دانشگاه آزاد اسلامی 35 سال قبل با هدف علمآموزی و اشاعه فرهنگ آموزش و شاید با نیتهای فراتر از اینها راهاندازی شد و در اقصی نقاط کشور واحدها و مراکز آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی را افتتاح کرد. روزهای اول کار برای دانشگاه بسیار سخت گذشت؛ نه از نظر جذب دانشجو و نبود نخبگان و استادان بلکه از نظر پذیرش در شهر و جا بازکردن در دل مردم و بزرگان آن شهر.
امروز دانشگاه آزاد اسلامی در هر شهر یکی از بزرگترین و باارزشترین منابع فرهنگی آن به حساب می آید و معیار پیشرفته بودن آن شهرستان شده است تا آنجا که اگر شهری دانشگاه آزاد اسلامی نداشته باشد رضایت جوانان آنجا از ته دل حاصل نشده است.
از انصاف که نگذریم دانشگاه آزاد اسلامی زیرساخت های علمی، پژوهشی و فرهنگی آن شهرستان را مستحکم تر کرده و سرعت ورود تکنولوژی و فناوری را بسیار بیشتر از تصور همانهایی کرده است که روزی در روزنامه ها علیه دانشگاه یادداشت و مقاله می نوشتند و چه پایاننامه هایی علیه ضررهای فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی نگاشته نشد.
همانها امروز هم هستند اما با نقابی روشنفکرانهتر و با تبری تیزتر که بر ریشه این شجره طیبه بنوازند و شاید غافل از آنکه امروز بعد از سی و پنج سال چه کسانی از میوه ها و ثمره این کهن درخت رزق و روزی می گیرند و می توان به جرات گفت نسلی از آن ارتزاق کرده اند و می توانند گردانندگان مملکت باشند.
چند سالیست اما شاهد غرض ورزی هایی بوده ایم که معلوم نیست از سر دشمنی با علم آموزی است یا روزی خوردن کارکنان و استادان دانشگاه آزاد اسلامی؟ چراکه فقط منبع مالی دانشگاه آزاد اسلامی شهریه های دانشجویان است که اگر هر چه تعداد دانشجو کمتر، سفره کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی کوچکتر. رشد بی رویه و قارچ گونه برخی موسسات آموزشی از تعداد دانشجوهای دانشگاه آزاد اسلامی کاسته و مشکلات مالی واحدهای دانشگاه را افزایش داده است.
مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی با درایت و هوشمندی خود با توسعه مقاطع کاردانی و کارشناسی و جذب رشته های مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری تا حدی به این مشکل فایق آمدند اما برنامه جدید نابودی دانشگاه آزاد اسلامی به مرحله دوم اجرای خود رسید و یکنواخت کردن آزمونهای کارشناسی ارشد دانشگاه های دولتی و آزاد دقیقا مصداق آب با قطره چکان دادن بود که نه تنها تشنه ای را سیراب نمی کرد بلکه عطش دانشگاه های آزاد اسلامی را برای تثبیت رشته های کارشناسی ارشد و دکتری افزایش داد.
این روزها وزارت علوم به بهانه های واهی کمبود امکانات و استادان هیات علمی تعداد زیادی از رشته های کارشناسی ارشد واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی را حذف کرده و به قولی برای از ما بهتران نگه داشته است. دانشگاه آزادی که مادران و پدران پشت درهای آزمون آن «امن یجیب» می خواندند که فرزندانشان در این واحد دانشگاهی پذیرفته شود و نه آن دانشگاه دولتی راه دور، دانشگاه آزاد اسلامی که امکانات آزمایشگاهی و پژوهشیاش اگر از دانشگاه های دولتی پیشرفتهتر و بهروزتر نباشد کمتر هم نیست.
دانشگاه آزاد اسلامی که تعداد اعضای هیات علمی آن از درجه استادیاری تا استادتمامی افتخاریست همیشگی، نباید صاحب رشته هایی شود که متقاضیانش از کارکنان آن واحد دانشگاهی از حذف آنها ناراحت ترند؟ و از آن سو سایر دانشگاه های پولی که خود به روشنی اذعان دارند هنوز تا به دانشگاه آزاد اسلامی برسند سی سالی راه مانده است، معلوم نیست با کدام رمل و اسطرلابی رشته های کارشناسی ارشد را جذب کرده اند آن هم با ظرفیت بالا که حتما دانشجویان ارشد خود را در خانه های اجاره ای همسایه درس می دهند و موضوع پایان نامه شان می شود؛ چگونه می توانیم دانشگاه آزاد اسلامی را نابود کنیم؟
مگر نه این است که وزارت علوم و دانشگاه آزاد اسلامی در یک سو حرکت می کنند و هدفی مشترک دارند؟ پس اینگونه تصمیمات خصمانه علیه دانشگاه آزاد اسلامی از کجا نشات می گیرد؟ وزارت علومی که بسیاری از کارکنانش از صدقه سری دولت دانشگاه آزاد اسلامی، دکتر و مدیر شده اند و امروز کدام اداره و ارگانی را سراغ دارید که ردپای شفاف دانشگاه آزاد اسلامی در آن ندرخشیده باشد.
رابطه دانشگاه آزاد اسلامی و وزارت علوم همچون دوی امدادیست که اگر یکی از دونده ها خسته شده باشد و نتواند چوب را به نفر بعدی برساند در نهایت هر دو بازنده اند. وزارت علوم هم اگر تصور کند بدون دانشگاه آزاد اسلامی ابهت و قدرت می یابد سخت در اشتباه است زیرا دانشگاه آزاد اسلامی آنچنان در دلها ریشه دوانیده که هیچ وزارت علومی نمی تواند بذر جدایی بیفکند چراکه در بسیاری از مواقع دانشگاه آزاد اسلامی بیشتر به درد جوانان مشتاق علم خورده است تا وزارت علوم.
دانشگاه آزاد اسلامی همواره برای حل مشکلاتش روی پای خود ایستاده و در خیلی از مواقع الگوی دانشگاه های دولتی بوده است که باز هم وزارت علومی ها نتوانسته اند در هیچ موردی به پای آن برسند تا اینکه بخواهند رقابت و مقابله کنند؛ برای مثال رسانه و خبرگزاری ها و روزنامه دانشگاه آزاد اسلامی نه تنها در سطح دانشگاهی بلکه در سطح کشور و بین الملل مطرح است و نمونه دیگر وجود دانشگاه های برون مرزی است.
کدامیک از دانشگاه های دولتی جرات کرده است یک و تنها یک واحد برون مرزی تاسیس کند؟ طرح ساها، شفا و دیگر مثال ها که همه برای سرپا ماندن این کهن درخت علم و دانش راه اندازی شده اند. هرچند که هیچ دانشگاه آزاد اسلامی بدش نمی آید به چاه نفت وصل شود که اگر وزارت علومی ها توان چنین اتصالی دارند اعضای خانواده بزرگ دانشگاه آزاد اسلامی همواره دعاگویشان خواهند بود.
امروز هر یک از کارکنان و استادان دانشگاه آزاد اسلامی عضوی از خانواده بزرگ دانشگاه و دانشگاه آزاد اسلامی را عضوی از خانواده خود می دانند و قلبشان همواره برای دانشگاه می تپد و برای بی مهری های اخیر دست به دعای پابرجایی آن برده اند.
*مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیروان
انتهای پیام/