دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

مهندس جوان به خاطر ورشکستگی آدم کشت

مهندس جوان که با همدستی دوستش مرتکب قتل شده است، مدعی شد به دلیل فقر مالی شدیدی که داشته، مرتکب این قتل شده است. به گزارش خبرنگار ما، متهم که بعد از پایان دانشگاه یک شرکت تأسیس کرده و ورشکسته شده است، متهم است صاحب یک اوپتیما را به قتل رسانده تا اموالش را به سرقت ببرد.
کد خبر : 174298

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از شرق، براساس مستندات پرونده اسفند دو سال قبل به مأموران پلیس گزارش دادند مرد جوانی که صاحب یک ماشین بود، گم شده است. خانواده این مرد به پلیس گفتند: او طبق معمول هر روز برای رفتن به سر کار از خانه خارج شد و ساعتی که برمی‌گشت، دیگر نیامد و هرچه با تلفن همراهش تماس گرفتیم جواب نداد. با توجه به این گزارش مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند و بعد از چندین روز موفق شدند جسد مرد جوان را داخل ماشینش پیدا کنند.
وضعیت جسد نشان می‌داد که احتمالا مسموم شده‌ و جانش را از دست داده است؛ با این حال برای انجام آزمایشات دقیق جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد. در ادامه بررسی‌ها مأموران متوجه شدند مرد جوان قربانی یک سرقت مرگ‌بار شده است و روز حادثه دو جوان او را به سمت دستگاه خودپردازی برده‌اند و از کارتش پول برداشته‌اند؛ به این ترتیب یکی از متهمان که سیاوش نام داشت، شناسایی شد. او در همان تحقیقات ابتدایی اعتراف کرد با همدستی یکی از دوستانش به نام کوروش مرتکب این قتل شده است و گفت: قصد سرقت داشتیم؛ نمی‌خواستیم او را بکشیم اما چون مرد جوان چهره ما را دیده بود چاره‌ای نداشتیم جز اینکه او را از بین ببریم. به او سیانور خوراندیم و جسد را در ماشین رها کردیم.
بعد از سیاوش، همدست او نیز دستگیر شد و به این ترتیب پرونده برای رسیدگی با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته متهمان پای میز محاکمه رفتند. در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهمان را خواند و خواستار صدور حکم قانونی شد. در ادامه اولیای‌ دم مقتول در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند. سپس سیاوش متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد؛ او گفت: من در انجام قتل تنها نبودم و دوستم کوروش هم به من کمک کرد؛ او در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: بعد از دانشگاه من یک شرکت تأسیس کردم اما وضعیت بازار خراب بود و نتوانستم خوب کار کنم و ورشکسته شدم. وضعیت خیلی بدی بود؛ نمی‌توانستم کاری بکنم، تصمیم گرفتم با دوستم کوروش سرقت کنم که شاید از این راه به جایی برسم و بتوانم بدهی‌هایم را بدهم.
کوروش از نقشه من خبر داشت؛ قرار بود فقط سرقت کنیم. شیوه کاری ما این بود که جلوی عابربانک می‌ایستادیم و مردمی را که برای پول‌گرفتن می‌آمدند، داخل ماشین می‌بردیم و بعد پول‌هایشان را می‌گرفتیم، با آن پول دلار می‌خریدیم و این‌طور کسب درآمد می‌کردیم.
متهم ادامه داد: چون دو نفر از دستمان فرار کردند تصمیم گرفتیم طور دیگری کار کنیم. در خیابان می‌گشتیم که مردی را با ماشین اوپتیما دیدیم؛ چون ماشین گران‌قیمتی داشت، فکر کردیم می‌توانیم پول زیادی از او به دست آوریم. دنبالش کردیم و خانه‌اش را شناسایی کردیم. وقتی داشت داخل پارکینگ می‌رفت، جلوی او را گرفتیم و تهدیدش کردیم که باید به ما پول بدهد. من صندلی جلو بودم و کوروش صندلی عقب. متهم عابربانکش را به من داد و گفت دوو‌نیم‌ میلیون تومان بیشتر در آن ندارد. با هم مقابل عابربانک رفتیم؛ من فکر می‌کردم پول بیشتری داشته باشد؛ وقتی مطمئن شدم که دیگر پول ندارد، می‌خواستم او را رها کنم اما کوروش مخالفت کرد و گفت او صورت ما را دیده است و به پلیس گزارش می‌دهد. به من گفت قرص سیانور به مرد جوان بدهم، من هم قبول کردم و قرص را در دهان مقتول گذاشتم و کوروش هم آب را به زور داخل دهان او ریخت، بعد هم مقتول کف بالا آورد و جانش را از دست داد.
متهم درباره اینکه قرص سیانور به چه دلیل همراهش بوده است، گفت: من می‌خواستم خودکشی کنم و به همین خاطر هم قرص خریده بودم که بخورم و بمیرم که این اتفاق افتاد.
سپس سیاوش در جایگاه حاضر شد؛ او اتهامش را رد کرد و گفت: من در قتل نقشی نداشتم؛ روی صندلی عقب نشسته بودم. سیاوش بود که به من گفت می‌خواهد قرص سیانور به مقتول بدهد و آب را هم خودش در گلوی مقتول ریخت. آن روز من ماسک به صورت داشتم و مقتول نمی‌توانست من را شناسایی کند اما سیاوش گفت چون مقتول صورتش را کامل دیده است، نمی‌تواند کاری کند و باید او را بکشد.
با پایان جلسه رسیدگی هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب