چرا جنگ جهانی دوم با انفجارهای قارچی خاتمه یافت؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، سایت گلوبال ریسرچ مقالهای به قلم دکتر جاکوز ریپولز به مناسبت 14 آگوست 1945 (23 مرداد 1324) سالروز پایان جنگ جهانی دوم منتشر کرده است که با موضوع روز، یعنی بحران میان آمریکا و کرهشمالی، بیارتباط نیست. بهطور قطع به راه انداختن جنگ هستهای با کره شمالی میتواند آغازگر جنگ جهانی سوم باشد.
ایالاتمتحده در حالی قصد جنگ با کره دارد که این موضوع تهدید جدی بهویژه برای چین و روسیه بهعنوان کشورهای هم مرز با کرهشمالی بهشمار میرود.
حال این سوال مطرح میشود که آیا ممکن است جنگ جهانی سوم پایانی برای جهان کنونی باشد؟ فیدل کاسترو زمانی گفته بود «آسیب جنگ هستهای در شرایط کنونی، همه بشریت را در بر خواهد گرفت.»
در آگوست 1945 (مرداد 1324) بمب هستهای با نام «پسر کوچک» از سوی بمبافکن آمریکایی انولا گای پرتاب شد که بهطور مستقیم باعث کشته شدن 80 هزار نفر از مردم هیروشیما شد، اما تا پایان جنگ هستهای این تعداد تلفات بالغ بر 90 تا 140 هزار نفر شد.
در 9 آگوست 1945 (18 مرداد 1324)، ناکازاکی هدف دومین حمله اتمی جهان قرار گرفت، زمانی که شمال شهر بهطور کامل تخریب شد و حدود 40 هزار نفر با بمبی به نام «مرد چاق» کشته شدند. این بمباران اتمی 73884 کشته برجای گذاشت و همچنین به مصدومیت 74909 نفر انجامید و باعث شد که چند صد هزار نفر دیگر بهدنبال بیماری و سایر عوارض ناشی از اشعه، جان خود را از دست بدهند. حال پرسش اینجاست جنگ بعدی چه عواقبی خواهد داشت؟
ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم و پایان جنگ
ایالات متحده برای حمایت از متفقین در برابر آلمان در ژوئن 1944 (خرداد 1324) با ورود به نرماندی وارد جنگ شد و در پایان جنگ، واشنگتن بهطور قاطع به تعهدات متحدان خود متعهد باقی ماند و قصد داشت آنچه را «اهداف جنگ» خوانده میشود، به دست آورد. از سوی دیگر اتحاد جماهیر شوروی بهعنوان بزرگترین کشور زیان دیده جنگ علیه نازیها، خواستار خسارات بیشتری از آلمان و حفظ امنیت در برابر تجاوز احتمالی آلمان در آینده شد.
رهبران آمریکا و بریتانیا از این اهداف شوروی به خوبی آگاهی داشتند و به همین دلیل کنفرانسهای سهگانه را که در آن رهبران آمریکا، بریتانیا و شوروی سابق حضور داشتند در تهران و سپس یالتا تشکیل دادند، اما این بدان معنا نبود که واشنگتن و لندن اشتیاقی برای متحد شدن با اتحاد جماهیر شوروی داشته باشند، بلکه تنها خواهان بهرهمندی از غنایم جنگی بودند.
در 25 آوریل 1945 (5 اردیبهشت 1324)، ترومن متوجه شد که ایالاتمتحده بهزودی از یک سلاح قدرتمند جدید همچون بمب اتمی رونمایی خواهد کرد. داشتن این سلاح میتوانست دلیلی بر مطلوب بودن همه دیدگاههای غیر قابل تصور باشد که ویلیام اپلمن ویلیامز، فیلسوف بزرگ آمریکایی آن را «چشمانداز قدرت مطلق» خوانده بود.
آمریکا با برخورداری از این سلاح میتوانست استالین را باوجود موافقتنامههای قبلی مجبور کند تا ارتش سرخ را از آلمان بیرون ببرد و مطمئنا با وجود بمب اتم، دیگر لازم به مذاکرات دشوار با شوروی نبود.
شوروی که قطعا از وجود بمب اتمی آمریکایی مطلع شده بود، تا حدودی گیج شده بود و در سکوت به سر میبرد. ترومن به این نتیجه رسید که با استفاده از بمب اتمی برای رسیدن به اهداف خود شوروی را متقاعد سازد.
حمله اتمی به ژاپن
ترومن برای پایان دادن به جنگ علیه ژاپن گزینههای قابل توجهی داشت. او میتوانست صبر کند تا ارتش سرخ به ژاپنیها در چین حمله کند و توکیو را مجبور به تسلیم بدون قید و شرط کند، یا میتوانست ژاپن را با استفاده از یک محاصره دریایی از بین ببرد. اما ترومن و مشاوران او هیچ کدام از این گزینهها را انتخاب نکردند. در عوض، آنها تصمیم گرفتند با استفاده از بمب اتمی ژاپن را از بین ببرند.
پس از جنگ، سازمان تحقیقات استراتژیک ایالات متحده اعلام کرد که قطعا قبل از 31 دسامبر 1945 (10 دی 1324)، ژاپن تسلیم میشد حتی اگر بمب اتمی به کار گرفته نمیشد.
با وجود این، ترومن اعلام کرد برای جلوگیری از تلفات بیشتر، پایان جنگ و برگشت زودتر سربازان آمریکا به خانه، به ژاپن حمله اتمی کرده است. این سخن ترومن در رسانههای آمریکایی پخش نشد و بعدها به صورت یک اسطوره از زبان مورخان و رسانههای آمریکا در سراسر جهان غرب منتشر شد. بنابراین این نگرانی وجود دارد که این اسطوره ممکن است در آینده علیه اهدافی مانند کرهشمالی به کار گرفته شد.
انتهای پیام/