دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

هاشمی‌طباء: مدیریت ورزش در‌ سال ٩٥مردود است!/ طرح استعدادیابی من را متوقف کردند

ورزش ایران در سالی که گذشت روزهای پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. مهم‌ترین تغییری که در ‌سال اخیر برای ورزش ایران رخ داد، تغییر مقام اول وزارت ورزش و جوانان است. استعفای ناگهانی محمود گودرزی که در حقیقت برکناری بوده، باعث شد مسعود سلطانی‌فر با گرفتن رأی اعتماد از مجلس، سکان ورزش ایران را برعهده بگیرد. سلطانی‌فر در نخستین اقدام معاونان خود را تغییر داد تا بتواند هدایت ورزش را همان‌طور که صلاح می‌داند، برعهده بگیرد. آرامش فضای ورزش از زمانی که سلطانی‌فر به‌عنوان وزیر انتخاب شد، به‌طور نسبی افزایش یافته و به فدراسیون‌های تحت نظارت وزارتخانه هم سرایت کرده است.
کد خبر : 165845

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، روزنامه شهروند نوشت: اتفاقاتی که در‌ سال ٩٥ برای ورزش ایران رخ داده است را با رئیس سابق سازمان تربیت بدنی مهندس مصطفی‌هاشمی طباء بررسی کردیم تا میزان پیشرفت یا پسرفت مهم‌ترین رشته‌های ورزشی را مشخص کنیم. ‌هاشمی طباء در دوره مدیریت در سازمان تربیت بدنی، توانست اصلاحات ماندگاری را در ورزش ایران ایجاد کند که تا مدت‌ها بعد ورزش ایران از آنها منتفع شد.‌ هاشمی‌طباء از مدیران موفق عرصه ورزش ایران بود و معمولاً راهکارهای جالبی هم برای حل مشکلات دنیای ورزش دارد. گفت‌و‌گوی مفصل رئیس سابق سازمان تربیت‌بدنی و تحلیل‌هایش درباره اتفاقات مهم ورزش ایران در ‌سال ٩٥ را در ادامه می‌خوانید.



فوتبال؛ با فساد برخورد نمی‌شود
فوتبال در ایران همیشه پویا و جاری است و جریان خود را دنبال می‌کند. شور فوتبالی در خون مردم ایران جاری است و در این رشته هرگز رکود نداشته‌ و نخواهیم داشت. لیگ برتر فوتبال مثل همیشه با روند طبیعی خود آغاز و ادامه یافته و اگر چه مشکلاتی بین باشگاه‌ها و فدراسیون بر سر تعطیلات لیگ پیش آمد اما درمجموع لیگ برتر فوتبال با نظم و دیسیپلین معمول برگزار شد. اینکه با وجود تمام مشکلات در برنامه‌ریزی و کمبود امکانات، لیگ برتر به صورت منظم برگزار می‌شود نکته امیدوارکننده‌ای برای فوتبال ایران است. تیم‌ملی فوتبال با کارلوس کی‌روش مسابقات مقدماتی جام‌جهانی را با قدرت آغاز کرد و از ابتدا هم مشخص بود برای صعود به جام‌جهانی با کی‌روش مشکلی نخواهیم داشت و تیم‌های آسیایی رقیب ما نمی‌شوند. در رده‌های جوانان و نوجوانان هم نتایج تیم‌های ملی قابل قبول بود؛ هر چند که جا برای پیشرفت و بهترشدن وجود دارد. اما درباره جریان مدیریت فوتبال باید بگویم که متأسفانه عملکرد مدیران ضعیف و دور از انتظار بوده است. مدیران فوتبال ایران تحت‌تأثیر درگیری‌های دو مربی خارجی قرار گرفتند و محو تماشای آنها شدند. برانکو ایوانکوویچ و کارلوس کی‌روش هر کدام برای منفعت تیم‌های خود وارد دعوا شده‌اند اما در این میان هیچ مدیری پیدا نشد که بتواند به صورت منطقی بین آنها صلح برقرار کند و فوتبال ایران را از هیاهوی این درگیری بی‌ثمر نجات دهد. متأسفانه فدراسیون فوتبال هم مثل همیشه تحت‌تأثیر فضاسازی‌های کی‌روش قرار گرفته و این در حالی است که مرجع اول فوتبال در ایران باید اقتدارش را حفظ کند و تصمیمات اول و آخر در حیطه فوتبال را بگیرد نه اینکه همه چیز به کی‌روش واگذار شود. سبک قرارداد فدراسیون با کی‌روش، این مربی را به مستشار تبدیل کرده و باعث شده چنین بلواهایی در فوتبال به پا شود. مهم‌ترین اتفاقی که بیرون از مستطیل سبز و خارج از حیطه مسائل فنی رخ داده و اقتدار فدراسیون را زیر سوال برده فسادی است که در فوتبال دیده می‌شود و همه از آن باخبر هستند اما در عمل می‌بینیم برخوردی انجام نمی‌شود. به‌عنوان مثال فدراسیون حتی توانایی اداره‌کردن کمیته داوران را ندارد و هر هفته شاهد جنجال در داوری‌های لیگ برتر یا لیگ یک هستیم. به اعتقاد من نقطه منفی فوتبال ایران در ‌سال ٩٥ جریان ضعیف مدیریتی بود که اقتدار فدراسیون را هم زیر سوال برد.


والیبال؛ ولاسکو را فراموش کنیم
دلیل اینکه نمی‌توانیم رضایت صد‌در‌صدی از والیبال داشته باشیم این است که همه مربیان و نتایجشان را با ولاسکو و عملکرد او مقایسه می‌کنیم. والیبال ایران در زمان ولاسکو رشدی خیره‌کننده داشت و کاملاً قابل پیش‌بینی بود که آن رشد نمی‌توانست برای همیشه ادامه داشته باشد. نمی‌توان نتایج تیم‌ملی والیبال در ‌سال ٩٥ را نتایج ضعیف بنامیم، چون واقعاً نتایج قابل قبول بودند اما چون همیشه عملکرد تیم‌ملی را با زمان ولاسکو مقایسه می‌کنیم، آن رضایت کامل را نداریم. قبول دارم که زمان حضور ولاسکو تیم‌ملی رویایی بازی می‌کرد و تبدیل به تیم شگفتی‌ساز دنیا شده بود اما نمی‌شد که همیشه همان‌طور باقی می‌ماندیم. صعود به المپیک بعد از ٥٢‌ سال اتفاق بسیار مهمی برای والیبال بود و در خود المپیک هم نتایج قابل قبولی کسب کردیم. حضور ما در المپیک آبرومندانه بود و مهم این است که تجربه‌ای با ارزش به دست آوردیم. در لیگ جهانی هم مثل ‌سال گذشته از صعود بازماندیم اما در کل ‌سال خوبی برای والیبال بود و می‌توانیم امیدوار باشیم که در ‌سال آینده شاهد اتفاقات بهتری برای این رشته باشیم. کولاکوویچ، سرمربی جدید تیم‌ملی جزو مربیان برجسته والیبال در دنیا است و قابلیت‌های او به مرور زمان به سود تیم‌ملی ایران خواهد بود.


کشتی؛ اتفاقات لندن را فراموش کنیم
کشتی‌ سال نسبتاً خوبی را پشت سر گذاشت؛ پیشنهادی برای همه اهالی کشتی و خصوصاً طرفداران کشتی فرنگی دارم که اتفاقات زمان مربیگری محمد بنا را در المپیک لندن فراموش کنند. ٣ مدال طلای کشتی فرنگی در المپیک لندن باید از جریان این رشته حذف شود؛ چون دیگر تکرار نخواهد شد و نباید متر و معیار قضاوت درباره کشتی فرنگی مدال‌های آن المپیک باشد. اتفاقاتی که برای کشتی در ‌سال ٩٥ افتاد، خوب بود اما احساس می‌کنم ورزشکاران این رشته به دلیل شرکت در تعداد زیادی از تورنمنت‌ها و مسابقات دچار کشتی‌زدگی شده‌اند. از نظر فنی می‌توان عملکرد این رشته را تا حدودی مثبت ارزیابی کرد اما من درمجموع به فدراسیون کشتی نمره بالایی می‌دهم. کار فدراسیون مثبت و خوب بوده است. فدراسیون هم اقتدار لازم را در مواجهه با مربیان و ورزشکاران داشت، هم انتخاب‌های خوبی برای رده‌های مختلف ملی انجام داد. البته اشتباهاتی در کار بوده ولی انتخاب‌های خوب بیشتر از تعداد اشتباهات بودند. امیدوارم اهالی فدراسیون متوجه اشتباهات خود شده باشند و درصدد جبران آنها بربیایند تا کشتی از همه لحاظ در موضع قدرت قرار بگیرد. اگر چه از کشتی در رده ملی ابراز رضایت می‌کنم، اما از لیگ کشتی به هیچ وجه راضی نیستم.‌ این لیگ با نظم و دیسیپلین برگزار نمی‌شود و کشتی‌گیران به جای اینکه بر سر وزن درست خود بمانند مدام در حال تغییر وزن هستند. وقتی لیگ به صورت سراسری برگزار می‌شود، باید کشتی‌گیران از تغییرات وزنی پی‌درپی خودداری کنند چون باعث افت آنها می‌شود.


وزنه‌برداری؛ رستمی به اردو برگردد
اگر ناداوری در مسابقه بهداد سلیمی آنطور عیان اتفاق نمی‌افتاد، می‌توانستیم به وزنه‌برداری ایران در ‌سال ٩٥ نمره ٢٠ بدهیم. بهداد سلیمی در حالی پا به المپیک گذاشت که مصدوم بود و با رشادت برای کشورش وزنه زد. حق او در مسابقه‌ای که داشت خورده شد و به سادگی وی و وزنه‌برداری ایران از یک مدال محروم شدند. در این بین کاری هم از کسی برنمی‌آمد؛ چون فساد در فدراسیون جهانی وزنه‌برداری به قدری عیان است که خود مسئولان این فدراسیون هم می‌دانند که همه از فساد آنها باخبر هستند. کیانوش رستمی در المپیک چهره موفق ایران بود. او با اقتدار توانست مدال نقره لندن را به طلا تبدیل کند و برای المپیک بعدی هم خط و نشان بکشد. البته گله‌ای از رستمی هست که باید مطرح شود. رستمی به‌عنوان یک قهرمان ملی باید حواسش بیشتر از همیشه به رفتارهایش باشد چون او الگوی ورزشکاران جوان است. رستمی باید زودتر به اردوی تیم‌ملی برگردد و به راه بیاید تا بتواند برای المپیک بعدی هم جزو گزینه‌های امید مدال باشد. سهراب مرادی هم از چهره‌های درخشان وزنه‌برداری ایران در ‌سال ٩٥ بود. او در حالی به المپیک رفت که شاید امید زیادی به مدال گرفتنش نبود و اگر برنز هم می‌گرفت، مورد تقدیر قرار داده می‌شد. با وجود این مرادی کاری کرد کارستان و یک طلای با ارزش برای خودش و ایران در تاریخ المپیک ثبت کرد.


باید استعدادهای همه رشته‌ها شناسایی شود
ورزش ایران جای زیادی برای پیشرفت دارد؛ اما این پیشرفت و جهش با برنامه ٦ ماهه اتفاق نمی‌افتد و باید برنامه‌ریزی چندین ساله برای رسیدن به این هدف داشت. رسیدگی به قهرمانان یک رشته سر جای خود اما ورزش باید از درون مدارس در وجود بچه‌ها نهادینه شود و آنها ورزش را به‌عنوان یکی از اصل‌های زندگی خود بپذیرند. ورزش هم از نظر جسمی و هم از نظر ذهنی برای آینده فرزندان این مرز و بوم حیاتی است و باید در دستور کار مسئولان درجه یک وزارتخانه قرار بگیرد. زمان ریاستم در سازمان تربیت بدنی برنامه سراسری برای آموزش مربیان داشتیم و پایگاه‌های قهرمانی ایجاد کردیم. مهم‌ترین اصل برای پرورش‌دادن قهرمانان شناسایی استعدادها است.


طرح استعدادیابی من را متوقف کردند
خوب است فدراسیون‌ها هرازگاهی فراخوان استعدادیابی بزنند تا بتوانند کودکان مستعد را شناسایی و آموزش را به آنها آغاز کنند. این طرح شناسایی استعدادها بعد از پایان ریاست من در سازمان تربیت‌بدنی متوقف شد اما امیدوارم دوباره آغاز شود تا بتوان از دل آن قهرمان‌های سال‌های آینده را استخراج کرد. در عین حال نباید تمام هم و غم مسئولان آینده باشد و از قهرمانان فعلی غافل شوند. قهرمانان نیاز به مراقبت و نگهداری دارند و باید همیشه آماده و سرحال باشند.‌ سال آینده در برخی رشته‌ها انتخابی المپیک داریم و از حالا باید برنامه‌ریزی خوبی برای کسب سهمیه داشته باشیم. بازی‌های کشورهای اسلامی هم‌ سال آینده برگزار می‌شود و امیدوارم ایران بتواند حرف اول را در این مسابقات بزند.


نمره مدیریت ورزش مردود است
به اعتقاد من مهم‌ترین اتفاقاتی که برای ورزش ایران در ‌سال ٩٥ رخ دادند، همین مدال‌ها و ناکامی‌ها در المپیک و پارالمپیک هستند. شاید برخی از تغییر وزیر به‌عنوان مهم‌ترین رخداد ورزش ایران در‌ سال گذشته نام ببرند اما در حقیقت این اتفاق اهمیت زیادی ندارد چون عزل و نصب وزرا اتفاقی عادی است و نمی‌توان از آن به‌عنوان موضوعی مهم نام برد. من به قهرمانان ورزش ایران در‌ سال ٩٥ نمره قبولی می‌دهم اما مدیریت را مردود می‌کنم.


باید به آینده امیدوار باشیم
ما در بحث اداره ورزش مشکل داریم و اگر هم ناکامی برای قهرمانان رخ می‌دهد به خاطر همین مدیریت ضعیف و بی‌برنامه است. وزارت ورزش اگر به دنبال موفقیت ریشه‌ای است، باید برنامه‌ای سراسری برای ورزش در کشور پیاده کند. نباید برگزاری مسابقات ورزشی محدود به شهرهای خاصی باشد و توجهات باید به همه رشته‌ها یکسان باشد. وزیر ورزش و جوانان این را بداند که نباید تمام توجهش معطوف به استقلال و پرسپولیس باشد؛ بلکه باید به فکر رشد و پرورش نخبگان باشد تا بتوان در سال‌های آینده از آنها بهره‌برداری کرد. در کل تغییرات ورزش را مثبت ارزیابی می‌کنم و اعتقاد دارم می‌توان به آینده ورزش ایران امیدوار بود.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب