پول دزدی در یک چشم بههمزدن تمام میشد
الهه خانی، گروه اجتماعی خبرگزاری آنا- از صف سارقان همدستش جدا میشود و نحوه و تعداد سرقتهایش را تشریح میکند.
*چند سال داری؟
-28 سال.
*به چه جرمی دستگیر شدی؟
-سرقت منازل.
*تنهایی این کار را میکردی؟
-نه، ما یک گروه 6 نفره بودیم که با هم به سرقت میرفتیم. البته یک مالخر هم با ما همکاری میکرد.
*این سرقتها را چگونه انجام میدادی؟
تخصص ما باز کردن درهای ضد سرقت بود، مردم گمان میکردند درِ خانهشان ضد سرقت است و سایر مسایل امنیتی را رعایت نمیکردند و این کار را برای ما آسانتر میکرد.
*درهای ضد سرقت را چه طوری باز میکردید؟
-درها را به وسلیه دیلم و پیچ گوشتی باز میکردیم، بعد هم آنها را هل میدادیم و از کنار وارد خانه میشدیم.
*اسلحه هم داشتی؟
-من نه، اما یکی از دوستانم که با ما به سرقت میآمد یک اسلحه وینچستر داشت.
*از خانهها چه چیزهایی میدزدیدید؟
-همهچیز، اما بیشتر به دنبال طلا میگشتیم چون راست کارمان بود.
*طلاها را چه کار میکردید؟
- مالخری که با ما بود کار ذوب طلاها را انجام میداد، پس از اینکه آنها را به شمش تبدیل میکرد، راحت میفروختیم.
*در مجموع چند بار سرقت کردید؟
-بیش از 100 فقره سرقت داشتیم.
* از لحاظ مالی از سرقتها چه مقدار پول عایدتان شد؟
-نزدیک به 300 تا 400 میلیون تومان.
*این همه پول را چه کار میکردی؟
-همهاش در یک چشم به هم زدن میرفت، اصلا نمیفهمی که این پولها چه طور خرج میشود، نه برای من که برای همه همدستانم وضعیت همین بود.
*وقتی به سرقت میرفتی شده بود که پشیمان هم شوی؟
این اواخر پشیمان شده بودم. میخواستم سرقت را کنار بگذارم اما خلافکار که باشی چوب خدا بالای سرت هست، من هم چوبش را خوردم. واقعا پشیمانم...
انتهای پیام/