‌آورند. از سریال‌های کمدی‌اش که چرا از این دست آثار دیگر ساخته نمی‌شود. من هم باید پاسخگو باشم چون شغلم بازیگری است.


اما گفتم که کسی واقعا دنبال کار بد ساختن نیست. چه بسا بازیگر شاخص هم دارند اما بازهم سریال بد می‌شود.


وقتی مخاطب با ما در تاکسی و کوچه و خیابان صحبت می‌کند، سوالش همین است چرا برخی سریال‎ها اینقدر بد هستند؟ چرا از قدیمی‌ها خبری نیست؟ «خانه به دوش» و اینها چرا دیگر تولید نمی‌شود؟

* گفتید اسم فلانی را می‌آورند! اسم کدام بازیگر و فیلمساز مثلا؟


مثل رضا عطاران. بالاخره خود ما نیز مدت‌ها بود که سر کاری نرفته بودیم تا «گسل»؛ الان هم به عنوان بیننده آگاه از دیدنش لذت می‌برم.



* مخاطب الان به زعم شما دنبال سریال باکیفیت است یا بازگشت بازیگران قدیمی یا ...؟


اول دنبال دیدن مجدد بازیگرانی هستند که آنها را دوست دارند. بازیگرانی که به این حرفه به چشم مقدس نگاه کردند و برای مخاطب ارزش قائلند. نه کسانی که دنبال سلفی و مانکن بازی و غیره هستند. اینها مردم را راضی نمی‌کند، باید کاربلد باشند. نمی‌شود مردم و دوربین را گول زد.



* و دیگر؟


نکات غیر واقعی از سریال‌ها حذف شود. سریال‌های بیشتری تولید کنند. سریال امروزی بسازند که مخاطب از آن جدا نشود. مجموعه‌ای نسازند که شخصیت‌هایش انگار از سیاره دیگر به روی آنتن ما آمده‌اند.


امثال رضا عطاران با آن سریال‌هایش حتما جامعه‌اش را خوب می‌شناخت. کارگردان الان هم باید زندگی جامعه خودش را خوب بشناسد. سریال‌ها باید خوش ساخت و اصیل باشد نه طنز آبکی.



* نهایتا معتقدید که «گسل» اینگونه است؟


لااقل تلاشمان را کردیم و از آن پشیمان نیستیم. به قول معروف، کارگردان پدر ما را درمی‌آورد که سریال سطح بالایی باشد. باید بازیگر خودش را به سختی بیاندازد تا سکانس‌ها و بازی‌اش درست گرفته شوند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب