دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

آنا نعمتی از سابقه بازیگری و زندگی اش گفت

 آنا نعمتی با اشاره به اینکه در دهه سوم زندگی خود بحران هایی را پشت سرگذاشته، تاکید کرد در ۲۲ سالگی تجربیات یک زن ۴۰ ساله را از سرگذرانده بود.
کد خبر : 167560

به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا از سینماسینما، آنا نعمتی هرچند به عنوان بازیگر فیلم های بدنه سینما شناخته می شود، اما در سال های اخیر به واسطه حضور در فیلم هایی چون «انارهای نارس»، «جاودانگی» و «ماحی» تلاش کرده تا تجربیات متفاوتی را وارد کارنامه کاری خود کند.




او که به تازگی «ماحی» ساخته داود خیام را روی پرده سینما داشت، در گفت و گو با سینماسینما با صراحت از روزهای سخت زندگی خود و گرایشش به بازیگری و همچنین مافیایی که در دورن سینمای ایران وجود دارد سخن گفت.


صحبت هایمان را با رفتن سراغ روزهای نخستی که وارد فضای بازیگری شدید شروع کنیم، حضور شما در سینمایی چطور اتفاق افتاد؟


زمانی که شروع به کارکردم هیچ شناختی از سینما نداشتم. به صورت اتفاقی در کلاس های آقای سمندریان حضور پیدا کردم. آقای سمندریان من را با اجبار و تشویق نگه داشتند. سعی داشتند من به بازیگری و سینما علاقه مند شوم . علاقه ای به سینما نداشتم. فکر نمی کردم که بازیگر شوم. با بازی درفیلم «هیوا»، به سینما علاقه مند شدم. اکثر کسانی که آن زمان حضور داشتند از حرفه ای های سینما بودند. الگوی من گلچهره سجادیه بود ادب و رفتار حرفه ای را از او یاد گرفتم. بسیاری از سئوالهای من را پاسخگو بودند. بسیاری از تکنیک های بازیگری را سر صحنه یاد گرفتم. اولین دستمزدم را از آقای حقیقی که آن زمان تهیه کننده بودند دریافت کردم. ذهنیت من در مورد سینما از فیلم «هیوا» شکل گرفت. فیلم بعدی من «دلباخته» بود که آقای معصومی کارگردان آن بودند. نگاه و مدل برخورد آن زمان در فضای سینما بسیار مطلوب بود. اما آن دوران تمام شد.اکنون الویتم این است که به بازیگران جوان تجربیاتم را انتقال دهم.


در فیلم «ماحی» نقشی متفاوت داشتید با این وجود به نظر می رسد نتیجه کار شما به دلیل شرایط اکران فیلم فرصت کافی برای دیده شدن به دست نیاورده است.


باورم نمی شود فیلم «ماحی» در تهران فقط در چند سالن و به صورت محدود نمایش داده می شود. بعد از این همه سال کار در سینما به تازگی برخی موضوعات را فهمیده ام. قبل از به وجود آمدن اتفاقات اخیر تصور داشتم از سینما خیلی می دانم. اما دیدم این گونه نیست. بعد از فیلم «انارهای نارس» و «ماحی» تازه می بینم که چه خبر است! این همه ما به دنیا کنایه می زنیم و فیلم هایی درباره مافیا می سازیم اما باید نگاه کنیم و و ببینیم که در داخل چه خبر است. بعد از بازی در فیلم «ماحی» به حدی ضربه خوردم که باورم نمی شد. زمانی که دچار بحران روحی می شوید سعی می کنید درباره مسائلی که باعث آزارتان شده صحبت کنید و زمانی که به موضوعات واکنش نشان می دهید؛ بسیاری از آن سو استفاده می کنند و می گویند حالا که این حرفها را زدید ما هم برای شما داریم! کاملا این موضوع را درک می کنم. با خودم فکر کردم کسانی که در سال های گذشته به وضعیت سینما اعتراض داشتند و حرفی را در این باره ابراز کردند چرا اکنون دیگر حضور ندارند. سال ها است که دیگر خبری از آنها نیست و به گونه ای حذف شده اند! چرا اکنون سه فیلم کمدی در هفتاد سالن به نمایش گذاشته می شود و فیلمی مانند «ماحی» که به موضوعات و معضلات روز جامعه می پردازد فقط در چند سالن نمایش داده می شود. پنج سانس در ساعت چهار بعد از ظهر را متوجه نمی شوم.


دغدغه ای که باعث شد شما در فیلم «ماحی» بازی کنید چه بود؟


من دغدغه بازی و حضور در فیلم های مختلف را ندارم. از زمانی که فیلم «ماحی» را بازی کردم تا امروز پای آن ایستاده ام. بسیاری به من می گویند تو سرمایه گذار این فیلم هستی که تا این حد درباره «ماحی» تبلیغ می کنی. جالب است که برای این فیلم نصف دستمزدی که همواره دریافت می کنم را گرفتم. قصد داشتم به یک فیلم اولی کمک کنم. هشت ماه درباره فیلمنامه این فیلم با کارگردان و عوامل فیلم صحبت کردیم. فیلمنامه «ماحی» برای گرفتن پروانه ساخت تغییر کرد. هویت «ماحی» دچار تغییراتی شد. بحران ما یکی دو تا نبوده است. تمام تمرکز من روی این فیلم بود. من هم دختر دارم و برایم موضوع فیلم «ماحی» بسیار مهم بود. بچه های نسل هفتاد را چه کسانی به این حال و روز انداختند؟ زمانی که این کودکان به دنیا آمدند که نمی دانستند قرار است چنین مسائلی برایشان به وجود بیاد. بچه های ما نابود شدند. با وجود این وضعیت تمام این معضلات می شود دغدغه یک انسان. فیلمنامه های زیادی را طی چند وقت اخیر خواندم که اکثر آنها شبیه هم بود. قصد داشتم تجربه جدیدی را در بازیگری کسب کنم. فیلم «ماحی» شخصیت های جدیدی را معرفی کرد. جالب این است که سالی یک فیلم بازی می کنم و آن فیلم مورد نظر هم به جشنواره راه پیدا نمی کند. از فیلم «عصر یخبندان» که دو سال پیش اکران شد من تا امروز که «ماحی» را اکران دارم فیلمی روی پرده نداشتم. هیچ کسی به این سیری که تا این زمان طی کرده ام توجه نداشته است.


با توجه به بازخوردهایی که بعد از اکران فیلم دریافت کردید، از نتیجه کار راضی بودید؟ چقدر دغدغه شما برای بازی در این فیلم دغدغه مخاطبان بود و تا چه حد این همذات پنداری بین مخاطبان نیز شکل گرفت؟


به دلیل نداشتن سالن و سانس مناسب «ماحی» دیده نشد. ولی باز خوردهای مثبتی از انهایی که دیده بودند گرفتیم.


چرا با این وضعیت در فیلم های کمدی پر فروش بازی نمی کنید؟


خوشحالم که داوود خیام با اولین فیلم بلندی که ساخت به معضلات اجتماعی و دغدغه هایی که اکنون پیرامون ما وجود دارد پرداخت. زمانی که وارد سینما شدم سن زیادی نداشتم. فیلم «هیوا» اولین فیلم من در هفده سالگی ساخته رسول ملاقلی پور بود که تجربه خوبی محسوب می شد. البته بعد از آن نیز پیشنهادهایی برای بازی در سریال های مختلف دریافت کردم. اکنون به مرحله ای رسیدم که می توانم تصمیم بگیرم در چه فیلمهایی حضور داشته باشم. نقشی را قبول می کنم که با جامعه من در ارتباط باشد. این فقط بحث همذات پنداری نیست؛ بلکه ما می توانیم با فیلمی که نمایش می دهیم یک جریان به راه بیندازیم. به مشکلاتی که برای استان اهواز به وجود آمد دقت کنید اگر مردم واکنش نشان نمی دادند رئیس جمهور به این استان سفر نمی کرد. نمی توانیم نسبت به شرایط موجود بی تفاوت باشیم. نمی خواهم خودم را یک فرد آرمان گرا معرفی کنم. اما همه ما باید تاثیر گذار باشیم. زمانی ما یک معضل را می توانیم حل کنیم که با گوشت و پوست مان آن را درک کرده باشیم. بازیگری هم به همین منوال است بسیاری از چیزها تجربی به دست می آید. اگر دکترای بازیگری هم داشته باشید تاثیری روی بازی شما نمی گذارد. تجربه حرف اول را می زند. من در زندگی شخصی و حرفه ای این موضوعات را درک کردم. شرایط در زندگی افراد بسیار مهم است. از بیست سالگی تا بیست و پنج سالگی دچار بحران هایی شدم که باعث شد به سرعت بزرگ شوم؛ در سن بیست و دو سالگی تجربه یک انسان چهل ساله را داشتم. به همین دلیل هم نمی توانم در هر فیلمی حضور پیدا کنم.


یعنی تاثیر گذاری را اصل اول می دانید؟


قطعا همین طور است. اگر با نمایش دادن فیلم «ماحی» بتوانیم روی یک دخترجوان هم تاثیر بگذاریم قدم مثبتی را برداشته ایم.شما نگاهی به اینستاگرام بیندازید. یک عده دکترهای نامرد هستند که چهره بچه های ما را از بین می برند. مگر می شود دختر پانزده ساله عمل جراحی زیبایی کند. پدر و مادران نیز به این خواسته ها تن می دهند. واقعا چه اتفاقی در حال رخ دادن است.این فقدان فرهنگی و بی هویتی از کجا شکل گرفته است. به جای پیشرفت اکنون در حال پسرفت هستیم.


یکی از ویژگی های کارهای شما بازی در فیلم های متفاوت سالهای اخیر است؛ فیلم های که در کارنامه شما در حاشیه قرار گرفته بود. برای مثال «ماحی»، «جاودانگی» و «انارهای نارس» بازی متفاوتی از خودتان نشان دادید. نکته دیگر اینکه در این زمانی که سپری شده با فیلم اولی ها همکاری داشتید و عموما در فیلم هایی حضور داشتید که مخاطب عام را تحت تاثیر قرار نمی دهد. این انتخاب ها چگونه شکل می گیرد؟ به هر حال شما به عنوان بازیگر بدنه سینما معرفی می شوید. اما اکنون در فیلم های متفاوتی نقش آفرینی می کنید.


همواره به دنبال نقش هایی هستم که فصل جدیدی را در بازیگری من رقم بزند . البته پیشنهاد هایی برای بازی در نقش های مکمل نیز داشته ام. اما در توانم نیست که دیگر نقش مکمل بازی کنم. البته برای سینمایی که ارزشمند باشد قطعا حضور پیدا می کنم. اما در سینمای بدنه این کار را انجام نمی دهم. قطعا نقشی که هویت داشته باشد و چیزی برای گفتن وجود داشته باشد را می پذیرم. اکنون عده ای هستند که همه با هم و به صورت هماهنگ شده در فیلمهای مختلف بازی می کنند. مانند یک دوره همی که هیچ تغییری در کسانی که در آن حضور پیدا می کنند به وجود نمی آید. بعد از این همه سال دیگر دغدغه دیده شدن ندارم. حرفه بازیگری فقط شهرت و دیده شدن نیست بلکه در طول زمان مسائلی برای یک بازیگر روشن می شود که باعث تغییرات زیادی در او می شود. همان بهتر که سالی یک فیلم بازی کنم و برایم همین کافیست زیرا می توانم درباره آن فیلم استدلال داشته باشم.


خوشحالم که داوود خیام با اولین فیلم بلندی که ساخت به معضلات اجتماعی و دغدغه هایی که اکنون پیرامون ما وجود دارد پرداخت. زمانی که وارد سینما شدم سن زیادی نداشتم. فیلم «هیوا» اولین فیلم من در هفده سالگی ساخته رسول ملاقلی پور بود که تجربه خوبی محسوب می شد. البته بعد از آن نیز پیشنهادهایی برای بازی در سریال های مختلف دریافت کردم. اکنون به مرحله ای رسیدم که می توانم تصمیم بگیرم در چه فیلمهایی حضور داشته باشم. نقشی را قبول می کنم که با جامعه من در ارتباط باشد. این فقط بحث همذات پنداری نیست؛ بلکه ما می توانیم با فیلمی که نمایش می دهیم یک جریان به راه بیندازیم. به مشکلاتی که برای استان اهواز به وجود آمد دقت کنید اگر مردم واکنش نشان نمی دادند رئیس جمهور به این استان سفر نمی کرد. نمی توانیم نسبت به شرایط موجود بی تفاوت باشیم. نمی خواهم خودم را یک فرد آرمان گرا معرفی کنم. اما همه ما باید تاثیر گذار باشیم. زمانی ما یک معضل را می توانیم حل کنیم که با گوشت و پوست مان آن را درک کرده باشیم. بازیگری هم به همین منوال است بسیاری از چیزها تجربی به دست می آید. اگر دکترای بازیگری هم داشته باشید تاثیری روی بازی شما نمی گذارد. تجربه حرف اول را می زند. من در زندگی شخصی و حرفه ای این موضوعات را درک کردم. شرایط در زندگی افراد بسیار مهم است. از بیست سالگی تا بیست و پنج سالگی دچار بحران هایی شدم که باعث شد به سرعت بزرگ شوم؛ در سن بیست و دو سالگی تجربه یک انسان چهل ساله را داشتم. به همین دلیل هم نمی توانم در هر فیلمی حضور پیدا کنم.


یعنی تاثیر گذاری را اصل اول می دانید؟


قطعا همین طور است. اگر با نمایش دادن فیلم «ماحی» بتوانیم روی یک دخترجوان هم تاثیر بگذاریم قدم مثبتی را برداشته ایم.شما نگاهی به اینستاگرام بیندازید. یک عده دکترهای نامرد هستند که چهره بچه های ما را از بین می برند. مگر می شود دختر پانزده ساله عمل جراحی زیبایی کند. پدر و مادران نیز به این خواسته ها تن می دهند. واقعا چه اتفاقی در حال رخ دادن است.این فقدان فرهنگی و بی هویتی از کجا شکل گرفته است. به جای پیشرفت اکنون در حال پسرفت هستیم.




انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب