ایرانیان مقیم کانادا: میرویم آمریکا رأی میدهیم
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از ایران، اخبار انتخابات ایران را لحظه به لحظه رصد میکنند، مناظرهها را میبینند و میخواهند در سرنوشت کشورشان سهیم شوند اما هیچ سهمی از صندوقهای رأی ندارند. به عبارت سادهتر، نمیتوانند رأی بدهند؛ ماجرا از 5 سال پیش شروع شد، همان موقعی که سفارت ایران در کانادا بسته شد.
هفتم سپتامبر 2012 برابر با هفدهم شهریور ماه 1391 بود که وزارت امور خارجه کانادا در بیانیهای، از بسته شدن سفارت این کشور در ایران خبر داد. «جان برد» وزیر امور خارجه کانادا در بیانیهای اعلام کرد: «کانادا سفارتش را در ایران تعطیل میکند و روابط دیپلماتیک بین کانادا و ایران به حالت تعلیق درمیآید. تمام دیپلماتهای کانادا ایران را ترک کردهاند و به دیپلماتهای ایران در «اوتاوا» پایتخت کانادا، گفته شده است که در مدت ۵ روز این کشور را ترک کنند.» از آن زمان بود که ایرانیهای مقیم کانادا برای کارهای اداری و دیگر امور ناچار شدند به دفتر حفاظت منافع ایران در امریکا مراجعه کنند. این دفتر در واشنگتن واقع است و تا تورنتو که از شهرهای محل اقامت ایرانیهای کاناداست، حدود ۸۰۰ کیلومتر فاصله دارد. چیزی معادل ۹ ساعت رانندگی بیوقفه.
سال 92 و در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری بود که در غیاب صندوقهای رأی ایرانی در کانادا، گروهی از ایرانیان مقیم تورنتو یک انتخابات نمادین برگزارکردند و صندوقهای رأی مقوایی درست کردند و برگههای رأی نمادین را داخل آن انداختند. امسال همزمان با دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ایرانیان مقیم کانادا باز سودای رأی دادن در سر دارند، اما مشکل همچنان باقی است.
«من و خیلی از ایرانیهای دیگر ساکن مونترال میخواهیم در انتخابات شرکت کنیم و این شرایط که امکان رأی دادن برای ایرانیان فراهم بشود خیلی برای ما خوشحالکننده و قدمی رو به جلو است.» این را امیرحسین شریف، یکی از جوانان ایرانی ساکن کانادا میگوید، در جواب سؤالی که در یکی از گروههای ایرانیان مقیم کانادا مطرح میکنم.
«کسی هست که بخواهد رأی بدهد؟ دلیلتان برای رأی دادن یا رأی ندادن چیست؟» پاسخها بلافاصله تایپ میشود. انگار همه منتظر بودهاند تا کسی این سؤال را ازشان بپرسد. یکی دو نفر مخالف هستند اما تقریباً 90 درصد پاسخ دهندگان تمایل دارند در انتخابات شرکت کنند. امیرحسین در پاسخ به یکی از مخالفان که شرکت در انتخابات را کاری بیهوده تلقی میکند، میگوید: «پیشرفت و دموکراسی یکشبه به دست نمیآید و باید صبور بود و ادامه داد. حرکت در کشور ما با توجه به تمام مشکلات همیشه رو به جلو بوده است.»
شهربانو شهبازی هم با امیرحسین موافق است: «ما خیلی علاقهمند به شرکت در انتخابات هستیم در صورتی که امکان رأی دادن به وجود بیاید بسیار عالیست.»
مریم مقصودی ساکن مونترال میگوید: «ماهم میخواهیم در انتخابات شرکت کنیم اما حتی وجود صندوق احتمالی سیار در اتاوا هم کمکی نمیکند. چون انتخابات روز جمعه است و نمیشود مرخصی گرفت. باید 2 ساعت برویم و 2 ساعت برگردیم.»
یکی از مخالفان، موافقان شرکت در انتخابات را اینگونه نقد میکند: «شما که برای بقای جمهوری اسلامی میخواهید رأی بدهید، حتماً خیلی خوشحال و راضی هستید. خوب بروید ایران زندگی کنید. چرا اینجا ماندهاید که بلاد کفر است؟!» نظر اکثریت البته این نیست. بعضیها به محض ورود به بحث، از اینکه چقدر تعداد رأی دهندگان ساکن در کانادا بالاست، ابراز شگفتی میکنند و حتی به رأی دادن ترغیب میشوند.
یکی دو نفر مخالف، سعی میکنند امیرحسین را که در بحث از همه فعالتر است به چالش بکشند: «شرم نمیکنید که با خوشحالی میگویید میخواهید رأی بدهید؟!»
امیرحسین جواب میدهد: «هر ایرانی آزاد است رأی بدهد یا ندهد و این ربطی به سایر افراد ندارد. نخستین چیزی که زندگی در غرب باید به همه ما آموخته باشد این است که به نظر همدیگر حتی مخالف احترام بگذاریم. من به سهم خودم اگر فرصتی برای رأی دادن در مونترال پیش بیاید لحظهای شک نمیکنم اما اجازه هم ندارم نظرم را به دیگران تحمیل کنم. به نظر من انتخابات و رأی دادن، بیشتر تمرین دموکراسی و احترام به نظر جمع است. من تجربه شرکت در انتخابات در ایران و فرانسه را دارم. 4 سال پیش زمان انتخابات ریاست جمهوری فرانسه بودم و همانجا رأی دادم. تجربه فرانسه به من نشان داد که انتخابات میتواند فرصتی باشد برای جمع شدن مخالف و موافق و صحبت آزاد و با احترام، تمرین تحمل مخالف و احترام به همدیگر در عین حال تبیین نظر خود در فضایی آزاد. بعد از روز انتخابات در پاریس همه ما هرچند مخالف هم، متوجه شدیم همه عاشق ایران هستیم اما از راههای مختلف و اینکه بدون تنفر میتوانیم در کنار هم زندگی کنیم.»
الهام فرمند از دیگر شرکتکنندگان در بحث میگوید: «درست است که من مهاجرت به کانادا را انتخاب کردهام اما همیشه ایران و اوضاعش برایم مهم است چون عزیزترین کسانم آنجا زندگی میکنند و ایران هم وطن من است، همانطور که کانادا وطن دومم است و اوضاع و شرایط اینجا هم برایم مهم است. مسلماً اگر راهی باشد که بشود رأی داد، رأی میدهم چون معتقدم با رأی من شاید این امکان فراهم شود که خانوادهام کمتر در معرض ترس و اضطراب باشند. مسلماً کمترین تأثیری که انتخاب آقای روحانی در دوره قبل داشت این بود که سایه جنگ را از سر کشور برداشت و سرعت به قهقرا رفتن ایران را کم کرد. پس اگر بتوانم باز رأی میدهم که بهترین فرد را از بین گزینهها انتخاب کنم، گرچه شاید این بهترین لزوماً برای من آرمانی نباشد.»
مینا ارزاقی، معمار و دانشجوی کارشناسی ارشد که از 3 سال پیش در کانادا ساکن است ،میگوید: «من تمام دورهها در انتخابات شرکت کردهام و آخریناش هم همان سال 92 بود. من خودم خیلی مایلم رأی بدهم و خیلی از بابت اینکه اینجا صندوق رأی نداریم ناراحت هستم. بعضیها را میشناسم که میخواهند برای شرکت در انتخابات به امریکا بروند که البته امکاناش برای همه فراهم نیست. ما امیدوار بودیم امسال و در انتخابات ریاست جمهوری، صندوق رأی سیار داشته باشیم اما بعد از حمله تروریستی به مسجد مسلمانان در کبک، گفتند این امکان هم دیگر فراهم نمیشود. الان خیلیها به این اعتراض میکنند که سفارت بسته است و برای انجام کارهایمان مشکل داریم. من فکر میکنم زمانی میتوانم به نداشتن سفارت اعتراض کنم که قبلش در انتخاب مملکتم شرکت کرده باشم. البته این نظر من است.»
محمد رستگار، ادمین گروه در کانادا هم اینگونه اظهارنظر میکند: «در درجه اول همگی انسان هستیم و دارای ارزش برابر انسانیت. همچنین ایران کشور همگی ماست که هرکسی نظرات مختلفی درباره مسأله انتخابات آن دارد و نظرات هر شخصی برای خود دارای ارزش است. همه باهم دوست و هموطن هستیم و میتوانیم به بیان نظرات شخصی خود بپردازیم اما سعی در متقاعد کردن یا بیاحترامی به دیگران مخالف اساسنامه گروه است و بنده مجاز به پاک کردن این موارد هستم.
اگر نظر شخصی خود را نگوییم باز یک عده میآیند و میگویند وضعیت خودت را روشن کن. ضمن احترام به تمامی اعضای «جامعه ایرانیان مونترال» نظر شخصی من نه بهعنوان ادمین این گروه بلکه بهعنوان شخص محمد راد این است که باید از انتخابات ایران حمایت شود و در این لحظات سرنوشتساز هر رأی میتواند سرنوشت دیگری را برای کشورمان رقم بزند.
اگر من در این کشور زندگی میکنم، اما دوستان و خانوادهای دارم که در ایران زندگی میکنند. کشور من و سرنوشت آن برایم مهم است. همانطوری که در گروه هم اخبار آقای ظریف را در مذاکرات حساس و سرنوشت ساز برجام همیشه پوشش دادم. اگر در مونترال، اتاوا و تورنتو صندوق رأی باشد میروم و رأی میدهم. اگر صندوق نباشد، افرادی را که نمیخواهند رأی دهند تشویق به رأی دادن میکنم. اگر صندوق رأی باشد اطلاع رسانیهای آن را در صفحه گروه هم منتشر میکنم. اینکه کسی شرکت کند یا نکند یا نفی کند، نظر شخصی خودش است. ما در کشوری زندگی میکنیم که همه آزاد هستند خودشان تصمیم بگیرند.
ما در کره زمین کوچکی به نام مونترال زندگی میکنیم که تقریباً از تمام ملیتها در آن هستند و همه در برابر قوانین کانادا یکسان و برابرند و هیچ فرقی بین هیچکسی وجود ندارد. پس چقدر بد است اگر ما ایرانیان بخواهیم مرزهایی بین خودمان ایجاد کنیم.»
علی سبحانی میگوید: «ما برای رأی دادن به امریکا میرویم» او از 7 سال پیش در کانادا ساکن است و 4 سال پیش هم برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری به امریکا رفته و رأی داده. او میگوید: «خیلیها ممکن است بهانههای مختلف بیاورند و با این بهانهها در انتخابات شرکت نکنند. من میدانم که ایرانیهای مقیم کانادا که تعدادشان هم کم نیست خیلی مایلند در انتخابات شرکت کنند. خصوصاً از 4 سال پیش خیلی امیدوار شدهاند و کسانی را سراغ دارم که هرگز احتمال نمیدادند دوباره به ایران برگردند و آنجا زندگی کنند اما حالا حتی به این فکر میکنند که در صورت بهتر شدن شرایط به ایران برگردند. به خاطر همین هم هست که باید در سرنوشت کشورمان سهیم باشیم. فکر میکنم رأی تک تک ما مؤثر است و من اگر فکر کنم با رأی ندادن، از سهم خود در آینده کشورم صرفنظر کردهام، خیلی غصهدار میشوم. قرار است با بعضی فامیل و دوستان به امریکا برویم و رأی بدهیم. هزینه و وقتاش هم اهمیتی ندارد. امیدوارم شرایطی فراهم شود که بتوانیم همین جا در کانادا پای صندوق رأی برویم.»
400 هزار ایرانی در کانادا مقیم هستند. همین تعداد بالا سبب شده است تا حسن قشقاوی معاون وزیر امور خارجه چندی پیش عنوان کند که ایران در یادداشتی رسمی و تماسهایی با دفتر نمایندگی کانادا در سازمان ملل، خواهان برگزاری انتخابات در این کشور شود. به گفته قشقاوی 279 شعبه اخذ رأی برای برگزاری انتخابات در سراسر دنیا در نظر گرفته شده است که البته در کانادا به دلیل قطع روابط دیپلماتیک انتخابات برگزار نمیشود.
رئیس هیأت نظارت بر انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری در خارج میگوید: «ایران در درخواست خود به دولت کانادا اعلام کرده است که با توجه به احترام دموکراسی و توجه به حقوق شهروندی باید شرایط برگزاری انتخابات در کانادا فراهم شود. در همین راستا محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان دوشنبه شب گذشته در تماس تلفنی با خانم « فریلند» همتای کانادایی خود، با توجه به درخواست های ایرانیان مقیم آن کشور برای شرکت در انتخابات، خواستار فراهم کردن شرایط برگزاری انتخابات ایران در کانادا شد، اماباتوجه به مقررات کشور کانادا مبنی بر وجود اماکن دیپلماتیک کشور مورد نظر برای رأی گیری، ظریف اعلام کرد که ایرانیان مقیم کانادا برای رأی دادن به امریکا بروند.
به گفته قشقاوی، در 103 کشور انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود و 132 نمایندگی شامل برخی سفارتخانهها و سرکنسولگریها مسئول برگزاری هستند. البته امکان اینکه تعداد نمایندگیها برای برگزاری بالا برود، وجود دارد. همچنین30 صندوق اخذ رأی نیز در شهرهای مختلف امریکا و 30 صندوق اخذ رأی در امارات متحده عربی در نظر گرفته شده است.
از جمله مشکلاتی که ایرانیان خارج از کشور برای حضور در انتخابات مطرح میکنند، روز برگزاری است. قشقاوی هم این نکته را تأیید میکند و میگوید: «یک مشکل اساسی برای ایرانیان خارج از کشور زمان اخذ رأی است، در ایران انتخابات روز جمعه برگزار میشود که روز کاری نیست ولی در خارج از کشور جمعه روز کاری است و این ممکن است مشارکت مردم را کاهش دهد در این راستا ما پیشنهاد دادیم در امریکا به دلیل اختلاف ساعتی که وجود دارد، انتخابات از غروب پنجشنبه تا جمعه برگزار شود ولی وزارت کشور با این موضوع مخالفت کرد.»
بسیاری از ایرانیان خارج از کشور عنوان میکنند که از 4 سال پیش به وضعیت کشور امیدوارتر شدهاند و حتی برخوردها با جامعه ایرانی خارج از کشور بهتر شده و این را به وضوح میشود فهمید. آنگونه که رئیس دولت یازدهم هم عنوان کرد، بزرگترین پیام برجام مبارزه با ایرانهراسی بود.
پس از حمله تندروها به مسجدی در کبک کانادا، بسیاری از شهروندان کانادایی به ابراز همدردی با مسلمانان پرداختند و این اقدام را محکوم کردند. این را ایرانیان مقیم کبک میگویند: «دوستان کاناداییمان حتی از ما معذرت میخواستند که در کشورشان به مسجد مسلمانان حمله و اهانت شده است.» تندروی دیگر جایی میان مردم دنیا ندارد. این پیام را باید جدی گرفت. انگیزهای که خیلیها را پای صندوق رأی میکشاند؛ در هرکجای دنیا؛ فرانسه یا ایران.
نیم نگاه
علی: کسانی را سراغ دارم که هرگز احتمال نمیدادند دوباره به ایران برگردند و آنجا زندگی کنند اما حالا حتی به این فکر میکنند که در صورت بهتر شدن شرایط به ایران برگردند. به خاطر همین هم هست که باید در سرنوشت کشورمان سهیم باشیم. من اگر فکر کنم با رای ندادن، از سهم خود در آینده کشورم صرفنظر کردهام، خیلی غصهدار میشوم. به خاطر قطع روابط دیپلماتیک ایران و کانادا و نبود صندوق رای، قرار است با بعضی فامیل و دوستان به آمریکا برویم و رأی بدهیم. هزینه و وقتاش هم اهمیتی ندارد.
امیر حسین: به سهم خودم اگر فرصتی برای رأی دادن در مونترئال پیش بیاید لحظهای شک نمیکنم اما اجازه هم ندارم نظرم را به دیگران تحمیل کنم. به نظر من انتخابات و رأی دادن، بیشتر تمرین دموکراسی و احترام به نظر جمع است. من تجربه شرکت در انتخابات در ایران و فرانسه را دارم. بعد از روز انتخابات در پاریس همه ما هرچند مخالف هم، متوجه شدیم همه عاشق ایران هستیم اما از راههای مختلف و اینکه بدون تنفر میتوانیم در کنار هم زندگی کنیم.
الهام: درست است که من مهاجرت به کانادا را انتخاب کردهام اما همیشه ایران و اوضاعش برایم مهم است چون عزیزترین کسانم آنجا زندگی میکنند و ایران هم وطن من است، همانطور که کانادا وطن دومم است و اوضاع و شرایط اینجا هم برایم مهم است. بنابراین اگر بتوانم باز رأی میدهم که بهترین فرد را از بین گزینهها انتخاب کنم، گرچه شاید این بهترین لزوما برای من آرمانی نباشد.
انتهای پیام/